سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
بگو در غذایت چه مىریزى تـا بگویـم کیستى!
آشپزی یکی از قدیمیترین هنرهای انسانی است که پیشینهای به قدمت بشریت دارد. از همان زمانی که انسانهای غارنشین دریافتند استفاده از آتش و کمی هم پنیر پیتزا میتواند به «استیک تیراناسورویی» چه طعمی بدهد تا امروز که زنگ میزنیم از رستوران غذا بیاورند
صبح بخیر: آشپزی یکی از قدیمیترین هنرهای انسانی است که پیشینهای به قدمت بشریت دارد. از همان زمانی که انسانهای غارنشین دریافتند استفاده از آتش و کمی هم پنیر پیتزا میتواند به «استیک تیراناسورویی» چه طعمی بدهد تا امروز که زنگ میزنیم از رستوران غذا بیاورند، بشر همواره درگیر این هنر بسیار مطبوع بوده. با خواندن این مطلب میتوانید درک کنید که استفاده از هرکدام از خوراکیها یا ادویهها در غذای شما چه معنایی دارد.
استفاده شما از کلم بروکسل میتواند دلایل مختلف داشته باشد. اول اینکه شما فرق کلم بروکسل با کلم بروکلی را ندانسته باشید و به شما انداخته باشند! در این صورت شما از نظر شخصیتی کمی شوت میزنید! دوم اینکه شما در یک خانواده سنتی کلم خور یا ترشی کلم خور بارآمده باشید و به مرور زمان مدرنیته تاثیرات خودش را در زندگی شما گذاشته باشد. به عبارت دیگر در این صورت شما فردی پایبند سنت اما بهرهمند از مزایای مدرنیته به حساب میایید که بزرگترین مشکل شما عدم سرو دیزی در کافی شاپ یا سینما کمپلکس است! دلیل سوم میتواند این باشد که شما حتماً فکر میکنید کلم بروکسل به نسبت کلم قمری خصوصیات بهتری داشته باشد که خب این سلیقه شماست! در این صورت از نظر اجتماعی شما جزو آدمهایی هستید که اعتقاد دارید جدایی نادر از سیمین نسبت به اخراجیهای 3 فیلم بهتری است که ما با شما موافقیم.
اگر آووکادو زینت بخش غذاهای شماست، شما فردی «های کلاس» و «کول» با مایههای کاملاً تابلوی خودشیفتگی یا تازه به دوران رسیدگی هستید که انتخاب نحوه طبخ شما نشاندهنده این است که شما به کدام دسته تعلق دارید.اگر آووکادو را میپزید یا گریل میکنید، مشخص است که شما تازه به دوران رسیده هستید، چون آووکادو قابل طبخ کردن نیست و فقط آنهایی که تازه به مال دنیا رسیدهاند این سوتی را میدهند! اگر هم از آووکادو برای سالاد استفاده میکنید که خودشیفته هستید وگرنه آدم عاقل در این گرانی بنزین این همه راه را تا بازارچه تجریش نمیرود که آووکادو بخرد بریزد توی سالاد! مگر سالاد شیرازی خودمان آووکادو دارد؟ مگر پدران ما كه سالها آووکادو نخوردند، چرخ مملکت داری کج شد؟! غربزده خود شیفته!
سیبزمینی پشندی در دایره گستردهای از علاقهمندیها جای دارد. معمولاً مشتریان اولیه این سیبزمینی رستوراندارهایی هستند که دوست دارند جنسی ارزان بخرند و جای سیبزمینی مرغوب به خلقالله غالب کنند. این قشر از نظر جامعهشناسی به «گندمنمایان جوفروش» شهره هستند که از عصر هجر به بعد در جامعه ایران به رسمیت شناخته شدهاند. دسته دوم مصرفکنندگان سیبمزینی پشندی بانوانی هستند که شوهرشان هنگام خرید، عموماً «هر» را از «بر» تشخیص نمیدهند و یا حواسشان به خرید نیست.این طیف عمدتا اگر نروند بازار، بازار میگندد! این طیف از مصرفکنندگان سیبزمینی پشندی به «مصرفکنندگان اجباری» شهره هستند. دسته سوم هم کسانی هستند که سیبزمینی پشندی را آگاهانه انتخاب میکنند که در این صورت از نظر تیپ اجتماعی به مصرفکنندگان خانم شهرت دارند.
