سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
10 رمز موفقیت در یک رابطه عاشقانه
در روابط عاشقانه، مثل سایر روابط، چیزهای کوچک و جزئی هستند که اهمیت دارند.
مردمان: در روابط عاشقانه، مثل سایر روابط، چیزهای کوچک و جزئی هستند که اهمیت دارند.
همانطور که به زبان آوردن یک کلمه نادرست یا یک نگاه ناجور میتواند یک زوج را هفتهها به قهر بکشاند، رفتارهای جزئی و کماهمیت هم باعث موفقیت و دوام یک رابطه میشوند. یک هدیه کوچک، یک تحسین غیرمنتظره و یک لحظه تماس جسمی میتواند یک رابطه را مستحکمتر کند.
به اعتقاد روانشناسان، این ابراز علاقهها و محبتها خیلی بیشتر از گوش دادن فعال و اعتماد در رابطه اهمیت دارند. تحقیقات مختلف 10 رمز موفقیت شاد، راضی و خوشبخت نگه داشتن زوجها را معرفی کرده است.
1. به همسرتان بگویید دوستش دارید.
بااینکه درست است که عمل کردن بهتر از حرف زدن است اما گاهیاوقات کلمات و حرفها تاثیر بهمراتب بیشتر نسبت به اعمال دارند. هرازگاهی احساساتتان را به صورت کلامی نشان دهید. یک "دوستت دارم" ساده میتواند احساسی عالی در همسرتان ایجاد کند و باعث میشود او احساس دوست داشته شدن و امنیت کند.
2. کمی محبت نشان دهید.
رفتارهایی که نشاندهنده صمیمیت جسمی است—گذاشتن دستتان پشت همسرتان، انداختن دستتان روی شانههایش وقتی جلوی تلویزیون نشستهاید، گذاشتن دستتان روی پایش وقتی کنار هم نشستهاید، گرفتن دستهایش موقع راه رفتن—احساسی گرم و صمیمی به همسرتان منتقل میکند و عشق و محبت شما را به او میرساند.
3. همسرتان را تحسین کنید.
همیشه چیزهایی که در همسرتان دوست دارید را به او بگویید—چیزهایی که تحسین میکنید، چیزهایی که در شما ایجاد غرور میکند، تواناییها و نقاط قدرت او. ایجاد یک رابطه عاشقانه فقط مربوط به پیوند درونی نیست، برای به دست آوردن چنین رابطهای باید بتوانید او را تشویق و تحسین کنید و برای رشد و پیشرفت در جریان زندگی حمایتش کنید. به همسرتان کمک کنید از تواناییهای خود در بالاترین حد استفاده کند.
4. خود را تقسیم کنید.
چیزهایی که دوست دارید و دوست ندارید، آرزوها و ترسها، دستاوردها و اشتباهات یا هر چیز دیگر مربوط به خودتان را فقط برای خود نگه ندارید. اگر چیزی برایتان مهم است، آن را با همسرتان تقسیم کنید. از این مهمتر، این تقسیم کردن خودتان باید بیشتر از هر کس دیگر با همسرتان باشد. بااینکه لازم است در هر رابطهای کمی فضای شخصی برای هر دو طرف وجود داشته باشد، اما همسرتان باید همیشه نزدیکترین فرد به شما باشد.
5. هر زمان همسرتان نیاز داشت، حضور داشته باشید.
وقتی همسرتان با یک مشکل مهم در زندگی خود روبهرو می شود، مثل از دست دادن کار خود یا مرگ یکی از عزیزانش، مشخص است که باید چه بکنید. اما در اتفاقات جزئی زندگی هم خیلی مهم است که همیشه برای او حضور داشته باشد-مثل یک مشاجره کوچک در محلکار، یک اشتباه کاری و ... باید به حرفهای او گوش دهید، با او دردودل کنید و بتوانید آرامش را دوباره به همسرتان برگردانید.
6. هدیه بدهید.
