اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

اهانت کُمدین های خندوانه به شعور مخاطبان!


کاش برنامه سه شنبه شب خندوانه هیچ گاه پخش نمی شد؛ برنامه ای بسیار ضعیف با اجراهایی که در شأن هیچ مخاطبی نبود.





روزنامه هفت صبح: کاش برنامه سه شنبه شب خندوانه هیچ گاه پخش نمی شد؛ برنامه ای بسیار ضعیف با اجراهایی که در شأن هیچ مخاطبی نبود. آنقدر شیوه اجرای جواد رضویان ضعیف بود که دیروز او را مجبور به عذرخواهی کرد: «به نام حضرت حق؛ دوستان نازنینم از تک تک شما معذرت می خواهم.

 مطمئن باشید در اولین زمان ممکن جبران می کنم ولی خواهش می کنم ازتون پیشکسوتی و سن و سال استاد خمسه رو فراموش نکنید. 10 تا از این مسابقات فدای یک لحظه لبخند شما عزیزان. من تا الان هر جایگاهی که پیش شما بزرگواران دارم به واسطه توکل به خداوند و دعای شا خوبان و احترام به بزرگتر بوده. پس به واسطه این برنامه، حقیر رو قضاوت نکنید. شیرین ترین لبخندها آرزوی من برای شما. یا حق.»

اما چطور خندوانه به اینجا رسید؟ بگذارید یک روز به عقب برویم. زمانی که غلامعلی حداد عادل میهمان خندوانه شد. برنامه خیلی خوب و به سبکی که باید، شروع شد؛ پرتاب حلقه که قرار بود یخ ورود میهمان سیاستمدار را همان لحظه ورود به برنامه آب کند؛ اتفاقا در این مورد رامبد جوان کاملا موفق بود.

شب تلخ خندوانه

اما اندکی که از برنامه گذشت و به ویژه با حضور جناب خان، دومینوی اشتباهات به راه افتاد. جناب خان گویی حداد را در گوشه رینگ یافته و مدت ها بوده که از شر واژگان مصوب فرهنگستان به ستوه آمده، شروع به تکه پرانی به حداد کرد. این کار آنقدر ادامه پیدا کرد که حداد به موضع تدافعی رفت و در عین ناباوری در برنامه ای که قرار بود خنده بر لبان مردم بنشاند گفت نمی دانم کدام «حرام لقمه»ای، کش لقمه و درازلقمه و ... را از قول فرهنگستان در جامعه شایعه کرده است.

ضرورتی ندارد که اینجا آموزه های ژورنالیستی روش های مصاحبه را بازخوانی کنیم و بگوییم، یکی از اصول ابتدایی در هر مصاحبه ای ایجاد فضای امن و آرام برای مصاحبه شونده است. اوج خطای برنامه در کادوی غافلگیرکننده جناب خان به حداد بود که او را با هدیه دادن «ماسک» شگفت زده کرد! حتما گردانندگان جناب خان انتظار داشتند مردم جنوب در حمایتش به خیابان ها بریزند که چه شجاعتی به خرج داده است و چه خوب یکی از سیاستمداران را غافلگیر کرده است تا همه دغدغه مردم جنوب را پیدا کنیم اما چیزی که در خندوانه بسیاری را شوکه کرد دادن ماسک به شخصی بود که بیشتر پست هایش فرهنگی است.

گیریم که ایشان در مجلس هستند. اگر معصومه ابتکار میهمان آن شب بود، هیچ کس خرده نمی گرفت ولی این حرکت تلخ آن هم در برنامه ای که قرار است مردم را بخنداند چه معنایی دارد. مگر در مجموعه های اشک آلود تلویزیونی، گریزهای طنز کار می شود؟

همین شکست رویه، روز بعد و در اجرای زشت و توهین آمیز جواد رضویان خودش را نشان داد. او بارها پیش از اجرا و در خود اجرایش اعلام کرد که هیچ گونه آمادگی برای اجرا نداشته است و گویی بر سر مردم منت گذاشته است که وقتی دو کار همزمان تلویزیونی و سینمایی دارد، چنین برنامه ای را پذیرفته که اجرا کند.

