سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

حضرت عباس (ع) همتای ائمه معصوم


اگر حضرت عباس(ع) عظمتی پیدا کرد نه به سبب فداکاری در راه برادر بلکه به سبب معرفت کامل و یقین نسبت به مقام ولایت و فداکاری در این راه بود برای همین او را تالی‌تلو(همتا) ائمه معصوم و باب الحوائج می خوانند.

خبرگزاری مهر: رجبی دوانی با اشاره به جایگاه حضرت عباس(ع) در روایات، تصریح کرد: اگر حضرت عباس(ع) عظمتی پیدا کرد نه به سبب فداکاری در راه برادر بلکه به سبب معرفت کامل و یقین نسبت به مقام ولایت و فداکاری در این راه بود برای همین او را تالی‌تلو(همتا) ائمه معصوم و باب الحوائج می خوانند.

دکتر محمدحسین رجبی(دوانی) کارشناس تاریخ اسلام  در مورد شخصیت تاریخی حضرت عباس(ع) گفت: حضرت عباس(ع) یکی از فرزندان به نام امیرالمومنین (ع) است و می توان به جرأت گفت که ایشان پس از حضرت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و زینب کبری(س) سرآمد فرزندان امیرالمومنین است که در تاریخ شخصیت بزرگی از خود به منصه ظهور رساند.



القاب و کنیه حضرت عباس

وی افزود: نام «عباس» علیرغم معنی ظاهری که گرفتگی چهره معنی می دهد در میان عرب  نامی رایج است که عموی پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) نیز عباس بود و دلیل خاصی برای نامگذاری حضرت عباس به این نام وجود ندارد، کما اینکه حضرت علی(ع) فرزندانی نیز به نام عمر و عثمان داشتند.

این استاد و محقق تاریخ در مورد کنیه حضرت عباس نیز گفت: به سبب اینکه حضرت عباس دو فرزند پسر به نام فضل و عبیدالله داشتند به ایشان «ابوالفضل» می‌گفتند. هرچند که کنیه دیگری به ایشان نسبت داده شده به نام «ابوالقربه» ولی کنیه مشهور ایشان ابوالفضل است که تصور بنده این است حتی اگر ایشان فرزندی به نام فضل هم نداشت، به دلیل فضیلت‌های فراوانی که در وجود مبارک ایشان سراغ داریم همان ابوالفضل خوانده می شدند.

رجبی دوانی در مورد لقب حضرت عباس گفت: لقب مشهور ایشان «قمر بنی هاشم» بود که به سبب رشادت فوق‌العاده و سیمای زیبایی که داشتند بدین لقب مشهور شدند حتی کسانی که شیعه نیستند به علت زیبایی و مهابت چهره حضرت عباس او را بدین نام می‌خوانند.

حضرت عباس؛ غیرمعصومی که از معصوم برای ایشان زیارتنامه صادر شده است

وی در مورد جایگاه حضرت عباس در روایات و احادیث گفت:‌ حضرت عباس به سبب اوج معرفت به ذات مقدس امام زمان خود و بصیرت فوق‌العاده‌ای که داشتند و نهایت در راه ولایتمداری جان خود را نثار کردند اهمیت فوق‌العاده‌ای را در تاریخ اسلام و در شیعه به دست آوردند و افتخار این را پیدا کردند که ائمه اطهار در شأن آن بزرگوار تعابیر عظیمی به کار ببرند.

وی تأکید کرد: حضرت عباس از معدود غیرمعصومین هستند که از معصوم برای ایشان زیارتنامه صادر شده است. از حضرت امام صادق(ع) زیارتنامه‌ای برای حضرت ابوالفضل روایت شده است، همچنین در زیارت ناحیه مقدسه در مورد حضرت عباس به صورت اختصاصی بیانات بلندی وجود دارد و حضرت اباالفضل مورد مدح حضرات معصومین قرار گرفته‌اند و این به سبب غرق بودن حضرت عباس در معرفت به ولایت است.

