سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

گاهی به زندگی لبخند بزن



 

 

زندگی,کفاف زندگی,مخارج زندگی

 

 


می گوید سه بار پشت فرمان ماشینم خوابم برد و هر بار با خوردن سرم به فرمان بیدار می شدم. مسیر گاندی تا سعادت آباد را با این خواب آلودگی رانندگی کردم. باید هر طور بود به کلاس پسرم می رسیدم او را از کلاس می آوردم و به سرعت به سمت منزل می رفتم تا پرستار دخترم زودتر به کارش برسد و در نهایت وقتی به در پارکینگ رسیدم نصف ماشین را به در کشیدم و رفتم تو. چون خواب بودم.

 

 

 

همانطور که تلفنی با من صحبت می کند صدای شستن ظرف هایش هم می آید و ضمناً به پسرش می گوید تکالیفش را فراموش نکند. می گوید: هر روز مجبورم صبح زود از خواب بیدار شوم و پسرم را ساعت ۵/۷ به دست سرویس مدرسه اش بسپارم در این زمان پرستار دخترم هم از راه می رسد و من که باید ۸ صبح سر کار باشم حدود ۹ می رسم و هر ماه کسری کار دارم. بعد ازظهر پس از یک کار سنگین باید بروم و پسرم را از کلاس زبان برگردانم و به دخترم برسم و برای شام شب و ناهار فردا غذا بپزم و کارهای منزل هم که بماند. آنقدر کم خوابی دارم که می ترسم یک روز تصادف کنم و خدای نکرده اتفاق بدی بیفتد.

 

 

اینها درددل های زن جوانی است که مسئول امور مالی یک شرکت است. مادر است و خانه دار هم هست.

 

 

وضعیت زندگی امروزه به خصوص در کلان شهر ها به گونه ای است که کار کردن مرد به تنهایی نمی تواند کفاف زندگی را بدهد و زنها مجبورند همپای مردها کار کنند تا بتواند از پس مخارج زندگی و پرداخت اقساط منزل و شهریه مدرسه بچه ها بر آیند.

 

 

در گذشته هایی بسیار دور مردم زندگی های بسیار ساده داشتند و دسته جمعی زندگی می کردند و خبری از چشم و هم چشمی های امروزه نبود و کارها همه مردانه بود و زنان به دلیل داشتن جسمی ضعیف امور خانه را به دست گرفته بودند اما کم کم با پیشرفت جامعه و به وجود آمدن کارهایی که زنان هم می توانستند انجام دهند زنان نیز به جامعه راه پیدا کردند ولی همچنان نقش خود را در منزل به عنوان همسر و مادر حفظ کردند و اینگونه شد که امروزه ما در جامعه با زنانی مواجه هستیم که هم خانه دار هستند و هم کارمند و فشار مضاعفی را تحمل می کنند.

 

 

هر چند اخیراً در روزنامه ها محض دل خوش کردن زنان شاغل خبری زدند مبنی بر این که زنان شاغل شاداب تر از زنان خانه دار هستند. هر چند من به صحت این خبر شک دارم چرا که کار مضاعفی که زنان انجام می دهند به خصوص وقتی فرزند دارند و شاغل هم هستند و مجبورند در این هوای آلوده از منزل خارج شود با سرعت بیشتری در سراشیبی پیری قرار می گیرند.

 

 

واقعیت این است که در فرهنگ ایرانی مردان کمتر به کمک زن شاغلشان می آیند و کمک کردن به زن در امور خانه را به نوعی کسر شأن مردانه شان می دانند. آنها وقتی از سر کار باز می گردند روی راحت ترین مبل ولو می شوند و انگار نه انگار همسرشان خسته از سر کار برگشته است و او هم نیاز به استراحت دارد.

 

 

هرچند روانشناسان توصیه هایی کار ساز به اینگونه زنان دارند اما واقعیت این است که این زنان فشار مضاعفی را تحمل می کنند.

 

 

● پیشنهادهای روانشناسانه

 

 

برخی روانشناسان توصیه می کنند. زمان می تواند بهترین دوست و دشمن شما باشد در صورتی که شما هم مادر هستید و هم یک زن شاغل بهتر است از زمان بیشترین بهره را ببرید. به عنوان مثال می تواند در روز جمعه چندین مدل غذا بپزید و سپس آنها را فریزر کنید تا در طول هفته مجبور نباشید آشپزی کنید و از همان غذا استفاده کنید.

