سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

نقطه های برگشت ناپذیر زندگی ات را خودت انتخاب کن!


در ساختمان سازی می گویند مصالح، نقطه شکستی مشخص به نام نقطه بی بازگشت دارند و آن نقطه ای است که فشار و تنش بیشتر باعث شکستن جسم می شود و از آن به بعد دیگر برگشتن به حالت قبل امکان پذیر نیست. چیزی شبیه نقطه ای که بلوک سیمانی خرد می شود و دیگر طاقت نگهداری وزن ساختمان را ندارد. در زندگی واقعی نیز نقاط بی بازگشت وجود دارند.

در ساختمان سازی می گویند مصالح، نقطه شکستی مشخص به نام نقطه بی بازگشت دارند و آن نقطه ای است که فشار و تنش بیشتر باعث شکستن جسم می شود و از آن به بعد دیگر برگشتن به حالت قبل امکان پذیر نیست. چیزی شبیه نقطه ای که بلوک سیمانی خرد می شود و دیگر طاقت نگهداری وزن ساختمان را ندارد.

در زندگی واقعی نیز نقاط بی بازگشت وجود دارند. نقاطی که اگر حواسمان جمع نباشد و با سر به هوایی و بی خیالی از این نقاط عبور کنیم، شاید دیگر نتوانیم تا آخر عمر آنچه را به ارزانی از دست داده ایم دوباره به دست آوریم. راه سوم این شماره به این نقاط بی بازگشت اختصاص دارد. نقاطی که برای گروهی از مردم خوشبختی های عظیم به همراه می آورد و می تواند زندگی آنها را زیر و رو سازد و تفاوت های مثبت خیره کننده ای برایشان به ارمغان آورد و در عین حال برای عده ای دیگر زندگی را سیاه کند و امکان جبران از دست رفته ها را برای همیشه از آنها بگیرد. راه سوم این شماره می گوید در لحظه لحظه زندگی، هر فردی باید متوجه نقاط بی بازگشت زندگی خود باشد و اجازه ندهد سهل انگاری، تنبلی، لجاجت، تعصب، غفلت، خودشیفتگی و غرور سبب شود خواسته و ناخواسته و نیز آگاهانه و یا ناآگاهانه از این نقاط طلایی عبور کند و آسیب ها و صدمات جبران ناپذیری را برای زندگی خود و اطرافیان مرتبط با خود فراهم سازد.

حتماً تا به حال این جمله معروف را شنیده اید که می گویند: «آن شخص همه پل ها را پشت سر خود خراب کرده است». معنای مستقیم و ساده این جمله یعنی اینکه آن شخص از نقطه بدون بازگشت عبور کرده است. نقطه ای که دیگر بعد آن هیچ مسیر جبرانی برای بازگشت وجود ندارد. در این جور مواقع آنها که دلسوزترند می پرسند آیا هیچ راهی برای جبران آنچه گذشته وجود ندارد و وقتی متوجه می شوند که آن فرد می توانسته با هزینه ای بسیار کمتر و بدون نیاز به خراب کردن همه پل ها از آن نقطه عبور کند، با حیرت از او می پرسند چه ضرورتی داشت که با این همه خسارت از نقاط طلایی زندگی ات عبور کنی؟!



راه سوم این شماره می گوید که خیلی موقع ما نقاط بی بازگشت زندگی خود را در حوزه های مختلف، خیلی راحت و ارزان از دست می دهیم و در اکثر این مواقع به صورت بی اختیار و ندانسته این خطای بزرگ را انجام می دهیم و حتی بازیچه دیگران می شویم و ارزشمندترین نقاط طلایی زندگیمان را به خاطر دیگران فدا می کنیم. مثلاً برای اینکه زودتر به آنچه رفاه و دارایی می پنداریم برسیم حضور خود را در منزل کم می کنیم و به اضافه کاری های طاقت فرسا رومی آوریم. چند سال بعد که به دارایی مورد انتظار خود می رسیم می بینیم نقاط طلایی بزرگ شدن بچه ها و جوانی همسر و کانون گرم خانواده را از دست داده ایم. نقاط ارزشمندی که دیگر برای همیشه از دست رفته اند و دیگر برنمی گردند.
راه سوم  هرگز به خاطر اثبات چیزی به دیگران و یا لجاجت و غرور و حسادت و رقابت و... با واکنش های غیرعاقلانه هزینه عبور خود از مراحل مختلف زندگی ات را بالا نبر و به قول راننده های حرفه ای جاهایی که لازم است بدون عرض اندام های نمایشی و خودنمایی های بی مورد صبر و تحمل پیشه کرده و بخش هایی از مسیر را در تاریکی و چراغ خاموش طی کن.

