اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
افسردگی و اعتیاد؛ میراث نئاندرتالها
دانشمندان دانشگاه واشینگتن و دانشگاه وندربیلت میگویند بعضی از بیماریهای انسان مدرن مثل ناراحتی پوستی، اعتیاد به تنباکو، افسردگی، حملهی قلبی، چاقی مفرط و دیگر موارد ارتباط زیادی با DNA به ارث برده از اجداد نئاندرتال او دارند.
حدود 50 هزار سال پیش، انسانهای مدرن پس از مهاجرت از آفریقا به اروپا و آسیا با انسانهای نئاندرتال مواجه شده و با آنها زاد و ولد کردند. مدتهاست دانشمندان بر این باور هستند که ژن به ارث رسیده از این پیوندها بر صحت و سلامت ما تاثیرگذار هستند. حالا اخیرا مطالعهای انجام شده که تاثیر این ژنها را با جزییات زیادی نشان میدهد. در این تحقیق از روش جدید و بسیار موثری برای بررسی سوابق جسمی 28 هزار آمریکایی استفاده کردهاند. نتایج بررسیهای آنها نشان میدهد که شکلهای مختلف ژن نئاندرتالها میتواند احتمال ابتلا به افسردگی، زخمهای پوستی، لخته شدن خون و دیگر اختلالات را افزایش دهد.
البته ژن نئاندرتالها مزایایی هم دارند. «سوانته پابو» (Svante Paabo)، یک فسیلشناس در «موسسهی مردمشناسی تکاملی مکس پلانک» در آلمان میگوید: « این گونههای مختلف ژن گاهی اوقات از ابتلا به بیماری جلوگیری میکنند و در بعضی موارد هم منجر به بروز بعضی بیماریها میشوند.» در دو پژوهش جدید هم که ماه گذشته انجام شده بود، محققان سه گونهی ژن باستانی را شناسایی کردند که سیستم ایمنی بدن را تقویت میکرد. احتمالا اکثر ژنهای باستانی که اکنون در انسان امروزی یافت میشود، در دوران پیش از تاریخ بسیار سودمند بودند. اما حالا به خاطر محیط زیست و سبک زندگی متفاوت، بعضی از این ژنها منجر به بعضی از بیماریها میشوند.
انسانهای زنده مقادیر بسیار اندکی از DNA انسانهای نئاندرتال را در خود دارند، اما در عین حال، تاثیر زیادی بر سلامت انسان دارند. پابو میگوید: «ژنتیک انسانهای نئاندرتال بسیار بیشتر از آنچه که قبلا فکر میکردم، بر فیزیولوژی انسان مدرن تاثیر دارند.» به طور میانگین، اروپاییها و آسیاییها حدود 1.5 درصد ژنومهایشان را از اجداد باستانی نئاندرتال گرفتهاند. اهالی جزایر ملانزی هم بین 2 تا 3 درصد DNA بدنشان را از گروه منقرض شدهی دیگری به نام «انسانتباران دنیسووا» میگیرند. اکثر آفریقاییها این DNA باستانی را ندارند، چرا که زاد و ولد میان انسانهای مدرن و نئاندرتال خارج از آفریقا و در اروپا و آسیا اتفاق افتاد.
زیستشناسان با مقایسهی ژنوم نئاندرتالها و یک دنیسووایی با دادههای ژنوم 1000 نفر، توانستند 12000 هزار گونه از ژنها را که اصطلاحا به آنها هاپلوتیپ گفته میشود، در انسانهای اروپایی و آسیایی شناسایی کنند. محققان دربارهی کاربرد تعدادی از این هاپلوتیپها اطلاعاتی داشتند، مثلا بعضی از آنها به سیستم ایمنی ما یا به پوست و مو مربوط هستند. اما برای مشخص کردن کاربرد دقیق آنها باید مطالعات ژنتیکی پرهزینهای انجام شود.
تاثیر ژن های نئاندرتال ها بر نقاط مختلف بدن انسان مدرن
اکی و کاپرا به همدیگر ملحق شدند و در دادههای ژنتیکی 28 هزار و 416 فرد بزرگسال با نژاد اروپایی به دنبال بیش از 6000 هاپلوتیپ نئاندرتال گشتند. آنها پس از تشخیص DNA به ارث رسیده از نئاندرتالها، از تحلیل آماری استفاده کردند تا ارتباطی میان گونههای ژن و خطر ابتلا به بیماریها پیدا کنند.