از فرصتها برای دادن هدایای مادی استفاده کنید. یک کتاب خوب، یک دسر خوشمزه، یک تکه طلا یا جواهر یا لباس، هر چیز کوچک یا بزرگی که به او نشان دهد به فکرش هستید. یک یادداشت عاشقانه برای او بگذارید یا یک پیامک عاشقانه بفرستید. این کارها به همسرتان نشان میدهد همیشه به یادش هستید و دوستش دارید.
7. به نیازها و کمبودهای همسرتان با سخاوت جواب دهید.
یکی از بزرگترین قاتلان روابط، انتظارات غیرمنطقی است. شما با یک انسان ازدواج کردهاید نه یک ربات، انسانی که سرشار از اشتباه و نقص است. اینها خصوصیات او هستند نه اشکالات او. باید یاد بگیرید خصوصیات و ویژگیهای همسرتان را بشناسید و تحسین کنید. باید او را همانطور که هست بپذیرید. ازآنجاکه ضعفهای ما در مرکز عمیقترین ناامنیهای ماست، به هیچ عنوان سعی نکنید اشتباهات و اشکالات او را برجستهتر از آنچه که هست نشان دهید.
8. "زمان تنهایی" را یکی از اولویتها قرار دهید.
هر چقدر هم هر دو شما زندگیهای پرمشغلهای داشته باشید، حتماً حداقل یک یا شب در هفته را تنها با هم بگذرانید. تجربههای تازه با هم داشته باشید، از خاطراتتان برای هم بگویید و از بودن با هم لذت ببرید.
9. هیچ چیز را دستکم نگیرید.
هر روز بخاطر وجود همسرتان و هزاران خوشی که با خود به زندگیتان آورده است، قدردانی و شکرگزاری کنید. به خاطر داشته باشید که اگر در رابطهتان شاد و خوشبخت هستید، مطمئناً همسرتان روزی هزاران کار انجام میدهد که رابطهتان پابرجا بماند. هیچوقت این را دستکم نگیرید.
10. به دنبال برابری باشید.
حتماً از قانون طلایی رابطه پیروی کنید: با همسرتان همانطور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. کارها و مسئولیتها را بین خودتان تقسیم کنید و انتظار چیزهای غیرمنطقی نداشته باشید که خودتان حاضر به دادن آنها نیستید.
همانطور که به زبان آوردن یک کلمه نادرست یا یک نگاه ناجور میتواند یک زوج را هفتهها به قهر بکشاند، رفتارهای جزئی و کماهمیت هم باعث موفقیت و دوام یک رابطه میشوند. یک هدیه کوچک، یک تحسین غیرمنتظره و یک لحظه تماس جسمی میتواند یک رابطه را مستحکمتر کند.
به اعتقاد روانشناسان، این ابراز علاقهها و محبتها خیلی بیشتر از گوش دادن فعال و اعتماد در رابطه اهمیت دارند. تحقیقات مختلف 10 رمز موفقیت شاد، راضی و خوشبخت نگه داشتن زوجها را معرفی کرده است.
1. به همسرتان بگویید دوستش دارید.
بااینکه درست است که عمل کردن بهتر از حرف زدن است اما گاهیاوقات کلمات و حرفها تاثیر بهمراتب بیشتر نسبت به اعمال دارند. هرازگاهی احساساتتان را به صورت کلامی نشان دهید. یک "دوستت دارم" ساده میتواند احساسی عالی در همسرتان ایجاد کند و باعث میشود او احساس دوست داشته شدن و امنیت کند.
2. کمی محبت نشان دهید.
رفتارهایی که نشاندهنده صمیمیت جسمی است—گذاشتن دستتان پشت همسرتان، انداختن دستتان روی شانههایش وقتی جلوی تلویزیون نشستهاید، گذاشتن دستتان روی پایش وقتی کنار هم نشستهاید، گرفتن دستهایش موقع راه رفتن—احساسی گرم و صمیمی به همسرتان منتقل میکند و عشق و محبت شما را به او میرساند.
3. همسرتان را تحسین کنید.
همیشه چیزهایی که در همسرتان دوست دارید را به او بگویید—چیزهایی که تحسین میکنید، چیزهایی که در شما ایجاد غرور میکند، تواناییها و نقاط قدرت او. ایجاد یک رابطه عاشقانه فقط مربوط به پیوند درونی نیست، برای به دست آوردن چنین رابطهای باید بتوانید او را تشویق و تحسین کنید و برای رشد و پیشرفت در جریان زندگی حمایتش کنید. به همسرتان کمک کنید از تواناییهای خود در بالاترین حد استفاده کند.
