سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

8 راز نهفته زندگی انیشتین



واقعیت آن است که چیز های کمی در مورد زندگی خصوصی اش می دانیم، خودتان را با این هشت مورد،شگفت زده کنید!

 

زندگی انیشتین, راز زندگی انیشتین

 

 

1- او با سری بزرگ متولد شد

 

وقتی انیشتن به دنیا آمد او خیلی چاق بود و سرش خیلی بزرگ تا آنجایی که مادر وی تصور می کرد، فرزندش ناقص است، اما او بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه های طبیعی بازگشت.

 

2- حافظه اش به خوبی آنچه تصور می شود، نبود

 

مطمئنا انیشتین می توانسته کتابهای مملو از فرمول و قوانین را حفظ کند،اما برای به یاد آوری چیز های معمولی واقعا حافظه ضعیفی داشته است. او یکی از بدترین اشخاص در به یاد آوردن سالروز تولد عزیزان بود و عذر و بهانه اش برای این فراموشکاری، مختص دانستن آن [تولد] برای بچه های کوچک بود.

 

راز نهفته زندگی انیشتین

 

 

3- او از داستانهای علمی- تخیلی متنفر بود

 

اینیشتین از داستانهای تخیلی بیزار بود. زیرا که احساس می کرد ،آنها باعث تغییر درک عامه مردم ازعلم می شوند و در عوض به آنها توهم باطلی از چیز هایی که حقیقتا نمی توانند اتفاق بیفتند میدهد.

 

به بیان او من هرگزدر مورد آینده فکر نمی کنم، زیراکه آن به زودی می آید. به این دلیل او احساس می کرد کسانی که بطور مثال بشقاب پرنده ها را می بینند باید تجربه هایشان را برای خود نگه دارند

 

4- او در آزمون ورودی دانشگاه اش رد شد

 

درسال 1895 در سن 17 سالگی، انیشتن که قطعا یکی از بزرگترین نوابغی است که تا کنون متولد شده، در آزمون ورودی دانشگاه فدرال پلی تکنیک سوییس رد شد.

 

در واقع او بخش علوم و ریاضیات را پشت سر گذاشت ولی در بخش های باقیمانده، مثل تاریخ و جغرافی رد شد. وقتی که بعدها از او در این رابطه سوال شد؛ او گفت: آنها بی نهایت کسل کننده بودند، و او تمایلی برای پاسخ دادن به این سوالات را در خود آحساس نمی کرد.

 

راز نهفته زندگی انیشتین

 

 

5 - علاقه ای به پوشیدن جوراب نداشت

 

انیشتن در سنین جوانی یافته بود که شصت پا باعث ایجاد سوراخ در جوراب می شود. سپس تصمیم گرفت که دیگر جوراب به پا نکند و این عادت تا زمان مرگش ادامه داشت. علاوه بر این او هرگز برای خوشایند و عدم خوشایند دیگران لباس نمی پوشید، او عقیده داشت یا مردم او را می شناسند و یا نمی شناسند. پس این مورد قبول واقع شدن [آن هم از روی پوشش] چه اهمیتی میتواند داشته باشد.

 

6- او فقط یکبار رانندگی کرد

 

انیشتن برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه، از راننده مورد اطمینان اش کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین اورا هدایت می کرد، بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان،شنوندگان حضور داشت. انیشتن، سخنرانی مخصوص به خود را انجام می داد و بیشتر اوقات راننده اش، بطور دقیقی آنها را حفظ می کرد.

 

یک روز انیشتن در حالی که در راه دانشگاه بود، باصدای بلند در ماشین پرسید: چه کسی احساس خستگی می کند؟

 

راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای انیشتن سخنرانی کند،سپس انیشتن بعنوان راننده او را به خانه بازگرداند.

 

عدم شباهت آنها مسئله خاصی نبود. انیشتن تنها در یک دانشگاه استاد بود، و در دانشگاهی که وقتی برای سخنرانی داشت، کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانست او را از راننده اصلی تمییز دهد.

 

او قبول کرد، اما کمی تردید در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از راننده اش پرسیده شود، او چه پاسخی خواهد داد، در درونش داشت.

 

به هر حال سخنرانی به نحوی عالی انجام شد، ولی تصور انیشتن درست از آب در آمد.دانشجویان در پایان سخنرانی انیشتین جعلی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند.

در این حین راننده باهوش گفت سوالات بقدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ گوید"سپس انیشتین از میان حضار برخواست و به راحتی به سوالات پاسخ داد،به حدی که باعث شگفتی حضار شد.

 

7- الهام گر او یک قطب نما بود

 

انیشتن در سنین نوجوانی یک قطب نمابه عنوان هدیه تولد از پدرش دریافت کرده بود.