این تیم در نتیجهی مطالعاتشان چندین ژن نئاندرتال را شناسایی کردند که احتمال ابتلا به برخی بیماریها را افزایش میدهند. به عنوان مثال، گونهی خاصی از این ژنها خون را چسبناکتر کرده و انعقادپذیری آن را افزایش میدهد. این انعقادپذیری سریع برای انسان نئاندرتال دوران باستان بسیار مفید بود و اهمیتی به اندازه مرگ و زندگی داشت. چرا که نئاندرتالها برای تغذیه، جانوران خطرناک را شکار میکردند و احتمال جراحت آنها بالا بود. لختگی سریع خون میتوانست از خونریزی بیش از حد آنها جلوگیری کند. البته این ویژگی در انسان امروزی احتمال لختگی خون و سکتههای قلبی و مغزی را افزایش میدهد.
محققان همچنین چند ژن نئاندرتال پیدا کردند که به ناراحتیهای عصبی مثل افسردگی مرتبط هستند. گونههای دیگری به زخمهای پوستی پیشاسرطانی مرتبط بودند. کاپرا حدس میزند که ویژگیهای شیمیایی مغز انسانهای نئاندرتال و واکنش پوست آنها به نور خورشید، متناسب با شرایط نور محیط زیست و سبک زندگی اروپای پیشاتاریخ بود. حالا که اکثر انسانها در معرض نور مصنوعی قرار دارند، این گونههای ژن ممکن است مضر باشند.
دیگر اشکال مختلف ژن، مسوول انتقال ویتامین B1 هستند، این ویتامین کربوهیدرات را در سلولهای شکم میسوزاند. رژیم غذایی نئاندرتالها سرشار از گوشت و آجیل بود، بنابراین تیامین زیادی دریافت میکردند. اما انسانهای امروزی از غذاهای فرآوری شده تغذیه میکنند، بنابراین تیامین کافی به بدن آنها وارد نمیشود. به این ترتیب، براساس گفتههای کاپرا، ژن انسانهای نئاندرتال، مردمان مدرن امروزی را مستعد سوتغذیه میکند.
البته میراث نئاندرتالها چندان هم برای سلامتی مضر نیست. دو مقاله که ماه گذشته منتشر شده بودند، نشان میدادند که سه ژن باستانی دستگاه ایمنی بدن را در مقابل قارچها، انگلها و باکتریها مقاوم میکنند. براساس گفتهی یکی از ژنتیکشناسان جمعیتی در مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه، هر سه ژن در در راستای تکامل و انتخاب طبیعی برای بدن اروپاییها و آسیاییها انتخاب شدهاند. این سه ژن با هماهنگی یکدیگر، گیرندههای سطح سلولهای سفید را کنترل میکنند و قدرت دستگاه ایمنی بدن را افزایش میدهند.
چنین نمونههایی نشان میدهد که با ورود انسانها به محیطهای جدید که عوامل بیماریزای جدیدی داشتند، آنها ژنهای سودمند را از دیگر انسانتباران به ارث گرفتند. انسانهای نئاندرتال حداقل 200 هزار سال زمان داشتند تا خودشان را با شرایط زندگی در خاورمیانه و اروپا وفق دهند.
البته، اگرچه این دستگاه ایمنی قوی برای مردمی که در شرایط نامناسبی زندگی میکنند، مفید است، اما ژنهای تقویتکنندهی سیستم امینی میتوانند در مردمان اروپا و آمریکای شمالی تاثیرات زیانبار داشته باشند. چرا که در این مناطق انگلهای کمتری وجود دارد. محققان پی بردهاند که این ژنها انسان امروزی را مستعد آلرژیهای گوناگون میکند. وقتی که واکنش دستگاه ایمنی بهتر میشود، میتواند احتمال بروز بیماری خودایمنی، ورم و آلرژی را افزایش دهد.
تاثیر دقیق این ژنها بر خود نئاندرتالها مشخص نیست. این یافتهها به این معنی نیست که نئاندرتالها افسرده بودند یا سرطان پوست میگرفتند.
این مطالعات اخیر، تنها آغاز راه هستند، چرا که دانشمندان همچنان میخواهند به جستجو برای ژنهای به ارث رسیده از انسانتبارهای نئاندرتال ادامه دهند و پایگاه دادهایشان از ژنومهای مدرن را گسترش دهند. کاپرا میگوید: «ما احتمال میدهیم که آللهای بسیار بیشتری را از نئاندرتالها گرفته باشیم.»
