سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
جنگی از سر دوست داشتن
نگویید برای شما پیش نیامده، همه مادر دخترها دعوا كردهاند، جنگیدهاند تا درست بودن خودشان را ثابت كنند. همه مادرها و دخترها خاطرهای از كشمكشهایشان دارند اما خاطره بعضیها، سادهتر از یك اتفاق خانوادگی بوده و میتواند برای بقیه شنیدنی و درس گرفتنی باشد.
قصه تازهای نیست. همه
دخترها دورهای را تجربه كردهاند كه مادرشان را بزرگترین دشمن خودشان میدانستند
و جنگ همیشگی با مادر از برنامههای هر روزشان بوده است؛ دعوا بر سر پوشیدن این
لباس، خریدن یا نخریدن فلان كفش تا رفتن به آرایشگاه و رنگ كردن مو. از نظر دختران
جوان مادرانشان زنان قدیمی هستند كه آنها درك نمیكنند اما مادران، سختگیریها
را به صلاح دختران میدانند. بررسی روانشناسان نشان میدهد، دختران تا 15-14
سالگی مادر خود را الگو قرار میدهند ولی نفوذ جامعه، مادر را از دختر جدا میكند،
چون دختر جوان احساس میكند به دوره دیگری تعلق دارد و كشمشهای مادر و دختر از
همین دوران شروع میشود. مادر سعی میكند به دخترش ثابت كند، روش پیشنهادی او یك
مسیر تجربه شده و كم خطر است و در مقابل، دختر میخواهد به مادرش ثابت كند، روش او
كهنه و به دردنخور است.
خوب یا بد؟
با بپوش و نپوش، برو و نرو و دلم میخواهد و دوست دارم بین
مادر و دخترها شروع میشود و رابطه مادری كه سمبل عاطفه، مهر و محبت است، تبدیل به
میدان كشمش میشود. به توصیه روانشناسان، مادران هوشمند و فهمیده همیشه اجازه میدهند،
دخترانشان چند قدم جلوتر از آنها حركت كنند و با روشهای زندگی جدید و هم عصر
خود آشنایی پیدا كنند اما همه مادرها با این رویه عمل نمیكنند. مادرانی هم هستند
كه با دختران خود سازگاری ندارند و با سازگاری نبودن، سلامت روانی خود و دخترشان
را به خطر میاندازند. این مادران به 6 دسته تقسیم میشوند.
مادرانی كه در دختر خود احساس گناه ایجاد میكنند.
مادرانی كه حاضر نیستند قبول كنند، دخترانشان
بزرگ شدهاند.
مادرانی كه از دختر خود حمایت نمیكنند.
مادران كمالطلب.
مادرانی كه بین كودكان خود تبعیض قائل میشوند.
مادرانی كه هیچوقت دست از دخالت در امور
خصوصی دختران خود برنمیدارند.
هركدام از این مادران به نوعی زندگی و خوشبختی دخترانشان
را مختل میكنند و نه تنها روابط عاطفی مادر – دختری بلكه سایر روابط عاطفی-
دخترشان را تحتتاثیر قرار میدهند. برای گروهی از مادر دخترها كشمكشها
دورهای به وجود میآید و از بین میرود اما اگر مادر شما در یكی از این 6گروه
باشد، كشمكشها یا اثرات تخریبی آن تا همیشه وجود خواهد داشت.
دختران سراپا تقصیر
مادرانی كه در دختران خود احساس گناه ایجاد میكنند
تربیت بچهای با اخلاق و پایبند اصول انسانی وظیفه هر
خانواده است، ولی منظور این نیست كه چوب تكفیر را مدام بالای سر دختر خود به
حركت دربیاورید و با حركت و رفتار، او را به گناهكار بودن و نفهمی محكوم كنید.
مادرانی كه از كوچكترین تقصیرات دختران خود نمیگذرند و دائما آنها را به
گناهكار بودن متهم میكنند، كمكم یك نوع عقده گناه در روح دخترشان بهوجود میآورند
كه عاقبت آن به پریشانروانی منجر میشود. اگر بچهها در مقابل خطاها و گناهان خود
تنبیه و سرزنش نشوند، روحیه متعادلی نخواهند داشت اما نباید بچهها را شب و
روز سرزنش، توبیخ و توهین كرد، چون تبدیل به آدمی بیشخصیت و تحقیر شده میشوند.