اگر به زردچوبه علاقه دارید و به نوعی «زردچوبه باز» هستید، باید خدمت شما عرض کنیم که شما از نظر تیپشناسی اجتماعی فردی زرد به حساب میآیید که فهرست علاقهمندیهای شما از مجلات زرد تا سریالهای تلویزیونی شایعات تایید نشده در مورد آدمهای معروف یا فک و فامیل گسترده است.شما از علاقهمندان دسترسی به آخرین شایعات در مورد محمدرضا گلزار به حساب میآیید و صبح تا شب دنبال این هستید که ببینید هدیه تهرانی بالاخره با کسی ازدواج کرده یا از کسی طلاق گرفته یا نه. زردچوبه از لحاظ روانشناختی، نشاندهنده نوعی بیقراری درونی با مایههای روانپریشی مزمن است که خطری ندارد اما باید کنترل شود. احیاناً شما اگر روزی یک شایعه درست و درمان نخوانید یا یکی راهنیندازید، صبحتان، شب نمیشود.
فلفل بر چند نوع است و به همین دلیل طیف روانشناختی این ماده غذایی گستردهترین طیف در «روانشناسی آشپزی» محسوب میشود.
اگر شما از مصرفکنندگان فلفل سیاه به حساب میآیید، در این صورت شما یا در کودکی هر وقت شیطنت میکردید فلفل در دهانتان میریختهاند که حالابه صورت عقده برای شما باقی مانده و قصد دارید با خالی کردن دق دلی خود برسر سر و همسر و بچه، دل خودتان را خنک کنید یا اینکه شما فردی خشن، مقتدر و مدبر هستید که میتوانید دیگران را بچرخانید اما ترجیح میدهید این کار را نکنید مگر آنکه دیگران بخواهند لاتبازی در بیاورند که در آن صورت پس از خوردن قاشق اول غذا، طرف به شکر خوردن میافتد!
اما فلفل قرمز حکایت دیگری دارد. فلفل قرمز اگر در منوی غذایی شما جای میگیرد به این معناست که شما از طرفداران تیم پرسپولیس هستید و ترجیح میدهید جای کار کردن روی ترکیب خودتان – با نزدیکان– رقبا را با گفتن یک کلمه «شش تاییا» بچرخانید!در مورد فلفلهای قرمز و سبز یعنی فلفلهای خوراکی که در کبابیها سیخ میکنند هنوز تحقیقات جامعی انجام نشده اما یک تئوری اثبات نشده در این مورد هست که برای خالی نبودن عریضه (یا خالی نماندن صفحه) توجه شما را به آن جلب میکنیم. از آنجایی که فلفلهای قرمز بسیار سوزاننده و فلفل سبز یکی در میان بیخاصیت است، اگر «فلفل قرمزخور» هستید از نظر شخصیتی، شما فردی «مازوخیست» یا خودآزار هستید که از صدمه زدن ریه و کبد و طحال و گلوی خودتان هیچ ابایی ندارید. اما اگر طرفدار فلفل سبز هستید، فردی «سادیست» یا دیگر آزار هستید که فلفل بیخطرها را خودتان میخورید و فلفلهایی که به دیگران تعارف میکنید بلااستثنا تند در میآیند!
اگر شما از کسانی هستید که از گلابی در سالاد یا دسر استفاده میکنید، شما فردی به شدت «خجسته» به حساب میآیید که خجستگی از سر و روی شما میبارد! در این صورت شما از زمره کسانی به شمار میآیید که «تیمیکر» میخرند اما چایی را روی اجاق دم میکنند و «ساندویچ میکر» میخرند اما از آن برای زود خشک کردن کهنه خیس بهره میبرند! اگر به انداختن ترشی گلابی علاقهمندید که کلا دیگر ول معطلید چون چنین ترشیای وجود ندارد! البته خلاقیت چیز خوبی است اما...
