سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

چطور همسر آینده ام را بشناسم؟



مشاور پیش از ازدواج,روابط زناشویی,همسر آینده

 

این سوالی است که خیلی از کسانی که در آستانه ازدواج قرار دارند از روان شناس یا مشاور پیش از ازدواج خود می پرسند. این که همسر شما چه شخصیتی دارد یکی از مهم ترین سوال هایی است که باید به آن جواب دهید.این که طرف مقابل ما درچه خانواده ای تربیت شده است ازجمله مواردی است که حتماً باید قبل از ازدواج معلوم شود.

 

توجه به نوع برخورد پدر و مادر همسرتان با یکدیگر، همچنین برخورد آنان با فرزندان شان ( به خصوص همسر آینده تان ) اطلاعات زیادی به شما می دهد.البته معمولاً خانواده ها از خودشان ویترین ارائه می دهند، اما به تدریج و با زیرکی می توانید شیوه های ارتباطی خانواده همسرتان را کشف کنید.معمولاً از دو طریق می توان این کار را انجام داد. یا با توجه به مرزهای خانوادگی یا با توجه به سبک فرزندپروری. که در این شماره شناخت انواع مرز های خانوادگی را مورد بررسی قرار می دهیم. توجه داشته باشید که اگر نوع مرز بندی خانواده ای که شما در آن بزرگ شده اید با مرز بندی خانواده همسر آینده تان متفاوت باشد احتمالا در زندگی مشترک دچار مشکل خواهید شد.

 

مرزهای درون خانواده

هر خانواده ای برای خودش مرز بندی مخصوصی دارد. هر خانواده ای از دو زیرمجموعه والدین و بچه ها هم تشکیل شده است.این خانواده در یک قرارداد نانوشته توافق کرده اند هر کسی چه وظیفه ای در قبال خودش و خانواده اش دارد، چه آزادی هایی و چه محدودیت هایی دارد.توجه به مرزهایی که بین افراد وجود دارد، می تواند تربیت خانوادگی همسر آینده تان را نشان دهد.

 

الف) مرزهای درهم تنیده

این خانواده ها در بین روان شناسان خانواده به « خانواده با درهای باز » مشهور هستند. در این خانواده ها همه چی شلم شورباست. بی قانونی مطلق، ملغمه ای که در آن هیچ کسی شکل خودش را پیدا نکرده است. همه به شدت به هم وابسته اند، مشق های بچه کوچک را بیشتر وقت ها بچه بزرگ می نویسد، جای مشخصی برای خواب پدر و مادر در نظر گرفته نشده است، یا اگر در نظر گرفته شده باشد کاربری های دیگری هم مثل محل بازی و احتمالاً خواب بچه ها را نیز پیدا کرده است. همه لباس همدیگر را می پوشند، دست همه در جیب همدیگر است و شماره رمز کارت بانک پدر را همه دارند.این خانواده ها باعث فلج روانی بچه ها می شوند و باعث می شوند بچه ها هیچ وقت کاملاً مستقل شدن را یاد نگیرند. بچه های این خانواده همیشه بچه و وابسته نگاه داشته می شوند و مهارت های ارتباط درست و بااحترام به حریم شخصی دیگران، هیچ وقت در این خانواده ها یاد گرفته نمی شود.

 

ب - مرزهای خشک و بی انعطاف ( مرزهای بسته)

این یکی دقیقاً برعکس اولی است. در خانواده هایی که مرزبندی داخلی شان خشک است شاید بیشتر با یک پادگان نظامی روبه رو هستیم. هر کس کار خودش را انجام می دهد. هیچ کس به هیچ کس کمک نمی کند؛ حتی اگر واقعاً عضو خانواده درمانده باشد. هیچ کس هیچ کس را تشویق نمی کند و هیچ کس دلش برای کسی نمی سوزد.در این خانواده ها وظیفه هر کس خیلی خشک مشخص شده است.مثلاً پدر در هر حال باید پول دربیاورد، مادر هر روز غذا بپزد، پسر هر روز به مدرسه برود و در یک ساعت مشخص برگردد. دختر به دانشگاه برود و... این خانواده ها از نظر قدرت به یک پادگان نظامی و از لحاظ عاطفه به یک مجمع الجزایر خانواده نام شبیه هستند.بچه هایی که در این خانواده ها پرورش می یابند، عزت نفس پایینی دارند و برای شروع رابطه صمیمانه با دیگران به شدت مشکل خواهند داشت.

