اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

ایمنی پروازها، قربانی مدیریت سیاسی و بی کفایت



 

 

ایمنی پروازها، قربانی مدیریت سیاسی و بی کفایت

 

ایمنی پروازها، قربانی"مدیریت سیاسی و بی کفایت" و "بهانه خوش خوراکی به نام تحریم ها"

سید ضیاء الدین احتشام - اشتباه بزرگی که در بحث ایمنی پرواز ها وجود دارد این است که "علت تامه" سوانح هوایی در کشور را وجود هواپیماهای کهنه و قدیمی می دانند ؛ البته و صد البته یکی از دلایل مهم سوانح هوایی فرسودگی ناوگان است چه آنکه طبیعتا هواپیماهای مستعملی که بارها اورهال شده  و بدنه آنها نیز زیر فشار هزاران ساعت پرواز فرتوت شده اند می توانند حادثه ساز باشند. هم از این روست که تاکید می شود باید ناوگاه هوایی کشور نوسازی شود و متوسط عمر آن از 20-21 سال کنونی تا حد امکان پایین بیاید.سقوط هواپیما

اما نکته مهم و کاملا حیاتی اینجاست که نو شدن هواپیماها هر چند لازم است اما به هیچ روی برای ایمن سازی پروازها کافی نیست چه آنکه هواپیما، تنها یکی از اضلاع پرواز است و سه  ضلع دیگر آن یعنی نیروی متخصص، امکانات زمینی و مدیریت کارآمد نیز لازمه شکل گیری یک پرواز ایمن و سالم هستند.

از این رو، پربیراه نیست که بگوییم اگر همین امروز همه هواپیماهای کشور نو شوند، هر چند ایمنی حتما افزایش می یابد ولی به سقف ایده آل نمی رسد و خطر سقوط در ایران ، همچنان بالاتر از متوسط جهانی می ماند.

به عنوان مثال ، فرض کنید هواپیمایی کاملا نو ، مدرن و مجهز به آخرین فناوری های روز وارد کشور شود و در یکی از ایرلاین ها پرواز کند. هواپیمای مذکور ، در کنار همه امکاناتی که دارد ، از فناوری "فرود خودکار" نیز برخوردار است و می تواند در مواقع نیاز به طور خودکار در فرودگاه ها فرود بیاید.

اما آیا اگر هواپیمایی این سیستم را داشت ؛ معنایش این است که حتماً می تواند از آن بهره گیرد؟

پاسخ منفی است زیرا اولاً باید فرودگاه مد نظر نیز مجهز به سیستم های زمینی مرتبط با تکنولوژی فرود خودکار باشد تا در ارتباط دو سیستم هوایی و زمینی ، فرود خودکار محقق شود.

ثانیاً خلبانی که چنین هواپیمایی را هدایت می کند باید آموزش لازم را دیده و گواهی فرود خودکار داشته باشد.

از آنجا که خرید هواپیما و سرپا نگه داشتن آن ، در یک مجموعه صورت می گیرد ، تجهیز فرودگاه در مجموعه ای مجزا و آموزش نیروی انسانی هم در جایی دیگر ، طبیعتاً یک مدیریت فرابخشی قدرتمند لازم است که همه این ها را در هماهنگی کامل با یکدیگر پیش ببرد و الا اگر همه بخش ها کار خود را به درستی انجام دهند و تنها یک قسمت از کار بر زمین بماند ، نتیجه اش در کاهش ایمنی پروازها مشهود خواهد بود.

هر کدام از این بخش ها نیز الزامات خاص و علمی خود را دارند؛ به عنوان مثال استاندارد سازی سطح آموزشی و علمی پرسنل پروازی و بروز سازی آنها برای همگامی با وضعیت نرمال جهانی ، تنها در یک پروسه چهار ساله ممکن است و این گونه نیست که با یک دوره آموزشی کوتاه مدت و چهار جلد کتاب و جزوه ، متخصص سازی نیروها محقق شود و سپس با خرید چند هواپیمای نسبتاً نو ، از بابت ایمنی پروازها ، آسوده خاطر گشت.

پرواز ، یک علم است که برای تحمیل الزامات خود ، تعارفی با مدیران سیاسی ندارد. این گونه نیست که چون فلان مدیر توسط رئیس جمهور حمایت می شود یا دارای گرایش های ایدئولوژیک خاص است ، پروازها ایمن می شوند! بلکه یک مدیریت مسلط به علوم و فنون پروازی از آموزش گرفته تا فرودگاه داری و اورهال و روش های خرید و اجاره و ... نیاز است تا بتواند همه اضلاع پروازی را با یکدیگر هماهنگ کند.

با این حال ، چون مدیریت علمی در حوزه پرواز اعمال نمی شود ، مسوولان مربوطه ، همه مشکلات را به گردن ناوگان کهنه می اندازد و تقصیر کهنگی ناوگان را هم متوجه تحریم ها می دانند و بدون توجه به اضلاع دیگر ماجرا ، از خود سلب مسوولیت می کنند.

متاسفانه در ایران ، برغم وجود نیروهای کارآمد و انصافاً متخصص و زحمت کش در بدنه تشکلات هواپیمایی ، موضوع مهمی به نام مدیریت حمل و نقل هوایی به شدت سیاسی شده است و این در حالی است که این مجموعه به عنوان یک نهاد کاملاً علمی ، تجربی و تخصصی ذاتاً نمی تواند سیاسی کاری را برتابد.

