سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

مثبت اندیشی و غلبه بر مشکلات


دانشمندان امروزی معتقدند که وقتی افکارمان مثبت است، بدنمان موادی شیمیایی آزاد می کند که احساس خوبی به ما می دهد و این مواد، ما را از بیماری محافظت می کنند.

سال ها قبل، نورمن وینسنت پیل کتاب "قدرت افکار مثبت" را نوشت. در آن کتاب، او تئوری انقلابی خود را راجع به این که افکار ما می توانند وقایع زندگیمان را تحت تاثیر قرار دهند، مطرح کرد.

در آن زمان جامعه علمی، این موضوع را که افکار و زندگیمان درهم آمیخته اند، قبول نداشت؛ اما امروزه شواهد علمی ثابت کرده که تئوری دکتر پیل صحیح بوده است. دانشمندان امروزی معتقدند که وقتی افکارمان مثبت است، بدنمان موادی شیمیایی آزاد می کند که احساس خوبی به ما می دهد و این مواد، ما را از بیماری محافظت می کنند. داشتن افکار مثبت، کلید یک زندگی خوب است و افکار را می توان کنترل کرد.

شما همگی اصول افکار مثبت را در عمل دیده اید، مثلا کسی که همیشه حتی در بدترین شرایط لبخند بر لب دارد، و یا کسی که حتی اگر زندگی خوبی داشته باشد، به نظر می رسد کشتی هایش غرق شده اند. تفاوت بین آنها در آن چه تجربه کرده اند نیست، بلکه در واکنش آنها به تجربه است.

فکر ما و نحوه ترجمه افکارمان به یک مکالمه درونی (فکر ما راجع به آن چه برایمان اتفاق افتاده)، باعث ایجاد یک احساس خاص می شود؛ به عبارت دیگر، یک فکر منفی می تواند باعث شود که احساس بدی داشته باشیم؛ در حالی که فکر مثبت احساس خوبی را در درونمان ایجاد می کند. دقت کنید این "وضعیت" نیست که باعث احساس خوب یا بد ما می شود، بلکه "نحوه تفسیر" آن وضعیت است که احساس ما را مشخص می کند.

برای مثال:
- دو نفر، تحت شرایطی مجبور به مهاجرت می شوند. یکی از آنها این طور فکر می کند: دلم برای دوستانم تنگ می شود. فکر نمی کنم آن جا دوام بیاورم. این شخص احساس ناراحتی دارد.

شخص دیگر این چنین فکر می کند؛ چقدر هیجان انگیز است. من همیشه دلم خواسته در یک محیط جدید زندگی کنم. حالا می توانم چیزهای جدیدی را کشف کنم و از جاهای جدیدی لذت ببرم. این شخص احساس خوشحالی دارد.

- دو مرد از کارشان اخراج می شوند. یکی از آنها این افکار را دارد: خدا را شکر. من از این کار متنفر بودم اما جرات ترک آن را نداشتم. حالا می توانم کاری را که دوست دارم پیدا کنم. این مرد "خوشحال" است.

مرد دیگر، این چنین فکر می کند: وای! دیگر کاری پیدا نخواهم کرد، حتما هزاران نفر دیگر با شرایط بهتر از من آماده کار هستند. این مرد "ناراحت" است.

- دو خانم، شاهد مستقل شدن آخرین فرزندشان هستند. یکی از آنها این طور فکر می کند: این یک زمان فوق العاده در زندگی فرزندم و همچنین زندگی خودم است. حالا من و شوهرم تمام خانه را برای خودمان داریم. او "خوشحال" است.

افکار خانم دیگر این چنین است: " حالا دیگر برای چه زندگی کنم. من بی فایده هستم. دیگر کسی به من احتیاج ندارد. او "ناراحت" است.

- دو خانم دیر به خانه می رسند و فرصت تهیه شام را ندارند. یکی از آنها فکر می کند: چه خوب! حالا دلیلی دارم که برای شام بیرون برویم. او "خوشحال" است.

دیگری او طور فکر می کند: من باید زودتر به خانه بر می گشتم. همه برای شما به من امید داشتند. اگر شام نپزم همه دلخور می شوند. او "ناراحت" است.

