سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
چرا مقایسه کردن درست نیست؟ چطور مقایسه خود با دیگران را ترک کنیم؟
قیاس خود با دیگران نشانگر آن است که به خویشتن اعتماد نداریم
بدون شک "قیاس خود با دیگران" نشانگر آن است که به خویشتن اعتماد نداریم و دچار نوعی کم خودبینی هستیم. در حقیقت افرادی که دچار حقارت نفس هستند و خود را حقیر و زبون می پندارند، تنها از راه مقایسه خود با دیگران مسیر زندگی خویش را تعیین می کنند. برای جلوگیری ازسقوط در دام مقایسه ضرورت دارد که ضمن تقویت اعتماد به نفس از تدابیری که در زیر برمی شماریم شخصیت خودمان را متجلی کنیم.
مقایسه خود با دیگران یک بیماری رایج و متداول است. در زمان قیاس، تعادل روحی، جذابیت، ارزشمندی و موفقیت خود را در مقایسه با دیگران ارزیابی می کنیم. حتی ممکن است تا بدانجا پیش برویم که تمام ابعاد زندگی خویش را با معیارها و استانداردهای دیگران بسنجیم. اما در این رهگذر از نکته مهمی غافل می شویم، اینکه ازمعیارها و ارزشهای انسانی خود فاصله گرفته و رضایت باطنی خویش را نادیده می انگاریم.
به هر حال مقایسه خود با دیگران بازی خطرناکی است و به طور قطع به قربانی شدن می انجامد. چرا که در چنین شرایطی آدمی ویژگی های منحصر به فرد خود را نفی کرده و با منابع بیرون از خود هدایت می شود. مقایسه خود با دیگران وسوسه انگیز و فریبنده است، زیرا راه آزمون شده دیگران تقریبا تضمین شده و فراز و نشیب های آن شناخته شده است. به علاوه تلاش برای شباهت و همانندی با دیگران به ظاهر بر اعتبار و موجودیت انسان می افزاید.
خود را با دیگران مقایسه نکنید
چطور مقایسه خود با دیگران را ترک کنیم؟
آگاه و هشیار باشید: نمیتوانیم انکار کنیم که مقایسه کردن جزئی از طبیعت بشر است و گاهی هم مقایسه بدون آگاهی صورت میپذیرد. اما ترک عادت مقایسه نیاز به تمرین و ممارست بسیار دارد و باید با آگاهی انجام شود. مثلا وقتی ویژگیها یا داراییهای خود را با دیگری مقایسه میکنید، کاری که باید با آگاهی انجام بدهید این است که قدری درنگ کرده و به خود یادآوری کنید که " شاید مقایسه یک امر طبیعی باشد اما درست و منطقی نیست" و آگاهانه هر بار که به سمت مقایسه کردن رفتید این هشدار را به خود بدهید.
منحصر به فرد بودن خود را بپذیرید: مهمترین گام برای احتراز از دام مقایسه توجه به این واقعیت است که ما از هر حیث در جهان منحصر به فرد هستیم و هیچ کس از نظر ظاهری و باطنی با ما یکسان نیست. با درک این حقیقت به این نکته واقف می شویم که در انتخاب شیوه ی کار نبایستی کورکورانه از دیگران تقلید کرد.
در جوامع مختلف، افرادی که بر خلق وخوی منحصر به فرد خود متکی هستند همواره مورد تهدید قرار می گیرند و اشخاصی که به سادگی همرنگ جماعت می شوند و دست رد به سینه استواری و ارجمندی خود می زنند مورد استقبال واقع می شوند. ما می توانیم به رغم فشارهای اجتماعی که از هر سو احاطه مان کرده و یادآوری مکرر اطرافیانمان مبنی بر همرنگی با جماعت، فکر و عمل خود را آزادانه انتخاب کرده و معطوف به ارزشهایی باشیم که به دقت به آن اندیشیده و آن را درونی ساخته ایم.
بر روی شایستگیها و ویژگیهای مثبت خود متمرکز شوید: تنها در سایه اعتماد به نفس، میتوانید شاد باشید و پرداختن به نقاط ضعف، تنها غصه به همراه دارد. کسی که اقدام به نوشتن یک داستان میکند، نباید در همان گام نخست بتواند مانند نویسندههای بنام بنویسد، بلکه چیزی که مهم و باارزش است تصمیم و اقدام او برای نوشتن است و لزوما هم همه نباید کار او را بپسندند.