مادری كه برای حفظ قدرت و تسلط خود بر دخترش، او را مورد نكوهش و سرزنش دائمی قرار
میدهد، یك دختر عاصی یا یك دختر افسرده تربیت میكند.
كوچولوهایی كه بزرگ نمیشوند
مادرانی كه حاضر نیستند قبول كنند، دخترانشان
بزرگ شدهاند
از نظر مادرها، بچههایشان بهویژه دخترها، همیشه كودكانی
هستند كه سر از كار خودشان در نمیآورند و باید زیر سایه حمایت آنها باشند. این
نوع مادرها همیشه دخترشان را به چشم كودك خردسالی میبینند كه باید دستش را گرفت.
بزرگترین عیب این مادران سلطهجو، از بین بردن حس مسئولیت در دخترانشان است. این
مادران از دخترشان آدم عاجز و ناتوانی میسازند كه بدون كسب اجازه از بزرگترها
نمیتواند درباره كارهای خود تصمیم بگیرد. این دختران اعتمادبهنفس خود را از دست
میدهند و احساس كمارزش بودن پیدا میكنند. دختران چنین مادرانی با داشتن خارقالعادهترین
استعدادها هم، فردی منفعل هستند كه جرات اقدام هیچ كاری را ندارند.
دخترانی كه رها شدهاند
مادرانی كه از دختر خود حمایت نمیكنند
حمایت، نخستین وظیفه خانواده است. یك دختر تا وقتی كه
تجربه و درایت لازم را برای اداره زندگیاش كسب كند، نیازمند حمایت مادر است. دختر
بهطور ذاتی خواهان آن است كه در برابر هر مشكلی، مادرش با آمادگی در كنارش
باشد و بتواند از او كمك بگیرد. برای یك دختر نوجوان، بهترین مامان دنیا، خوشدستپختترین
مادر نیست. او برای نخستینبار در زندگی با مشكلات و مسائلی روبهرو میشود كه هیچ
شناختی از آنها ندارد و حضور مادری دلسوز و همراه، بالاترین كمك به آنهاست اما
بسیاری از مادران توانایی چنین همراهی را ندارند. این نوع مادران كسانی هستند كه
یا خودشان هزار و یك گرفتاری دارند یا حوصله رسیدگی به مشكلات دخترانشان را
ندارند. دختران چنین مادرانی به حضور در بیرون از خانه و جمع دوستان علاقه بیشتری
دارند و در فضاهای بیرون خانه دنبال دوست و مشاور میگردند.
بدون من جایی نرو
مادران كمال طلب
این گروه از مادران در نقطه مقابل مادرانی كه از فرزندانشان
حمایت نمیكنند، قرار دارند. هر چه قدر آن مادران نسبت به كارهای دخترشان بیتفاوت
بودند، مادران كمالطلب كنجكاوی و حتی بیشتر از آن، فضولی نشان میدهند. این
مادران هیچوقت راضی نیستند و همیشه توقع بیشتری از دخترانشان دارند. همیشه نمره
بهتر، مدرك تحصیلی بالاتر و شغل مناسبتری از دخترانشان توقع دارند. این جاهطلبی
فقط در امور اجتماعی دخترشان نیست ؛ در مورد لباس پوشیدن، تناسب اندام، غذاخوردن
و... هم دختری در حد كمال میخواهند. این مادران هیچوقت احساس رضایت نمیكنند و
همین نارضایتی و گلهمندی را به دخترشان منتقل میكنند. دختران غرغر و فرزندان
مادران كمالطلب هستند.
تو را بیشتر دوست دارم
مادرانی كه بین كودكان خود تبعیض قائل میشوند
روانشناسان میگویند، مادران نوعی نیاز به طبقه بندی
كودكان خود دارند و دوست دارند فرزندانشان را در دو دسته خوبها و بدها قرار
بدهند اما این رفتار یك مادر فهمیده نیست؛ مادر قابل تقدیر، عشق، محبت و
توجه یكسانی به بچههای خود نشان میدهد حتی اگر یكی باهوش و دیگری كمهوش باشد یا
یكی شلخته یا دیگری مرتب و منظم باشد.
از مادری تا دخالت
مادرانی كه هیچوقت دست از دخالت در امور
خصوصی دختران خود برنمیدارند
دوره نفوذ برخی مادرها، حتی با ازدواج دخترشان هم به
پایان نمیرسد. این مادران هر نوع عقیدهای را درست یا نادرست در مغز دختران خود
فرو میكنند. این
مادران با دخالتها و اعمال نظرهایشان زندگی دخترشان را به نابودی و حتی طلاق میكشانند.