این پژوهشگر تاریخ اسلام افزود: ‌برخلاف آنچه که بعضاً‌ در بین عوام و برخی ناآگاهان رایج است که حضرت عباس به خاطر جانفشانی برای برادر به این جایگاه دست یافت؛ باید گفت که خیر؛ این فضیلتی برای حضرت عباس نیست چرا که بسیار افراد هستند که حاضرند جان خود را برای برادر فدا کنند و لحظه‌ای برادر خود را رها نکنند، لذا اگر حضرت عباس عظمتی پیدا کرد نه به سبب فداکاری در راه برادر بلکه به سبب شناخت و معرفت کامل و یقین نسبت به مقام ولایت در زمان خود و فداکاری در راه ولایت بود.

رجبی دوانی افزود: اوج شخصیت حضرت عباس به دلیل بصیرت نافذ ایشان است چرا که امام صادق وقتی که می‌خواهد از عموی خویش یاد کند، با اینکه حضرت عباس فضیلت‌های بسیاری دارد اما در مورد ایشان می‌فرماید "کان نافذ البصیره".

وی یادآور شد: حضرت عباس برادران دیگری داشتند که در کنار آن حضرت در کربلا به شرف شهادت نائل آمدند اما مقام حضرت عباس به خاطر آن بصیرت فوق‌العاده به جایی می‌رسد که امام سجاد(ع) می‌فرماید "عمویم عباس در روز قیامت چنان جایگاهی دارد که همه شهدا به جایگاه او غبطه می‌خورند" و ما می دانیم که همه بهشتیان به جایگاه شهدا در قیامت غبطه می‌خورند. حال جایگاه حضرت عباس چنان رفیع است که شهدا به این جایگاه غبطه می‌خورند و این نیست مگر اوج بصیرت ایشان در مساله ولایت و ولایتمداری که او را یگانه دوران کرد و شایسته اینکه از طرف معصومین زیارتنامه مخصوصه داشته باشد.

حضرت ابالفضل(ع)؛ شاگرد 4 معصوم و از علمای بزرگ اسلام

وی با تاکید بر جایگاه علمی و معرفتی حضرت عباس گفت: حضرت ابوالفضل توفیق آن را پیدا کرد که از محضر 4 معصوم بهره‌مند شود. پدر عظیم‌الشان ایشان حضرت امیرالمومنین(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و همچنین امام سجاد(ع). آن بزرگوار از امام سجاد حدود 12 سال بزرگتر بودند اما چون در مکتب ولایت و مهد امامت پرورش یافته بود، از علمای بزرگ ما به شمار می روند اما آن ایثار و جانفشانی فوق‌العاده‌ای که حضرت در روز عاشورا در کربلا داشتند باعث شده که آن بعد از شخصیت ایشان بر سایر ابعاد چیره شود و ما حضرت عباس را در علم به درستی نشناسیم حال آنکه ایشان از عالمان بزرگ بود و طبیعی است وقتی شاگرد 4 معصوم باشد به این جایگاه دست یابد.

دکتر رجبی با اشاره به نقش حضرت عباس در واقعه عاشورا در مورد جمله‌ای که امام حسین در شهادت آن حضرت بر زبان جاری فرمودند گفت: حضرت عباس برای حضرت اباعبدالله الحسین همچون امیرالمؤمنین برای پیامبر(ص) بود. در نقل‌های معتبر تاریخی و حدیثی داریم که حضرت علی نماد اقتدار اسلام در عصر پیامبر بود و در غزوات پیامبر همیشه پرچم اصلی سپاه اسلام را حمل و پیشاپیش سپاه اسلام حرکت می‌کرد.

وی افزود: اینکه به ایشان علمدار گفته می‌شود به این دلیل است حضرت عباس پرچم اصلی سپاه امام حسین را در دست داشت و در قلب سپاه قرار گرفته بود.



رمز وارد نشدن حضرت عباس در میدان جنگ

وی تأکید کرد: عظمت حضرت عباس از اینجا تا حدی شناخته می‌شود که ایشان شجاعت حضرت امیر را به ارث برده بود و آن حضرت به فرمان امام حسین دست به شمشیر نبرد- مگر جز یک مورد که زهیر و حر در محاصره قرار گرفته بودند- و فرمان مطاع مقام ولایت را اجرا کرد. امام حسین از ایشان خواسته بودند که پرچم را در دست داشته باشد که اهل حرم وقتی نگاهشان به پرچم در دستان عباس می‌افتد قوت قلب پیدا ‌کنند و بدانند این سپاه هنوز وجود دارد.

