اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

اعدام، مجازات تعرض به 9 زن مسافر



اعدام، مجازات تعرض به 9 زن مسافر

مردی که متهم است ضمن سرقت از 10زن به 9نفر از طعمه‌هایش تعرض کرده است با تایید دیوانعالی کشور در یک قدمی چوبه‌ دار قرار گرفت.

دختر جوانی 26فروردین‌87 به پلیس آگاهی تهران رفت و از دو جوان به اتهام آدم‌ربایی، سرقت و تجاوز شکایت کرد. او گفت: «برای رفتن به ایستگاه مترو سوار خودرو مسافربری شدم که فقط یک مسافر دیگر داشت. راننده بعد از طی مسافتی گفت ماشین جوش آورده است برای همین توقف کرد و کاپوت ماشین را بالا زد در همین هنگام مردی که تا آن لحظه فکر می‌کردم مسافر خودرو است به طرفم حمله کرد و با تهدید و ارعاب مرا مورد تجاوز قرار داد. او سپس پول‌هایم را سرقت و من را رها کرد.»

کارآگاهان مشخصات دو متهم را در اختیار گرفتند اما نتوانستند ردی از آنها پیدا کنند تا اینکه دختر 22ساله‌ای 17آبان همان سال شکایت مشابهی را به پلیس ارایه داد. این دختر هم با تصور مسافربر بودن خودرو سوار آن شده و راننده با انحراف از مسیر وی را ربوده بود و سپس یکی از دو مرد به این دختر تجاوز کرده و اموالش را به چنگ آورده بود. سومین شکایت ‌دوم‌خرداد سال بعد مطرح شد و این‌بار دختری که در بزرگراه چمران به قصد رفتن به کرج سوار خودرو پیکان متهمان شده بود، به دام مرد متجاوز و همدستش افتاد.

در هر سه شکایت نکات مشترک زیادی وجود داشت. نوع خودرو، شیوه سرقت و این نکته که فقط یکی از دو مرد شکات را مورد آزارجنسی قرار داده بود، پلیس را به این نتیجه رساند که تمام این جرایم توسط یک گروه انجام شده است. یک روز بعد از ثبت شکایت سوم، زن میانسالی به پلیس مراجعه کرد و حرف‌های مشابهی را به زبان آورد.

او گفت: «وقتی راننده از مسیر منحرف شد شروع به اعتراض و داد و فریاد کردم و مردی که خیال می‌کردم مسافر است کاپشنی را رویم انداخت و سرم را زیر صندلی برد تا نتوانم مقاومت کنم اما من در فرصت کوچکی که پیش آمد از پیکان فرار کردم.»

بعد از آن به تدریج بر تعداد شکات اضافه شد و به عدد 10 رسید. از میان آنها فقط همان زن میانسال توانسته بود فرار کند و بقیه مورد آزارجنسی و سرقت قرار گرفته بودند. کارآگاهان در نهایت با مشخصاتی که از متهمان به دست آورده بودند، توانستند ضمن شناسایی خودروشان این دو مرد را دستگیر کنند.

فرزام و حمید وقتی تحت بازجویی قرار گرفتند، جزییات جرایم‌شان را شرح دادند و حمید گفت فقط در سرقت‌ها مشارکت داشت اما هرگز دختری را مورد آزار قرار نداد. وی مدعی شد به دلیل ابتلا به بیماری از نظر جنسی ناتوان و در جرم تعرض؛ بی‌گناه است. فرزام نیز در اعترافاتش گفت: «من به این دختران تعرض کردم و اموالی را هم که از این راه به دست آوردیم بین خودمان تقسیم کردیم.»

متهمان بعد از اتمام تحقیقات اولیه در شعبه 79 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند. قربانیان در جلسه دادگاه یک‌بار دیگر شکایت خود را مطرح و دو مرد نیز از خود دفاع کردند. قضات بعد از اتمام محاکمه، فرزام را به اتهام تجاوز به عنف به اعدام و 74 ضربه شلاق، به جرم آدم‌ربایی به 15سال حبس و به اتهام سرقت به 10سال حبس و 74ضربه شلاق محکوم کردند. همچنین حمید در جرایم آدم‌ربایی و سرقت گناهکار شناخته و به 25سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم شد.

متهمان به رای دادگاه اعتراض کردند و پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه 11 دیوانعالی کشور ارجاع شد که قضات دیوانعالی نیز دیروز حکم را تایید کردند/.شرق

 


ویدیو مرتبط :
تعرض وحشیانه سربازان صهیونیستی به یک زن فلسطینی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

اعدام در ملأعام، مجازات تعرض به زن خانه‌دار



اعدام در ملأعام، مجازات تعرض به زن خانه‌دار

جوان معتاد که در تجاوزبه‌عنف به زن همسایه مجرم شناخته ‌شده ‌بود از سوی هیات قضات به اعدام در ملأعام محکوم شد.

به گزارش خبرنگار ما، زنی میانسال اسفند سال 90 به ماموران پلیس کرج خبر داد، مورد تجاوز مردی جوان قرار گرفته ‌است. این زن به پلیس گفت: من در خانه تنها بودم که متوجه ورود کسی به خانه شدم قبل از اینکه بتوانم عکس‌العمل نشان بدهم آن مرد جوان مرا با تهدید چاقو وادار به برقراری رابطه کرد. 

 

وقتی پلیس از این زن پرسید مرد متجاوز را می‌شناسد یا نه، گفت: «من او را نمی‌شناسم و نمی‌دانم اسمش چیست اما وی را چندباری در محل دیده‌ام و فکر می‌کنم از اهالی محل است.» با توجه به مشخصاتی که این زن به ماموران داد گشت‌زنی‌های پلیس برای پیداکردن این جوان آغاز شد تا اینکه مدتی بعد ماموران جوانی با همان مشخصات را در محله شناسایی کردند.