منبع : زندگی ایده آل
ویدیو مرتبط :
آیا جنگی بر سر آب در خواهد گرفت؟ | کاوه مدنی | تدکس کیش
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
رویای علی دایی شدن در سر جوان اول پرسپولیس: حتی استقلالی ها هم علی کریمی را دوست دارند
باورش سخت بود بازیکن جوان و ساده بوشهری که با هنر ساقهای هنرمندش نامی برای خود دست و پا کرده بود، ناگهان بیاید و علیه خبرنگاران مطبوعاتی حرف بزند. چه بسا هضم صحبتهای سعید معروف و اینکه با مطبوعات دیگر مصاحبه نمیکند، سادهتر از مهدی طارمی بود.
طارمی که آنطور ساده و بیآلایش حرف میزد، با وجود محرومیت و تنگدستی خودروی 40 میلیونی و جایزه سازمان لیگ را به مجتبی محرمی میبخشید و حتی حاضر نمیشد جواب بزرگتر خود آندرانیک تیموریان را بدهد، ناگهان عوض شد؟ آن مهدی حتی خجالت میکشید توی صورت خبرنگاران نگاه کند و ... باورش خیلی هم سخت بود.
ناگهان طارمی اعلام کرد فقط آن مصاحبهای که در سایت رسمیاش منتشر میشود، حقیقت دارد و هر آنچه در جای دیگر چاپ یا منتشر شود، از اعتبار ساقط است!
شاید جوان بااستعداد بوشهری حق داشت بابت انتشار برخی مصاحبههای خیالی دلخور باشد اما همه رسانهها که اینطور نیستند. همه خبرنگاران هم مثل هم نیستند و مهدی به نظر کمی تند رفت. طارمی تند رفت، سایت شخصی زد و ترجیح داد حرفهایش را در اینستاگرام بزند تا چراغهای رابطه تاریک و تاریکتر شوند تا اینکه...
حرف های طارمی پیش روی شماست:
* اگر موافق باشی از راهاندازی سایت شخصیات شروع کنیم. مارادونا یک هفته بعد از تو صاحب سایت شخصی شد!
- (با خنده) مارادونا از ما تقلید کرد! البته شوخی کردم و باید ببخشید. داشتن سایت شخصی به خودی خود چیز بدی نیست. به خصوص که میدیدم برخی اوقات حرفهایی از قول من چاپ یا منتشر میشود که روحم هم از آن خبر ندارد. واقعاً فرصتی هم نبود که بخواهم یکییکی مصاحبههای خیالی را تکذیب کنم. جایی هم که مصاحبه میکردم، بعضاً میدیدم حرفهایم به طور کامل عوض میشود و تنها راه موجود این بود که مدتی قید مصاحبه کردن را بزنم. باید یک جایی هم حرفهایم را میزدم و بهتر دیدم سایت شخصیام را راهاندازی کنم.
* قبول داری آنطور حرف زدن و مصاحبه علیه مطبوعات و رسانههای مکتوب درست نبود؟ آن هم رسانههایی که از طارمی حمایت کرده بودند و...
- دست همه درد نکند. قبول دارم شاید حرفهایم کمی تند بود اما همان مقطع هم رسانههایی را استثنا کردم. البته باز هم قبول دارم کمی تند رفتم و شما و سایر دوستان رسانهای به حساب جوانیام بگذارید.
* نقش رسانهها در فوتبال کشور را چگونه ارزیابی میکنی؟
- اگر فوتبالیست یا هر ورزشکاری بالهایی برای پرواز داشته باشد، بدون شک یکی از این بالها رسانهها و خبرنگاران هستند. نقش رسانهها را نمیتوان در رشد و پیشرفت یک بازیکن نادیده گرفت. خود من هم همیشه به رسانهها احترام گذاشته و میگذارم.
* بیرودربایستی تصور میشد طارمی مغرور شده و خودش را گم کرده است.
- اصلاً اینطور نیست. شما یا سایر دوستان رسانهای تصور کردید عوض شدهام یا گذشتهام را فراموش کردهام در حالی که چنین نیست. من همان آدمی هستم که روزی با آژانس دم باشگاه پرسپولیس رفتم تا با آقای علیرضا رحیمی قرارداد ببندم. آن روز هیچکدام از خبرنگاران در کوچه باشگاه هم مرا نمیشناختند. من هنوز هم همان طارمی هستم. اگر غیر از این فکر کنم، شروع نابودی فوتبالم است.