4. خود را تقسیم کنید.
چیزهایی که دوست دارید و دوست ندارید، آرزوها و ترسها، دستاوردها و اشتباهات یا هر چیز دیگر مربوط به خودتان را فقط برای خود نگه ندارید. اگر چیزی برایتان مهم است، آن را با همسرتان تقسیم کنید. از این مهمتر، این تقسیم کردن خودتان باید بیشتر از هر کس دیگر با همسرتان باشد. بااینکه لازم است در هر رابطهای کمی فضای شخصی برای هر دو طرف وجود داشته باشد، اما همسرتان باید همیشه نزدیکترین فرد به شما باشد.
5. هر زمان همسرتان نیاز داشت، حضور داشته باشید.
وقتی همسرتان با یک مشکل مهم در زندگی خود روبهرو می شود، مثل از دست دادن کار خود یا مرگ یکی از عزیزانش، مشخص است که باید چه بکنید. اما در اتفاقات جزئی زندگی هم خیلی مهم است که همیشه برای او حضور داشته باشد-مثل یک مشاجره کوچک در محلکار، یک اشتباه کاری و ... باید به حرفهای او گوش دهید، با او دردودل کنید و بتوانید آرامش را دوباره به همسرتان برگردانید.
6. هدیه بدهید.
از فرصتها برای دادن هدایای مادی استفاده کنید. یک کتاب خوب، یک دسر خوشمزه، یک تکه طلا یا جواهر یا لباس، هر چیز کوچک یا بزرگی که به او نشان دهد به فکرش هستید. یک یادداشت عاشقانه برای او بگذارید یا یک پیامک عاشقانه بفرستید. این کارها به همسرتان نشان میدهد همیشه به یادش هستید و دوستش دارید.
7. به نیازها و کمبودهای همسرتان با سخاوت جواب دهید.
یکی از بزرگترین قاتلان روابط، انتظارات غیرمنطقی است. شما با یک انسان ازدواج کردهاید نه یک ربات، انسانی که سرشار از اشتباه و نقص است. اینها خصوصیات او هستند نه اشکالات او. باید یاد بگیرید خصوصیات و ویژگیهای همسرتان را بشناسید و تحسین کنید. باید او را همانطور که هست بپذیرید. ازآنجاکه ضعفهای ما در مرکز عمیقترین ناامنیهای ماست، به هیچ عنوان سعی نکنید اشتباهات و اشکالات او را برجستهتر از آنچه که هست نشان دهید.
8. "زمان تنهایی" را یکی از اولویتها قرار دهید.
هر چقدر هم هر دو شما زندگیهای پرمشغلهای داشته باشید، حتماً حداقل یک یا شب در هفته را تنها با هم بگذرانید. تجربههای تازه با هم داشته باشید، از خاطراتتان برای هم بگویید و از بودن با هم لذت ببرید.
9. هیچ چیز را دستکم نگیرید.
هر روز بخاطر وجود همسرتان و هزاران خوشی که با خود به زندگیتان آورده است، قدردانی و شکرگزاری کنید. به خاطر داشته باشید که اگر در رابطهتان شاد و خوشبخت هستید، مطمئناً همسرتان روزی هزاران کار انجام میدهد که رابطهتان پابرجا بماند. هیچوقت این را دستکم نگیرید.
10. به دنبال برابری باشید.
حتماً از قانون طلایی رابطه پیروی کنید: با همسرتان همانطور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. کارها و مسئولیتها را بین خودتان تقسیم کنید و انتظار چیزهای غیرمنطقی نداشته باشید که خودتان حاضر به دادن آنها نیستید.