 

ج - مرزهای منعطف

خیلی از خانواده ها مرزهای شان نه کاملا در هم تنیده است و نه کاملا خشک است. خانواده هایی که مرزهای منعطف دارند در درجه اول مرزهای شان را مشخص کرده اند. یعنی خیلی واضح و روشن، هرکس وظیفه خودش را می داند، کسی ابهام ندارد که چه کاره است. مادر خانه می داند خرید تا کجای کار با اوست و از کجا آن طرف تر با پدر خانواده. در شرایط معمول کسی سلیقه خودش را به دیگری اعمال نمی کند و کسی لباس دیگری را نمی پوشد. خلاصه این که هر کسی حریم خودش را درست و حسابی می شناسد و برای حریم دیگر اعضا هم احترام قائل است. همه اینها یک «اما» دارد. در خانواده های سالم، در شرایط ضروری این مرزها و وظیفه ها قابل تغییرند. مثلاً اگر در این خانواده وظیفه پسرها بعد از اتمام تحصیلات، استقلال مالی تعریف شده بود، پدر در عین احترام به این قانون می تواند یک سرمایه مالی هم برای شروع کار پسر در نظر بگیرد. در این خانواده ها مرزها با یک منطق خانوادگی تعیین شده اند. اما عاطفه می تواند این مرزها را جابه جا کند.

منبع :تندرستی


ویدیو مرتبط :
چگونه همسر آینده ام را بشناسم

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

چگونه بهترین همسر را برای آینده انتخاب کنیم



 

 

چگونه بهترین همسر را برای آینده انتخاب کنیم

 

اگر عشق حقیقی خود را پیدا نکـرده ایـد، یا اگر در ایـن بـاره مطـمئن نیستیـد، دراین مقاله میخواهیم به شما کمک کنیم که چطور آن شریک زندگی خاص و ویژه را از آنِ خود کنید.

 

خیلی از شما به دنبال عشق حقیقی هستید. خیـلیهای دیـگرتان هم فکر میکنید که عشق واقعی خود را پـیدا کـرده اید.

 

خیـلیها هم هستنـد کـه در رابـطههایی به سر میبرند که چندان برایشان خوب نیسـت اما فکر میکنند هر عشقی بهتر از بی عشق بودن است. .

 

اگر عشق حقیقی خود را پیدا نکـرده ایـد، یا اگر در ایـن بـاره مطـمئن نیستیـد، دراین مقاله میخواهیم به شما کمک کنیم که چطور آن شریک زندگی خاص و ویژه را از آنِ خود کنید و اگر به خاطر ترس از تنهایی در یک رابطه بد مانده اید، باید بدانید که چیزهای بدتر از تنهایی هم وجود دارد، مثل از دست دادن احترام خود، از دست دادن اعتماد به نفس، و ارزشمندی خود. وقتی این سه چیز را از دست بدهید، در خطر از دست دادن میل و خلاقیت لازم برای درک اهداف زندگی، کنار از رسیدن به آنها، خواهید بود.

 

کشش جنسی احمقانه عشق واقعی نیست

 

خیلی از آهنگها، فیلمها، کتابها تصویری تحریف شده از عشق حقیقی نشان میدهند. آنها شما را مجاب میکنند که باور کنید میتوانید در نگاه اول عاشق شوید، قلبتان عاشقانه بتپد، کف دستانتان عرق کند، و همه فکر و ذکرتان مملو از فردی شود که ناگهان دلتان را دزدیده است. درست است، این اتفاق میافتد. اما عشق واقعی نیست. این فقط یک کشش جنسی احمقانه که ممکن است نسبت به هر کسی که فرومونها را در مغزتان فعال کند پیدا کنید.

 

فرومونها وقتی بدن ما در بدن فرد دیگری وجود یک dna خاص را کشف میکند، تولید میشوند. بدن ما این dna را در بدن شخصی دیگر از بوی او کشف میکند. اما کشش احمقانه جنسی که به واسطه این فرومونها پدید میآید، فقط نشاندهنده یک چیز میتواند باشد: این دو نفر که چنین اتفاقی را تجربه میکنند میتوانند از نظر زنتیکی جفت خوبی برای هم باشند، یعنی ترکیب dna آنها یک نوزاد سالم تولید خواهد کرد. آنچه که فرومونها به آن توجهی ندارند این است که آیا این دو نفر از نظر شخصیتی هم جفت خوبی برای هم هستند یااینکه میتوانند همدیگر را عاشق کنند یا نه.