وقتی که او طرز کار قطب نما را مشاهده می نمود، سعی می کرد طرز کار آن را درک کند. او بعد از انجام این کار بسیار شگفت زده شد. بنابر این تصمیم گرفت علت نیروهای مختلف در طبیعت را درک کند.

 

8- راز نهفته در نبوغ او

 

بعد از مرگ انیشتن در 1955 مغز او توسط توماس تولتز هاروی برای تحقیقات برداشته شد.

اما اینکار بصورت غیر قانونی انجام شد. بعدها پسر انیشتن به او اجازه تحقیقات در مورد هوش فوق العاده پدرش را داد.

 

راز نهفته زندگی انیشتین

 

 

هاروی تکه هایی از مغز انیشتن را برای دانشمندان مختلف در سراسر جهان فرستاد. از این مطالعات دریافت می شود که مغز انیشتن در مقایسه با میانگین متوسط انسانها، مقدار بسیار زیادی سلولهای گلیال که مسئول ساخت اطلاعات هستند داشته است. همچنین مغز انیشتن مقدار کمی چین خوردگی حقیقی موسوم به شیار سیلویوس داشته، که این مسئله امکان ارتباط آسان تر سلولهای عصبی را بایکدیگر فراهم می سازد.

 

علاوه بر اینها مغز او دارای تراکم و چگالی زیادی بوده است و همینطور قطعه آهیانه پایینی دارای توانایی همکاری بیشتر با بخش تجزیه و تحلیل ریاضیات است.

منبع:جام نیوز


ویدیو مرتبط :
‫هشت راز نهفته زندگی آلبرت انیشتین‬‎

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

راز شاد زندگی کردن در سالمندی



 

 

راز شاد زندگی کردن در سالمندی

 

مادربزرگ وقتی چیزی را گم می‌کند به همه بد گمان می‌شود. او 82 سال دارد و چشم‌هایش کم‌سو شده و  گوش‌هایش سنگین است. همین‌ها باعث شده او درک کمتری از دنیای اطرافش داشته باشد و بدگمانی‌هایش که از همان اول جوانی زمینه‌اش را داشته نسبت به دیگران بیشتر شود.


او تمام زندگی‌اش را زیر و رو می‌کند تا جای کلیدش را پیدا کند و وقتی هم که آن را پیدا می‌کند از ترس این که جای قبلی‌اش لو رفته باشد جایش را عوض می‌کند. حافظه هم که دیگر خوب یاری نمی‌کند و دوباره فردا همین برنامه است. نوه‌ها و بچه‌ها را یکی یکی صدا می‌زند و می‌گوید: زودتر بگو کلیدم را کجا گذاشته‌ای. با من پیرزن شوخی نکن!

 

بدبین‌ها منزوی می‌شوند

 

آدم‌های بدبین و بی‌اعتماد وقتی پیر می‌شوند و کنترل خود را نسبت به محیط از دست می‌دهند و حس می‌کنند شرایط دیگر مثل سابق نیست کم‌کم اعتماد به نفسشان کاهش می‌یابد و احساس بدی نسبت به اطرافیان پیدا می‌کنند. نسبت به آن‌ها بدبین می‌شوند و ترجیح می‌دهند با کسی رفت و آمد نکنند.

 

مثبت اندیشی و نگاه به زندگی با عینک خوش‌بینی به واسطه کاهش تنش‌های روحی و ارتقای سلامت جسمانی عامل تأثیرگذاری در افزایش امید به زندگی است و به همین دلیل یکی از مهم‌ترین توصیه‌های روان‌شناسان برای سالمندان است.

 

چنانچه سالمندان حتی با وجود تنهایی، دوری از فرزندان، احساس ناخوشایند جسمانی، درد یا ابتلا به اضطراب و افسردگی، تفکر خوش‌بینانه را الگوی رفتاری خود قرار دهند و اتفاقات روزمره زندگی را به فال نیک بگیرند گام موثری در تقویت اعتماد به نفس خود برداشته و به افزایش طول عمر خود کمک زیادی کرده‌اند.

 

برخی از سالمندان به محض دور شدن از فرزندان یا تنها ماندن و بازنشسته شدن، تفکرشان نسبت به جامعه که او را کنار گذاشته است، تغییر می‌کند. رفت و آمد را با همکارانی که هنوز بازنشسته نشده‌اند محدود می‌کنند و آن‌ها را یک سر و گردن از خود بالاتر می‌بینند از فرزندان که آن‌ها را تنها گذاشته و در شهری یا کشوری دیگر زندگی می‌کنند خشمگین می‌شوند و هر چیز را که برایشان مبهم باشد، منفی می‌انگارند.

 

مثبت اندیشی و نگاه به زندگی با عینک خوش‌بینی به واسطه کاهش تنش‌های روحی و ارتقای سلامت جسمانی عامل تأثیرگذاری در افزایش امید به زندگی است و به همین دلیل یکی از مهم‌ترین توصیه‌های روان‌شناسان برای سالمندان است.