این استاد تاریخ اسلام تصریح کرد: حضرت عباس بر میل طبیعی خود که جنگ با دشمنان ولایت است پای می‌گذارد و فرمان ولایت را اطاعت می‌کند و وارد عرصه جنگ نمی‌شود و شاهد شهادت عزیزان، برادران و اصحاب امام حسین می‌شود و زمانی هم که همه یاران امام به شهادت می رسیدند و تنها حضرت عباس باقی ماند به نزد امام حسین رفته تا اذن میدان بگیرد اما با این جمله امام مواجه می‌شود که "شما اگر بتوانید برای طفلان تشنه آب بیاورید".

وی افزود: حضرت عباس باز اطاعت امر مولای خود می‌کند و مأموریت آوردن آب را انجام می‌دهد و وقتی در این امر ناکام می‌ماند دشمن حضرت را محاصره کرده و دستان مبارکش را قطع و مشک آب را هدف قرار می‌دهد. او که دیگر روی آمدن به سمت امام را ندارد در همان جا در نبرد نابرابر به شهادت می‌رسد و اینجاست که امام حسین با شهادت ایشان احساس تنهایی می‌کند و می ‌فرماید "الان انکسر ظهری و قلت حیلتی" معنای این سخن این نیست که آن حضرت اگر باقی مانده بود امام حسین بر دشمنان غلبه می‌یافت، خیر؛ اما به سبب پشتوانه محکمی که برای امام بود این جمله را بیان فرمود.

دوانی تأکید کرد: درست است که پرچم در دستان قوی‌ترین فرد که نماد اقتدار سپاه است قرار می‌گیرد اما زمانی که لازم است و دشمن در حال غلبه است معنا ندارد این نماد اقتدار ثابت بماند و هیچ جنگی نکند. کما اینکه نقش حضرت عباس برای امام حسین همچون حضرت امیر برای پیامبر(ص) بود. حضرت علی در جنگ‌ها تنها نایستاد که پرچم را نگه دارد بلکه در سخت‌ترین عرصه‌های میدان نبرد وارد شد به خصوص در احد که همه گریخته بودند، آن حضرت جانانه از پیامبر دفاع کرد.

وی افزود: اما اینجا چرا حضرت عباس به مانند حضرت علی وارد عرصه نمی‌شود. رمز و راز این مسأله در این نهفته است که حضرت عباس دارد به عنوان بزرگترین نماد ولایتمداری به جامعه شیعه معرفی می‌شود که ولایتمدار کسی است که تنها مطیع امر مولای خود باشد و خواسته‌ها و توانمندی‌‌های خود حتی برای خدمت به اسلام را جز به دستور مقام ولایت به کار نگیرد.

این مدرس تاریخ اسلام تصریح کرد: ولایتمدار کسی است که اگر مقام ولایت دستور داد وارد جنگ نشو و فقط پرچم در دست بگیر و اگر بگوید تنها وارد عرصه جنگ شو باید مطیع باشد. و اگر به او که در اوج شجاعت است بگوید که لازم نیست بجنگی و فقط آب بیاورد باید اطاعت کند. احساس من این است که با اینکه وجود حضرت عباس می‌تواند برای مدتی خطر را از وجود امام حسین دفع کند و تعدادی از دشمنان را به هلاکت برساند اما این امر برای امتحان ولایتمداری از ارزش کمتری برخودار است. اصل این است که اسوه ولایتمداری باید به جامعه شیعه شناسانده شود که در شخصیت حضرت عباس نمود کامل دارد.

رجبی دوانی یادآور شد: حضرت عباس جز یک مورد که رها کردن حر و زهیر از محاصره دشمن بود در واقعه عاشورا وارد عرصه جنگ نشد چون حضرت امام حسین دستور فرموده بود تنها پرچم را در دست بگیرد و در عرف سیاسی -نظامی آن دوران افتادن پرچم برابر نابودی آن جبهه و سقوط آن سپاه بود لذا اینکه پرچم را حضرت عباس تا آخرین لحظات در اهتزاز داشت نشان آن بود که جبهه امام حسین ولو آنکه دو نفر بیشتر در آن نیست هنوز زنده است و در برابر دشمن ایستادگی می‌کند.

