آغاز کار هیات‌های انتخاب جشنواره فیلم فجر

ایسنا: ناصر باکیده با اشاره به اینکه تا آخرین روز ثبت نام 115 اثر سینمایی در دبیرخانه جشنواره به ثبت رسیده است افزود: تاکنون 61 فیلم در بخش سودای سیمرغ، 54 عنوان فیلم در بخش نگاه نو و 117 فیلم در بخش مستند جشنواره بین‌المللی فیلم فجر از سوی تهیه کنندگان فیلم ثبت نام شده است.

وی ادامه داد: از میان 115 عنوان فیلم ثبت نام شده از سوی متقاضیان، 25 فیلم به صورت ویدئویی به دبیرخانه ارائه شده که طبق مقررات جشنواره سی و سوم دبیرخانه از دریافت آثار ویدئویی معذور است.

باکیده با بیان اینکه هیات‌های انتخاب بخش سینمای ایران و مستند انتخاب شدند تاکید کرد: از امروز شنبه اول آذرماه بازبینی آثار ثبت نام شده در دبیرخانه جشنواره آغاز خواهد شد.

مدیر امور اجرایی و دبیرخانه جشنواره با اشاره به اینکه پایان مهلت ثبت نام اینترنتی آثار 30 آبان ماه بود بیان کرد: تا آخرین روز ثبت نام شاهد استقبال خوبی از سوی متقاضیان بودیم و هیات انتخاب به صورت رسمی از امروز کار خود را شروع می‌کند.

احمد امینی، رسول صدرعاملی، حسین کرمی، محمدعلی باشه آهنگر، محمد احسانی، مجید رضابالا و بهنام بهزادی به عنوان اعضای هیات انتخاب، بازبینی آثار بخش سینمای ایران جشنواره سی و سوم فیلم فجر را عهده دار شدند.

هیات انتخاب بخش مستند سینمایی متشکل از عزیزالله حاجی مشهدی، پیروز کلانتری، جعفر صانعی مقدم، حامد شکیبانیا و محمدحسین مهدویان است.

سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر بهمن ماه سال جاری به دبیری علیرضا رضاداد برگزار خواهد شد.

خبرگزاری ایرنا: در حاشیه مراسم «بر بال سیمرغ» که در موزه سینما برگزار شد، شمع های دوره سی و سوم جشنواره فیلم فجر خاموش و کیک آغاز به کار جشنواره فیلم فجر بریده شد.

در این مراسم محمد حیدری، علیرضا رضاداد، علیرضا داوود نژاد، ابوالحسن داودی و محمدرضا عباسیان برای فوت کردن شمع سی و سومین دوره جشنواره حاضر شدند و همچنین برای سینمای ایران سال خوبی را آرزو کردند.

محمد حیدری در این مراسم رونمایی از مجموعه «بر بال سیمرغ» متنی را بر اساس نام آثار برگزیده دوره های مختلف جشنواره فیلم فجر حاضر کرده بود که به شرح زیر است: «اینجا سینما است، دیار عاشقان؛ در آن پرنده کوچک خوشبختی، برای پرواز در شب در مسیر تندباد در کنار بچه های آسمان آن هم با آمیختگی عطر یاس و بوی کافور و در مجاورت باران نیاز به وهمی از مترسک ندارد.

پدر هیوا از روز واقعه می گوید و آژانس شیشه ای کنار آپارتمان شماره 13.

از مهاجر می گوید و خانه ای روی آب و از دلواپسی ها و بی قراری های دیوانه ای که از قفس پرید و رخ دیوانه اش.

او از جرم مسافران و مهمان مامان هم چیزهایی می داند که تنها به آذر، شهدخت، پرویز و دیگران گفته است.

خیلی دور، خیلی نزدیک، به همین سادگی. روز سوم که دیدمش دیگر دل شدگان به رنگ ارغوان بود.

بنابراین ترجیح دادیم به او چیزی نگوییم و کنارش بر پله سی و چهارم این عمارت ریشه دار ور فخر بایستیم و پرواز شوریده و سودایی سیمرغ را به تماشا بنشینیم که برایمان تجشم بالندگی، خیال است و آرزو.

برایمان آن رنگ نقره ای بال هایش، یادآور سینماست؛ دیدار عاشقان پرده آخر ندارد!

همین جا بایستیم و با او به نام پدر ریه هایمان را در این زمستان بهاری از عطر گل های داوودی پر کنیم...»