اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
اظهارات قابل تامل حجاریان : شاه قابل اصلاح بود/ فساد در دوران شاه گسترده نبود
اخبار سیاسی - اظهارات قابل تامل حجاریان :شاه قابل اصلاح بود/ فساد در دوران شاه گسترده نبود/رژیم شاه به لحاظ نظری قابل اصلاح بود
به گزارش انتخاب ، سعید حجاریان اخیرا در تازهترین پیروزی انقلاب اسلامیش در گفتگو با شرق درباره پیروزی انقلاب اسلامی، به علل شكست رژیم پهلوی، فساد در حكومت شاه اشاره میكند كه در ادامه به بخشهایی از این مصاحبه اشاره میشود.
حجاریان در پاسخ به این سؤال كه آیا همچنان از انقلاب دفاع میكنید، میگوید: نویسندگان ما معمولا انقلاب را به سهبخش «ماقبل»، «مابعد» و «ماجرا» تقسیم میکنند. البته به ماجرا، «رخداد» هم گفته میشود. برخی ماجرای انقلاب اسلامی را 10روز میدانند، یعنی از 12بهمن تا 22 بهمن 57 و برخی دیگر حدود پنجماه یعنی از 17 شهریور تا 22 بهمن 57.
قصد من نیز بحث و دفاع از همین بخش، یعنی ماجرای انقلاب اسلامی است. در جامعه، خیلیها میپرسند انقلاب برای ما چهکار کرد یا انقلاب چه فایدهای داشته است؟ مثلا میگویند پیش از انقلاب، قیمت دلار فلانقدر بوده و الان شده بهمانقدر، یا میزان فقر افزایش پیدا کرده و مقایسههای اینچنین که نمیخواهم به آنها بپردازم. چراکه این موضوع مربوط به «مابعد» داستان میشود. حرف من این است که میتوان از ماجرا کاملا دفاع کرد و باید دفاع کرد.
حجاریان در ادامه بدون اشاره به كارشكنیها و رفتار ساختارشكنانه جریان چپ و اصلاحات در دهه گذشته به خصوص در جریان فتنه مقابل انقلاب اسلامی، ادعا میكند كه "از ماجرای انقلاب، برخی از شخصیتهایی که امروز جزو جناح راست سیاسی کشور هستند حاضر به دفاع نیستند و برخی افراد که نمیفهمند انقلاب چه بوده است یا جوانانی که از ماجرا بیخبر هستند."
عضو حزب منحل مشاركت درباره فساد حكومت پهلوی میگوید: دقت داشته باشید که فساد در دوران شاه گسترده نبود، بلکه محدود بود به یکسری طبقات خاص، بهخصوص ارتش. اما یک مشکل اصلی دیگر محمدرضا پهلوی این بود که پایگاه اجتماعی نداشت.
البته با همه این اوصاف، من معتقدم حتی شاه هم قابل اصلاح بود اما خودش نخواست. او مانند بیماری بود که از دست طبیب فرار میکند، دکتر او را دنبال میکند و میگوید تو مریضی، اما خود مریض، انکار میکند و میگوید من مریض نیستم؛ کار به جایی میرسد که دکتر را زندانی میکند. به اعتقاد من فقط یک سیستم تمامیتخواه، غیرقابل اصلاح است. چه تمامیتخواه راست و چه تمامیتخواه چپ. ولی حکومتهای اقتدارگرا، دیکتاتور و مستبد، قابل اصلاح هستند.
محكوم فتنه 88 در ادامه میگوید: حرف من این است که باید قبول کنیم رژیم شاه به لحاظ نظری قابل اصلاح بود، اما در عمل این اتفاق نیفتاد.
عضو شورای شهر اول تهران همچنین درباره وضعیت فساد در زمان شاه میگوید: بدترین فساد دوران شاه عدم شایستهسالاری بوده است. یعنی افرادی که بر سر کار میآمدند لزوما بهترین فرد نبودند و صرفا به دلیل نزدیکی به شاه پست میگرفتند. رژیم شاه کاملا یک رژیم سلطانی بود و مشکل اصلیاش همین بود، ضمن اینکه پول نفت، فساد میآورد.