برای مثال اگر می خواهید از شغل فعلی خود استعفا دهید و شغل بهتری به دست آورید لازم نیست این خبر را در بوق و کرنا کنید. می توانید برای مدتی از مرخصی های موجود خود استفاده کنید و در جای جدید مشغول به کار شوید و هم زمان در محل کار قدیمی وظایف خود را به تدریج به دیگران بسپارید. سپس می توانید براساس تجربه ای که دارید دلیل قانع کننده ای برای مدیر و کارفرمای خود دست و پا کنید که به رهاسازی شما رضایت دهد. سپس در یک محیط دوستانه میهمانی خداحافظی برگزار کنید و با عزت و احترام محل کار قبلی را ترک کرده و در محل کار جدید مشغول شوید. می بینید با این روش نه تنها سابقه کاری درخشانی را از یک شغل به شغل دیگر با خود منتقل می کنید بلکه در صورت ضرورت امکان بازگشت به محل کار قبلی را هم برای خود حفظ کرده اید.

به همین ترتیب زن و شوهری که در یک مرحله از زندگی خود به نقطه ناسازگاری می رسند و راهی جز جدایی، مقابل خود نمی بینند دلیلی ندارد که همراه جدایی با برملا ساختن رازهای شخصی طرف مقابل آبرو و اعتبار و حرمت او را بین فامیل و آشنا از بین ببرند. کافی است به شکلی آبرومندانه و با دلیلی که برای بقیه قانع کننده جلوه کند از هم جدا شوند. بد نیست بدانید بخش اعظم جدایی هایی که به رجوع و پیوند مجدد منتهی می شود همین جدایی های آبرومندانه و ساکت و بی سر و صدا بوده است و بسیاری از زوج هایی که بعد از جدایی نتوانسته اند همسر مناسبی برای خود در بین فامیل و دوست و آشنا پیدا کنند همان کسانی بوده اند که نقطه جدایی خود را به صورت یک نقطه بی بازگشت پرهزینه و حرمت شکن تبدیل کرده اند.

نقاط بی بازگشت در زندگی همیشه بد نیستند. کسی که به یک عمل زشت و یک رفتار ناهنجار اعتیاد دارد و تصمیم می گیرد یک بار برای همیشه از این نقطه تلخ و ناگوار عبور کند و دیگر بازنگردد می تواند نقطه ترک عادت ناپسند خود را به یک نقطه بی بازگشت طلایی در زندگی اش تبدیل کند.

اما شرط عقل این است که همین ترک کردن هم باید عاقلانه صورت گیرد و به جای حرکات و رفتارهای نمایشی و پر سر و صدا، این عبور از نقطه بی بازگشت ابتدا در درون وجود شخص اتفاق بیفتد. به زبان ساده هرگز نباید اجازه دهیم نقطه های بی بازگشت زندگی ما توسط بقیه آدم ها برنامه ریزی و تعیین و انتخاب شود، بلکه همیشه و در تمام لحظات این خود ما باشیم که به اراده خود و با کمترین هزینه، عبور از نقاط برگشت ناپذیر را انتخاب می کنیم و عملی می سازیم. راه سوم این شماره یک توصیه گرانبهاست برای تمام افراد و اشخاص در همه سنین. در حقیقت اگر افراد در سطوح مختلف اجتماع روش و مهارت عبور از نقاط حساس و تعیین کننده را یاد بگیرند و با عقل و تدبیر از نقاط طلایی جاده زندگی خود عبور کنند در بسیاری مواقع هیچ نیازی به درگیری و جدال های بیهوده و پرهزینه نیست و ضرورتی ندارد که هیچ پلی خراب شود و هیچ آبرویی برده شود و پای افراد غیرمرتبط و بیگانه بی دلیل به حریم شخصی اشخاص باز شود. نقاط گذر طلایی در هر فرایندی جزو افتخارات محسوب می شوند و در حقیقت ارزیابی میزان موفقیت اشخاص در این نقاط صورت می گیرد. اما بسیاری مواقع لازم نیست که این نقاط طلایی گذر حتماً غیرقابل بازگشت باشند و اگر هم بازگشت ناپذیری از این نقاط به سمت گذشته لازم است باز هم لازم نیست که این اتفاق با هزینه های سنگین و غیرقابل تحمل همراه باشد. همه اینها به شرطی اتفاق می افتد که انتخاب تصمیم عبور از نقطه بی بازگشت توسط خود شخص و از درون صورت گیرد و وابسته به عوامل بیرونی نباشد.