یک مدیر سیاسی که مدام زیر بار فشار تذکر نمایندگان مجلس است که او را به خاطر لغو پروازها نکوهش می کنند ، امکان دارد سیاست ایرلاینش را انجام پرواز با حداقل استاندارد قرار دهد ولی مدیری که متخصص این کار است ، هواپیما را می شناسد ، بر توانایی خلبانانش واقف است ، مختصات فرودگاه مبدا و مقصد را می داند ، بر نقش آب و هوا در پرواز آگاه است و ... سیاست سازمانی اش را در شرایط کنونی ناوگان هوایی و امکانات زمینی و انسانی بر این قرار دهد که با کوچکترین مشکل و تردید ، پروازها لغو گردد ولو این که فردا ، فلان نماینده و وزیر و استاندار به خاطر عدم پرواز ، داد و قال راه بیندازد.

تا زمانی که پروسه عزل و نصب مدیریت ارشد تشکیلات تخصصی حمل و نقل هوایی سیاست زده باشد و تا زمانی که دولتی ها و شبه دولتی ها ، حرف اول را در این عرصه بزنند و خصوصی سازی واقعی در حوزه حمل و نقل هوایی رخ ندهد ، نه ناوگان نوسازی خواهد شد ، نه مدیریت ها هوشمند خواهند بود ، نه تجهیزات زمینی بروز خواهند گشت و نه آموزش مستمر نیروی انسانی جدی گرفته خواهد شد.

سیاسیون ما ، از نظام بانکداری گرفته تا خودروسازی و مس و فولاد و فوتبال و مسکن و ... به همه و همه چشم دارند. ای کاش روزی به این نتیجه برسند که لا اقل در حوزه حمل و نقل هوایی چشمان خود را درویش کنند و بی خیال این یکی شوند!...../تحلیل:عصرایران


ویدیو مرتبط :
انقلابی در ایمنی پروازها با عینک هوایی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

علی دایی: اگر می خواستم تا حالا رئیس فدراسیون شده بودم/ در تیم ملی قربانی سیاسی کاری شدم



اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

علی دایی در تبریز: من عاشق زمین فوتبالم/ اگر می خواستم تا حالا رئیس فدراسیون شده بودم/ در تیم ملی قربانی سیاسی کاری شدم

علی دایی در جمع خبرنگاران تبریزی نکاتی جالب و شنیدنی را به زبان آورد.

علی دایی سرمربی تیم راه آهن در تبریز از دشواری همیشگی بازی با تراکتورسازی سخن گفت. او که دوباره به چهره محبوب آذری ها بدل شده در میان استقبال گرم خبرنگاران تبریزی درباره بازی عصر یکشنبه تیمش با تراکتورسازی گفت:« بازی با تراکتور همیشه مشکل بوده است مخصوصا که باید در تبریز بازی کنیم که وجود هواداران کار را مشکل تر می کند.

با توجه به جایگاه تراکتور این تیم نشان داده که عملکرد خوبی دارد و ما در نیم فصل دوم کارمان را خوب آغاز نکردیم و در ابتدا چند نتیجه ضعیف داشتیم ولی اگر بچه های ما فردا گفته هایمان را انجام دهند انشالله دست خالی از تبریز بر نمی گردیم.»

دایی در خصوص مصدوم و محروم های راه آهن هم گفت:« پاشایی را به علت محرومیت و آشوبی را به علت مصدومیت در اختیار نخواهیم داشت»دایی وقتی با سئوالی درباره تیم ملی مواجه شد گفت که قربانی رخدادهای سیاسی شده است؛«جدایی من از تیم ملی سیاسی بود و در دورانی که در تیم ملی حاضر بودم در طول چند بازی که انجام دادیم فقط یک باخت داشتم ولی با همان یک باخت من را اخراج کردند. در تیم ملی من عجولانه تصمیم گرفتم و فکر نکردم که با چه کسانی کار می کنم و در آن مورد کم تجربگی کردم.»

سرمربی تیم راه آهن در مورد هدف گذاری این تیم گفت:« اول فصل هدف ما بقا در لیگ بود ولی با بازیهایی که انجام دادیم در فکر این هستیم که سال بعد آسیایی شویم و مهمترین عامل عدم نتیجه گیری راه آهن نبود طرفدار است و اگر هوادار ترکتور را داشتیم رتبه بهتری داشتیم.»

تبریزی ها که از دیدار علی دایی در جمع شان حسابی شاد بودند از او درباره علاقه به مربیگری در آذربایجان پرسیدند و ستاره اردبیلی فوتبال ایران هم برای همزبانانش گفت:« من همیشه دلم با آذربایجان است و خیلی دوست داشتم که امسال در خدمت آذربایجانی ها باشم ولی به علت مشکلات خانوادگی نتوانستم در تراکتور حضور یابم.»

یکی از علایق اکثر مردم ایران این است که علی دایی را در پست اجرایی و به عنوان متولی فوتبال کشور ببینند اما او خودش این رویا را در سر ندارد و می گوید:«من مستطیل سبز را بهتر از پشت میز نشستن دوست دارم و اگرمی خواستم ، تا الان رئیس فدراسیون بودم.»

او در خصوص حضور در مناطق زلزله زده آذربایجان هم گفت:« همه ما آذری هستیم و وظیفه ماست که در مناطق زلزله زده حضور یابیم تا شاید حضور ما تسلی خاطری برای بازماندگان آنها باشد.»/خبرآنلاین