ویدیو مرتبط :
10 تا از کارهایی که نباید در یک رابطه عاشقانه انجام دهیم
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
10 رمز موفقیت به روایت ریچارد برانسون
«ریچارد برانسون» در 16 سالگی تحصیل را رها کرد و با کمک یکی از دوستانش مجله "دانشآموز" را راه انداخت. او بعدها، در دهه ۱۹۷۰، کمپانی "ویرجین رکوردز" را تاسیس کرد و مؤسس شرکت "ویرجین گروپ" هم هست. او در دهه ۱۹۸۰ شرکت هوایی "ویرجین آتلانتیک" را به وجود آورد و دهه ۱۹۹۰ شاهد "ویرجین موبایل" و "ویرجین ترین" نیز بود.
خبرگزاری ایسنا: سایت بیبی سی با انتشار مطلبی درباره او افزوده است:
او یکی از موفقترین بازرگانان در انگلستان و نمادی از کارآفرینی است. جدیدترین پروژه او "ویرجین گلکتیک" است که امیدوار است روزی به یک شرکت گردشگری فضایی بدل شود.
این شما و این 10 درس برتر او برای موفق بودن:
۱ - رویاهایتان را دنبال کنید و به خود شک نکنید
رؤیاهای خود را دنبال کنید، درگیر زندگی و چیزهای جدیدی شوید که برایتان جالب است. اگر میخواهید کار و کسبی به راه بیاندازید، مطمئن شوید که درباره سرگرمی مورد علاقه یا موضوعی باشد که برایتان جذاب است.
اینطوری زندگی بهتری خواهید داشت. هدفتان انجام کاری، صرفاً برای پول درآوردن، نباشد.
برانسون برای مجله خود برای افراد و مشاهیر بسیاری نامه فرستاد و بسیاری از آنها دعوت او برای مصاحبه را پذیرفتند
فکر میکنم خیلی از افراد ایدههای خیلی خوبی در ذهن دارند، ولی افراد اندکی میروند و واقعاً ایدههایشان را اجرا میکنند.
خیلی افراد هستند که به این فکر میکنند که حتماً فرد دیگری قبلاً این کار را کرده، یا هیچ وقت نمیتوانی پول لازم برای این کار را فراهم کنی و یا اینکه در زندگی نباید خطر کرد.
دست آخر کسانی شانس یک زندگی هیجانانگیز و پر ارزش را خواهند داشت که میگویند همین الان میروم و این کار را میکنم.
۲ – یک تغییر مثبت بوجود بیاورید و یک کار خوب بکنید
اگر میخواهید یک کارآفرین بشوید، اولین چیز لازم این است که ایدهای داشته باشید که بتواند تغییری مثبت در زندگی دیگران ایجاد کند. کسب و کار یعنی همین.
اگر صاحب کار و کسبی باشید، در موقعیتی هستید که بتوانید تغییرات بزرگی در این دنیا ایجاد کنید.
به نظر من این برای کارمندان یک شرکت هم خوب است، که از کار کردن در شرکتی که میدانند در دنیا کارهای خوبی انجام میدهد لذت ببرند.
۳ – به ایدههایتان ایمان داشته باشید و در کار خود از همه بهتر باشید
شما قطعاً باید به ایدههای خود ایمان داشته باشید. اگر شخص احساس خوبی نسبت به کاری که میکند نداشته باشد و به آن افتخار نکند، انگیزهای برای هیچ کاری نمیماند. باید علاقه شدیدی به کاری که میخواهید بکنید داشته باشید و بتوانید دیگران را هم به آن علاقهمند کنید.
اگر یک ایده، ایده خوبی باشد، باید بتوانید آن را در دو یا سه جمله توضیح دهید و دو سه جمله خیلی راحت پشت یک پاکت نامه جا میشود.
اگر بنا نبود خط هوایی من از همه خطوط هوایی بهتر باشد، دلیلی برای راه اندازی آن نداشتم. باید اطمینان کنید که همه جنبههای کاری که میخواهید بکنید، از رقیبهایتان بهتر باشد.
۴ – لذت ببرید و هوای تیمتان را داشته باشید
من صددرصد معتقدم لذت بردن از کار بسیار مهم است، و اگر از کاری لذت نمیبرید یعنی وقت آن رسیده که به سراغ کار دیگری بروید. از راس تا پایین چرخه اداری باید از کارشان لذت ببرند تا فضای کاری دلچسبی ایجاد شود.