 

یک مشکل بزرگ کشش احمقانه جنسی این است که این کشش معمولاً شما را مجبور به انجام کارهایی میکند که قبلاً اصلاً فکر انجام دادن آن را هم نمی کردید. این کشش باعث میشود کارهای خجالت آوری انجام دهید. دروغ، فریب، دزدی یا حتی کشتن دیگران یا خودتان. این کشش احمقانه جنسی بود که باعث شد.

 

رومئو و ژولیت وقتی فهمیدند که دیگر نمی توانند به این عشق مسموم خود ادامه دهند، خود را کشته و به زندگی خود پایان دهند.

 

یکی دیگر از مشکلات کشش احمقانه جنسی این است که بادوام و ماندگار نیست

 

اما گاهی اوقات این روابط پرآشوب چندین سال به طول میانجامد، خیلی پس ازاینکه این کشش جنسی دیگر مرده و از بین رفته است. شاید این زوجها به عبث امیدوارند که یک روز شعله عشقشان دوباره زبانه کشد. یا شاید هم تصور میکنند سرنوشت این بوده که چون بهترین هوس و بزرگترین درد را باهم تجربه کردهاند باید با هم بمانند.

 

اما عشق حقیقی بدون هیچگونه کشش جنسی احمقانه ایجاد میشود. اما، حتی بالاترین کشش جنسی هم اگر بدون عشق واقعی باشد، بی فرجام خواهد بود.

 

تصور من این است که برای برنده شدن در این مسابقه، باید به دنبال ترکیب این کشش جنسی و عشق حقیقی باشید که شانس زیادی میخواهد. اما من که تابه حال به چنین موردی در زندگی حقیقی برخورد نکرده ام و فقط در فیلمها و آهنگها در مورد آن دیده و شنیده ام.

 

حس مسئولیت و حمایت نشانه عشق واقعی است

 

اگر کشش جنسی عشق واقعی نباشد، پس عشق واقعی چیست؟

 

یکی از نشانههای عشق واقعی میل به حمایت و نگهداری از فرد مقابل، شاد کردن و کمک به موفقیت اوست. این با کشش جنسی که فقط به دنبال مجبور کردن فرد مقابل به ایجاد حس لذت و رضایت در شماست، خیلی فرق دارد.

 

وقتی شما واقعا و حقیقتاً کسی را دوست داشته باشید، به هیچ وجه او را مجبور نخواهید کرد که دوستتان داشته باشد.

 

البته، دوست دارید که آنها هم شما را دوست داشته باشند اما اگر آنها کس دیگری را بخواهند، شما او را رها میکنید چون دوست دارید که همیشه شاد و خوشبخت باشند. شما از تصمیمات مهم آنها در زندگی حمایت میکنید حتی اگر با آنها هم عقیده نباشید.

 

اما اگر فقط این بود، باید ما با همه دوستان نزدیکمان عشق حقیقی داشته باشیم. به همین دلیل میگویم به کمی کشش هم نیاز است.

 

البته این کشش شباهتی به کشش جنسی که گفتیم ندارد اما برای شروع یک رابطه عاشقانه و رمانتیک کافی است. قلبتان از سینه بیرون نمی زند اما همراهی با این فرد به شما آرامش میدهد. وقتی با او هستید زمان خیلی خوب و خوشایند برایتان میگذرد و گاهی اوقات خیلی هم با هم خوش میگذرانید.

 

هرچه شما دو نفر همدیگر را بیشتر بشناسید، حس مسئولیت و حمایت طرف مقابلتان برای شما بیشتر میشود.

 

در این صورت، اگر این احساس دوطرفه باشد، شما دو نفر میتوانید تدریجاً یک عشق بسیار عمیق و غنی پرورش دهید که بسیار لذت بخش تر و رمانتیک تر از هر کشش جنسی است.

 

افراد متفاوت و مخالف با شما ممکن است شما را به خود جلب کنند اما یار و معشوق حقیقی شما نیستند.

 

یار و معشوق حقیقی کسی است که عشق واقعی شما و بهترین دوستتان است. اگر به دنبال معشوق حقیقی خود هستید، نباید کسی را انتخاب کنید که خیلی از شما متفاوت باشد. یک ضرب المثل است که میگوید، افراد متضاد همدیگر را جذب میکنند اما با هم ازدواج نمی کنند. متاسفانه خیلی از این متضادها با هم ازدواج میکنند و آخرسر میفهمند که زندگی زناشویی بسیار بدی دارند.