استفاده از باقالی چند معنا دارد.
1- اگر باقالیپلو را با ماهیچه میخورید، شما به طیف مرفه جامع تعلق دارید که در این صورت مخلص شما هستیم و اگر لطف کنید از مجله نوپای ما با آگهی حمایت کنید، چاکر شما هم میشویم.
2- اگر باقالیپلو را با گوشت میخورید، شما از طیفی هستید که دستتان به دهنتان میرسد اما نه آنقدر که ماهیچه استفاده کنید. خدا را شكر!
3- اگر هم باقالیپلو را با تن ماهی میخورید که کاملاً شما را درک میکنم. پیشنهاد میکنم از آبلیمو استفاده کنید که غذا را مطبوعتر میکند. ما هم مثل شماییم. آدم صورتش را با سیلی سرخ نگه دارد، هیچ ایرادی ندارد.
ویدیو مرتبط :
با چه جرئت الساى منو مسخره مى كنى هان بگو دیگه خخخخخخخخ
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
با كودك چگونه از مرگ صحبت مى كنيد؟
توضيح مرگ به كودكان يكى از سخت ترين كارها براى اولياست، بخصوص هنگامى كه خود آنها با غم مرگ عزيزى دست به گريبان هستند. اما مرگ يك بخش غير قابل انكار از زندگى است و چه بخواهيم و چه نخواهيم، از خيلى خردسالى، كودكان نسبت به آن كنجكاو مى شوند و به فهميدن و پرسيدن درباره روشهايى كه احساس غم مربوط به آن را به طور طبيعىنشان بدهد، علاقه مند هستند، روشهايى كه بزرگترها عزادارى مى نامند.
شايد باعث تعجب باشد كه بدانيد حتى كودكان ۲ ساله از مرگ آگاه هستند. كودكان در قصه هايشان يا برنامه هاى تلويزيون از مرگ مى شنوند، يا در اطراف خود حيوانات خانگى يا خيابانى مرده را مى بينند. على رغم اين موارد، هيچ كدام از كودكان مفهوم مرگ را نمى دانند. آنها نمى توانند مفهوم هميشگى بودن مرگ را درك كنند و در عوض، آن را به عنوان يك اتفاق موقت و قابل برگشت
در نظر مى گيرند.آنها تصور مى كنند كه اجساد هنوز مى خورند و مى خوابند و كارهاى هميشگى خود را انجام مى دهند، فقط با اين فرق كه اين كارها را يا در آسمانها و يا در زير خاك انجام مى دهند. حتى وقتى يكى از اوليا يا خواهران و برادران كودك درگذشته است، او نمى تواند اين اتفاق را براى آنها در نظر بگيرد.
كودكان به روشهاى مختلف نسبت به مرگ واكنش نشان مى دهند:
اصلاً تعجب نكنيد اگر كودك ۲ ساله اى در آموزش مهارت توالت رفتن پسرفت كند يا كودك ۵ ساله اى نخواهد به مهد كودك هميشگى اش برود، چرا كه كودك در جست و جوى علت پريشانى و غمگينى بزرگترها است و مى خواهد بداند چرا برنامه روزمره اش تغيير كرده است. او با خودش فكر مى كند چرا به ناگهان جهان اطرافش اين همه نگران كننده شده است. از سوى ديگر، ممكن است كودكى هم باشد كه اصلاً واكنشى به مرگ نشان ندهد يا گاه گاهى در بين شادى و خوشحالى هاى كودكانه اش به ياد آن بيفتد كه اين هم كاملاً طبيعى است و دليل سنگدلى كودك نيست! اصولاً كودكان اين مفهوم را كم كم و به آهستگى درك مى كنند و نبايد انتظار داشت كه همه موضوع را در يك لحظه يا يك روز بفهمند و حتى بسيارى از آنها تا وقتى كه كاملاً احساس امنيت نكنند، به احساس غم خود اجازه ظهور نمى دهند، يعنى فرايندى كه ممكن است ماهها تا سالها به طول بينجامد، بخصوص اگر مرگ عزيزى را شاهد بوده باشند.بعضى از كودكان رفتارهايى انجام مى دهند كه به نظر عجيب مى رسد. مثل بازيهاى تشييع جنازه يا اداى مردن كسى را درآوردن. اين هم امرى طبيعى است، حتى اگر به نظر بزرگترها غير معقول باشد. بنابراين، اين روش ابراز احساسات در مورد مرگ را نبايد از كودك گرفت.