زمانی که به این آگاهی برسید که "بدون اینکه بهترین باشید هم میتوانید خوب باشید" شانس موفقیت شما افزایش مییابد. باید توانایی و استعداد خود را بشناسید و چیزهایی که واقعا ارزش دارند که زیربنای زندگی قرار گیرند را درک کنید. اگر نتوانید تواناییهای خود را تشخیص دهید، هرگز نمیتوانید در راه خواستههای خود ثابت قدم و محکم باشید.
قدرشناس و شکرگذار باشید: وقتی صبح از خواب بیدار میشوید،لحظاتی وقت بگذارید و تمام نعمتهایی را که در اختیار دارید، مرور کرده و بابت آنها شکرگذار باشید.وقتی عادت کردید که نعمتهایی را که در اختیار دارید ببینید و برای آنها شکرگذاری کنید، درمییابید که مقایسه کردن چه کار بیهودهای است. بنا بر این تکریم تواناییها، داراییها و پیشرفتها یک تمرین خوب و مفید است و میتوان با به کار گرفتن آنها مهیای موفقیتهای بزرگتر شد.
قدردان نقیصههای خود باشید: منطقا هم همه میدانند که مطلق بودن و کامل بودن غیرممکن است. برای اینکه احساس رضایتمندی و شادی داشته باشید، باید یاد بگیرید که این حقیقت را بپذیرید که شما موجودی کامل، مطلق و بی عیب نیستید. پذیرش این مطلب بدان معنا نیست که شما نمیتوانید آرزوهای بزرگ داشته باشید یا برای موفقیتهای بزرگ نباید تلاش کنید. بلکه در کلام ساده یعنی اگر شما توقع مطلق بودن داشته باشید، همواره ناامید میشوید.
اگر شما خانهای برای زندگی کردن، لباسی برای پوشیدن، غذایی برای خوردن و احساس محبت و عشق نسبت به همنوعان خود دارید،کاملا کافی است و هر آنچه بیش از این دارید هم لطف و نعمت خدای بزرگ است
به هر اندازه که کافی است، شاد باشید: صاحبان تجارت و شرکتهای بزرگ دقیقا میدانند چگونه از رسانهها استفاده کنند و از حس نارضایتی مردم،وقتی خود را با دیگران مقایسه میکنند، بهره ببرند. آنها با استفاده از آگهیهای تجاری مردم را متقاعد میکنند که اگر از محصولات یا خدمات آنها استفاده کنند، موفقتر خواهند بود و در غیر این صورت توفیق کمتری دارند. قاعدتا کسی که درگیر این آگهیهای زیرکانه میشود، دچار زیادخواهی شده و هیچگاه احساس رضایت نمیکند.اگر شما خانهای برای زندگی کردن، لباسی برای پوشیدن، غذایی برای خوردن و احساس محبت و عشق نسبت به همنوعان خود دارید،کاملا کافی است و هر آنچه بیش از این دارید هم لطف و نعمت خدای بزرگ است.
ای انسان بکوش تا "منحصر به فرد بودنت" را ببینی نه چیز دیگر. خودت باش و با هیچ چیز روی زمین خود را مقایسه نکن!
گردآوری:بخش روانشناسی صبح بخیر
منابع:
tebyan.net
titronline.ir
ویدیو مرتبط :
مقایسه رونالدو،مسی،هازارد،سانچز،گرت بیل..بهترین مقایسه
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
مقایسه فوتبال و والیبال درست است یا نه؟
اخبار ورزشی - به بهانه بازماندن یکی و راه یابی دیگری به جمع برتر های دنیا
مقایسه فوتبال و والیبال درست است یا نه؟
با صعود بی سابقه تیم ملی والیبال ایران به جمع 6 تیم برترجهان - که برای اولین بار در تاریخ ورزش ایران رخ داده است - بار دیگر این بحث در گرفته که والیبالیست ها سزاوارترند یا فوتبالیست ها و پول هنگفتی که در فوتبال به گردش در می آید اگر صرف رشته های ورزشی دیگر شود بازده بالاتری نخواهد داشت؟
شادی مردم بعد از پیروزی تیم ملی والیبال بر لهستان نیز هر چند در قیاس بسیار کوچک تری در مقایسه با جشن مورد انتظار برای برد فوتبالیست ها صورت پذیرفت نیز به عنوان قرینه ای بر این موضوع اعلام می شود که فوتبال ایران، همان زمین شوره ای است که سرمایه گذاری در آن بی ثمر است و به قول سعدی: زمین شوره سنبل بر نیارد، در آن تخم عمل ضایع مگردان.
در این که بازیکنان حرفه ای فوتبال دریافتی های بسیار بیشتری به نسبت دیگر ورزشکاران دارند تردیدی نیست. این که بالاترین افتخار ایران در فوتبال ملی و در سطح جهانی تنها 4 مرتبه راه یابی به جام جهانی و بازگشت به کشور پس از انجام سه بازی و بازماندن از مرحله بعدی است نیز تردیدی نیست حال آن که والیبال ایران، امروز جهانی شده است.