 

گرچه یعضی از زوجها به مرور زمان یاد میگیرند که تفاوتهای همدیگر را تحمل کنند، اما وقتی با کسی زندگی کنید که علایق، ارزشها، مشغولیات و سرگرمیهای مشترکی داشته باشید و از چیزهای مشترکی لذت ببرید، زندگی بسیار لذتبخش تر خواهد بود. فقط در این حال است که شریک زندگیتان همان معشوق واقعی و حقیقیتان خواهد بود.

 

هیجان اولیه تفاوتهای زیاد، سرانجام وقتی ماهها تبدیل به سالها میشوند رنگ و بوی خود را از دست میدهد.

 

و شما مدام به این فکر خواهید کرد که چه میشد اگر طرف مقابلتان حرف شما را درک میکرد یا حداقل همیشه با حرفهای شما مخالف نبود. درنتیجه هر چه زمان جلوتر میرود شما وقت کمتری را با هم سپری میکنید و آخر کار محبور میشوید یا از هم جدا شوید یا شما یا طرق مقابلتان از بیخ و بن عقاید و علایق خود را عوض کند.

 

وقتی آن احساسات خوب اولیه از بین میرود، شما دو نفر به خاطر وجود بچه یا کار یا عادت یا حرف مردم یا حتی ترس از اینکه شاید چیز بهتری به دست نیاورید هنوز هم کنار هم میمانید.

 

. اما هیچوقت برای شما دیر نیست. ماندن با کسی که دوستش ندارید، یا فکر میکنید معشوق واقعی شما نیست، شانس حداقل چهار نفر را برای خوشبختی از بین میبرد: شما، همسرتان، و دو نفر دیگر در جهان که میتوانند معشوق واقعی شما یا همسرتان باشند. تاثیرات منفی یک رابطه بد به اعضای خانواده شما، دوستانتان، همکارانتان، و اطرافیانتان منتقل میشود و همه باید از گلایهها، دعواها، و جنجالهای همیشگی شما در عذاب باشند.

 

صبر و گذشت نشانههای عشق واقعی هستند

 

وقتی یک نفر واقعاً شما را دوست داشته باشد، صبر و گذشت زیادی را دربرابر بی دقتیها یا رفتارهای زشت و بی ادبانه شما شنان خواهد داد.

 

اما نباید از این قضیه سوء استفاده کنید. اگر چنین کاری کنید، یک نشانه مسلم از این است که شما واقعاً طرف مقابلتان را دوست ندارید. زوجهایی که واقعاً همدیگر را دوست داشته باشند.

 

وقتی میفهمند که احساسات طرف مقابلشان را جریحه دار کردهاند، واقعاً ناراحت و پشیمان میشوند.

 

هیچوقت عشقتان را فقط محض آزمایش کردن، آزمایش نکنید

 

ببینید وقتی جای آن طرف باشید واقعاً چه احساسی خواهید داشت؟ آیا او به نیازهای شما توجه دارد؟ شما چه؟ به نیازهای او توجه میکنید؟ آیا دادنها و گرفتنها در رابطه به یک میزان است یا همه چیز یک طرفه است؟ آیا اکثر اوقات به هم نگاه میکنید، همدیگر را ناز و نوازش میکنید یا به چشمان هم خیره میشوید؟

 

خودتان را در کنار همسرتان در ۲۰ سال آینده تجسم کنید. آیا آن تصویر قلبتان را مملو از ترس میکند یا از تصور آن لبخند میزنید؟

 

اگر همسرتان بیشتر از اینکه از شما انتقاد کند، شما را تحسین میکند مطمئناً از تجسم آن تصویر لبخند روی لبانتان میآید. هیچکس دوست ندارد با یک منتقد زندگی کند، حتی اگر روزی عاشق این فرد بوده باشید.

 

دوستی به علاوه کشش جنسی بهترین نشانه عشق حقیقی است.

 

عشق واقعی دوستی به اضافه کشش جنسی است. اگر شما از گذراندن هر لحظه از زندگیتان در کنار همسرتان لذت میبرید، پس او بهترین دوست شماست.

 

این نوع رابطه اعتماد به نفس و عزت نفس شما را بالا میبرد و به شما برای رسیدن به بالاترین درجه کمال کمک میکند. درعوض، شما هم به طرف مقابلتان کمک میکنید که به این چیزها دست پیدا کند. وقتی هر دو شما عشق واقعی را احساس کنید، دیگر میتوانید هر کاری را در کنار هم انجام دهید.

منبع:songsara.net