 

 

همچنین سعی کنید در منزل امور اداری را فراموش کنید و فقط به کارهای منزل برسید حتی تلفن های همکارانتان را جواب ندهید و بر عکس زمانی که در اداره هستید مدام به منزل زنگ نزنید و از آنها هم بخواهید در صورتی که کار ضروری دارند با شما تماس بگیرند.

 

 

زمانهایی را به خودتان اختصاص بدهید و استراحت کنید. فراموش نکنید که شما علاوه بر این که مادر و همسر هستید یک انسان هستید و نیاز به استراحت دارید بنابر این وقتی را پیدا کنید استراحت کنید و یا ورزش کنید.

 

 

اینکه شما در منزل از همسرتان کمک بگیرید هیچ اشکالی ندارد سعی کنید از همسرتان بخواهید در امور منزل به شما کمک کند. خودتان را تنبیه نکنید و فراموش نکنید که شما یک انسان با توانایی های محدود هستید.

 

 

● مادران شاغل و فرزندان

 

 

خانم جوانی که مجبور است کار کند می گوید: از وقتی دختر دومم متولد شده است مشکلاتم چند برابر شده است بعد از اینکه ۶ ماه مرخصی زایمانم به پایان رسید مجبور شدم او را به مهدکودک بسپارم و او چون خیلی کوچک و ضعیف است مدام مریض می شود. او می گوید تمام روانشناسان می گویند تا قبل از ۳ سالگی نباید کودک را به مهد سپرد اما من چاره ای ندارم.

 

 

رفیعی کارشناس روان شناسی و مشاور خانواده می گوید: «اگر برنامه ریزی صحیحی برای نگهداری کودکان تا قبل از شش سالگی انجام شود بسیاری از مشکلات حل می شود. هیچ کس نمی تواند ادعا کند که شاغل بودن یا خانه دار بودن مادر می تواند در ارتباط او و بچه ها تأثیر مستقیمی داشته باشد. در واقع کیفیت ارتباط مهم است نه کمیت آن. فرزندان اگر چه در کودکی و نوجوانی به حضور فیزیکی و جسمانی والدین خصوصاً مادر نیاز بیشتری دارند، در دوران جوانی به تحصیلات و به موقعیت اجتماعی پدر و مادرشان بیشتر اهمیت می دهند. یک مادر تحصیلکرده و دارای تجربیات اجتماعی که همزمان با فرزندانش از رشد اجتماعی برخوردار بوده بسیار بیشتر مورد اعتماد فرزندان جوانش است تا مادری که همیشه در خانه مشغول خانه داری بوده و کمتر با جامعه تماس داشته است.

 

 

البته همیشه استثناهایی وجود دارد اما اگر قضیه را به طور کلی مورد بررسی قرار دهیم، متوجه می شویم که مادرانی که دارای تخصص های اجتماعی هستند بیشتر مورد مشورت قرار می گیرند و در برخورد با مسایل فرزندانشان درایت بیشتری از خود بروز می دهند.»

 

 

● دولت چه کرده است؟

 

 

طرح ساعت کار کمتر، حضور پاره وقت یا تعلیقی زنان، افزایش ساعات مرخصی روزانه آنان برای رسیدگی به فرزندان و تعیین حقوق و بیمه برای زنان خانه دار از تسهیلاتی است که در کشور ما برای زنان شاغل در نظر گرفته شده است اما برخی از آنها در اجرا جواب نداده اند.

 

 

مثلاً به تازگی طرح دورکاری برای بانوان شاغل در ادارات دولتی تصویب شده است و بانوان از این طرح رضایت کامل دارند. آنان می توانند تا ۳ روز در هفته را در خانه کار کنند و به خاطر استفاده از وسایل شخصی، حقوق بیشتری نیز به آنان تعلق می گیرد اما آمارهای جدید نشان می دهد مدیران دستگاه ها از این طرح استقبال چندانی نکرده اند. در بسیاری از ادارات این طرح اصلا اجرا نمی شود و کارفرما اصلاً حاضر نیست آن را بپذیرد البته دولت هم نمی تواند کارفرما را ملزم به اجرای آن بکند.

 

 

هر چند زنان شاغل نیز معتقدند اگر از دورکاری استفاده کنند کارفرما ترجیح می دهد به جای آنها از یک کارمند مرد استفاده کند تا دردسر های او را نداشته باشد.

