اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
افشای راز 11 ساله جنایت خاموش در عربدهکشی مسلحانه یک برادر
اخبار حوادث - افشای راز 11 ساله جنایت خاموش در عربدهکشی مسلحانه یک برادر
این مرد میگوید با دوستش، برادرش را کشته است اما همدستش ادعای بیگناهی دارد.
به گزارش ایران، هفتم اردیبهشت ماه سال گذشته مأموران پلیس هنگام گشتزنی در یکی از خیابانهای شیراز با مرد مسلحی روبهرو شدند که کلاشینکف آماده شلیک را به دست گرفته و عربدهکشی می کرد.
دقایقی بعد پلیس این مرد خشمگین را به آرامش دعوت کرد و خواست تسلیم شود.
مرد خشمگین که «سربیار» نام دارد در محاصره پلیس چارهای جز تسلیم ندید و ماجرای تلخی را پیش روی آنان بازگو کرد.
این مرد هراسان از یک جنایت 11 ساله پرده برداشت و گفت: شهریور ماه سال 82 در محله دروازهغار تهران با برادرم «سرافراز» و «مجید» که دوست مشترکمان بود، ضایعات جمعآوری میکردیم. اواخر شهریور ماه بود که بین من و برادرم بهخاطر 100 هزار تومان پول مشاجره فیزیکی درگرفت و سرافراز با مشت و لگد به جانم افتاد. از آنجا که مجید نیز حضور داشت از وی خواستم کمکم کند که ناگهان او با میله آهنی یک ضربه به سر برادرم زد و وی نقش برزمین شد. با دیدن خون، وحشتزده شده و با مجید درگیر شدم که چرا برادرم را کشتی! همان لحظه خواستم موضوع را به پلیس اطلاع دهم ولی مجید مانع شد و گفت اگر پلیس را باخبر کنم، خودم نیز گرفتار خواهم شد.
من نیز از ترس زندان، موضوع را پنهان کردم، به مجید گفتم چون برادرم زن و بچه دارد باید دیه او را پرداخت کند. وی نیز پذیرفت و قرار شد 10 میلیون تومان پول به خانواده سرافراز بدهد.
چون عصبانی بودم و نمیدانستم چهکار کنم، مجید و جسد برادرم را همانجا رها کردم و به سمت ترمینال بعثت حرکت کردم تا بلیت بگیرم و به مجید گفتم ضایعات را به ترمینال بیاورد.
پنج ساعتی از مرگ برادرم گذشته بود که مجید آمد، وقتی گفتم جسد برادرم را چهکار کردی گفت کارت نباشد گموگورش کردم.
ساعت 8 شب از تهران به سمت شیراز حرکت کردیم، ساعت 11 ظهر به آنجا رسیدیم، وقتی به خانه رفتم و خانواده جویای حال برادرم شدند، گفتم در تهران مشغول بهکار است و ماجرای قتل را 11 سال از خانواده پنهانکردم تا اینکه سال 86 با پدرزنم درگیر شدم. وقتی برادران همسرم مرا به رگبار بستند از ترس به کوه پناه بردم و برای دفاعاز خود کلاشینکف خریدم.
پس از یک سال زندگی در کوه تصمیم گرفتم به شهر برگردم تا دیه برادرم را از مجید بگیرم چرا که هر وقت به او میگفتم دیه برادرم را پرداخت کند به بهانههای مختلف طفره میرفت. چون میدانستم که مجید کارتنخواب است و در محدوده ترمینال جنوب تردد دارد به آنجا رفتم، وقتی از وی خواستم دیه برادرم را بدهد ناگهان با من گلاویز شد و مشت محکمی بهصورتم کوبید و پا به فرار گذاشت.
با اعترافات مرد خشمگین تلاش پلیس برای ردیابی و دستگیری مجید کارتنخواب آغاز شد.
سرانجام مجید ردیابی شد و به دام افتاد. این مرد کارتنخواب تحت بازجویی قرار گرفت اما خود را بیگناه خواند.
این دو مرد در شعبه 2 بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران تحت بازجویی قرار گرفتند.
مجید در بازجوییها به بازپرس قریشیزاده گفت: صحبتهای «سربیار»، برادر سرافراز دروغ است و من کسی را به قتل نرساندهام.
بنابر این گزارش، تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.