اطمینان حاصل کنید که کسانی شرکت شما را اداره میکنند که عمیقاً به مردم اهمیت میدهند، به بهترین جنبه افراد دقت میکنند و در عوض انتقادکردن، تشویق میکنند.
انسانها چندان هم با گلها فرق نمیکنند. اگر به یک گل آب بدهید شکوفا میشود و اگر آب ندهید، میخشکد و میمیرد، من معتقدم که انسانها هم همین گونهاند.
۵ – بیخیال نشوید
بیخیال نشدن اهمیت بسیار زیادی دارد. در ماجراهایی که من داشتهام، مثلاً وقتی میخواستم با بالن از اقیانوس آرام بگذرم، موقعیتهای بسیاری بوده که در آنها فکر کنم احتمال زنده ماندنم ناچیز است.
برانسون در سال ۱۹۸۹، آویزان به پایین یک هلیکوپتر وارد جزیره نکر شد تا با همسرش جون تمپلتن ازدواج کند
کارآفرینی بیشباهت به ماجراجویی نیست. شما با موقعیتهای بسیاری روبرو خواهید شد که راه پس و پیش ندارید و باید روز و شب کار کنید تا به مشکلات مختلفی که سر راه یک شرکت قرار میگیرد غلبه کنید. روز بعد خود را جمع و جور کنید و سراغ کارهای دیگر بروید.
فکر میکنم من نسبتاً در مواجهه با شکست موفق باشم؛ معمولاً نمیگذارم ذهنم را برای بیش از یکی دو ساعت مشغول کند و هر آنچه در توانم باشد را صرف پرهیز از اشتباهات گذشته میکنم.
۶ – لیست های متعدد درست کنید و برای خود چالش های جدید ایجاد کنید
من لیستهای بسیاری برای خودم تهیه میکنم، چون فکر میکنم توجه به جزئیات کوچک است که یک شرکت استثنایی را از یک شرکت متوسط متمایز میکند. جزئیات خیلی مهم است و من فکر میکنم تعیین چالشها و اهداف جدید برای خود هم مهم است.
معتقدم که ابتدای سال زمان خوبی است برای اینکه اهداف پیش روی خود در طول سال را بنویسید. اگر خود را سازماندهی نکنید و آنچه را میخواهید بدست بیاورید ننویسید، خطر آن وجود دارد که زمان از چنگتان برود و چیزی زیادی به دست نیاورده باشید.
۷ – برای خانوادهتان زمان بگذارید و سپردن کارها به دیگران را بیاموزید
یکی از اولین کارهایی که به عنوان یک کارآفرین باید کرد، آموختن هنر سپردن کارها به دیگران است. کسانی را پیدا کنید که در اداره روزانه یک شرکت از شما بهتر باشند و با این کار وقت خود را، برای فکر کردن به موضوعات مهمتر و وقت گذراندن با خانواده، آزاد کنید.
این کار، مخصوصاً اگر فرزند دارید، خیلی مهم است. آنها تنها چیزی هستند که وقتی شما بروید از شما باقی میماند.
من میدانم که کارآفرین موفقی هستم ، ولی مطمئن نیستم که میتوانستم مدیر خیلی موفقی هم باشم. ذهن من همیشه به آینده فکر میکند و به ساختن چیزهای جدید فکر میکنم.
فکر میکنم بهتر است به مجرد اینکه چیزی را راه انداختم، فرمان آن را به فرد دیگری بسپارم. میتوانم بروم و بیایم و کمی دردسر هم برای کارمندانم ایجاد کنم، ولی بهتر است کسب و کار روزانه را به فرد دیگری محول کنم.
۸ – تلویزیون را خاموش کنید، بروید بیرون و کاری بکنید
مادرم، ما را طوری تربیت کرد که برویم بیرون و برای خودمان کاری بکنیم، نه اینکه بنشینیم و کارهای دیگران را تماشا و تلویزیون نگاه کنیم. به نظرم این روش تربیتی خوبی بود. من زمان زیادی را با فرزندانم در جزایر کارائیب گذراندهام و در آنجا هیچ وقت تلویزیون نگاه نمیکنیم.