* بسیار خوب، 5 گل زده در 7 بازی، آمار خیرهکنندهای است. چه کسی یا کسانی بیشتر کمک کردند تا زودتر با فضای تیم ملی اخت شوی؟
- همه در این راه به من کمک کردند و بیشتر از همه کارلوس کی روش. او نه تنها مربی بزرگی است بلکه روانشناس بسیار بزرگ و خبرهای است. باید با کی روش کار کنید تا متوجه این صحبت من شوید. سرمربی تیم ملی با هر بازیکنی نوع برخوردش فرق میکند و واقعاً میداند چگونه ما را آماده و مهیای بازی کند.
* در اردوهای تیم ملی بیشتر هماتاق چه کسی هستی؟
- بیشتر با سوشا مکانی هماتاق بودم ولی با رامین رضاییان نیز هماتاق شدم.
* خاطره جالبی هم در این مدت با این دو در اردوهای تیم ملی داشتی؟
- خاطره تلخ دارم که... (بعد از کمی سکوت ادامه میدهد) با سوشا در اردوی تیم ملی در امارات هماتاق بودیم که صبح خیلی زود دیدیم یک نفر پشت سر هم در اتاق ما را میزند. سوشا رفت در را باز کرد و 10 ثانیه بعد برگشت و با ناراحتی روی تخت افتاد! امید عالیشاه پشت در بود که آمد داخل و دیدم صورتش خیس است. همانطور که داشت اشک میریخت، به من گفت هادی مرد! باورنکردنی بود. فکر کردیم امید خواب دیده است. به اتاق او رفتیم که دیدیم گوشیاش کف اتاق افتاده و... بلافاصله با رضا نورمحمدی و محسن بنگر تماس گرفتیم و متوجه شدیم متأسفانه هادی نوروزی در بیمارستان جان باخته است.
* میدانیم با سردار آزمون رفاقت صمیمانهای دارید. کلید این رفاقت کی و کجا زده شد؟
- اولین باری که به اردوی تیم ملی دعوت شدم، سردار خیلی محبت کرد و آرامآرام رفاقت ما شکل گرفت. بعد از آن سردار هر وقت به دلیل اردوهای تیم ملی به تهران میآمد مهمان من میشد و به همین ترتیب صمیمیتر شدیم.
* جالب است رفاقت دو تا رقیب!
- ما رقیب هم نیستیم. آزمون مهاجم نوک است در حالی که من در تیم ملی در کنارهها بازی میکنم.
* مگر در بازی با گوام مهاجم نوک نبودی؟!
- نه! کریم انصاریفرد مهاجم هدف بود. رضا قوچاننژاد هم همینطور ولی من مهاجم هدف نیستم.
* تا به حال 5 گل در بازیهای مقدماتی جام جهانی در آسیا زدهای در حالی که سردار آزمون 4 گل به ثمر رسانده است. کری هم در این زمینه ندارید؟
- نه، کری نداریم. به طور حتم دوست دارم آمار گلهای ملیام را بالا ببرم ولی برای کسی رجز نمیخوانم.
* چقدر تا 109 گل فاصله داری. بیتعارف دلت نمیخواهد رکورد گلزنی علی دایی را در تیم ملی بشکنی؟
- این هدفی است که میتواند هر مهاجم ملیپوشی را تحریک کند ولی علی دایی کجا و من کجا؟! همه دنیا علی دایی را میشناسند و فوتبالم را هم مدیون او هستم.
* تو در یک برنامه تلویزیونی اعلام کردی هم دایی را دوست داری و هم علی کریمی را؛ درست است؟!
- بله، اشکالی دارد؟ در مورد علی دایی گفتم و علی کریمی را هم نمیتوان دوست نداشت. حتی استقلالیها هم علی کریمی را دوست دارند ولی به روی خودشان نمیآورند!
* فکر میکنیم فقط نیمار برزیلی با این سن و سال و تعداد گلهایی که برای تیم ملی برزیل به ثمر رسانده بتواند رکورد دایی را بشکند که البته کار بسیار دشواری است.
- (با لبخند) باید یکی را استخدام کنم که بزند و این نیمار را ناقص کند. بیمعرفت دمار از روزگار تیم محبوبم رئال مادرید درآورد.