 

 

کم شدن یک ثلث از وقت اداری با تقاضای خانم های کارمند و برخورداری از مزایای استخدامی و بازنشستگی، معافیت از خدمت سربازی، بازنشستگی زنان کارمند، کارگر و ارتشی با ۲۰ سال سابقه کار بدون شرط سنی و برخورداری از مزایای شغلی، استفاده از مرخصی زایمان به مدت ۶ ماه و بیشتر، مرخصی زایمان برای پدر فرزند تا با مادر همراهی کند و شیر دادن به کودک با اخذ حقوق ثابت اداری از مزایایی است که زنان شاغل باید از آن بهره مند شوند.

 

 

رفیعی، روان شناس و مشاور خانواده در بررسی مشکلات نشأت گرفته از اشتغال زنان می گوید: «مسئله اشتغال زنان به خودی خود مشکل زا نیست، آنچه که ما اصطکاک و برخورد در خانواده های بانوان شاغل می نامیم، خود معلول عوامل مختلفی است که با کمی تدبیر و روشن بینی قابل حل است. برخی از این عوامل عبارتند از: عدم درک صحیح از جانب همسر و شریک زندگی، عدم وجود برنامه ریزی صحیح، فشار کاری که اقتصاد جامعه بر خانواده ها تحمیل می کنند.»

 

 

او در تشریح این عوامل می گوید: «حقیقت این است که یک زن شاغل، عملاً مسئولیت و فشار کاری دو نفر را تحمل می کند و از این لحاظ نسبت به مردان شاغل هم مسئولیت سنگین تری دارد. تفاوت کار در این جاست که از مردان کسی انتظار انجام امور منزل را ندارد اما یک زن در هر پست مدیریتی و تخصصی هم که باشد، وظایف منزل برعهده اوست. این تقسیم بندی وظایف درست یا نادرست، باعث افزایش فشار و استرس روانی در زنان شاغل می شود، آن هم زنان صبوری که عمدتاً در جهت کمک به اقتصاد خانواده به کار اجتماعی می پردازند و به جای این که مورد قدردانی شوهرانشان واقع شوند در بسیاری از موارد مورد سرزنش های مکرر قرار می گیرند. سرزنش بابت عدم حضور مداوم در خانه، نپرداختن کامل به وظایف خانه و... یکی از دوستان من که متخصص بیماری های زنان است، هرازگاهی برخی از بیمارانش را به من ارجاع می دهد تا از طریق روانکاوی به حل مشکلاتشان کمک کنم. اکثر آنها بانوان شاغلی هستند که بر اثر فشار مسئولیت اجتماعی و امور منزل دچار دردها و عارضه های جسمانی شده اند که منشأ آن عصبی است. برخی از این عوارض به طرز عجیبی بر علایم بیماری های زنان شباهت دارند.

 

 

بسیاری از این بانوان، از عدم درک کامل از جانب همسرانشان رنج می برند، مردانی که با توقعات بیجا و بدون در نظرگرفتن شرایط همسرشان او را تحت فشار روانی قرار می دهند، در نتیجه زن برای این که هم مسئولیت اجتماعی اش را خوب انجام دهد و هم در امور منزل رضایت همسرش را جلب کند، نیروی مضاعفی را به کار می گیرد که همراه با استرس دایمی سبب بروز ناراحتی های عصبی می شود.»

 

 

● توصیه های یک زن شاغل

 

 

من هم یک زن شاغل هستم و در یک شغل پر استرس و پر زحمت مثل خبرنگاری مشغول هستم اما پیشنهاد می کنم به خودم و همه شما که شاغل و خانه دار هستید زمان هایی را در هفته به خودتان اختصاص دهید. زندگی و فرزندانتان را به همسرتان بسپارید و با دوستانتان قرار بگذارید. رستوران بروید. به سالن های ورزشی سری بزنید. سینما بروید برای خودتان خرید کنید و فراموش نکنید که چه کسی هستید. هویت شما تحت تاثیر شخصیت خودتان است نه همسر و فرزندانتان.

 

 

مطمئن باشید با انجام بیش از حد کارهای منزل و رسیدگی هم زمان به امور فرزندان و کار بیرون از خانه کسی به ما جایزه نخواهد داد. فقط خستگی اش برای ما می ماند و چهره ای پیر و خسته.