 

وقتی ماموران به پسرجوان نزدیک شدند او سعی کرد فرار کند اما در تعقیب‌وگریز چنددقیقه‌ای بازداشت شد.

 

این جوان در اولین بازجویی‌ها خود را جمشید معرفی و تجاوز به زن جوان را انکار کرد اما وقتی ماموران جمشید را میان چندین متهم قرار دادند و از زن شاکی خواستند او را شناسایی کند، وی بلافاصله انگشت اشاره‌اش را به سمت جمشید گرفت و گفت: «این مرد همان فردی است که وارد خانه من شد و مرا مورد آزار قرار داد.» وقتی جمشید از سوی زن میانسال شناسایی شد لب به اعتراف گشود و گفت: من به شیشه اعتیاد داشتم و وقتی مواد مصرف نمی‌کردم حالم خیلی بد می‌شد.

 

صبح روز حادثه مقدار زیادی مواد کشیده ‌بودم و اصلا حالت عادی نداشتم و کارهایی که می‌کردم اصلا دست خودم نبود. روی خرپشته پشت‌بام نشسته ‌بودم که متوجه شدم شوهر زن میانسال از خانه خارج شد کمی بعد متوجه شدم این زن تنهاست بنابراین فرصت را مناسب دیدم و تصمیم گرفتم وارد منزل شوم. وقتی وارد شدم او مشغول انجام کارهای خانه ‌بود، با چاقو تهدیدش کردم و مجبور شد به خواسته‌ام عمل کند.


وقتی مرد جوان پذیرفت مرتکب تجاوزبه‌عنف شده ‌است پرونده به دادگاه کیفری استان البرز فرستاده‌ شد. او در تحقیقاتی که از سوی هیات قضات انجام گرفت، ادعای جدیدی را مطرح کرد و گفت: من با دوستانم از میهمانی برمی‌گشتیم که متوجه شدم در خانه زن میانسال باز است.

 

وسوسه شدم وارد خانه شوم. می‌دانستم آن خانه متعلق به کیست و زنی را که آنجا زندگی می‌کرد، می‌شناختم. بلافاصله با دوستانم خداحافظی کردم و وارد خانه شدم. بعد از ورود به خانه با زن میانسال صحبت کردم و او با تهدید من مجبور شد تن به خواسته‌ام بدهد.  با تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه جمشید آماده شد.

 

زن میانسال در جلسه اول محاکمه در جایگاه حاضر شد و شکایت خود را خطاب به قضات مطرح کرد. او گفت: من در سال‌هایی که با شوهرم زندگی کردم زن آبروداری بودم. هیچ مشکلی نداشتم و همیشه هم سعی کردم با دیگران با اخلاق رفتار کنم. این جوان آبروی من را برده ‌است. او از طریق خرپشته وارد خانه من شد و مرا با چاقو تهدید کرد و گفت اگر به خواسته‌اش تن ندهم من را می‌کشد.

 

با این حال من سعی می‌کردم در برابرش مقاومت کنم اما او زورش خیلی زیاد بود و من نمی‌توانستم مقاومت کنم. حالا هم درخواست مجازات برای متهم را دارم.  وقتی نوبت به متهم رسید او اتهامش را قبول کرد و گفت: من به این زن تجاوز کردم، چون مواد کشیده بودم اصلا در حال خودم نبودم و نمی‌دانستم چنین اتفاقی می‌افتد. بعد از اینکه به این زن تجاوز کردم از کارم پشیمان شدم.

 

می‌دانستم او شکایت می‌کند چون سال‌ها بود همسایه ‌بودیم و دیده ‌بودم او زن بسیار مقیدی است از آنجایی که او من را نمی‌شناخت بعد از تجاوز چند روزی از شهر خارج شدم و به شمال رفتم به خیال خودم می‌خواستم کاری کنم مرا یادش برود و دیگر دنبالم نباشد. یک هفته بعد وقتی از مسافرت برگشتم متوجه‌شدم هنوز ماموران گشت در محله هستند. می‌خواستم دوباره فرار کنم که آنها من را شناسایی و بازداشت کردند.  با پایان جلسه اول رسیدگی قضات ادامه رسیدگی را به جلسه دوم موکول کردند.

 

وقتی این جلسه چند روز بعد تشکیل شد متهم این‌بار اتهامش را انکار کرد و گفت: هرچه تا به حال گفته دروغ است، او گفت: من به این زن تجاوز نکردم و هرچه گفتم تحت فشار بود.  متهم در پاسخ به این سوال که چرا در جلسه قبل دادگاه و مقابل وکیلش اقرار کرد، گفت: درست است که هیچ ‌فشاری در آن زمان روی من نبود اما من به لحاظ روحی و روانی تحت فشار بودم و به همین دلیل هم اعتراف کردم اما حالا دارم واقعیت را می‌گویم من هیچ‌وقت به زن شاکی تجاوز نکردم.


با انکار این جوان وکیل مدافعش‌ هم مدعی شد موکلش به کسی تجاوز نکرده است و خواستار تبرئه او شد. این مرد گفت: تناقض‌گویی‌های موکلم به دلیل این است که او به کسی تجاوز نکرده و هربار که مورد پرسش قرار گرفته ادعای جدیدی را مطرح کرده ‌است. بنابراین من خواستار این هستم که او از اتهام تجاوز تبرئه شود.


بعد از پایان دفاعیات متهم و وکیل مدافع او هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند و جمشید را در تجاوز مجرم شناختند و به اعدام در ملأعام محکوم کردند./شرق