ویدیو مرتبط :
فرق نوروتراپی و دارو دردرمان بیش فعالی،افسردگی و اعتیاد
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
اعتیاد و افسردگی جوانان، نتیجه بی توجهی دولت به اوقات فراغت
پارکها، کافی شاپها، قهو ه خانهها، گیم نتها و کافی نتها امروزه مکانهایی هستند که جوانان ایرانی به خصوص در کلان شهرها بیشتر وقت خود را در آنها صرف میکنند. در ساعات میانی روز که معمولا ساعات مفید کاری است این مکانها میزبان جوانانی است که به جای استفاده مفید ترو بهتر از وقت خود، به دلیل نداشتن شغل مناسب و برنامهای برای استفاده بهینه از اوقات فراغت خود به آنها روی میآورند و گاهی علاوه بر اتلاف وقت، آسیبهای جدی جسمی و روحی مثل خطر ابتلا به افسردگی و اعتیاد، آنها را تهدید میکند.
اوقات فراغت پیوند تنگاتنگی با شخصیت و زندگی معنوی و فرهنگی افراد دارد. چرا که از سویی از فرهنگ جامعه تاثیر میگیرد و از سویی دیگر بر آن تاثیر میگذارد. علاوه بر آن فرد میتواند در اوقات فراغت همان چیزی را که میپسندد انجام دهد، شخصیت نهایی خود را بازیابد و آن را ابراز کند. بنابراین قابلیتهای فرد غالباً در عرصه اوقات فراغت جلوه گر میشود.
از طرف دیگر، فعالیتهای اوقات فراغت از چنان اهمیتی برخوردار است که از آن به مثابه آیینه فرهنگ جامعه یاد میکنند. در نتیجه چگونگی گذران اوقات فراغت افراد یک جامعه به میزان زیادی معرف خصوصیات فرهنگی آنجامعه است. در گذران اوقات فراغت، گروه سنی، طبقه اجتماعی، اقتصادی، گرایش مذهبی و جنسیت سبب مرزبندی و ایجاد تفاوت بین گروههای مختلف میشود و دراین میان سن و جنسیت بر نحوه گذران اوقات فراغت تاثیر مهمی بر جای میگذارند. با توجه به جوان بودن جامعه ما، در مورد قشر جوان، جنبههای آسیبشناختی فراغت اهمیت زیادی دارد.
امروزه دیگر زندگی مترادف با کارکردن نیست بلکه حاوی ساعاتی برای فراغت است که میتوان در این ساعات برای فعالیتی غیر از کار برنامهریزی کرداگرچه اوقات فراغت را میتوان مهمترین و دلپذیرترین اوقات آحاد بشر دانست اما این اوقات ممکن است برای عدهای متضمن تعمق و تفکر و ساختن و ابداع باشد و برای عدهای دیگر ملال آور ویا دربردارنده آسیبهای جسمی و روانی. در جامعه ماکمبود فضاها و تسهیلات فراغتی مناسب از یک سو و ورود ارزشها و نگرشهای مدرن که با نگرشها و عقاید سنتی جامعه ما مغایرت دارد از سوی دیگر کار را برای جوانان مشکل میکند.
جوان چه میگوید؟
محمد ۲۴ سال دارد و دانشجوی سال سوم ادبیات است. به گفته خودش او را همیشه میتوانی در پارکهای شمال تهران پیدا کنی. او معتقد است برای او و امثال او که شاغل نیستند و درس میخوانند تفریحی بهتر از پارک وجود ندارد زیرا هزینهای نمیطلبد و هم فال است و هم تماشا!
او میگوید: «من تمام بعد از ظهر خود را همراه با گروهی ا ز دوستانم در پارکهای تهران میگذرانم. سیگار میکشیم، قلیون میکشیم و گاهی هم گیتار میزنم و میخوانم تا دوستانم را شاد کنم. من دانشجوی سال سوم ادبیات هستم اما رشته تحصیلیام را دوست ندارم و دلم نمیخواهد وقتم را در کلاسهایی بگذرانم که کوچکترین علاقهای به مباحث درسی آن ندارم. من تنها به اجبار خانوادهام وارد دانشگاه شدهام و چون تمام تفریحات موجود در کشور هزینه بر است و حتی سینما رفتن هم خرج دارد پارک را انتخاب کردهام.»