روایت دوانی از برآورده شدن حاجات زائران حرم حضرت عباس

وی در مورد لقب «باب الحوائج» که بر حضرت عباس نهاده شده است گفت:‌ کسی که در راه خدا تمام سختی‌ها را متحمل شود و جز رضای خدا و اطاعت مولای خود به چیز دیگری نیاندیشد چنین کسی در پیشگاه الهی به مقام رفیعی نایل می‌شود که او واسط فیض خدا می‌گردد و اگر کسانی متوسل به او شوند به خاطر آبرویی که در نزد خدا دارد خداوند به حرمت او این توسلات را جامه عمل می پوشاند.

این مدرس تاریخ اسلام افزود: من خود از پدر بزرگوارم که در عتبات عالیات تحصیل کرده بود شنیدم که ایشان شاهد بودند بسیاری از افراد حتی اعراب بادیه نشین به حرم حضرت عباس می‌آمدند و با ایمان و یقین کامل به باب الحوائج بودن حضرت عباس متوسل شده و فی المجلس حاجاتشان روا شده و شاداب و سپاسگزار از درگاه الهی حرم حضرت ابوالفضل را ترک می‌کردند و این نشانه اوج رفعت و مقامی است که حضرت عباس در پیشگاه الهی دارد.

دکتر رجبی دوانی تأکید کرد: البته تمام 14 ائمه معصوم(ع) «باب‌الحوائج» هستند چون مقام این بزرگواران در پیشگاه خدا رفیع است و خداوند به پاس جایگاه آنها حوائج مردم را روا می‌دارد اما حضرت عباس چون در عداد ائمه معصوم نیست توانسته تالی تلو آنها باشد یعنی برسد به جایگاهی که خاص ائمه معصوم است لذا چون به ظاهر معصوم نیست اما به آن مقام رفیع نائل آمده و از این جهت عنوان خاص باب‌الحوائج را از سوی شیعه به خود اختصاص داده که این لقب بعد از حماسه عظیم ایشان در کربلا به واسطه سربلندی در آزمون ولایتمداری بر ایشان نهاده شد.     


ویدیو مرتبط :
نباید بر خدا و ائمه منت بگذاریم! حضرت ابوالفضل عباس(ع)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مقام و منزلت حضرت عباس نزد ائمه اطهار (ع)


ند سال پس از شهادت حضرت فاطمه (س) بود که امیرالمومنین(ع) از برادرش عقیل، که به اصل و نسب قبایل آگاه بود درخواست کرد زنی را از دودمانی شجاع برای او خواستگاری کند و عقیل، فاطمه کلابیه (ام البنین) را برای آن حضرت خواستگاری کرد و ازدواج صورت گرفت. امیرالمومنین (ع) از این بانوی گرامی، صاحب چهار پسر به نامهای عباس، عثمان، جعفر و عبدالله شد.

خبرگزاری مهر: چند سال پس از شهادت حضرت فاطمه (س) بود که امیرالمومنین(ع) از برادرش عقیل، که به اصل و نسب قبایل آگاه بود درخواست کرد زنی را از دودمانی شجاع برای او خواستگاری کند و عقیل، فاطمه کلابیه (ام البنین) را برای آن حضرت خواستگاری کرد و ازدواج صورت گرفت. امیرالمومنین (ع) از این بانوی گرامی، صاحب چهار پسر به نامهای عباس، عثمان، جعفر و عبدالله شد.

در چهارم شعبان سال ۲۶ هجری قمری مولود عظیم‌الشأن و سرور فضایل عالمیان حضرت اباالفضل العباس دیده به جهان می‌گشاید. امیر مؤمنان نام او را «عباس» که به معنی شیر بیشه و ترش‌رو در برابر باطل و کژیها است، گذاشت و کنیه‌اش را «اباالفضل» و لقب او را قمر بنی‌هاشم خواند.

حضرت عباس(ع)، به لقب‌هایی چون ابورأس الحار (کنایه از کسی که در برابر مراعات نکردن امور الهی غضبناک شده و به خیانتکار مهلت نمی‌دهد) ابوالشاره (صاحب کرامتهای مشهور) ابوفَرَجه (گشایش‌ پناهنده) حامل‌اللواء (پرچمدار)، عبد صالح، باب‌الحسین و … شهرت یافت.