او نه فقط در زمانی که باید استندآپ کمدی اجرا می کرد، مردم را نخنداند بلکه شروع به موعظه و درس اخلاق کرد؛ گویی ایشان مراتب اخلاق را درنوردیده اند که تماشاگران در ساعات پایانی سه شنبه باید گوش به این پند و نصیحت ها بدهند.

پس از جواد رضویان علیرضا خمسه هم اجرایی همراه با حضور دو خر! داشت. اجرای او که هیچ شباهت و سنخیتی با تعاریف استندآپ کمدی نداشت، به ظاهر طوفانی بود و انتظار می رفت اجرای سطح پایین رضویان را بپوشاند اما او هم دقایقی بعد از آغاز اجرا، همان راه پند و موعظه البته از نوع احترام به خر و جایگاه خر و فواید خر را پیش گرفت.

اجرای خمسه بیشتر به طنازی های روحوضی شباهت داشت تا استندآپ کمدی1 شاید نباید سخت بگیریم. وقتی مشهورترین بازیگرهای ایرانی هم بعد از بازی در سریال های خانگی، متوجه شباهت کارشان با اثری شناخته شده نمی شوند و می گویند تاکنون ندیده اند، دوستان کمدین هم گویی این سال ها در هزارتوی خود بوده اند و در مقام قیاس قرار نگرفته بودند که عیارشان معلوم شود.

از حق نگذرین اجرای امیر مهدی ژوله و شقایق دهقان، جزو بهترین های دور اول استندآپ کمدی خندوانه بود؛ درست همان ها که به نام کمدین نمی شناختیم شان.


ویدیو مرتبط :
فینالِ مسابقه ی کُمدین برترِ خندوانه

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

توهین صداوسیما به شعور همه مخاطبان



اخبار,اخبار فرهنگی,اختتامیه  جشنواره فیلم فجر


اخبار فرهنگی - توهین صداوسیما به شعور همه مخاطبان

مگر محمدمهدی عسگرپور، سیدجمال ساداتیان، مصطفی کیایی، محسن دارسنج و ... چه حرف‌هایی زدند که صدا و سیما باید آن‌ها را سانسور می‌کرد. 

کسانی که از شبکه نمایش صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شاهد پخش مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر بودند، یکی از به یاد ماندنی‌ترین رویکردهای رسانه ملی را دیدند. رویکردی که بی شک باید ثبت و ضبط شود و در دانشکده‌های علوم ارتباطات تدریس شود تا دانشجویان دریابند که چگونه می‌شود با استفاده از این روش همزمان هم به شعور مخاطبان یک رسانه توهین کرد و هم به هنرمندان و سینماگران یک کشور.

زمانی که اعلام شد شبکه نمایش قرار است مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر را به صورت زنده پخش کند، خوش باورترین آدم‌های این دیار هم باور نمی‌کردند که صدا و سیما، مراسم یاد شده را بدون سانسور روی آنتن بفرستد، اما کاری که صدا و سیما با این مراسم کرد فراتر از رویکرد معمول این رسانه بود.

 

در گذشته اگر مخاطبان رسانه آقای ضرغامی فقط شاهد نماهای دوری بودند که لحظه جایزه گرفتن و حرف زدن هنرمندان زن پخش می‌شد، این بار به چشم خود دیدند که هرجا مسئولان پخش صدا و سیما احساس می کردند که هنرمندان این سرزمین حرف‌هایی می‌زنند که نباید آن را به زبان بیاورند (به زعم مدیران سازمان صدا و سیما البته) و شنیدن این حرف‌ها برای مخاطبانی چون ما ضرر دارد، بلافاصله پخش مراسم را قطع می‌کردند.

در این لحظات  مجری برنامه از کارشناسی که در استودیو بود(محمد تقی فهیم منتقد سینما) یک سوال (بی یا با ربط) می‌پرسید. آقای کارشناس هم تا می‌آمد پاسخ درخوری به این پرسش بدهد، حرف‌های غیر قابل پخش تمام می‌شد و دوباره پخش مراسم از سر گرفته می‌شد.