در همین حال یکی از دوستان محمد که سعید نام دارد و ۲۲ ساله است سیگاری به او تعارف میکند. او دیپلمه است و به گفته خودش در نوجوانی قهرمان تکواندو بوده است و هیچوقت فکر نمیکرده که روزی به سیگار و دود روی بیاورد: «از وقتی که مدرسه را تمام کردم مشکلاتم شروع شد. به ادامه تحصیل علاقهای نداشتم و کاری هم برای انجام دادن نبود. بعد از کلی به این در و آن در زدن کار نیمه وقتی در یک شرکت خصوصی به عنوان تایپیست پیدا کردم و مشغول شدم که از همین راه هم به سختی خرج خودم را در میآورم تا سر بار کسی نباشم. از ساعت ۲ که بیکار میشوم چون نه پول رفتن به باشگاه را دارم و نه پولی برای کلاس رفتن و آموزش خاصی دیدن! باید در جا بزنم و همینجا که هستم بمانم! گاهی فکر میکنم برای همیشه یک تایپیست ساده خواهم ماند! به پارک که میآیم حداقل فکر میکنم که تنها نیستم و کسانی مثل من هستند که با من همدردند. در همین پارکها سیگاری شدم که ناراحت نیستم! تسکینم میدهد!»
گیم نتها و کافی نتهای تهران هم اما عالمی دارد. پر است از جوانانی که برای سرگرمی و بازی، گاهی هم چت و انجام کارهای روزمره الکترونیکی به این مکانها مراجعه میکنند. علی ۱۸ ساله یکی از این جوانانی است که پاتوقش یکی از گیم نتهای غرب تهران است.
او میگوید: «دیوانه بازیهای رایانهای هستم و هیچ چیزی جز این بازیها مرا خوشحال نمیکند. هر کدام از این بازیها مرا به دنیای جدید میبرد و باعث میشود ساعاتی مشکلاتی را که دارم فراموش کنم و خودم را جای قهرمان بازی فرض کنم و لذت ببرم. سال سوم دبیرستان هستم و تمام پول تو جیبیام را در اینجا خرج میکنم چون در جامعهای زندگی میکنم که به علایق من با دیده تردید مینگرد و تنها کاری که میکند سرزنش من است»
رزا ی ۲۱ ساله اما ادعا میکند چون کامپیوتر ندارد برای انجام کارهای دانشگاهیش به کافی نت میآید و تنها گاهی برای رفع خستگی چرخی در سایتها میزند و با دوستانش چت میکند.وی می گوید:«به دلیل عقاید سنتی خانوادهام نمیتوانم در خانه کامپیوتر شخصی داشته باشم و برای همین برای انجام پروژهها و کارهای دانشگاهم به کافی نت میآِم. هر چند که اعتراف میکنم چت کردن را بیشتر از برقراری ارتباط مستقیم با آدمها میپسندم. اینجا در محیط مجازی میتوانم چیزی باشم که هستم یا دلم میخواهد که باشم. اینجا نیازی به تظاهر نیست و ترس از اینکه جامعه مرا محکوم به کاری خلاف عرف کند هم ندارم.»
او ادامه میدهد: «گاهی از خانه نشینی خسته میشوم و اگر درس و دانشگاه نبود معلوم نبود چه بر سر م میآمد. ساعات بیکاری بسیاری دارم که به دلیل عقاید سنتی خانوادهام به بطالت میگذرد و حتی گاهی فکر میکنم افسرده شدهام. البته در دایره دوستانم مانند من بسیار زیاد هستند اما عدهای هم هستند که آزادانه به سینما یا پارک میروند و ساعاتی را با دوستان و همسنهایشان میگذرانند که این برای من ممکن نیست پس به بهانه درس و دانشگاه پناه میآورم به کافی نت نزدیک خانه و ارتباط مجازی.»
آنچه که پیداست در گذران اوقات فراغت، گروه سنی، طبقه اجتماعی- اقتصادی، گرایش مذهبی و جنسیت باعث ایجاد مرزبندیهایی بین گروههای مختلف میشوند که این مرزبندیها همراه با عوامل فرهنگی و نبود امکانات تفریحی-فراقتی کافی، جوانان را برای گذرندان ساعات بیکاری خود دچار مشکل میکندوبعضا باعث بروز اختلالات روحی و صدمات جسمی در آنان میشود.
ارتباط بین اوقات فراغت و انحراف جوانان
پژوهشهای انجام شده حکایت از آن دارد که بسیاری از موارد شدید انحرافات در میان جوانان نتیجه بیبرنامگی جهت گذران اوقات فراغت است. هیچ انحرافی فارغ از نحوة گذران اوقات فراغت جوانان نیست. هنگامی که زمان فراغت باخلاء مواجه میشود یعنی جوان سرگردان باقی میماند و راهی برای گذران زمان آزادش نمییابد، راهها و شیوههای غیرمتعارف بسیاری در برابرش باز میشوند.