 

گام‌هایی به سمت مثبت اندیشی

 

مثبت اندیشی یک شیوه زندگی است. احمد ثابتی پزشک یکی از بیمارستان‌های دولتی است که بازنشسته است. او می‌گوید:‌ گرچه پزشکی کاری است که سال‌ها می‌توانی به آن ادامه بدهی، اما همین که در جمع پزشکان همکار نباشی هم چندان گوارا نیست.

 

او می‌گوید: وقتی بازنشسته شدم سعی کردم بیشتر وقتم را در مطب بگذرانم، اما بعد به این نتیجه رسیدم که دارم خودم را خسته می‌کنم.

 

اگر رقم 30 سال را برای کار کردن مستمر قرار داده‌اند، معنی‌اش این است که بعد از آن باید به کار دیگری بپردازی و دینت را به مردم ادا کرده‌ای.

 

فرزندان من خارج از ایران تحصیل کرده‌اند و همان جا نیز زندگی می‌کنند. اول فکر کردم پیش آن‌ها بروم، اما دیدم استقلالم لطمه می‌بیند. بعد تصمیم گرفتم با همسرم برنامه‌ریزی کنیم و تمام چیزهایی را که در دوران جوانی تجربه نکرده‌ایم امتحان کنیم.

 

مثبت اندیشی و خوش بینی در زندگی باعث کاهش تنش‌های روحی و ارتقای سلامت جسمانی می‌شود که عامل مهمی در افزایش امید به زندگی است.

 

خدا می‌خواهد ما پیر شویم و دوران آفرینش چنین رقم خورده است و همه موجودات عالم نیز ظهور و افولی دارند. پس این قاعده شیرین طبیعت است که باید با آن هم سویی کنیم.روند زندگی را کندتر کردم. پول خوبی پس‌انداز کرده‌ام و سرمایه‌ام برای باقی عمرم کافی است، اما طبابت را دوست دارم به خاطر همین دو سه روز را در هفته برای مطب گذاشتم و بقیه روزها را مشغول  پرورش گل و گیاه در باغچه و سبزی کاری، نوشتن کتابی در مورد خاطرات پزشکی و سفر با همسرم هستم. حالا نسبت به روزهای اول بازنشستگی خیلی حالم خوب است و بازنشستگی را یک موهبت می‌دانم.

 

قدرشناسی

 

وقتی دوستی یا قوم و خویشی‌کاری برای شما می‌کند توقع دارد رضایت شما را ببیند. اگر از کار او مدام ایراد بگیرید تنها می‌مانید. پس فکر کنید او نهایت سعی خود را برای خوشحالی شما کرده است و حتی اگر از نتیجه راضی نیستید به خاطر تلاش او قدردان و خوشحال باشید. این کار سبب کسب انرژی مثبت، دیدگاه خوش‌بینانه‌تر و شادی مضاعف در زندگی شما می‌شود.

 

مثبت گویی کنید

 

پدربزرگ پایش شکسته بود. وقتی مادر او را ورزش می‌داد تا دوباره پایش قدرت بگیرد پدربزرگ او را به شکنجه متهم می‌کرد و می‌گفت تمام عقده‌هایت را داری سرم خالی می‌کنی. این حرف‌ها مادر را متأثر می‌کرد، اما او آنقدر پدرش را دوست داشت که به کارش ادامه می‌داد.

 

شما هم سعی کنید مراقب حرف‌های خود باشید. جملات را قبل از آن که به زبان آورید در ذهن خود مرور کنید و انواع منفی آن را با کلمات مثبت جایگزین کنید. پیام‌های مثبت و دوستانه علاوه بر آن که روابط اجتماعی و خانوادگی را به خصوص در سنین سالمندی استحکام می‌بخشد با تأثیر بر عملکرد مغز، احساسات درونی را طراوت بخشیده و مانع از غلبه اندیشه‌های بدبینانه بر فکر می‌شود.

 

قوی باشید

 

قدیمی‌ها می‌گفتند عقل سالم در بدن سالم است. اگر می‌خواهید فکرتان شما را به ورطه‌های منفی نکشاند و مشکلات روانی دامن گیرتان نشود جسم خود را قوی کنید.

 

با ورزش روزانه در یک پارک یا باشگاه می‌توانید دوستان بیشتری پیدا کنید ضمن این که قوی می‌شوید و حس بهتری نسبت به خود پیدا می‌کنید. همین‌طور اطرافیان خود را نیز بهتر خواهید دید.

 

ورزش میزان ترشح هورمون اندروفین را افزایش داده و با حفظ سلامت جسم، فکر و روان، توانایی مغز را برای تفکر و تصمیم‌گیری بهینه ارتقا می‌دهد.

منبع : چهاردیواری