احساسات خود را در مورد مرگ توضيح بدهيد. سوگوارى يك قسمت بسيار مهم براى التيام غم مرگ عزيزان است و اين هم در مورد بزرگسالان و هم در مورد خردسالان صادق است كودك را نبايد با سوگوارى شديد، وحشت زده كرد، ولى از طرفى هم نبايد مسأله را بى اهميت جلوه داد. به كودك بايد توضيح داد كه بزرگترها هم نياز به گريه كردن دارند و اينكه ما به خاطر از دست دادن كسى ناراحت هستيم. در غير اين صورت، كودك كنجكاوانه تغييرات خلقى شما را درك مى كند و بخصوص وقتى حس كند مسأله اى وجود دارد، ولى شما سعى در مخفى كردن آن داريد، نگران تر مى شود.
به سؤالات كودك پاسخ دهيد. كنجكاوى كودكان درباره مرگ يك امر عادى است و نبايد از سؤالات آنها فرار كرد، بلكه بهتر است از فرصت پيش آمده استفاده كرده و به كودك كمك كنيم تا بتواند با مسأله از دست دادن ديگران روبرو بشود.
جوابهاى آسان و كوتاه عرضه كنيد. كودكان قدرت درك اطلاعات پيچيده و سنگين را ندارند. بنابراين سعى كنيد براى توضيح مرگ وارد جزئيات و بحثهاى پيچيده آن نشويد. آنچه براى كودكان بخصوص زير ۵ سال درك بهترى دارد، توضيح مرگ به عنوان توقف تمام كارهاى جسمانى است. مثلاً به او گفته شود مردن اين گربه يعنى اينكه او ديگر راه نمى رود يا غذا نمى خورد و چيزى را نمى بيند و هيچ دردى را احساس نمى كند و جسم آن ديگر كار نمى كند.
كودكان نياز دارند در مورد خودشان اطلاعاتى داشته باشند. ممكن است بپرسند كه «من كى مى ميرم؟» كه در جواب بهتر است گفته شود «هيچ كس نمى داند كه كى كسى مى ميرد، ولى بيشتر ما زمان خيلى خيلى زيادى زندگى مى كنيم. من مطمئنم كه تو تا وقتى كه خيلى پير بشوى، زندگى مى كنى.» يا ممكن است كودك بپرسد: «مامان، تو كى مى ميرى؟» اين سؤال معمولاً براى اوليا خيلى تكان دهنده است. عملاً منظور كودك از اين نوع سؤال اين است كه آيا تو از من مراقبت مى كنى و يا چه كسى بعد از اين از من مراقبت مى كند، بنابراين بهتر است به كودك گفته شود «مامان قوى و سالم است و خيلى خيلى وقت زيادى، پيش تو خواهد ماند.» حتى به كودكان زير ۵ سال توصيه مى شود اوليا بگويند «مامان نمى ميرد»، «بابا نمى ميرد».
بنابراين اگر اينگونه جواب بدهيم كه «فرزند عزيزم همه ما يك روزى مى ميريم» براى كودك مانند اين است كه بگوييم ما همين امروز مى ميريم.