- دو مرد، پسرهایی دارند که تازه گواهینامه رانندگی دریافت کرده اند. اولی این چنین فکر می کند: حالا او می تواند در کارها به من کمک کند، عالی است که یک نفر دیگر هم در خانه باشد که بتواند رانندگی کند. او "خوشحال" است.

پدر دیگر این طور فکر می کند: او برای رانندگی خیلی جوان است. می ترسم تصادف کنند. او "ناراحت" است.

- متوجه شدید که چطور در "وضعیت" یکسان، یک نفر می تواند جنبه های مثبت را پیدا کند و شخص دیگر بر روی جوانب منفی متمرکز شود؟ اگر شما جزو آن افراد منفی هستید احتمالا حالا خواهید گفت: "خب، دست خودم نیست، من این طوری هستم". شاید... اما احتمالا این طور به دنیا نیامده بودید. شما یاد گرفتید که منفی باشید.

- اما خبر خوب این است که اگر می توانیم یاد بگیریم که منفی باشیم، پس می توانیم یاد بگیریم که مثبت نیز باشیم. به نظر می رسد افرادی که دیدگاه مثبت دارند، توانایی احاطه بر مسایل را نیز دارند. آنها وقایع جزیی را، جزیی از یک تصویر بزرگ می بینند و بر روی وضعیت جاری خیلی ریز نمی شوند.

منبع: مجله موفقیت






ویدیو مرتبط :
استاد رائفی پور-مثبت اندیشی و انرژی مثبت

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

چگونه بر مشکلات زناشویی غلبه کنیم؟



مشکلات زناشویی ,رابطه زناشویی

برای داشتن آینده ای بهتر و روشن تر، باید یاد بگیرید که زندگی را به شکل متفاوت تری دنبال کنید. برای این منظور شما باید رفتارها و اعمالی که در زندگی و رابطه زناشویی تان موثر نیستند؛ با رفتارها و کارهای جدید و مفید عوض کنید. آیا حاضرید که از این دور تکراری بیرون آیید و جای پای تان را تغییر دهید؟ پس زمان آن فرا رسیده است که به شیوه ای متفاوت کار را آغاز کنید و ....

 

جای پای‌تان را تغییر دهید

حتی شادترین پیوندها هم مشکلات و کشمکش های زناشویی را به نحوی تجربه خواهند کرد . مشکلات مالی، خانوادگی و کاری همگی می تواند نوعی تنش به روابط زوجین وارد نمایند.

 

اما همسرانی که بدون کار روی مواردی همچون کشمکش و اختلافاتشان و بدون افزایش نزدیکی و صمیمیت شان با یکدیگر، به زندگی مشترک ادامه می دهند روزی از خواب بیدار می شوند و درمی یابند که در مسیر و دوری یکنواخت و تکراری حرکت می کنند. آنان در زندگی شان گیر افتاده اند و یکدیگر را تحمل می کنند. کجا می توانند بروند و چه کاری می توانند بکنند؟ چه کسی را دارند؟ ازدواج انها به صورت یک ازمون از میزان طاقت و بردباری شان و همچنین تحمل شان در برابر خستگی و یکنواختی در می آید.

 

لذا برای داشتن آینده ای بهتر و روشن تر، باید یاد بگیرید که زندگی را به شکل متفاوت تری دنبال کنید. برای این منظور شما باید رفتارها و اعمالی که در زندگی و رابطه زناشویی تان موثر نیستند؛ با رفتارها و کارهای جدید و مفید عوض کنید. آیا حاضرید که از این دور تکراری بیرون آیید و جای پای تان را تغییر دهید؟ پس زمان آن فرا رسیده است که به شیوه ای متفاوت کار را آغاز کنید.

 

تلاش زوجین برای غلبه بر مشکلات می تواند پیوند آنها را مستحکم تر و بهتر نمایند. در عین اینکه هیچ راه حل تضمینی و یا کوتاه مدت (سریع) برای حل مشکلات زناشویی وجود ندارد اما می توانید به اتفاق هم، کارهایی انجام دهید که به بهتر شدن ارتباط و پیوند شما کمک شایانی کند.

