سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

وقت بله گفتن رسیده؟!



ازدواج فرزندان

بلوغ جسمانی و جنسی سرآغازی برای زندگی بزرگسالی است

 

ازدواج فرزندان آرزوی هر پدر و مادری است اما بسیاری از والدین نمی دانند چه زمانی برای ازدواج و سروسامان دادن فرزندشان اقدام کنند. اگر شما هم فرزندی دم بخت دارید، بهتر است بیش از عجله برای ازدواج او، این مهم را سنجش کنید که آیا فرزندتان آمادگی ازدواج را دارد یا خیر؟

کاملا به بلوغ رسیده است
بلوغ جسمانی و جنسی سرآغازی برای زندگی بزرگسالی است و اما به صرف این بلوغ نمی توان برای ازدواج جوانان اقدام کرد. بلوغ جسمانی با انواع دیگری از بلوغ به تکامل می رسد که به جرات می توان اذعان کرد بلوغ جسمانی ارزشی شاید اندک از دیگر انواع بلوغ ها دارد. پس توصیه می شود به دیگر ابعاد بلوغ فرزندتان بیش از بلوغ جسمانی توجه داشته باشید. چه بسا آنان نقش بسزایی در سعادت و شقاوت زندگی آینده فرزندتان ایفا می کنند. بلوغ اجتماعی (خودکفایی، مسئولیت پذیری، آینده نگری و خوش بینی و توان برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران)، بلوغ عاطفی(انتخاب زبان عاطفی معقول و پرهیز از عکس العمل های هیجانی و کودکانه)، بلوغ اخلاقی(احترام به دیگران، ملایمت در سخن گفتن، گذشت و عفو و اغماض، صداقت و...)، بلوغ اقتصادی (انتخاب شغلی مناسب و توان تامین مخارج)، بلوغ عقلی( توانایی و قابلیت اندیشیدن، قدرت تمییز صحیح از غلط، ابراز عقاید با دلیل و برهان) و بلوغ فرهنگی (دست یافتن به فلسفه روشن و دقیق از زندگی و داشتن هدف و انگیزه ).


همسرداری را خوب می داند
به صرف تمایل به ازدواج نمی توان در جهت انجام آن اقدام کرد، زندگی مشترک وظایف و مسئولیت هایی دارد که آگاهی و کسب اطلاعات نسبت به آن در اولویت اول است. باید بدانید نگرش جوان شما به ازدواج چیست؟ تا چه حد از انتظارات، تکالیف و وظایف در زندگی زناشویی مطلع است؟ آیا آمادگی مواجه با مشکلات زندگی را دارد؟ راهبردهایی مقابله با مصائب زندگی را خوب می داند؟ صبور و منعطف است؟ مسئولیت پذیری اش به چه میزان است؟ نگاهش به همسر چیست؟ چگونه فردی را می تواند به عنوان همسر می پذیرد؟ و....


درک متقابل دارد یا خیر؟
توانایی تنظیم علاقه، درک نگرش و احساسات و مطابق کردن خود با نقطه نظران دیگران از جمله امادگی های اولیه  برای پذیرش دیگری در کنار خود است. تا زمانی که یک فرد صرفا به منافع و مصالح خود بیندیشد هرگز نمی تواند به وقت مقتضی از نواقص و کاستی ها چشم پوشی کند و یا با بزرگ نمایی نقاط قوت از آن فواید آن بهره مند شود. درک همسر و ایجاد تفاهم با وی نه تنها برای استحکام رابطه لازم است بلکه باعث ابراز محبت بدون قید و شرط می شود.


همه چیز مطابق میلش باید باشد
برخی از جوانان مدتها به خواستگاری می روند و یا پذیرای خواستگار می شوند اما هیچ گاه نمی توانند دست به انتخاب بزنند. اینان معمولا کسانی هستند که دنیا را از منظر خود می بینند و گاه حتی به دنبال کامل ترین ها هستند و معمولا نیز قادر نیستند با برخی از مشکلات و کمبودهایی که مطابق میل شان نیست کنار بیایند. توقعات غیر واقعی و انتظارات دور از ذهن نشان دهنده عدم بلوغ فکری و روحی است که باعث می شود چنین افرادی به سختی تن به ازدواج دهند، چه بسا با دیدن کوچکترین مورد منفی احساس شکست کرده و سریعا دلسرد می شوند. این افراد حتی اگر در رابطه ای باشند پس از برخورد به یک مشکل، آن را از دست رفته می دانند و ممکن است به فکر ترک رابطه بیفتند که این مورد در جریان زندگی مشترک بسیار خطرناک است.


مسئولیت این ازدواج با من!
برخی از جوانان در قبال خود نیز احساس مسئولیت نمی کنند نه تنها ورزش نمی کنند، تحصیل نمی کنند، کار نمی کنند بلکه انجام کارهای شخصی شان را نیز به گردن دیگران می اندازند. به راستی چطور می توان از چنین جوانی انتظار داشت که بار سنگین زندگی مشترک را به دوش بکشد و در قبال دیگری احساس تعهد و مسئولیت کند. تا زمانی که فرد برای خود و خواسته هایش ارزشی قائل نشود، برای دستیابی به آرمانهایش تلاش نکند، شک نکنید خود را دوست ندارند و کسی هم که خود را دوست نداشته نباشد، به یقین نمی تواند دیگری را دوست داشته باشد و با ارزشهایش عجین شود.