با همه اینها فوتبال، فوتبال است و والیبال، والیبال. در این که هر دو ورزش هایی هستند که به صورت تیمی بازی می شوند و یکی حاصل مهارت پا و توپ است و دیگری مهارت دست و توپ بحثی نیست و طبعا در این زمینه ها اشتراک دارند اما فوتبال به صنعت، هنر و تجارت بدل شده و راز گردش های مالی هنگفت در آن همین سه ویژگی است. صنعت است چون در آن ارزش افزوده تولید می شود و یک فرآیند مبتنی بر خط تولید به حساب می آید. به همین خاطر است که برای توریسم و گردشگری هم از اصطلاح «صنعت» استفاده می شود. چون امکان تولید ارزش افزوده و کسب درآمد از آن وجود دارد.
هنر است چون ظرایفی در آن لحاظ می شود که هر چند با تعریف تخصصی هنر که در یکی از هنرهای هفت گانه جلوه می کند فاصله دارد اما جنبه های زیبایی شناختی آن سبب می شود بازیکن شاخص فوتبال را در حال هنر نمایی تصور کنیم و نه صرفا انجام یک حرکت ورزشی. گل لیونل مسی هر چند مثل یک پیکان زهر آگین بر پهلوی تیم ما نشست اما کیست که در هنر مندانه بودن آن تردید روا دارد؟ در«تجارت» بودن آن نیز همین اشارت بس که باشگاه ها به مثابه شرکت های تجاری سهام می فروشند و ارزش سهام نیز بالا و پایین می رود.
با این نگاه مقایسه فوتبال با والیبال قیاس مع الفارق است. چون یکی در عین ورزش و بازی بودن وجه صنعتی و تجاری هم دارد و دیگری از وجوه اخیر به تمامی برخوردار نیست.
این سخن اما به این معنی نیست که تزریق پول های بی حساب و کتاب به فوتبال آن هم در سطوح باشگاهی باید ادامه یابد. مشکل این نیست که بازیکنان فوتبال پول می گیرند اما قادر به کسب افتخار قاره ای و جهانی نیستند. مشکل این است که این پول ها را از امکانات عمومی و بودجه دولتی می گیرند. این دو را باید از هم تمیز داد.
بازیکن ملی پول از بودجه عمومی بگیرد قابل قبول است. اما اختصاص بودجه های کلان به باشگاه های زیان ده که خروجی آنان بازیکنان غالبا کم کیفیت است توجیه مالی و اخلاقی خود را از دست داده است.
نتیجه این که فوتبال از جاذبه جادویی برخوردار است که به لحاظ فلسفی می توان آن را امری پوچ و در عین حال لذت بخش دانست که برای کسی که در تمام عمر خود یک بار هم آن را تجربه نکرده می تواند جذاب باشد در حالی که والیبال در بهترین حالت یک ورزش و بازی دسته جمعی است که غیر ورزش کاران و نهایتا غیر ورزش دوستان را جذب نمی کند. شاید گفته شود با توجه رسانه ای و پرداختن به ستاره های این ورزش می توان بازیکنان والیبال را نیز مطرح کرد؛ همان اتفاقی که برای تیم ملی والیبال ما رخ داده و اکنون بازیکنان آن را می شناسیم و دوست داریم. با این همه چه می توان کرد که والیبال جای فوتبال را نمی گیرد و قدرت شادی افزایی و نشاط بخشی فوتبال را دیگری ندارد.
با این توضیحات هنوز هم کم نیستند شهروندانی که با افسوس می گویند این همه پول، خرج فوتبالیست ها می کنند چه نتیجه ای در بر داشته است؟ والیبال را نگاه کنید. چقدر موفق اند. اما پیشرفت همین والیبال هم حاصل مدیریت و سرمایه گذاری و توجه بوده است. منتها با نگاهی علمی و نه صرفا پولی.
به تعبیر دکتر ناصر فکوهی همه بخش های کشور در دورانی گرفتار تصور شفا بخش بودن نسخه «پول درمانی» شدند و از این منظر می توان نقد کرد اما این که گمان کنیم پولی را که پای فوتبال می ریزیم هر جای دیگر صرف کنیم میوه والیبالی می دهد خطاست. فوتبال هم درست مثل والیبال به مدیریت درست نیاز دارد. آن گاه دیگر ناچار نخواهیم شد سرکوفت والیبال را به آن بزنیم!
اخبار ورزشی - عصر ایران