ارادت قلبی ام البنین (س) به خاندان پیامبر (ص) آنقدر بود که امام حسین (ع) را از فرزندان خود بیشتر دوست می داشت؛ بطوری که وقتی به این بانوی گرامی خبر شهادت چهار فرزندش را دادند فرمود: مرا از حال حسین (ع) باخبر سازید و چون خبر شهادت امام حسین (ع) به او داده شد، فرمود رگهای قلبم گسسته شد، اولادم و هر چه زیر این آسمان کبود است، فدای امام حسین (ع).

علم و معرفت حضرت ابوالفضل عباس(ع)در كودكى

در روزهاى کودکى عباس، پدر گرانقدرش چون آیینه معرفت، ایمان، دانایى و کمال در مقابل او قرار داشت و گفتار الهى و رفتار آسمانی اش بر وى تاثیر می ‏نهاد. او از دانش و بینش على(ع) بهره می ‏برد. حضرت درباره تکامل و پویایى فرزندش فرمود: "ان ولدى العباس زق العلم زقا".

همانا فرزندم عباس در کودکى علم آموخت و به سان نوزاد کبوتر، که از مادرش آب و غذا مى‏ گیرد، از من معارف فرا گرفت. فرزند پاکدل على(ع) در مدت 14 سال که با پدر زیست، همیشه در حرب و محراب و غربت و وطن در کنار او حضور داشت. در ایام دشوار خلافت، لحظه ‏اى از وى جدا نشد و آنگاه که در سال‏37 هجرى قمرى جنگ صفین پیش آمد، با آن که حدود 12 سال داشت، حماسه‏اى جاوید آفرید.


در یکی از روزهای جنگ صفین، حضرت عباس در حالی که نقاب به صورتش زده بود وارد میدان نبرد شده و مبارز می‌طلبد. معاویه، ابوشعتاء را به مبارزه او می‌خواند. ابوشعتاء تکبر کرده و می‌گوید: «اهل شام مرا حریف هزار اسب سوار می‌دانند» (یعنی در شأن من نیست که به مقابله این شخص ناشناخته بروم) ابوشعتاء پسران هفتگانه خود را به سوی آن نوجوان نقابدار گسیل داشت و هر مرتبه او با شجاعت تمام آنها را به خاک و خون کشید. ابوشعتاء که چنین چیزی در باورش نمی‌گنجد خشمگین شده و خود به سوی آن نوجوان حمله می‌برد ولی او نیز کشته می‌شود. سپاه معاویه از وحشت بر خود می‌لرزد و سپاه حق نیز در کمال شگفتی فرو می‌رود تا اینکه علی (ع) نقاب از چهره آن نوجوان برمی‌دارد و او کسی جز قمر بنی‌هاشم نبود.

مقام علمی حضرت عباس(ع)


حضرت عباس (ع) در خانه ای زاده شد که جایگاه دانش و حکمت بود. آن جناب از محضر امیرمومنان(ع) و امام حسن (ع) و امام حسین(ع) کسب فیض کرد و از مقام والای علمی برخوردار شد. حضرت ابوالفضل العباس(ع) از عالمان فقیه فرزندان امامان (ع) مى باشد، چنانکه دانشمندان و محدثان بزرگ در شانش گفته اند: "هو البحر من اى النواحى اتیته" و یا "فلجته المعروف و الجواد ساحله". امام صادق (ع) در شان عموی بزرگوارشان حضرت عباس (ع) فرمود: كان عمنا العباس نافذا البصیره. "عموى ما، عباس بصیرت نافذ (چشم تیز بین و عمق نگر) داشت"

مرحوم علامه محمد باقر بیرجندى نیز مى نویسد: ان العباس من اكابر الفقها و افاضل اهل البیت، بل انه عالم غیر متعلم و لیس فى ذلك منافاه لتعلم ابیه ایاه. " همانا عباس(ع) از فقهاى بزرگ و از برجستگان خاندان نبوت بود، بلكه او دانشمند درس نخوانده بود و این مطلب منافاتى با علم آموزى پدرش حضرت على (ع) به او ندارد.

