سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
11 واژه ای که نباید هرگز به همسر خود بگویید
شاید شما هم به این نتیجه رسیده باشید که «حرف»، درد زیادی دارد. برخی از واژه ها و جملات سال ها مغز و روح آدمی را می خوردند و او را از درون نابود می کنند. بسیاری از انسان ها نمی دانند حرف هایشان چه تاثیرات مخربی بر روحیه اطرافیان دارد و خیلی راحت هر آنچه می خواهند را به زبان می آورند و اصلا هم برایشان مهم نیست چه ضربه ای به طرف وارد کرده اند.
انسان ها با همین کلمات به هم قول می دهند، به یکدیگر عشق می ورزند و به هم محبت می کنند. چرا باید از حرف و کلمات در جهت آزردن یکدیگر استفاده کنیم؟ چرا وقتی می توان با حرف های خوب شخصیت یک انسان را تقویت کرد و موجب پیشرفت او شد، از آن برای تخریب شخصیت انسان ها و اطرافیان استفاده می کنیم؟
در میان زوج ها استفاده غلط از واژه ها بسیار رواج دارد. بسیاری از آنها نمی دانند به مرور زندگی خود و روحیه طرف را نابود می کنند و برخی واژه یا عبارت های تلخ را به طور مکرر تکرار می کنند. انسان ها شاید این کلمات را فراموش کنند، اما تاثیرات روحی آن را فراموش نمی کنند. زخم بعضی حرف ها حتی پس از عذرخواهی نیز ترمیم نمی شود. متاسفانه انسان نمی تواند لحظه های سخت خود را به راحتی فراموش کند. برای همین است که بعضی از آدم ها حتی سال ها بعد خاطره حرف زشتی که به او گفته اید را برایتان تعریف می کنند و متوجه می شوید تا چه اندازه این حرف برایشان سنگین بوده که تاکنون در دل نگه داشته اند.
در اینجا 12 واژه یا عبارت بسیار ساده را نام برده ایم که تقاضا داریم هرگز به همسر یا فرد موردعلاقه خود نگویید.
هرگز
در زندگی زناشویی نباید از واژه «هرگز» در مقابل همسر خود استفاده کنید. وقتی همسر شما می خواهد کاری انجام دهد این واژه را استفاده نکنید زیرا موجب برانگیخته شدن حس ناامیدی در او می شود.
همیشه
«همیشه» یکی از واژه های خطرناک زندگی زناشویی است. وقتی این واژه را به کار می گیرید گویا به طور غیر مستقیم به طرف می گوید او همیشه کار اشتباه انجام می دهد و این شما هستید که درست فکر می کنید و تصمیم می گیرید. «همیشه» بار «همه» یا «هیچ» دارد. از آن پرهیز کنید.
تنفر
تنفر به طور ذاتی بار منفی دارد. «تنفر» کلمه بسیار سنگینی است. زخم این واژه بسیار عمیق است. بسیاری از زن و شوهرها از این واژه برای کارهای یکدیگر استفاده می کنند. در واقع از سنگینی این واژه سواستفاده می کنند تا خواسته های خود را به طرف مقابل تحمیل کند. اما این کار علاوه بر اینکه غیر اخلاقی است، ناراحتی های عمیقی در روحیه طرف هم ایجاد می کند.
چاق
با تکرار واژه «چاق» در گوش همسر خود، او لاغر نمی شود. به جای استفاده از این واژه منفی که بار تمسخرآمیز دارد به او کمک کنید با ورزش و رژیم لاغر شود. برخی ها فکر می کنند اینقدر این را می گویم تا به خودت بیایی و لاغر شوی. اما این طور نمی شود. فقط به او لطمه روحی وارد می کنید.