جزیره نکر (در جزایر ویرجین بریتانیا) جایی است که در آن خود را از دنیای بیرون جدا میکنم و میتوانم دغدغههایم را فراموش کنم. ولی کارهایی که میکنم آنقدر به نظرم جذاب، باارزش و هیجان انگیز است که هیچ وقت نمیخواهم کامل فراموششان کنم. چون خود را در جایگاه قدرتمند و چالش برانگیزی میبینم و نمیخواهم این موقعیت را هدر بدهم.
۹ – وقتی از شما بد میگویند، نشان دهید که اشتباه میکنند
افرادی هستند که به لباس افراد موفق آویزان میشوند و سعی میکنند با استفاده از نام آنها چند کتاب بفروشند. چندان دلچسب نیست، ولی میدانید که اگر از آنها شکایت کنید و سر و صدا براه بیندازید، فقط فروش کتابشان را بیشتر خواهید کرد. برای همین من هنر نادیده گرفتن چنین افرادی را آموختهام.
به نظرم بهترین کار این است که به هر شکلی که میشود، اشتباه بودن گفتههای آنان را نشان دهید. مثلاً کتاب خاصی ("برانسون: پشت نقاب" اثر تام باور)، میگوید که برنامه فضایی ما عملی نیست، در سال جاری اشتباه بودن ادعای آنها را ثابت خواهیم کرد.
۱۰ – کاری را بکنید که به آن عشق می ورزید و در آشپزخانهتان یک مبل داشته باشید
شما فقط یک بار زندگی میکنید، پس اگر من بودم، کاری را میکردم که بتوانم از آن لذت ببرم. شاید گفتنش از سوی من که مالک یک جزیره کوچک در کارائیب هستم کمی باورنکردنی باشد، ولی وقتی به آن جزیره میرویم، بیشتر وقتمان را در آشپزخانه میگذرانیم.
حقیقت این است که تا وقتی که آشپزخانه شما جای کافی برای یک مبل داشته باشد و شریکی در زندگی داشته باشید که به او عشق می ورزید، لزوماً به دیگر ملحقات زندگی احتیاجی ندارید.
پس اگر مشغول کاری هستید که به آن شدیداً علاقهمندید، زندگی بسیار لذتبخشتری را برای شما به ارمغان میآورد تا اینکه صرفاً برای پول کار کنید.
او یکی از موفقترین بازرگانان در انگلستان و نمادی از کارآفرینی است. جدیدترین پروژه او "ویرجین گلکتیک" است که امیدوار است روزی به یک شرکت گردشگری فضایی بدل شود.
این شما و این 10 درس برتر او برای موفق بودن:
۱ - رویاهایتان را دنبال کنید و به خود شک نکنید
رؤیاهای خود را دنبال کنید، درگیر زندگی و چیزهای جدیدی شوید که برایتان جالب است. اگر میخواهید کار و کسبی به راه بیاندازید، مطمئن شوید که درباره سرگرمی مورد علاقه یا موضوعی باشد که برایتان جذاب است.
اینطوری زندگی بهتری خواهید داشت. هدفتان انجام کاری، صرفاً برای پول درآوردن، نباشد.
برانسون برای مجله خود برای افراد و مشاهیر بسیاری نامه فرستاد و بسیاری از آنها دعوت او برای مصاحبه را پذیرفتند
فکر میکنم خیلی از افراد ایدههای خیلی خوبی در ذهن دارند، ولی افراد اندکی میروند و واقعاً ایدههایشان را اجرا میکنند.
خیلی افراد هستند که به این فکر میکنند که حتماً فرد دیگری قبلاً این کار را کرده، یا هیچ وقت نمیتوانی پول لازم برای این کار را فراهم کنی و یا اینکه در زندگی نباید خطر کرد.
دست آخر کسانی شانس یک زندگی هیجانانگیز و پر ارزش را خواهند داشت که میگویند همین الان میروم و این کار را میکنم.
۲ – یک تغییر مثبت بوجود بیاورید و یک کار خوب بکنید
اگر میخواهید یک کارآفرین بشوید، اولین چیز لازم این است که ایدهای داشته باشید که بتواند تغییری مثبت در زندگی دیگران ایجاد کند. کسب و کار یعنی همین.