منبع:
مجله موفقیت

باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir


ویدیو مرتبط :
خودت انتخاب کن

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مسیر زندگی ات را پیدا کن


البته وقتی مسیر را گم می کنی که از خود واقعی ات فاصله بگیری. خودت خوب می دانی که پرسه زدن در محلی که خود واقعی ات را گم کرده ای، حاصلی جز ناراحتی و اندوه و ناامیدی ندارد؛ ولی مأیوس نباش.





مجله موفقیت - نفیسه معتکف: آیا در سفر زندگی مسیرت را گم کرده ای و بی هدف پرسه می زنی و از عاقبت کارت هم بی خبری؟ آیا تا به حال از خودت پرسیده ای: «چرا به اینجا رسیده ام؟»، «ماموریت من در زندگی چیست؟»، «آیا می توانم به مسیری دلخواه که رضایت الهی را هم به دنبال دارد، بازگردم؟»

البته وقتی مسیر را گم می کنی که از خود واقعی ات فاصله بگیری. خودت خوب می دانی که پرسه زدن در محلی که خود واقعی ات را گم کرده ای، حاصلی جز ناراحتی و اندوه و ناامیدی ندارد؛ ولی مأیوس نباش.

خبر خوش این است که تو می توانی از احساسات درونی و شهودت کمک بگیری و آنها را قطب نمای زندگی ات کنی؛ البته گاهی اوقات گم کردن مسیر زندگی ات ناآگاهانه است. توجه کن اگر هیچ چیز در زندگی تو را شاد نمی کند، یعنی اینکه حس شکرگزاری و لذت بردن از نعمات الهی را از دست داده ای و در برابر همه چیز و همه کس بی توجهی. حتی اگر احساس می کنی که مثل گذشته با خدای خودت ارتباط رضایتبخشی نداری، باید بدانی راه و مسیر زندگی ات را گم کرده ای و از این جریان خودت هم بی خبری. در این مورد چه باید بکنی؟ راه حل چیست؟

مسیر زندگی ات را پیدا کن

تو به دنیا نیامده ای که مدام رنج بکشی، غصه بخوری و مانند خار و خاشاکی باشی که با جریان و فراز و نشیب رودخانه زندگی به این طرف و آن طرف بروی. تو باید تا روزی که زنده هستی، سر تا پایت سرشار از شوق و انرژی باشد. یادت باشد چیزی در عالم بی دلیل نیست. اگر می بینی که رویاها، خواسته ها و حال و هوای تو مثل دیگران نیست، بدان که در ماورای آن حکمتی نهفته است.

تو هم مثل تمام موجودات عالم منحصر به فرد هستی. فقط یک «تو» از جنس خودت وجود دارد. تو در این دنیا ماموریت داری که مثل خودت فکر کنی. خواست هایت از جنس خودت باشد و فقط خودت را در مسیر زندگی میهمان کنی؛ البته در این سیر و سفر هم اتفاقاتی برایت رخ می دهد که باید از قبل برای مقابله با آنها مجهز شوی.

1- گاهی در سفر زندگی خواه ناخواه با ناملایمات، ناکامی ها و ناامیدی ها مواجه می شوی و همین موارد باعث می شود خواسته های واقعی تو زیر خروارها موارد ناخواسته مدفون شود؛ البته این موارد هر چند برایت ناگوار است ولی بنا بر مشیت الهی سبب می شود از لطمه های بعدی جان سالم به در ببری.

2- گاهی اوقات درد و رنج های روحی و روانی را حس می کنی ولی به روی خودت نمی آوری.

3- گاهی ناآگاهانه به سراغ نسخه ای می روی که دیگران برایت تجویز کرده اند و متاسفانه سرانجام متوجه می شوی که نه تنها این نسخه دردت را دوا نکرد، بلکه دردی هم بر تو اضافه کرد!

4- گاهی از روی اجبار در جمع افرادی هستی که از آنها دل خوشی نداری یا شغلی داری که دوستش نداری ولی مجبور هستی آن را تحمل کنی یا با افرادی معاشرت می کنی که زیاد با روحیه ات سازگاری ندارند؛ به هر حال برخلاف میل باطنی ات جبر زمانه تو را مجبور کرده است با مسائل و افرادی که با تو هماهنگ نیستند، مدارا کنی.