* (به شوخی) راستی جرأت میکنی در تیم ملی و برای کی روش هم پنالتی چیپ بزنی؟!
- نه، توی خواب هم چنین فکری نمیکنم. با کی روش نمیشود شوخی کرد.
* عمر عبدالرحمن، ژانگژی و احمد خلیل سه کاندیدای مرد سال آسیا شدن هستند، در این رابطه نظری نداری؟
- به هر حال باشگاههای اماراتی توانستهاند در آسیا موفق شوند ولی ما متأسفانه چنین ظاهر نشدیم. البته عمر عبدالرحمن اماراتی فوقالعاده است. با این حال معتقدم جای فوتبالیستهای ایرانی در این فهرست خالی است. تا به حال 4 پرسپولیسی مرد سال آسیا شدهاند و....
* 4 پرسپولیسی؟ دایی، مهدویکیا و کریمی پرسپولیسیاند اما خداداد عزیزی؟
- خداداد عزیزی هم پرسپولیسی است و از خودمان! راستی از ایشان متشکرم که اخیراً و بعد از بازی با استقلال اهواز از من دفاع کرده بود.
* مثلاً جای چه کسانی خالی بود؟
- سردار آزمون که در اروپا توپ میزند و آندرانیک تیموریان.
* (به شوخی) خودت دوست نداری مرد سال آسیا شوی؟
- (کاملاً جدی) جزو آرزوهایم است. تلاش میکنم به آن برسم.
* سؤالات ما کمی پراکنده است ولی باید ببخشی! کار کردن با کی روش سخت است یا آسان؟
- او یک مربی حرفهای است که به شدت به نظم و انضباط اهمیت میدهد. کی روش در عین حرفهای بودن بسیار هم شوخطبع است. اگر حرفهای باشی و خوب تمرین کنی کار کردن با او آسان است اما برای بازیکنان بینظم و تنبل کار کردن با این مربی سختترین کار دنیاست.
* فکر میکنی بتوانی زننده گل صعود ایران به جام جهانی 2018 روسیه باشی؟
- رؤیای جالبی است. تا به حال به آن فکر نکرده بودم اما این هم میتواند رؤیای من باشد.
* دوست داری گل صعود به جام جهانی را چه کسی بزند؟
- فرقی نمیکند، هر کس گل بزند و ایران صعود کند جای خوشحالی دارد ولی حالا که فکر میکنم دوست دارم سردار آزمون زننده این گل باشد.
* بعد از درخشش در تیم ملی و بازی با گوام، به ایران برگشتی و مقابل استقلال اهواز حداقل 4 گل را خراب کردی. خستگی بهانه نبود؟
- اهل بهانهجویی نیستم. بعضی وقتها ضربات تو گل میشود اما آن روز دروازه استقلال اهواز با من لج کرده بود! با چپ زدم نشد. با راست زدم نشد. حتی به خودم گفتم چیپ بزنم شاید گل شود. چیپ هم زدم که باز گل نشد! راستش را بخواهید روز من نبود.
* وقتی پس از بازی با استقلال اهواز با آرش برهانی مقایسه شدی، چه احساسی داشتی؟
- آرش برهانی مهاجم کوچکی نیست. نمیدانم چرا هر کس گل نمیزند یاد آرش میافتند. در حالی که برهانی بهترین گلزن تاریخ استقلال است. این مقایسهها بیانصافی در حق آرش برهانی است. من هم اصلاً ناراحت نشدم چون او را مهاجم بزرگی در فوتبال ایران میدانم.
* گل نزدن جلوی چشمان فرشاد پیوس هم از بدشانسیات بود، نبود؟
- گاهی اینطوری میشود. میخواستم جلوی آقا فرشاد درس پس بدهم که متأسفانه نشد.
* پیوس هم گفته بود اگر طارمی موقعیتهایش برابر استقلال اهواز را گل میکرد در همین بازی آقای گل لیگ پانزدهم میشد.
- هر چه آقا فرشاد بگوید درست است.
* بهترین نصیحت را بعد از بازی با استقلال اهواز چه کسی به تو کرد؟
- برانکو ایوانکوویچ! سرمربی پرسپولیس گفت که برای من مهم است خودت را در موقعیت گل قرار دادی. توپ گرد است و ممکن است هر جایی برود. توی گل برود همه ما با هم خوشبخت میشویم اما اگر نشود به این معنا نیست که یک نفر بدبخت شود.