اگر صاحب کار و کسبی باشید، در موقعیتی هستید که بتوانید تغییرات بزرگی در این دنیا ایجاد کنید.
به نظر من این برای کارمندان یک شرکت هم خوب است، که از کار کردن در شرکتی که میدانند در دنیا کارهای خوبی انجام میدهد لذت ببرند.
۳ – به ایدههایتان ایمان داشته باشید و در کار خود از همه بهتر باشید
شما قطعاً باید به ایدههای خود ایمان داشته باشید. اگر شخص احساس خوبی نسبت به کاری که میکند نداشته باشد و به آن افتخار نکند، انگیزهای برای هیچ کاری نمیماند. باید علاقه شدیدی به کاری که میخواهید بکنید داشته باشید و بتوانید دیگران را هم به آن علاقهمند کنید.
اگر یک ایده، ایده خوبی باشد، باید بتوانید آن را در دو یا سه جمله توضیح دهید و دو سه جمله خیلی راحت پشت یک پاکت نامه جا میشود.
اگر بنا نبود خط هوایی من از همه خطوط هوایی بهتر باشد، دلیلی برای راه اندازی آن نداشتم. باید اطمینان کنید که همه جنبههای کاری که میخواهید بکنید، از رقیبهایتان بهتر باشد.
۴ – لذت ببرید و هوای تیمتان را داشته باشید
من صددرصد معتقدم لذت بردن از کار بسیار مهم است، و اگر از کاری لذت نمیبرید یعنی وقت آن رسیده که به سراغ کار دیگری بروید. از راس تا پایین چرخه اداری باید از کارشان لذت ببرند تا فضای کاری دلچسبی ایجاد شود.
اطمینان حاصل کنید که کسانی شرکت شما را اداره میکنند که عمیقاً به مردم اهمیت میدهند، به بهترین جنبه افراد دقت میکنند و در عوض انتقادکردن، تشویق میکنند.
انسانها چندان هم با گلها فرق نمیکنند. اگر به یک گل آب بدهید شکوفا میشود و اگر آب ندهید، میخشکد و میمیرد، من معتقدم که انسانها هم همین گونهاند.
۵ – بیخیال نشوید
بیخیال نشدن اهمیت بسیار زیادی دارد. در ماجراهایی که من داشتهام، مثلاً وقتی میخواستم با بالن از اقیانوس آرام بگذرم، موقعیتهای بسیاری بوده که در آنها فکر کنم احتمال زنده ماندنم ناچیز است.
برانسون در سال ۱۹۸۹، آویزان به پایین یک هلیکوپتر وارد جزیره نکر شد تا با همسرش جون تمپلتن ازدواج کند
کارآفرینی بیشباهت به ماجراجویی نیست. شما با موقعیتهای بسیاری روبرو خواهید شد که راه پس و پیش ندارید و باید روز و شب کار کنید تا به مشکلات مختلفی که سر راه یک شرکت قرار میگیرد غلبه کنید. روز بعد خود را جمع و جور کنید و سراغ کارهای دیگر بروید.
فکر میکنم من نسبتاً در مواجهه با شکست موفق باشم؛ معمولاً نمیگذارم ذهنم را برای بیش از یکی دو ساعت مشغول کند و هر آنچه در توانم باشد را صرف پرهیز از اشتباهات گذشته میکنم.
۶ – لیست های متعدد درست کنید و برای خود چالش های جدید ایجاد کنید
من لیستهای بسیاری برای خودم تهیه میکنم، چون فکر میکنم توجه به جزئیات کوچک است که یک شرکت استثنایی را از یک شرکت متوسط متمایز میکند. جزئیات خیلی مهم است و من فکر میکنم تعیین چالشها و اهداف جدید برای خود هم مهم است.
معتقدم که ابتدای سال زمان خوبی است برای اینکه اهداف پیش روی خود در طول سال را بنویسید. اگر خود را سازماندهی نکنید و آنچه را میخواهید بدست بیاورید ننویسید، خطر آن وجود دارد که زمان از چنگتان برود و چیزی زیادی به دست نیاورده باشید.