منبع:روزنامه اطلاعات



ویدیو مرتبط :
لبخند بزن به زندگی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

لبخند داوودنژاد به زندگی/بازیگر جوان زندگی دوباره یافت



اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

لبخند داوودنژاد به زندگی

 كلیه‌ها، كبد، قلب و لوزالمعده یك مرد شیرازی كه مرگ مغزی شده بود، به پنج بیمار در آستانه مرگ از جمله رضا‌داوودنژاد بازیگر جوان سینما و تلویزیون زندگی بخشید.

به گزارش «جام‌جم»، روز 16 اردیبهشت امسال یك مرد 44 ساله شیرازی به نام سیدمحمدرضا كاكاوند در پی سردرد شدید به بیمارستان شهید چمران و سپس به بیمارستان نمازی شیراز انتقال یافت و پزشكان علت آن را عوارض ناشی از تومور مغزی دانستند كه وی شش سال پیش آن را جراحی كرده بود.

 

به همین د لیل، پزشكان تلاش خود را برای درمان وی و نجات او از مرگ به كار بستند، اما او به كما رفته بود و فقط دستگاه‌های احیاگر بود كه با بوق‌های مداوم خود حیات او را تایید می‌كرد تا اینكه سرانجام پس از چند روز، بوق ممتد دستگاه‌های احیاگر نیز یكباره خاموش و او دچار مرگ مغزی شد.

 

در شرایطی كه بچه‌ها و همسر سیدمحمدرضا، مرگ وی را باور نداشتند، پزشك با آنها به گفت‌وگو پرداخت و عنوان كرد در صورت تمایل می‌توانید اعضای بدن او را هدیه كنید.

مادر، همسر و فرزندان وی، پشت در اتاقش جمع شده بودند و به حرف‌های پزشك فكر می‌كردند. آنها به این می‌اندیشیدند كه با تصمیم بزرگ خود، می‌توانند جان بیمارانی را كه سال‌ها در انتظار دریافت عضو هستند، نجات دهند.

 

هدیه زندگی به پنج بیمار

سرانجام همگی موافقت كردند دو كلیه، كبد، قلب و لوزالمعده سیدمحمدرضا در بیمارستان نمازی شیراز به پنج بیمار پیوند زده شود. یكی از كسانی كه از این موهبت برخوردار شد، رضا داوودنژاد، بازیگر سینما و تلویزیون بود كه كبد سیدمحمدرضا را دریافت كرد.

همسر این مرد شیرازی درباره این اقدام انساندوستانه گفت: شوهرم شش سال پیش به دلیل تومور مغزی در بیمارستان نمازی شیراز عمل جراحی شد و بهبود یافت. به دلیل شرایط این چند سال، او مغازه كوچكی اجاره كرد و به تزئینات خودرو روی آورد. درآمدش اندك بود، اما با روزی حلال سفره خانه‌مان را پررونق كرده بود.

 

وی اضافه كرد: محمدرضا مرد مهربان و دلسوزی بود. با این كه از چند روز پیش سردرد شدیدی گرفته بود، اما وانمود می‌كرد حالش خوب است و نمی‌خواست من و بچه‌ها ناراحت شویم تا این كه در پی شدت سردرد شوهرم، روز 16اردیبهشت او را به بیمارستان چمران برده و بستری كردیم. همان‌جا یكباره قلبش از كار ایستاد و دوباره احیا شد.

وی با اشاره به اقدامات پزشكی برای نجات جان شوهرش گفت: او را به بیمارستان نمازی شیراز منتقل كردند، اما پس از چند روز بستری شدن در این بیمارستان پزشكان گفتند او دچار مرگ مغزی شده است.

زن، مرگ شوهرش را هنوز باور ندارد، اما از این كه خداوند به او لطف كرده تا بتواند تصمیم بزرگی در زندگی بگیرد و با ایثار خود به پنج بیمار زندگی هدیه كند، خوشحال است.

زن یادآور شد: من، بچه‌ها و خانواده‌ام خیلی خوشحال هستیم كه قلب، كلیه‌ها، كبد و لوزالعمده شوهرم به بدن پنج بیمار كه مدت‌ها با مرگ دست و پنجه نرم می‌كردند، پیوند زده شده است.

 

بازیگر جوان زندگی دوباره یافت

زن از این كه كبد شوهرش به یك بازیگر جوان تلویزیون و سینما پیوند زده شده است، خوشحال است.

