سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
پرخاشگری در دنیای كودكان
پرخاشگری و رفتارهای تهاجمی نوعی از اعمال خشونت بار علیه دیگران است که میتواند باعث آسیب یا صدمه به دیگران شود. بیشتر کارشناسان پرخاشگری کودکان را به شکل پرخاشگری آشکار دربردارنده پرخاشگری جسمانی مانند زدن، هل دادن، لگد زدن، پرتاب اشیا و تهدید به انجام این اعمال همراه با حملات عمدی بیزارکننده و آزاردهنده برای قربانی و پرخاشگری رابطهای که موجب حذف دیگران از جمع میشوند، تعریف کردهاند. در پسران بیشتر پرخاشگری جسمانی و در دختران بیشتر پرخاشگری رابطهای گزارش شده است.
خشونت، پدیدهای پیچیده است که در آن خصوصیات ارثی، عوامل زیستی و هورمونی، نیروهای روانشناختی و شاخصهای فرهنگی و اجتماعی میتوانند با هم در تعامل باشند. خانواده میتواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود.
شیوههای نامناسب فرزندپروری
برخی شیوههای فرزندپروری و استفاده نامناسب از تنبیه و تشویق، موجب تقویت خشم و پرخاشگری در فرزندان میشوند. برخی الگوهای نامناسب رفتاری در خانواده عبارتند از:
- نشان دادن رفتارهای پرخاشگرانه از سوی یکی از اعضای خانواده که موجب الگوسازی این رفتار توسط کودک میشود.
- تاثیرپذیری از رفتار پرخاشگرانه مشاهده شده در محیط و در رسانهها
- تشویق رفتار پرخاشگرانه
- آزار جسمی
- نمایش خشونت در رسانهها
رسانهها، عامل موثری در رشد و تحول سیستمهای ارزشی و شکلدهنده رفتار هستند. تحقیقات مربوط به تاثیر رسانهها بر کودکان و نوجوانان، نشان دادهاند که این کودکان ترس از خشونت ندارند، به تدریج میپذیرند که خشونت راهی برای حل مشکل است، به تقلید خشونت میپردازند، ناخودآگاه با شخصیتهای خاصی چه قربانیان و چه قربانیکنندگان همانندسازی میکنند.
مشاهده خشونت در برنامههای تلویزیونی، باعث پرخاشگری در کودکان میشود. گاهی اوقات حتی دیدن یک برنامه خشونتآمیز میتواند پرخاشگری را افزایش دهد. کودکانی که به طور مکرر نمایشهایی پر از خشونت را تماشا میکنند و از این کار منع هم نمیشوند، به احتمال زیاد به تقلید آنچه میبینند، میپردازند. اثر خشونت تلویزیونی ممکن است فورا در رفتار یا گفتار کودک نمودار شود یا سالها بعد خود را نشان دهد. البته خشونت تلویزیونی، تنها علت پرخاشگری یا رفتار خشونتآمیز نیست ولی از عوامل مهم تلقی میشود.
7 توصیه به والدین
والدین میتوانند با استفاده از راههای پیشنهاد شده زیر، کودکان خود را از خشونت مفرط تلویزیونی محافظت کنند:
1- به برنامههایی که کودکان میبینند توجه کنید و بعضی از آنها را همراه کودک خود ببینید. چنانچه کودک خود را به هنگام تماشای برنامههای خاص تلویزیونی همراهی کنید، میتوانید سئوالهای او را بهتر برایش توضیح دهید و جلوی کج فهمی او را بگیرید.
2- زمان تماشای برنامههای تلویزیونی را محدود کنید. توجه داشته باشید که تلویزیون را نباید دراتاق خواب بچهها قرار دهید. با این عمل خود باعث میشوید که کودک با اثرات منفی برنامههای خشونتآمیز تلویزیونی به خواب نرود، همچنین نظم ساعت خواب و بیداری او مختل نمیشود.
3- به کودکان خود تذکر بدهید که اگر چه هنرپیشه حقیقتا مجروح نشده یا به قتل نرسیده است، لکن این گونه خشونتها در دنیای واقعی، یا بسیار دردناک است یا به مرگ منجر میشود.
4- هنگامی که برنامههای خشونتآمیز پخش میشود، یا کانال را عوض کنید یا تلویزیون را خاموش کنید. توضیح دهید که مشکل آن برنامه چیست و به گونهای با منطق درخور فهم کودک، آسیب و ضرر موجود در آن برنامه را توضیح دهید تا میل کودک یا اصرار او برای تماشای اینگونه برنامهها کاهش یابد.
5- در حضور بچهها صحنههای خشونتآمیز را تایید نکنید و بگویید که بدترین شیوه برای حل یک مشکل، روش خشونتآمیز است.
6- تاثیر همسن و سالان و دوستان و همکلاسیها باید به حداقل برسد. به این منظور با والدین بچههای دیگر تماس بگیرید و در مورد نوع برنامههای تلویزیون و مدت زمان مناسب برای تماشای تلویزیون توافق کنید.
7- مدت تماشای تلویزیون توسط کودکان، جدا از محتوای آن باید کم شود چون کودکان را از پرداختن به فعالیتهای مفید دیگر از قبیل مطالعه، بازی با دوستان و رشد و پرورش علایق خود باز میدارد.