* به نظر میرسید هفته گذشته هفته تو نبود. رئال مادرید هم 4 گل از بارسا خورد و تحقیر شد.
- درباره شکست رئال برابر بارسا حرف نزنید که محسن بنگر بشنود دوباره کریخوانی را آغاز میکند!
* محسن بنگر گفته که در حین بازی رئال مادرید و بارسلونا 20 پیامک به طارمی رئالی داده اما جوابی نگرفته است.
- محسن بنگر داداش بزرگ من است. خیلی دوستش دارم اما دلیلی نداشت جواب کریخوانی او را بدهم. در این شرایط که باشگاه پرسپولیس و ما با مشکلات مالی مواجه هستیم، میدانید هزینه 20 پیامک چقدر میشود؟ آن هم برای برد بارسا! پول اضافی ندارم که جواب پیامک برد بارسا را بدهم!
* وقتی بعد از الکلاسیکو، بنگر با لباس بارسا و 4 جعبه شیرینی سر تمرین پرسپولیس حاضر شد چه حالی پیدا کردی؟
- از قبل میدانستم محسن بنگر برای اذیت کردن ما سر تمرین میآید و به همین خاطر خودمان را آماده کرده بودیم.
* یک سؤال فانتزی داریم، دوست داشتی در الکلاسیکو جای کدام بازیکن بودی؟
- بپرسید دوست داشتی جای چه کسی نباشی؟ این دیگر یک رؤیای به تمام معناست. فکرش را بکنید توی سانتیاگو برنابئو (به نقطهای خیره میشود) اگر بودم کاری میکردم بازیکنان بارسایی پرسپولیس رویشان نشود فردای الکلاسیکو از خجالت سر تمرین بروند!
* یکی از انتقادات وارده به طارمی این است که با سر گل نمیزند.
- اتفاقاً اولین گل خودم در پرسپولیس را با سر زدم. بازی با ذوبآهن در هفته سوم لیگ برتر که سانتر دوست خوبم حسین ماهینی را با سر گل کردم و یک گل تمام بوشهری به ثمر رساندیم. البته تا حدودی حق با شماست ولی پرسپولیس بیشتر روی زمین بازی میکند. سعی میکنم منبعد بیشتر در این زمینه تمرین کنم.
* نظرت درباره علی علیپور و جری بنتسون دیگر مهاجمان پرسپولیس چیست؟
- هر دو از مهاجمان خوب ایران هستند. به شما قول میدهم علی علیپور به پیراهن تیم ملی بزرگسالان برسد و جری هم مهاجم زحمتکشی است که در محوطه جریمه فوقالعاده خطرناک است.
* بعد از بازی با تراکتورسازی که جری پنالتی زد، مصاحبهای علیه او انجام دادی که خیلی پر سر و صدا شد. آن هم از روی جوانی بود؟
- از حرف من برداشتهای مختلفی شد. آن لحظه و پس از پایان بازی، خبرنگاری از من پرسید ناراحت نیستی؟ من هم گفتم بله ناراحتم! نخواستم دروغ بگویم. دوست داشتم آن ضربه پنالتی را من بزنم ولی حق با سرمربی تیم است. این برانکو است که تصمیم میگیرد پنالتی را چه کسی بزند.
* حسرت نداشتن یک هافبک پاسور مثل نویدکیا، جباری یا حتی محمد نوری در پرسپولیس را نمیخوری؟
- افتخار بازی کنار محرم نویدکیا یا مجتبی جباری را نداشتم ولی با محمد نوری همبازی بودم اما حسرت نمیخورم. جا افتادن در پرسپولیس را مدیون محمد نوری، رضا نورمحمدی و محسن بنگر هستم. با این وجود فکر میکنم همین حالا هم ما هافبکهای خوبی داریم. محسن مسلمان، فرشاد احمدزاده، امید عالیشاه، احمد نوراللهی، کمال کامیابینیا، مهرداد کفشگری و حتی رامین رضاییان پاسهای خوبی در اختیارم میگذارند که در بازی با استقلال اهواز دیدید نتوانستم خوب از این پاسها استفاده کنم. من یکی، از هافبکهای پرسپولیس راضی هستم و امیدوارم آنها هم از من راضی باشند!