او در این باره گفت: روزی كه مرگ مغزی شوهرم در بیمارستان نمازی شیراز تایید شد از برادر شوهرم شنیدم كه رضا داوودنژاد بر اثر بیماری كبد در جدال با مرگ قرار دارد كه خیلی ناراحت شدم.

وی اضافه كرد: همان موقع احساسی خاص كه قابل وصف نیست، در درونم شكل گرفت. از خدا خواستم حالا كه قرار است اعضای بدن شوهرم اهدا شود، یكی از گیرنده‌های اعضا این جوان باشد. دیدن این هنرمند روی تخت بیمارستان كه با ایفای نقش‌هایش مردم را شاد می‌كرد، بسیار ناراحت‌كننده بود و این خواست خدا بود كه این پیوند عضو انجام شود.

تولد دوباره‌تان مبارك

زن ادامه داد: درست است كه شوهر مهربانم ما را برای همیشه ترك كرده است، اما از این‌ كه او به پنج بیمار زندگی دوباره بخشید خوشحالم و می‌خواهم به این پنج هموطن كه گیرندگان عضو هستند بگویم تولد دوباره‌‌تان مبارك. خیلی دوست دارم شرایطی فراهم شود تا با رضا داوود نژاد گیرنده كبد شوهرم و چهار نفر دیگر كه قلب، دو كلیه و لوزالعمده وی را دریافت كردند ملاقات كنم. از آنها می‌خواهم از امانت‌هایی كه در اختیارشان قرار گرفته به خوبی مراقبت كنند.

 

خوشحالی پدر از نجات فرزند

بعد از عمل پیوند كبد رضا داوودنژاد با پدرش علیرضا داوودنژاد به گفت‌وگو نشستیم. او درباره بیماری فرزندش گفت: چندی پیش رضا به دلیل اضافه وزنش، عمل بای‌پس انجام داد و پس از آن، رژیم غذایی خاصی را باید رعایت می‌كرد. اما در شش ماه گذشته به دلیل مشغله كاری، نتوانست رژیم غذایی‌اش را طبق برنامه رعایت كند.

وی اضافه كرد: علاوه بر آن، كبد او به دلیل اضافه وزن دچار مشكل شده بود و نیاز به عمل پیوند داشت بنابراین رضا 13 روز در بیمارستان لاله تهران بستری شد و طبق نظر پزشكان، او را به بیمارستان نمازی شیراز انتقال دادیم.

 

وی یادآور شد در این بیمارستان، پروفسور ملك‌حسینی و دیگر كادر درمانی درصدد بودند تا به محض فراهم آمدن شرایط پیوند عضو، این عمل انجام شود. این كارگردان سینمای كشورمان گفت: صبح روز یكشنبه وقتی شنیدیم خانواده یك بیمار مرگ مغزی اعضای بدن او را اهدا كرده‌اند، هنوز نمی‌دانستیم آیا شرایط پیوند فراهم خواهد شد یا نه؟

 

وی ادامه داد: با این حال برای ما یك روزنه امید باز شد و رضا ساعت 10 برای عمل پیوند به بخش جراحی پیوند عضو بیماران انتقال یافت و عمل تا ساعت پنج بعدازظهر طول كشید.خوشحالم كه خداوند دوباره فرزندم را به ما هدیه كرد. تصمیمی كه این خانواده بزرگوار ـ مرحوم كاكاوند ـ گرفتند، بسیار باارزش بود و با هیچ چیز نمی‌شود از كار خداپسندانه آنها قدردانی كرد.

 

علی‌رضا داوودنژاد افزود: از این خانواده صمیمانه سپاسگزاریم. دوست دارم از نزدیك با آنها ملاقات و از اقدام خداپسندانه آنها سپاسگزاری كنم. این كارگردان تلویزیون درباره این كه فرزندش رضا نیز جزو كسانی بود كه خودش كارت اهدای عضو گرفته بود، ‌گفت: رضا و همسرم هر دو دوست داشتند در صورتی كه برایشان مشكلی پیش آمد، اعضای بدن خود را اهدا كنند؛ اما تقدیر برای پسرم این گونه رقم خورد و او گیرنده عضو شد. وی افزود: وضعیت رضا رضایت‌بخش اعلام شده است و امیدواریم هر چه زودتر بهبود كامل خود را به دست آورد تا از نزدیك با خانواده اهداكننده ملاقات و از آنها تشكر كند./جام جم آنلاین