ویدیو مرتبط :
حمایت ستارگان دنیای فوتبال از كودكان مبتلا به اوتیسم
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
لجاجت و كج خلقی در كودكان: هیجانی ، لجبازی
مشكلات اجتماعی
وقتی كه كودك راه رفتن و تكلم را بیاموزد، روش های بیان مشكلات هیجانی وی توسعه می یابد. در این حال ممكن است مشكلات هیجانی خود را از راه تخریب و عدم تحرك و مخالفت جویی و منفی كاری و مانند اینها ابراز كند.در دو تا سه سالگی كودك گاهی رفتارهایی دارد كه مورد قبول خانواده نیست. والدین باید پیروی از مقررات اجتماعی را به كودك بیاموزند .
اگر خواسته والدین عاقلانه و متناسب باشد و نیاز كودك به محبت را ارضاء كند ، كودك به تدریج تحت كنترل درخواهد آمد. اما اگر الزام والدین شدید و ابراز محبت آنها به صورت صحیحی نباشد ، طفل ممكن است كه رفتارهای ناهنجار این دوره را تشدید كند و امكان دارد كه این ناهنجاری ها در او تثبیت شوند.
طفل خردسالی كه از او انتظارات زیادی دارند و یا نسبت به وی محبت كمی ابرازشده به دو شكل واكنش نشان می دهد :
اولاً ممكن است نهایت كوشش خود را با توانایی محدودی كه دارد، برای انجام تقاضاهای والدین به كار برد و به یك كودك در خود فرو رفته مبدل شود .
ثانیاً امكان دارد كودك سركشی بار آید. سركش بودن طفل ممكن است به شكل غیر فعال و یا به صورت پرخاشگری باشد.هرگاه از طفلی كه به شكل غیر فعال سركش باشدبخواهند تا كاری را انجام دهد، با خوشرویی قبول می كند ولی به حدی در انجام آن كار تعلل می ورزد كه هرگز آن كار انجام نمی شود. در صورتی كه بیشتر اطفال سركش مهاجم آشكارا از دستورات سرپیچی می كنند .
ولی در هر دو حال ، والدین نمی توانند به انتظارات خود در مورد كودكشان جامه ی عمل بپوشانند. كودك سركش مهاجم در مورد هر چیز كه از وی خواسته شود، مخالفت شدید نشان می دهد و به نظر می رسد كه مجازات برای چنین كودكی مؤثر نخواهد بود.او در قبال كوشش هایی كه برای اصلاحش به كار می رود، مقاومت نشان می دهد و ظاهراً در برابر خشم والدین بی اعتناست.
منفی كاری او به صورت فعالیت های خرابكارانه خود نمایی می كند. به نحوی كه اعمال مزبور به مراتب شدیدتر از اعمال كودكانه همسن وسالان وی است . رابطه اش با سایر كودكان دشوار است و اغلب منجر به زد و خورد و كشمكش می شود. چنین كودكی بیش از اندازه ، خودبین و قدرت طلب است .
كودك غیرفعال سركش ظاهراً مطیع بوده و در رابطه اش با دیگران اشكالات كمتری به بار می آورد ولی بالاخره به همان نتیجه عدم سازش می رسد ؛ بدین معنی كه در حرف تسلیم شده اما درعمل آنچه را كه از او خواسته اند انجام نمی دهد. پیوسته موجب ناراحتی والدین می شود ؛ اما به آن اندازه كه طفل سركش مهاجم مورد تنبیه و مجازات قرار می گیرد، او مجازات نمی شود .
لجاجت و كج خلقی
لجبازی كودك ممكن است واكنشی باشد كه كودك در قبال كوچكترین سرخوردگی از خود نشان می دهد. ممكن است مانع كاری كه كودك میل دارد انجام دهد، شوند، در این حال كودك تحریك وعصبانی می شود و چیزهایی از این قبیل می گوید: "هیچ كس مرا دوست ندارد هیچ وقت كسی چیزی به من نمی دهد. اماهمه از من انتظاراتی دارند كه انجامش ازعهده ام خارج است".
ممكن است كودك دراین حال خود را به زمین بكوبد ، سرش را به زمین بزند، لگد بزند و توجهی به محیط اطراف نداشته باشد. در عصبانیت های معمولی ، این حالت فقط یكی دو دقیقه طول می كشد و با خسته شدن طفل برطرف می شود و بعد از آن به مدت چند دقیقه به آهستگی هق هق می كند و حتی اغلب ممكن است از حركتی كه كرده و عدم كنترلی كه نشان داده است ، پشیمان شود . ولی در حین عصبانیت نمی توان با استدلال طفل را آرام كرد ؛ زیرا در این لحظات تماس كودك با محیط تا حدود زیادی قطع شده است. برای فهم لجاجت و بدخلقی كودكان و درمان آن بایستی تمایل كودك و انتظارات والدین را به خوبی شناخت و در جهت هماهنگ كردن آن اقدام كرد. حالت بد خلقی وعصبانیت كودك را می توان به منزله دریچه اطمینانی دانست برای برطرف كردن هیجانات شدیدی كه طفل نمی تواند آنها را كنترل كند.