 

** کاملا صادقانه و راحت (بی دغدغه) با هم تعامل داشته باشید. درباره نواحی و زمینه هایی از زندگی تان که هر دو نسبت به آن خرسند هستید و نیز نواحی که تصور می کنید نیاز به قدری بهبود و تصحیح دارد با هم گفتگو کنید. این اولین و مهم ترین کاری است که می تواند به شما کمک کند که بفهمید ازدواج تان دچار مشکل شده است. همچنین این فرصت را دارید که برای حل مشکلات تان صرفنظر از نوع این مشکل، با هم تعامل کنید. به همسرتان نشان دهید که میل دارید با هم و از طریق تعامل و گفتگو مشکلتان را حل کنید.

 

**مهمترین عوامل مشاجرات تان را بشناسید. این امر به شما شانس یادگرفتن نحوه حل مشکلات با یکدیگر را که خود یک مهارت مهم در بهبود ازدواج است می آموزد. در پیوندهای مختلف زمینه های اختلاف یکسان نیست اما در عین حال زمینه های مشترک عبارتند از شرایط مالی، فرزندان و استخدام و اشتغال. به عنوان مثال اگر یک عامل اصلی دعوا نحوه تربیت فرزند باشد لازم است با هم سعی کنید و همکاری نمایید و سراغ مواردی که هر دوی شما از انجام آن راضی هستید و یا فکر می کنید نیازمند تقویت است بروید.

 

** بیاموزید که با هم مصالحه و توافق کنید و در عین حال با روشی معقول و منطقی با هم گفتگو و مذاکره نمایید. بپذیرید که هر کدام شما تفاوت های خودش را دارد و چگونگی مدیریت این تفاوتها موضوع اصلی است. بحث و گفتگو برای یک پیوند و رابطه می تواند مفید باشد البته زمانی که به طریقی درست و بی عیب انجام شود. بدون حل و فصل رها کردن یک مشکل حل نشده تنها به تنش ختم می شود و مشکل در جایی دیگر و به شکلی دیگر خودش را نشان خواهد داد.

 

فرصتی را برای گذراندن وقت با هم اختصاص دهید. حتی اگر این فرصت به اندازه یک گپ کوتاه یا خوردن یک چای یا یک وعده غذا با هم باشد. زوجین باید در انجام کارهای روزمره و مسئولیتهای منزل از هم پیشی بگیرند و مدد رسان هم باشند

 

** بیاموزید که آنچه را که می خواهید به روشی توام با آرامش و مهربانی بیان کنید. ابراز کردن خواسته ها به همسر یک بخش خیلی مهم در زندگی شادکام است. در عین اینکه ممکن است شما دو نفر به عنوان یک زوج روی یک نکته به توافق و سازگاری برسید اما هیچ یک از شما شک ندارید که هر یک علاقمندی های خاص خود را دارید. ضمن اینکه مصالحه و توافق امتیاز بزرگی است اما مهم این است که زوجین علاقمندی های یکدیگر را کشف و شناسایی کنند نه اینکه بدون آنکه حرفی بزنند تنها آنچه را که دوست ندارند به منظور حفظ صلح و آرامش تحمل کنند و یا خواسته های خود را ابراز نکنند. تامین خواسته های طرف مقابل باعث شادکامی و خوشحالی شما نیز می شود اما یادتان باشد که هر از چندگاهی لازم است که هر یک از شما پیگیر خواسته های خود باشید.

 

** فرصتی را برای گذراندن وقت با هم اختصاص دهید. حتی اگر این فرصت به اندازه یک گپ کوتاه یا خوردن یک چای یا یک وعده غذا با هم باشد. زوجین باید در انجام کارهای روزمره و مسئولیتهای منزل از هم پیشی بگیرند و مدد رسان هم باشند. این موضوع می تواند در مواردی از جمله بچه دار شدن که توام شدن یکباره نقش پدر و مادری و زن و شوهری را به دنبال دارد، از اهمیت زیادی برخوردار باشد. زمانی را برای همدیگر قرار دهید و سعی کنید حداقل ماهی یکبار بیرون بروید و کاری را که هر دو به آن علاقه دارید و از آن لذت می برید انجام دهید.

منبع:تبیان