اخبار سیاسی - انتخاب
ویدیو مرتبط :
فساد در دربار شاه از زبان مسعود انصاری یکی از نزدیکان و خدمتگزار در دربار شاه
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
کلهر:دوران طلایی احمدینژاد هماننددوران شاه عباس بود/ رای اصولگرایان و اصلاحطلبان به روحانی موثر نبود
کلهر:دوران طلایی احمدینژاد هماننددوران شاه عباس بود/ رای اصولگرایان و اصلاحطلبان به روحانی موثر نبود
روزنامه آرمان در گفتوگویی با مهدی کلهر مشاور سابق رییس جمهور نوشت:
*در انتخابات یازدهم ریاستجمهوری، اتفاقی که افتاد این بود؛ 4 نفر خارج از دو طیف اصولگرا و اصلاحطلب خودشان را معرفی کردند که یکی آقای روحانی، دیگران هم شامل آقایان قالیباف، محسن رضایی و محمد غرضی میشدند.
این 4 نفر در اظهاراتشان از دو جریان سیاسی که در کشور ما از ابتدای انقلاب در عرصه سیاسی حضور داشتند، تبری جستند. تصور میکنم اولین مساله انتخابات یازدهم اینگونه بود که جریان خاموش کشور که در همه جوامع وجود دارد به همراه 70 تا 85 درصد از گروه میانهرو به صحنه آمدند و به آقای روحانی رای دادند که شامل قشرهای مختلفی هم بودند یعنی از روستاییان تا اساتید دانشگاهها و شخصیتهای سیاسی به آقای روحانی رای دادند. تصور میکنم جامعه ما بعد از انقلاب نیازمند آرامش و اعتدال و استقرار و... بیشتر است و به همین سو حرکت کرد.
*{در پاسخ به این سوال که اصولگرابودن آقای احمدینژاد را قبول ندارید؟}: خودم از سال 77 و 78 یکسری مقاله در روزنامه جمهوری اسلامی درباره چپ و راست و اصلاحطلب و اصولگرا داشتم که در آنها اشاره کردم تصور میکنم جامعه دیگر ظرفیتش بیش از این است که جریانی ادعا کند که میخواهد جامعه را هدایت کند. جامعه نیازمند جریان آرمانگرایی است که واقعیتنگر باشد. تصور میکنم ظهور عینی این جریان در انتخابات سال 92 بود.
* الان رای آقای ولایتی و جلیلی را جمع بزنید، رای اصولگرایان است و من مشاهدات میدانی را میگویم. یکسری از اصلاحطلبان که رای دادند و (میدانم یکسری از این طیف رای ندادند چون در سال 88 بیش از 40 میلیون رای به صندوق ریخته شد اما در سال 92 حدود 36 میلیون رای اخذ شد که 4 میلیون اختلاف است) این 70 و خوردهای درصدی که رای دادند از آن میان برخی اصلاحطلبان به آقای قالیباف رای دادند که آرای قابلتوجهی است، بخشی از آنها را هم من اطلاع دارم که بهصورت شخصی و بدون جریانی به آقای رضایی رای دادند و شاید بخش کمی هم که از نزدیک با آقای غرضی آشنا بودند، به وی رای دادند و بخشی هم به آقای روحانی رای دادند.
در اصلاحطلبان افرادی بودند که به آقای روحانی رای دادند ولی اینها خودشان از این محدودههای کلاسیک اصلاحطلبی و اصولگرایی خروج کرده بودند. تصور میکنم که رایی که امسال داده شد، آشکارا نشان داد بیش از 70 درصدی که کشور و نظام را میخواهند و درصدد هستند آینده را خودشان رقم بزنند، وارد صحنه شدند. من به اینها میگویم مردم و این مردم امسال حضور جدی داشتند و بیشترین رای را به آقای روحانی دادند.