اخبار حوادث - روزنامه ایران
ویدیو مرتبط :
افشای راز جنایت سه زن توسط بهاره رهنما و دوستانش
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
افشای راز جنایت خاموش از سوی عروس خشمگین
اخبار حوادث - این زن میخواست از شوهرش طلاق توافقی بگیرد
افشای راز جنایت خاموش از سوی عروس خشمگین
این زن ادعا کرد خانواده همسرش مردی را بهخاطر رابطه پنهان با خواهر شوهرش کشتهاند.
ابتدای هفته گذشته زن جوانی با مراجعه به کلانتری ادعا کرد همسرش با همدستی پدر شوهر و برادر شوهرش مرد جوانی را سال91به قتل رساندهاند.
وی گفت: من بهخاطر اختلافاتی که با شوهرم دارم چند بار تقاضای طلاق توافقی داشتم ولی وی نپذیرفت و این اختلافات تا جایی پیش رفت که مجبور شدم به اینجا بیایم.
عروس خانواده افزود: دو سال پیش ماجرای رابطه پنهانی خواهر شوهرم با مردی به نام «محمد» فاش شد، خانواده همسرم پس از زیر نظر گرفتن وی به خانهاش رفتند و با غافلگیر کردن مرد جوان وی را به بیابانهای حسنآباد بردند و نمیدانم چه بلایی بر سرش آوردند، فقط میدانم از آن روز به بعد هیچ اثری از خواهر شوهرم نیست!
با ادعای زن جوان، مأموران مرد 46 ساله را به همراه دو پسرش دستگیر کردند و تحت بازجویی گرفتند ولی آنان سعی کردند با ادعاهای عجیب مأموران را گمراه کنند.
بدین ترتیب پرونده با دستور بازپـــرس «سپید نامه» از شعبه 10بازپرسی دادسرای امور جنایی در اختیار کارآگاهان اداره ویژه قتل قرار گرفت و آنان با تجسسهای میدانی دریافتند دو سال پیش و در محدوده زمانی مشابه جسد سوخته مردی در بیابانهای حسن آباد کشف شده بود و این در حالی بود که پدر و دو پسرش همچنان اظهار بیگناهی میکردند. این پدر و دو پسر در جلسه بازجویی پس از مشخص شدن تحقیقات و ردیابیهای تلفنی به ناچار لب به اعتراف گشودند.
پدر خانواده گفت: مدتی بود به رفتارهای دخترم مشکوک شده بودم و احساس میکردم معتاد شده است بنابراین وی را زیر نظر گرفتیم تا اینکه روز جنایت وقتی دخترم در خانه ما مهمان بود پیامکی از سوی مرد جوان آمد که در آن نوشته شده بود برگرد خانه تا باهم شیشه بکشیم. وی ادامه داد: دخترم شوهر و یک بچه داشت، وقتی این پیامک را دیدم خونم به جوش آمد، گوشی من بیشتر وقتها دست دخترم بود و این را مرد نمیدانست. وقتی دخترم رفت با پسر بزرگم به خانه اش رفتیم و محمد را همانجا گرفتیم و پس از بستن دست و پاهایش با خودروی خودش به سوی حسن آباد رفتیم تا گوشمالیاش بدهیم.
من رانندگی میکردم و پسرم در صندلی عقب نزد وی نشسته بود، در میانه راه ناگهان محمد از جایش بلند شد و بهسوی من حمله کرد و با پیچاندن فرمان قصد متوقف کردن خودرو را داشت. وقتی خودرو را نگه داشت متوجه شدیم وی نفس نمیکشد خیلی ترسیده بودیم، بهسوی بیابان رفتیم و زیر یک پل جسدش را برای اینکه شناسایی نشود به آتش کشیدیم و قرار شد به کسی هم نگوییم.
این مرد درخصوص نقش پسر دیگرش گفت: «تنها با یک پسرم این کار را انجام دادم و پسر دیگرم هیچ نقشی نداشته و همراهمان هم نبود.پسربزرگ خانواده نیز گفت: من همسرم را تهدید کردم اگر بخواهد حرف زیادی بزند وی را هم مانند آن جوان خواهیم کشت، فکر نمیکردم پیش پلیس برود و ما را لو بدهد.
پدر خانواده در زمینه سرنوشت دخترش گفت: از مرگ آن مرد پیشمان نیستم زیرا وی دخترم را معتاد کرده بود، بعد از آن دیگر دخترم را ندیدم و نمیدانم کجا رفته و از آن زمان به بعد ناپدید شده و فراری است.
اخبار حوادث - ایران