واژه هاى مسأله ساز
در بخش نخست مقاله، به چگونگى نگاه كودكان به مقوله مرگ و اينكه آنها نمى توانند مفهوم هميشگى بودن مرگ را درك كنند و در عوض، آن را به عنوان يك اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر مى گيرند، اشاره شد. و همچنين نكته هايى براى ايجاد ارتباط مناسب با كودكان مطرح شد. در بخش پايانى ، ساير نكات مهم در اين زمينه مورد بررسى قرار مى گيرد.
از عبارت هايى كه به يك امرخوب اشاره مى كند، پرهيزكنيد.عبارت هاى معمول بزرگترها درمورد مرگ مثل «درآرامش استراحت كردن» يا «خواب ابدى» يا «رفتن به يك جاى دور» براى خردسالان بسيارگيج كننده است.
پس نگوييد كه «پدربزرگ خوابيده است» يا «به يك جاى دوررفته است». كودك ممكن است با اين توضيحات از رفتن به تختخواب نگران بشود و فكركند كه او هم ممكن است بخوابد و ديگر برنگردد، يا اگر شما به خريد و كار برويد، فكركند كه شما هم برنمى گرديد. مرگ را هرچه قابل لمس تر براى او توضيح بدهيد مثلاً بگوييد: «پدربزرگ خيلى خيلى پيرشده بود و بدن اش قادر به كاركردن نبود» اگر پدربزرگ قبل از مرگ مريض بوده اطمينان حاصل كنيد كه كودك بفهمد مريض شدن مثل سرماخوردن معنى مردن نمى دهد. به او توضيح بدهيد كه اين مريضى ها نمى تواند كسى را بكشد.
درمورد كاربرد واژه هاى خداوند و بهشت با احتياط كامل رفتاركنيد.دقت كنيد اين مفاهيم را براى يك كودك ۵ساله يا حتى كوچكتر به كار مى بريد و هدف شما اين است كه او را آرام كنيد. پس مراقب باشيد او را بيشتر گيج و مضطرب نكنيد.
براى مثال اگر بگوييد «مادربزرگ الآن خيلى خوشحال است چون توى بهشت است» كودك فكرمى كند «چطور مادربزرگ واقعاً خوشحال است اگر همه كسانى كه دور و برمن هستند، اين همه ناراحتند؟!» يا مثلاً بگوييد كه «عمو آنقدر خوب بود كه خداوند او را پيش خودش برد.» كودك فكرمى كند اگر خدا عمو را پيش خودش برده چون خوب بوده پس ممكن است مامان، من يا هركس خوب ديگرى را نيز پيش خودش ببرد!!» يا «اگر من هم خيلى خوب باشم مى توانم برم پيش خداوند و بابابزرگ را ببينم» يا اينكه «سعى كنم كه بچه بدى باشم تا بتوانم بيشتر پيش بابا و مامان بمانم!» بنابراين عبارتى به كار ببريد كه او را نگران تر نسازد. مثلاً بگوييد: «ما خيلى ناراحتيم كه بابابزرگ ديگر پيش ما نيست و ما خيلى دلتنگ او مى شويم ولى اين خوب است كه بدانى او الآن پيش خداوند است.»
منتظر واكنش هاى مختلفى ازسوى كودك باشيد.كودكان علاوه بر احساس غم درباره مرگ، احساس گناه يا خشم نيز پيدامى كنند. بخصوص اگر متوفى يك فرد نزديك خانواده باشد.
مثلاً كودك ممكن است فكركند خواهرش به خاطر حسادت هاى او مرده است يا چون او خواهرش را كتك مى زده و اذيت مى كرده، مرده است و از اين احساس به احساس گناه شديد برسد.
گاهى ممكن است كودك نسبت به متوفى خشمگين بشود كه چرا او را ترك كرده و رفته، يا حتى نسبت به شما، پزشكان و پرستاران احساس خشم كند.
ازسوى ديگر كودك ممكن است با بروز رفتارى كاملاً بى تفاوت شما را متعجب كند مثلاً بگويد«حالا كه بابا پيش ما نيست، من راحت تر مى توانم بازى كنم!» از اينگونه عبارات تعجب نكنيد و آنها را به حساب ناتوانى كودك از درك مفهوم پيچيده مرگ بگذاريد.