وقتی موارد بالا برای تو پیش می آید، به این معنی است که خود واقعی ات را گم کرده ای و ارتباط معنوی تو با خود و خدایت کمرنگ شده است؛ به عبارتی روح، جسم و روان تو از حالت تعادل خارج شده است. لازم است به طور جدی برای این مورد فکری بکنی.

برای پیدا کردن مسیر صحیح زندگی چه باید بکنی:

* باید با حال و هوا و احساس خودت هماهنگ شوی.تو باید هر لحظه روح و روانت را به طور اجمالی بررسی کنی.

در جایی خلوت بنشین، چند نفس عمیق بکش و به حال و هوا و احساس همان لحظه ات توجه کن. با تمام وجود آن را حس کن؛ یعنی اگر غمگینی، آن را خیلی خوب حس کن. اگر دلت می خواهد به حال زارت گجریه کنی، این احساس را در خودت سرکوب نکن و حتما گریه کن.

* در حالت آرامش به ندای قلبی و درونی ات توجه کن. دقت کن که این ندای قلبی و درونی چه پیامی به تو می دهد. هر چه بیشتر به آن توجه کنی و فریادش را بشنوی، راحت تر می توانی مسیر گم شده ات را پیدا کنی. با کندوکاو درونی می توانی خودت را متحول کنی و سبک زندگی ات را تغییر دهی.

* اگر اطرافت را افراد منفی پر کرده اند، کم کم از آنها دوری کرده و افرادی را به زندگی ات وارد کن که به تو امید می دهند. در این مورد به هیچ وجه رودربایستی نکن و وقتت را بیهوده هدر نده.

* سعی کن در هر کاری که انجام می دهی، حواست جمع باشد و هر طور که می توانی، کار مخورد علاقه ات را انجام دهی تا حال و هوای خوب و مثبت در تو ایجاد شود.

* ارتباطی قوی و معنوی با خدا برقرار کن. چند دقیقه ای از روز خود را به نیایش و شکرگزاری سپری کن. این ارتباط الهی موجب می شود انگیزه ای قوی در تو ایجاد شود و تو از حمایت بی قید و شرط الهی برخوردار شوی.

* قبل از اینکه کاری را انجام دهی، علت آن را بررسی کن و از خودت بپرس: «چرا؟» سپس با توجه به جوابی که از ندای درونت می گیری، یا آن را پیگیری کن یا کنارش بگذارد.

* در لحظه زندگی کن و شادی را در زمان حال ببین. شادی دستپخت خود توست؛ پس انتظار نداشته باش دیگران آن را دو دستی به تو تقدیم کنند. تو باید بدانی زمان حال در واقع زیربنای موفقیت آینده ات را می سازد؛ پس این فرصت را مغتنم بشمار و از آن به بهترین شکل بهره ببر.

یادت باشد زندگی، پر از فراز و نشیب است و تو باید خودت را با آن هماهنگ کنی. به ندای درونت توجه کن. هر لحظه حال و هوای خودت را بررسی کن؛ اگر حال و هوای خوبی داری، از این بابت خدا را شکر کن تا حالت بهتر شود.

اگر احساس ناخوشایندی داری، در برابر آن قد علم نکن و آن را بروز بده و در نهایت بکوش تا حال و هوای عکس آن را در خودت ایجاد کنی؛ مثلا اگر غصه ای داری، پس از شناسایی و ابراز آن به شادی فکر کن و فوری در ذهنت به دنبال موردی خوشحال کننده بگرد و روی آن تمرکز کن یا موردی شاد از خواسته هایت را در ذهنت مجسم کن.

نکته مهم دیگ رآن است که دست به هر کاری می زنی، باید با برنامه و حساب شده باشد. اجازه نده خیال پردازی بی اساس و رویایی تو را از مسیر واقعی زندگی دور کند. پیدا کردن مسیر زندگی ایده آل کار دشواری نیست و فقط نیاز به تلاش و تقلا و خودباوری دارد. اگر در طی مسیر به مانعی برخوردی یا ترس بر تو غلبه کرد، سعی کن با شهامت بر آنها مسلط شوی و دوباره با ایمانی قوی رو به جلو حرکت کنی.

برای تغییر و تحول در زندگی و تغییر مسیر آن هرگز دیر نیست. همین حالا اقدام کن و نتیجه عالی آن را ببین.