* آن کری چه بود که در برنامه خندوانه برای استقلالیها خواندی؟
- خندوانه یک برنامه طنز است و من هم فقط شوخی کردم. اگر خدای ناکرده باعث رنجش استقلالیها شدم از همه آنها بابت حرفهایم در خندوانه عذرخواهی میکنم. استقلال تیم بزرگ و قابل احترامی است و هوادارانش هم برای من محترم هستند.
* بعد از رسیدن به شهرت، خودت را گم نکردی؟
- (به شوخی) توی تهران که زیاد گم میشوم! از شوخی گذشته سعی میکنم خودم را گم نکنم و هر گاه ذرهای خدای ناکرده غرور به وجودم راه پیدا کند بلافاصله به خودم نهیب میزنم که هیچ چیزی نشدم.
* این شهرت دردسرساز است یا کارت را راه میاندازد؟
- باورتان نمیشود من کمتر از خانه خارج میشوم. فقط هم مسیر منزل تا باشگاه را بلد هستم و خیلی به مشکل برنخوردم یا کارم هم جایی گیر نکرده که بخواهم سوءاستفاده کنم. به هر حال شهرت شمشیر دولبه است و خوب میدانم در صورت کوچکترین اشتباه چقدر میتواند سرنوشت یک فوتبالیست یا ورزشکار را عوض کند.
* درباره رفت و آمد تو با یکی، دو هنرپیشه تلویزیونی بحثهایی شد که باعث نگرانی است. آیا این نگرانی بهجاست؟
- نمیدانم منظورتان چه کسانی است. وقتی بیرون نمیروم سراغ چه حاشیهای میتوانم بروم؟
* (باز هم به شوخی) بعضی وقتها این حاشیه است که سراغ شما فوتبالیستهای معروف میآید؟!
- همه چیز بستگی به خود آدم دارد. مطمئن باشید طارمی وارد حاشیه نخواهد شد.
* در تهران به جشن تولد یا مهمانی خاصی دعوت نشدی؟ اگر بگویی نه که باور نمیکنیم!
- دعوت میشوم اما نمیروم. راستش را بخواهید در تهران برای خودم هم تولد نمیگیرم، چه رسد به اینکه بخواهم تولد دیگران بروم.
* انصافاً مدل مو و لباس پوشیدن طارمی از زمان آمدن به تهران تغییر نکرده است؟
- نمیگویم تغییر نکرده ولی سعی کردم جوری موهایم را اصلاح کنم یا لباس بپوشم که خارج از عرف جامعه نباشد.
* راستی ماجرای سند خودروی اهدایی تو به مجتبی محرمی چه بود؟
- تقصیر من نبود. آدرس منزل بوشهر را برای سند ماشین داده بودم که کمی به طول انجامید. باز هم از آقامجتبی بابت آن تأخیر که خدا را شکر حل شد، عذرخواهی میکنم.
* راستی چک هدایتی که بابت این کار ارزشمند به تو داد، پاس شد؟
- بله، دست حاجحسین هدایتی درد نکند.
* چند درصد شانس برای آقای گلی خودت در لیگ پانزدهم قائل هستی؟
- درصد نمیگذارم اما نهتنها سعی میکنم آقای گل شوم بلکه دوست دارم و میخواهم رکورد تعداد گل در لیگ برتر را بشکنم.
* اگر اشتباه نکنیم رضا نوروزی با زدن 24 گل در لیگ یازدهم این رکورد را در اختیار دارد. یعنی میخواهی در پایان این فصل بیشتر از 24 گل بزنی؟
- این هدف من است و انشاءا... به کمک همبازیانم به آن برسم.
* فکر میکنی کدام مهاجمان رقیب اصلی تو در لیگ پانزدهم برای رسیدن به عنوان آقای گلی باشند؟
- حسن بیتسعید در استقلال اهواز خوب گل زده است. مهرداد محمدی در راهآهن یزدان هم با وجود آنکه پست اصلیاش مهاجم نبوده توانسته گلهای سرنوشتسازی بزند و به نظر خودم تا نیمفصل تکلیف مدعیان آقای گلی مشخص شود.
* به عنوان سؤال آخر، این جر و بحث سوشا مکانی و امید عالیشاه سر تمرین امروز (جمعه) چه بود؟
- چیز خاصی نبود. این اتفاقات سر تمرین طبیعی است و یک لحظه ممکن است آدم عصبانی شود اما بلافاصله همه چیز تمام میشود. در پرسپولیس رفاقت حرف اول و آخر را میزند و این دو هم در رختکن روبوسی کردند.
اخبار ورزشی - خبر ورزشی