بنابراین هیچ جامعة سالمی نمیتواند نسبت به زمان آزاد اعضایش بیتفاوت باقی بماند که متاسفانه این بیتوجهی بعضا در جامعه ما وجود دارد وبر خلاف شعارهای موجود، دولت هیچ اقدام مناسبی را در این باره انجام نداده است.
دکترمحمد سالم جامعهشناس و استاد دانشگاه در این رابطه میگوید: «بیتفاوتی و عدم احساس مسئولیت نهادهای حکومتی و خانواده نسبت به نیازهای فراغتی جوانان موجب میشود که جوانان تصور کنند جامعه نسبت به آنها بیگانه و بیتوجه است. از این رو تصورشان دربارة خانواده و جامعه با بدبینی و احساس تنهایی توأم میگردد در این شرایط ممکن است در نتیجه افزایش افسردگی و یأس به مواد مخدر پناه ببرند یا به رفتارهای انحرافی کشیده شوند»
تحقیقات انجام شده در زمینه بررسی علل آسیبهای اجتماعی در میان جوانان نشان میدهد که بیکاری و نداشتن برنامه برای اوقات فراغت، نداشتن تحرک وفعالیتهای سالم و مورد علاقه جوانان تاثیر بسزایی در گرایش آنها به رفتارهای آسیبی دارد و با برنامهای مدون و تا حد ممکن باب میل جوانان برای اوقات فراغت میتوان سلامت و بهداشت روانی آنان را تضمین کرد.
سالم معتقد است: «اشتغال مستمر و بدون وقفه فکری و عملی موجب خستگی جسمی و ذهنی میگردد. به گونهای که فرد به تدریج نشاط و سرزندگی خود را ازد ست میدهد. در واقع فشارهای ناشی از اشتغال ممتد ذهنی و جسمی (به خصوص ذهنی) نه تنها ممکن است با از دست رفتن نشاط و تعادل حیاتی فرد همراه باشد، بلکه در مواقعی عا مل مهمی برای بروز بسیاری از اختلالات روانی، همچون نوروزها، افسرد گیها و نارساییهای جسمی، به ویژه از نوع بیماریهای روان تنی (سایکو سوماتیک) محسوب میشود. در این شرایط برخورداری از یک برنامه جامع و پیش بینی فرصتی آزاد و فارغ از کار موظف و بهره بری از آن، اولین و مهمترین گام در پیش گیری از آسیبهای ذهنی و حفظ بهداشت روانی است»
طبیعی است که با به خطر افتادن سلامت روانی جوانان و نو جوانان، این مساله دامنگیر تمام خانوادهها و نهادها و موسساتی که به طور مستقیم و غیر مستقیم با این قشر پر تعداد جامعه در تماس هستند خواهد شد و مشکلات زیادی را برای جامعه ایجاد خواهد کرد به همین دلیل نهادهای دولتی باید به دنبال راهکاری جدی برای پرکردن اوقات فراغت سالم و تفریحات مناسب برای جوانان و نو جوانان باشند.
از وضعیت موجود در کشور کاملا مشخص است که حتی یک سوم از اوقات فراغت جوانان هم پر نمیشود لذا این امر نشان دهنده این است که نه از امکانات موجود استفاده درست میشود و نه برای گذران اوقات فراغت جوانان و نوجوانان برنامه مشخص و مدونی وجود دارد.
دولتیها میتوانند به جای شعار دادن، طوری برنامه ریزی کنند که حداقل از همه خدمات فرهنگی، هنری، تفریحی و ورزشی موجود در کشور استفاده شود و تازه وقتی این اتفاق افتاد، هنوز راه درازی برای پوشش کامل اوقات فراغت جوانان در پیش است.
به خوبی مشهود است که هنوز امکانات و شرایط ایده آل برای دستیابی به فراغت مطلوب، مهیا نشده است و این هدف زمانی محقق خواهد شد که الزامات و نیازهای فرهنگی و اجتماعی افراد شناسایی و در جهت استفاده بهینه از آن گامهایی برداشته شود که در این راستا نه تنها مسوولین و متولیان امور جوانان بلکه خانوادهها، همچنین نوجوانان و جوانان نیز سهم بسزایی دارند و دولت باید در این زمینه از خود خانواده ها و جوانان نیز کمک بگیرد تا با یک تعامل جمعی بتوان راه حل مناسبی برای این معضل اجتماعی یافت.../شفاف