*معتقدم رای اصولگرایان و اصلاحطلبان به آقای روحانی موثر نبود، روحانی در بین کاندیداها از ابتدا مواضعش را درمورد اصلاحطلبی و اصولگرایی شفاف کرد و شاید شفافترین مواضع مربوط به وی بود. شخصیتش اینگونه است که یا راجع به مسائل صحبت نمیکند و یا اگر صحبت کند، خیلی شفاف توضیح میدهد. در بین کاندیداها در زمان مناظرهها گفتم که مواضعش را شفاف میگوید البته جدا از اینکه ما مواضعش را میپسندیم یا نمیپسندیم. مردم پیام آقای روحانی را گرفتند. مردم خواستند به یک فرد مستقل رای دهند. در نشستی که چندی قبل در صداوسیما بود هم تقریبا همین موضوعات را مفصل اشاره کرد.
*دوران 8 سال آقای احمدینژاد همانطور که آقای روحانی گفتند دوران موفقی بود. آقای روحانی گفت که من به این زحمات در دو دولت تعظیم میکنم که تعبیر متواضعانهای بود. خیلی کارها برای کشور صورت گرفته و امروز زیرساختهایی مهمی در کشور آماده است که در سال 84 نبود که یکی از آنها سیمان، یکی از آنها آهن، یکی از آنها نانوتکنولوژی و... است. خیلی از چیزهایی که اکنون شما میبینید در سال 84 نبود و خیلی با الان فاصله داشتیم مثلا در هوا و فضا با الان خیلی فاصله داشتیم. دوران احمدینژاد یک دوره طلایی است که در تاریخ ثبت خواهد شد البته اشکالاتی هم داشت.
*{در پاسخ به این سوال که چه اشکالاتی درمورد دولت آقای احمدینژاد میتوانید بگویید؟}: یکی از اشکالات آن، برخی تصمیمات شتابزده است. عینک دوربین آقای احمدینژاد خوب کار میکرد اما عینک نزدیکبینش بهدلیل مشغلههایی که داشت برخی اوقات اصلا نمیدید.
تیمی که سال 84 با آنها شروع کرد، تیم خوبی بود و حداقلش این بود که تیمی که شروع کرد و تعدادشان هم زیاد نبودند، تیم صادقی بودند که کارنامه خوبی از نظر تجربی و مدیریتی داشتند اما در دولت دهم، آرامآرام تیم جدیدی وارد شد که به تعبیر شما شاید کمتجربه بودند و آن کمتجربگی تاثیر گذاشت و تصمیماتی گرفته شد که قابل دفاع نبود. مثل خروج 40 درصد کارمندان دولت از تهران در یکماه؛ تصمیمات اینچنینی مشخص بود که پختگی لازم را نداشت و طبیعی بود که نتیجه مطلوبی ندارد.
*ببینید یاران آقای احمدینژاد در سال 84 تعدادشان به 10 نفر نمیرسد. آنهایی که بعدا آمدند (در دور دوم انتخابات آمدند) طبیعی است که اکنون جدا شوند. من 2 یا 3 ماه پیش به خود آقای احمدینژاد هم گفتم که او هم تایید کرد. نظرشان انگشتان یک دست بود. آنهایی که در سال 84 برای سازندگی کشور آمدند، تعداد کمی بودند که من یکی از آنها هستم و اگر اجازه داشتم اسامی بقیه را هم میگفتم.
هنوز هم معتقدم دوره آقای احمدینژاد دوره طلایی سازندگی در طول شاید تاریخ مکتوب کشور است و این دوران را با دوره شاهعباس و حکام لایق در قبل و بعد از اسلام مقایسه میکنم. باید اجازه دهید که این تلخکامیها بگذرد که ما، منکر این موضوع نمیشویم. این تلخکامیها همیشه در تاریخ هست و با پایان آن، خیلیها با من همنظر میشوند.
خبرآنلاین