۷ – برای خانوادهتان زمان بگذارید و سپردن کارها به دیگران را بیاموزید
یکی از اولین کارهایی که به عنوان یک کارآفرین باید کرد، آموختن هنر سپردن کارها به دیگران است. کسانی را پیدا کنید که در اداره روزانه یک شرکت از شما بهتر باشند و با این کار وقت خود را، برای فکر کردن به موضوعات مهمتر و وقت گذراندن با خانواده، آزاد کنید.
این کار، مخصوصاً اگر فرزند دارید، خیلی مهم است. آنها تنها چیزی هستند که وقتی شما بروید از شما باقی میماند.
من میدانم که کارآفرین موفقی هستم ، ولی مطمئن نیستم که میتوانستم مدیر خیلی موفقی هم باشم. ذهن من همیشه به آینده فکر میکند و به ساختن چیزهای جدید فکر میکنم.
فکر میکنم بهتر است به مجرد اینکه چیزی را راه انداختم، فرمان آن را به فرد دیگری بسپارم. میتوانم بروم و بیایم و کمی دردسر هم برای کارمندانم ایجاد کنم، ولی بهتر است کسب و کار روزانه را به فرد دیگری محول کنم.
۸ – تلویزیون را خاموش کنید، بروید بیرون و کاری بکنید
مادرم، ما را طوری تربیت کرد که برویم بیرون و برای خودمان کاری بکنیم، نه اینکه بنشینیم و کارهای دیگران را تماشا و تلویزیون نگاه کنیم. به نظرم این روش تربیتی خوبی بود. من زمان زیادی را با فرزندانم در جزایر کارائیب گذراندهام و در آنجا هیچ وقت تلویزیون نگاه نمیکنیم.
جزیره نکر (در جزایر ویرجین بریتانیا) جایی است که در آن خود را از دنیای بیرون جدا میکنم و میتوانم دغدغههایم را فراموش کنم. ولی کارهایی که میکنم آنقدر به نظرم جذاب، باارزش و هیجان انگیز است که هیچ وقت نمیخواهم کامل فراموششان کنم. چون خود را در جایگاه قدرتمند و چالش برانگیزی میبینم و نمیخواهم این موقعیت را هدر بدهم.
۹ – وقتی از شما بد میگویند، نشان دهید که اشتباه میکنند
افرادی هستند که به لباس افراد موفق آویزان میشوند و سعی میکنند با استفاده از نام آنها چند کتاب بفروشند. چندان دلچسب نیست، ولی میدانید که اگر از آنها شکایت کنید و سر و صدا براه بیندازید، فقط فروش کتابشان را بیشتر خواهید کرد. برای همین من هنر نادیده گرفتن چنین افرادی را آموختهام.
به نظرم بهترین کار این است که به هر شکلی که میشود، اشتباه بودن گفتههای آنان را نشان دهید. مثلاً کتاب خاصی ("برانسون: پشت نقاب" اثر تام باور)، میگوید که برنامه فضایی ما عملی نیست، در سال جاری اشتباه بودن ادعای آنها را ثابت خواهیم کرد.
۱۰ – کاری را بکنید که به آن عشق می ورزید و در آشپزخانهتان یک مبل داشته باشید
شما فقط یک بار زندگی میکنید، پس اگر من بودم، کاری را میکردم که بتوانم از آن لذت ببرم. شاید گفتنش از سوی من که مالک یک جزیره کوچک در کارائیب هستم کمی باورنکردنی باشد، ولی وقتی به آن جزیره میرویم، بیشتر وقتمان را در آشپزخانه میگذرانیم.
حقیقت این است که تا وقتی که آشپزخانه شما جای کافی برای یک مبل داشته باشد و شریکی در زندگی داشته باشید که به او عشق می ورزید، لزوماً به دیگر ملحقات زندگی احتیاجی ندارید.
پس اگر مشغول کاری هستید که به آن شدیداً علاقهمندید، زندگی بسیار لذتبخشتری را برای شما به ارمغان میآورد تا اینکه صرفاً برای پول کار کنید.