احمق / گُنگ
توهین به شعور طرف مقابل به هیچ عنوان ایده خوبی نیست. به طور کلی مسخره کردن دیگران بسیار غیراخلاقی است. اما زن و شوهرها باید بیشتر مراقب باشند تا به شعور و سطح درک یکدیگر توهین نکنند. در ضمن، اگر آنها خنگ و گنگ و احمق بوده اند که با شما ازدواج نمی کردند!
تنبل
با گفتن واژه تنبل نمی توانید کسی را مجبور کنید که زرنگ شود. تکرار این واژه باعث می شود طرف خودش هم باور کند تنبل است و اوضاع از آن چه بوده وخیم تر هم خواهد شد.
از تو یاد گرفته ...
اگر فرزند شما کاری انجام می دهد که اعصاب شما را به هم می ریزد و اصلا تحمل آن را ندارید، فورا انگشت اتهام به سمت همسر خود دراز نکنید که او این کارها را از تو یاد گرفته است.
این زشت / بی ارزش است
آیا شده است برای کسی کار خوبی انجام دهید و او در عوض تشکر، کاری انجام دهد که موجب ناراحتی شما بشود؟ شاید شما از دستپخت یا زیورآلات او خوشتان نیاید اما دلیلی ندارد برای خالی کردن حرص خود با او رفتاری زننده داشته باشید. همیشه تشکر و احترام گذاشتن به آدم ها نتیجه بهتر دارد. دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.
این مشکل من نیست
هنگامی که با کسی ازدواج می کنید مشکلات او، مشکلات شما می شود و برعکس. ازدواج یعنی شراکت در همه چیز. به جای اینکه خود را از مشکلات همسر خود دور کنید باید به او کمک کنید تا آنها را هر چه سریع تر برطرف کند. گفتن اینکه این مشکل من نیست هیچ مفهومی ندارد و نتیجه ای جز سرد شدن رابطه در انتظار شما نخواهد بود.
عجله کن!
هیچ کس دوست ندارد این واژه را بشنود. تقریبا همه می دانیم وقتی دیر شده است باید عجله کنیم و همه تلاش خود را در این راستا انجام می دهید. بنابراین تکرار این واژه فقط باعث استرس و ایجاد فضای منفی می شود.
ترکت می کنم
زن و شوهرها هنگامی که عصبانی هستند و کنترل اعصاب خود را از دست می دهند واژه های زشتی به یکدیگر می گویند و در خلال آنها شاید از عبارت بسیار سنگین ترکت خواهم کرد یا طلاق هم استفاده کنند. اگر واقعا نمی خواهید با فردی نامزدی یا ازدواج خود را ادامه دهید به جای تهدید واقعا این مساله را در جوی آرام مطرح کنید و از او بخواهید شما را ترک کند.
منبع:برترین ها
ویدیو مرتبط :
ترانه بی واژه با صدای محمد اصفهانی ،آلبوم بی واژه
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
سه چیز که هرگز نباید به همسر خود بگویید
سه عبارت هست که اگر با همسرتان در میان بگذارید؛ چه نیتتان خیر باشد و چه نباشد، به احتمال زیاد، او را دشمن خود خواهیدکرد.
مجله سپیده دانایی - نگار عرفانی: سه عبارت هست که اگر با همسرتان در میان بگذارید؛ چه نیتتان خیر باشد و چه نباشد، به احتمال زیاد، او را دشمن خود خواهیدکرد. واکنش احتمالی به چنین جمله های نسنجیده نامناسبی در دامنه ای از رفتارهای همراه با سکوت تا انفجار سرخوردگی ها و ناکامی ها در برابر ناتوانی شما در همدردی و درک طرف مقابلتان قرار خواهدگرفت. چرا این عباراتی که به شدت هم رایج هستند و عموما هم چندان بد دانسته نمی شوند، امکان دارد این قدر توهین آمیز تلقی شود؟ تجربه می گوید، مردان بیشتر احتمال دارد به دلیل بیان چنین عباراتی متهم دانسته شوند تا زنان.