این بازی موش و گربه با سالن برپایی مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر از آغاز برنامه شروع شد و تا پایان آن هم ادامه داشت. به همین خاطر مخاطبان رسانه ملی نه تصویری از فرش قرمز و ورود میهمانان به سالن همایش‌های برج میلاد دیدند و نه فهمیدند که علیرضا قربانی در این مراسم چه قطعاتی را اجرا کرد و نوازندگان همراه او چه کسانی بودند.

شاید اگر مسئولان پخش این برنامه جرات داشتند، قطعا سخنرانی آقای علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی  و محمد نهاوندیان رئیس دفتر نهاد ریاست جمهوری را هم حذف می‌کردند، چون حرف‌های این دو نفر به مراتب تندتر از حرف‌هایی بود که سینماگران در این مراسم زدند.

این رویکرد نشان می‌دهد که مدیران صدا و سیما کماکان مردم را نامحرم می‌دانند و برای شعور مخاطبانی چون ما احترام چندانی قائل نیستند، به همین خاطر به خودشان اجازه می‌دهند بخش‌هایی از یک مراسم رسمی را نشان ما بدهند که از نظر آن ها برای ما مفید است. حالا اگر این مراسم اختتامیه جشنواره فیلم کن بود یا مراسم قرعه کشی جام جهانی فوتبال، باز آدم‌های خوش باوری چون ما این حق را به مدیران رسانه آقای ضرغامی می‌دادیم که تصمیم بگیرند چه بخشی از مراسم بلاد کفر را نشان ما بدهند که نه دنیای‌مان از دست برود و نه آخرت‌مان.

اما روز سه شنبه 22 بهمن سال 1392 در برج میلاد تهران نه از اهدای جوایز اسکار خبری بود و نه از قرعه کشی جام جهانی نشانی، اینجا پای یکی از مراسم رسمی کشورمان وسط بود که اتفاقا با سرود جمهوری اسلامی و تلاوت قرآن آغاز شد.

تازه مگر محمدمهدی عسگرپور، سیدجمال ساداتیان، مصطفی کیایی، محسن دارسنج و ... چه حرف‌هایی زدند که صدا و سیما باید آن‌ها را سانسور می‌کرد. آیا صحبت عسگرپور در مورد سرو دست شکستن عده ای برای شورای پروانه ساخت و شورای صنفی پروانه نمایش و بی میلی همان عده برای انجام کاری مثل رای گیری و شمارش آرای مردمی جشنواره فیلم فجر، ربطی به امنیت ملی ما دارد که نباید پخش شود؟

این که آقای دارسنج جایزه‌اش را که یک دیپلم افتخار ساده است به محسن امیریوسفی کارگردان فیلم «آشغال‌های دوست داشتنی» اهدا کند، زیر پا گذاشتن خطوط قرمز نظام است که مردم نباید حرف‌های او را بشنوند و دلیل این کارش را بفهمند؟

آیا وقتی ساداتیان از لزوم وجود همه سلیقه‌ها در سینما ایران سخن می‌گوید، دارد با این حرف تیشه به ریشه انقلاب می‌زند که باید حرف‌های او را سانسور کرد؟ مدیران صدا و سیما در زمان پخش این برنامه گویا یادشان رفته بود که همه این آدم‌ها سینماگرانی هستند که در دل این نظام، دارند فعالیت می کنند و قطعا خودشان بهتر از جناب ضرغامی و مدیرانش می‌دانند که باید پشت یک تریبون رسمی چه چیزی را بگویند و چه چیزی را نگویند.

 

آیا حذف حرف‌های این اشخاص توهین به آن‌ها، جشنواره فیلم فجر، سینمای ایران و مخاطبانی نیست که یکبار دیگر از فرط ناچاری به تنها رسانه دیداری شنیداری سرزمین خود اعتماد کرده اند. رسانه ای که دست برقضا مدیریت آن با افرادی است که به راحتی مخاطبانی چون ما را فاقد شعور می‌دانند.
 اخبار فرهنگی - محمدرضا رستمی ,خبرآنلاین