مقام حضرت عباس (ع) نزد ائمه (ع)


اگر بخواهیم مقام و منزلت حضرت عباس(ع) را از دیدگاه امامان معصوم(ع) دریابیم، کافی است به سخنان آن بزرگوار درباره حضرت عباس (ع) توجه کنیم. در شب عاشورا، وقتی دشمن در مقابل کاروان امام حسین (ع) حاضر شد و در راس آنها عمربن سعد شروع به داد و فریاد کرد، امام حسین (ع) به حضرت عباس (ع) فرمود:‌ برادر جان، جانم به فدایت، سوار مرکب شو و نزد این قوم برو و از ایشان سوال کن که به چه منظور آمده اند و چه می خواهند.

در این ماجرا دو نکته مهم وجود دارد یکی آنکه امام به حضرت عباس می فرماید: من فدایت شوم. این عبارت دلالت بر عظمت شخصیت عباس (ع) دارد، زیرا امام معصوم العیاذ بالله سخنی بی مورد و گزاف نمی گوید و نکته دوم آنکه، حضرت به عنوان نماینده خود عباس(ع) را به اردوگاه دشمن می فرستد.

روز عاشورا هنگامی که حضرت عباس(ع) از اسب بر روی زمین افتاد، امام حسین (ع) فرمودند:‌(الان انکسر ظهری و قلت حیاتی) یعنی (اکنون پشتم شکست و چاره ام کم شد). این جمله بیانگر اهمیت حضرت عباس (ع) ونقش او در پشتیبانی از امام حسین (ع) است.

امام زمان (عج)، در قسمتی از زیارتنامه ای که برای شهدای کربلا ایراد کردند، حضرت عباس (ع) را چنین مورد خطاب قرار می دهند: السلام علی ابی الفضل العباس بن امیرالمومنین المواسی اخاه بنفسه، الاخذ لغده من امسه، الفادی له، ‌الوافی الساعی الیه بمائه، المقطوعه یداه لعن الله قاتله یزید بن الرقاد الجهنی و حکیم بن طفیل الطائی. «سلام بر ابوالفضل، عباس بن امیرالمؤمنین، هم درد بزرگ برادر که جانش را فدای او ساخت و از دیروز بهره فردایش را برگزید، آنکه فدایی برادر بود و از او حفاظت کرد و برای رساندن آب به او کوشید و دستانش قطع گشت. خداوند قاتلانش، «یزید بن رقاد» و «حیکم بن طفیل طایی» را لعنت کند."

امام زین العابدین (ع) به عبیدالله بن عباس بن علی بن ابی طالب (ع) نظر افکند و اشکش جاری شد. سپس فرمود:‌هیچ روزی بر رسول خدا (ع) سخت تر از روز جنگ احد نبود، زیرا در آن روز عموی پیامبر، شیر خدا و رسولش حمزه بن عبدالمطلب کشته شد و بعد از آن روز بر پیامبر هیچ روزی سخت از روز جنگ موته نبود،  زیرا در آن روز پسر عموی پیامبر جعفر بن ابی طالب کشته شد سپس امام زین العابدین (ع) فرمود: هیچ روزی همچون روز مصیبت حضرت امام حسین (ع) نیست که 30هزار تن در مقابل امام حسین (ع) ایستادند و می پنداشتند که از امت اسلام هستند و هر یک از آنها می خواستند از طریق ریختن خون امام حسین (ع) به نزد پروردگارشان برود و حسین(ع) ایشان را موعظه می فرمود و کار را تا آنجا کشاندند که آن حضرت را از روی ظلم وجور و دشمنی به شهادت رساندند. آنگاه امام زین العابدین (ع) فرمود:‌ خداوند حضرت عباس (ع) را رحمت کند که به حق ایثار کرد و امتحان شد و جان خود را فدای برادرش کرد تا آنکه دو دستش قطع شد. لذا خداوند عزوجل در عوض،‌ دو بال به او عطا کرد تا همراه ملائکه در بهشت پرواز کند، همان طور که به جعفر بن ابی طالب (ع) هم دو بال عطا فرمود و به تحقیق، حضرت عباس (ع) نزد پروردگار مقام و منزلتی دارد که روز قیامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه می خورند.