فکر می کنم وقتی بیشتر توضیح بدهم، متوجه خواهیدشد که چرا دریافت کننده این جمله ها (که شاید خود شما باشید) احتمال دارد هریک از آنها را به عنوان بیاناتی انتقادآمیز، غیرهمدلانه و بی اعتبار و چه بسا کاملا تحقیرآمیز احساس کند. توضیح خواهم داد که چرا این گونه می شود؛ و پاسخ های جایگزینی را به شما پیشنهاد خواهم کرد که به حل و فصل آن وضعیت پرتنش کمک کند، نه اینکه آن را شعله ور سازد
1- «نباید این طور احساس کنی»
همه «بایدها» توأم با قضاوت است. اغلب در استفاده از چنین عباراتی همسر خود را در حالت تدافعی قرار می دهید و غیرمستقیم به خاطر شیوه ای که واکنش نشان داه است به او حمله می کنید و به صراحت می گویید که احساسات او اشتباه است یا دست کم توجیهی ندارد. براساس تاریخچه زندگی مشترک شما و اینکه همسر شما چگونه صحبت هایتان را تفسیر می کند، ممکن است پریشانی خود را کاملا واقعی، منطقی و معقول بداند؛ بنابراین گفتن اینکه از حرف من چنین برداشتی نکن، می تواند شبیه به تکان دادن پارچه قرمز در برابر گاو خشمگین در میدان بازی باشد و باعث آزار و اذیت او شود و به او این احساس را بدهد که مورد تمسخر قرار گرفته است.
البته ممکن است قصد شما این بنوده باشد. با این حال نکته مهم در اینجا این است که پاسخ عاطفی همسرتان صحت دارد. این حالت احساسی شایسته و نیازمند همدلی است، پیش از اینکه بخواهد مورد سوال قرار بگیرد؛ بنابراین اگر از واکنش همسرتان به خاطر اینکه (دست کم آگاهانه) با آنچه منظور شما بوده است همخوانی ندارد به خود آمدید، آنچه لازم است انجام دهید این است که از او بپرسید حرفی را که گفته اید چگونه شنیده است. سعی کنید بدون حالتی قضاوت گونه و با دلسوزی و مهربانی رفتار کنید تا بتوانید بهتر بفهمید و درک کنید که چه چیزی باعث ناراحتی همسرتان شده است.
در چنین شرایط حساسی، هر انتقادی، از هر سو که باشد، می تواند برای رابطه خطرناک باشد، بنابراین با دقت تلاش کنید که از پیش آمدن چنین گفت و گوی ارزیابانه ای بپرهیزید. بیان احساسات همسرتان، چه خشم باشد یا ناراحتی یا اضطراب یا شرمندگی و یا ترس، ممکن است موجب احساس ناخوشایندی شود. شاید هم باعث شود تصور کنید که موجودی ناتوان، کودن، یا طردشده هستید. در نتیجه با حالتی تدافعی ممکن است احساس کنید باید با او درباره احساساتش صحبت کنید و توضیخ بخواهید؛ که معمولا کار خوبی نیست، دست کم بلافاصله این حرف را پیش نکشید.
2- «خیلی حساس هستی»
این پاسخ دور از احساس و عاطفه نیز درخواستی را می رساند: «این قدر حساس نباش.» اگر دقیق تر نگاه کنیم، این عبارت نیز یک «باید» انتقادی دیگر را در خود جای داده است؛ اما به عنوان یک واقعیت، همه ما همان قدر حساس هستیم که هستیم.
با توجه به برنامه بیولوژیک ویژه ما و تجربه های گذشته مان، حساسیت امروزمان باید همینی باشد که هست. بنابراین واقعا اگر همسرتان را به خاطر اینکه شدیدا به حرف شما واکنش نشان داده سرزنش نکنید، کار به جایی نکرده اید. وقتی کسی به شدت به خاطر ناراحتی اش مورد قضوات قرار می گیرد، ممکن است آن را حمله ای به هویتش احساس کند. افزون بر این، اگر همسرتان را «بسیار حساس» خطاب کنید، به این معناست که به او بگویید احساساتش اشتباه است. و با توجه به زمینه ماجرا و تن صدایی که به کار می برید، ممکن است همسرتان از شنیدن آن کلمات، احساس ضعف یا نقصان کند.