كودكان نمى توانند آنطور كه بزرگترها معنى و اثر مرگ را درك مى كنند، اين موضوع را درك كنند، بنابراين چنين كودكانى سنگدل و بى احساس نيستند.
انتظار تكرار سؤالات كودك را داشته باشيد. سؤالات تكرارى درمورد مرگ و توضيح علائم غم و ناراحتى براى كودك ممكن است مدت ها به طور بينجامد. حتى با بزرگترشدن وى و رشد مهارت هاى شناختى او، سؤالات تازه ترى مطرح مى شود.
نگران نباشيد كه توضيحات شما ناقص بوده، چرا كه سؤالات تكرارى كودكان يك امر طبيعى است. تنها كارى كه بايد بكنيد اين است كه با صبر هرچه تمامتر به آنها پاسخ دهيد.
به كودك كمك كنيد خاطرات خوب فرد فوت شده را به ياد بياورد. صحبت از شيرينى با او بودن و اجازه تعريف از گذشته دادن به كودك خيلى آرامش مى دهد. كودكان به روش هاى قابل لمس براى سوگوارى نيازمند هستند، بنابراين به جاى شركت درمراسم تدفين، كودك زير۵سال مى تواند در خانه شمع روشن كند يا يك آواز براى فرد درگذشته بخواند، تصوير او را بكشد يا در مراسم ديگر سوگوارى شركت داده شود.
دادن يك وسيله از فرد فوت شده به كودك، براى ايجاد احساس آرامش در او بسيار مؤثر است؛ مثلاً مى توان يك گردنبند از مادربزرگ را دراتاقش گذاشت.
گاهى اوقات مادر به علت سقط جنين بيمار، دچار سوگ مى شود. دراين موارد كودك نيز نگران مادر مى شود حتى بدون اينكه بداند حاملگى و تولد چه معنى مى دهد. او ممكن است احساس گناه كند و يا به سوگ ازدست رفتن نقش خواهر يا برادر بزرگترشدن خودش بنشيند كه شما ازقبل به او وعده داده بوديد. دراين مواقع، كودك احتياج دارد مطمئن بشود اينگونه مرگ و مير خيلى نادر است، بخصوص اگر شما قصد باردارى ديگرى داريد. به كودك بايد توضيح داد «بچه فوت شده به اندازه كافى بزرگ نشده بود كه بتواند به دنيا بيايد و بيرون شكم مامان زندگى كند». به كودك خود اجازه بدهيد با كشيدن يك نقاشى يا درست كردن يك كاردستى دراين باره سوگوارى خود را نشان بدهد.
درمواقعى كه از تلويزيون يك حادثه را مشاهده مى كنيد، كودك شما اضطراب و نگرانى شما را درك مى كند. بنابراين به او بگوييد «از اينكه مردم ناراحت شده اند و با سختى روبه رو هستند من هم ناراحت هستم. ولى دركنار تو، كودكم، خواهم بود و از تو مراقبت خواهم كرد.»
سعى كنيد كه كودك هرچه زودتر به زندگى هميشگى و روزمره اش برگردد، فعاليت ها و برنامه هاى هميشگى به كودك كمك مى كند كه زودتر احساس امنيت و آرامش كند.
در شرايط دشوارى كه خود شما ازيك غم بزرگ دررنج هستيد، انتظار رفتاركامل و بدون اشكال ازخود نداشته باشيد. دراين مواقع، ممكن است شما جلوى كودك گريه كنيد يا جواب سؤالات او را در وهله اول نداشته باشيد كه اينها همه طبيعى است. بنابراين از دوستان و اقوام كمك بخواهيد و به ياد داشته باشيد هرچه شما به خودتان بيشتر كمك كنيد تا با مسأله سوگ كنار بياييد، به كودكتان نيز بيشتر مى توانيد يارى برسانيد