این را هم در نظر داشته باشید که دلیل واکنش منفی نسبت به احساسات همسرتان، اگرچه ناآگاهانه، این است که اظهارات او درباره حساس بودن باعث شده است احساس گناه بکنید. اگر واکنش او را به عنوان امری انتقادآمیز و (اگرچه به گونه ای غیرمستقیم) اظهار نگرانی او را به عنوان حمله تجربه کرده باشید، ممکن است احساس کنید که مشغول توجیه خود هستید.
آنچه در چنین شرایطی ضرورت دارد این است که تجربه عاطفی همسرتان را از نقطه نظر و نگاه او بفهمید (نه خودتان). من اغلب به افرادی که با آنها کار میک نم می گویم که در رویارویی با چنین شرایط دشوار و طاقت فرسایی، اولین کاری که باید انجام بدهید این است که با مهربانی و دلسوزی سعی کنید واقعیت ذهنی همسرتان را بفهمید و اگر خود به تنهایی نتوانستید، از همسرتان بپرسید که چه چیزی او را تا این حد ناراحت کرده است، این پرسش باید با تن صدایی پرسیده شود که به روشنی منتقل کننده توجه و نگرانی شما به همسرتان باشد، نه اینکه حالت انتقادی داشته باشد.
3- «گریه نکن»
بسیاری از ما وقتی همسر خود را در حال گریه کردن می بینیم، واکنش نامطلوبی نشان می دهیم. درست در زمانی که او آنق در غرق اندوه است که اشکش سرازیر شده، ما ممکن است ابراز ناراحتی، شرمندگی، دلخوری، یا حتی خشم کنیم.
در نظر بگیرید که در فرهنگ رایج، اولا مردها یاد می گیرند لطیف بودن و ابراز احساسات، آسیب پذیر بودن و احساساتی که بیشتر زنانه تلقی می شوند باید سرکوب شوند و دوم اینکه از نظر ژنتیکی، از آنجا که مردان سطح تستسترون بالاتری نسبت به زنان دارند، احساساتشان را به شدت زنان احساس نمی کنند؛ بنابراین نه تنها احتمال دارد مرد احساس کند که نتوانسته همسرش را درک کند و با کلمات و نیازهایش به او این طور منتقل کرده است که کاری جز گریه کردن ندارد. بلکه معمولا احساس می کند که کار وحشتناکی هم انجام داده که همسرش به این حال افتاده است.
درست مانند دیگر پاسخ های نامناسب (چه بسا ناخواسته یا ناآگاهانه)، با گفتن «گریه نکن» به همسرتان، برای متوقف کردن گریه او، اساسا چه با تُن صدای انتقادآمیز و یا با تُن صدای مهربانانه، دارید این پیام را به او منتقل می کنید که او (چه زن یا حتی شوهر) نباید چنین احساسی را با چنین شدتی داشته باشد. با چنین اقدامی شما هم شخصیت همسرتان و هم احساس او را بی اعتبار می کنید و نادیده می گیرید؛ حتی اگر این برخورد ناآگاهانه باشد. روشن است که تجربه چنین مخالفتی، برای رسیدن به توافلق و هماهنگی، هیچ کمکی به شما دو نفر نخواهدکرد.
اگر در ابتدا همسرتان به دلیل تحقیرشدن، بدفهمی، یا عدم دریافت توجه کافی گریه می کرد، بعد از واکنش شما به احساسات اوف یعنی تایید نکردن و نادیده گرفتن آنها، اصطکاک و اختلاف بین شما بیش از پیش خواهدشد.