ازدواج، حرفش را نزنید
برخی از جوانان شرایط ازدواج  را ندارند و به همین دلیل نیز، ترجیح می دهند تا فراهم شدن شرایط ازدواج مجرد بمانند اما برخی دیگر از جوانان با وجود اینکه از نظر جسمانی، تحصیلی و اقتصادی شرایط ازدواج را دارند اما تن به ازدواج نمی دهند. اینان افرادی هستند که از نظر درونی، آمادگی لازم برای انجام این کار را ندارند، معمولا این افراد شخصیت های غیر منعطفی هستند که اعتقاد چندانی به زندگی مشترک نداشته و مرد/زن خانواده بودن و داشتن فرزند برایشان محدودیت معنا می شود. این افراد همان جوانانی هستند که وقتی راجع به ازدواج با انها صحبت می کنید می گویند: من به تنهایی نیز می توانم زندگی خوبی داشته باشم و نیازی به داشتن شریک زندگی نمی بینم.


همه ازدواج کردند، برای من هم آستین بالا بزنید
سن معینی برای ازدواج نمی توان مطرح کرد اما اگر جوانی از بی هدفی و باری به هر جهت کار و زندگی کردن خسته شود و برای فرار از این وضعیت نیز متمایل به زندگی شخصی و مستقل گردد، باید احساس خطر کنید، چه بسا اینان منطقی نیستند و صرفا بخاطر انگیزه های موقتی چون ازدواج دوستان در جهت ازدواج سوق داده می شوند.


این همه کار ناتمام...
بسیاری جوانان دم بخت دوست دارند ازدواج کنند اما کارهای نیمه تمام تحصیلی و یا جا افتادن در یک شغل بهانه ای می شوند که از جدی گرفتن ازدواج و مدام به بهانه های مختلف از این امر اجتناب می کنند، این یعنی جوان آماده ازدواج نیست چرا که ذهنش مشغول کارهای نیمه تمامی است که می خواهد در ابتدا آنها را سروسامان ببخشد.

وقتی ازدواج در اولویت اول نیست
برخی از جوانان تمام انرژی و وقت شان را صرف انجام فعالیتهای متعددی مانند طی کردن مدارج علمی، ورزشی، هنری و... می کنند آنان به قدری برای پرداختن به علاقه مندی هایشان تمایل نشان می دهند که از نظر والدین و یا اطرافیانشان نیز به عنوان فردی شناخته می شوند که همیشه هوش و حواسشان فقط معطوف به یک چیز است. چنین جوانانی آمادگی لازم برای ازدواج را ندارند زیرا اولویت اول زندگی شان همه چیز است جز تشکیل زندگی مشترک،به همین دلیل نمی توانند علاقه مندی هایشان را با مواردی نظیر همسر و یا زندگی مشترک جایگزین کنند.


شما بگو؛ من چه کنم؟
استقلال روحی، فکری و شخصیتی از مهم ترین مولفه های آمادگی برای شروع زندگی مشترک است. اگر جوانی به این سطح از استقلال نرسیده باشد، بی شک نه تنها در اتخاذ تصمیمات مهم زندگی وابسته به دیگران خواهد بود بلکه در صورت بروز مشکل، از برعهده گرفتن و پذیرفتن مسئولیت حل و یا کنار آمدن با آن مساله نیز سرباز می زند. چه بسا تاثیرپذیری مدام از دیگران و یا مردد بودن در انتخابهای زندگی، باعث می شود که فرد با نظر دیگران از تصمیم قبلی خود صرف نظر کند، این عمل نشان از ناپختگی روانی فرد است که نه تنها باعث عدم رضایت وی از زندگی می شود بلکه شریک زندگی آینده اش نیز در کنار او احساس امنیت و آرامش نخواهد داشت.


منبع:تبیان

 


ویدیو مرتبط :
وقت آن رسیده است.......

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مجید جلالی: وقت آن رسیده با مردم صادقانه صحبت و شکست را قبول کنیم



مجید جلالی: وقت آن رسیده با مردم صادقانه صحبت و شکست را قبول کنیم

سرمربی سابق تیم فوتبال فولاد خوزستان معتقد است حالا زمان آن است که به خاطر این ناکامی ها از مردم عذرخواهی شود و دکترین جدیدی در فوتبال ایران ایجاد شود.

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

اخبار ورزشی - مجید جلالی در گفت‌وگو با ایسنا، درباره شکست تیم ملی ایران برابر ازبکستان و ناکامی‌های پی در پی فوتبال گفت: نمی‌خواهم خیلی روی بازی با ازبکستان متمرکز شوم و قصد دارم نکاتی را به صورت کلی بیان کنم و کمی باید بی‌مهاباتر صحبت کنم. به هر حال فوتبال ما به نقطه ای رسیده است که نیاز به تعمق و تجدید نظر دارد. 40 سال است که در رده نوجوانان قهرمان نشده‌ایم، در حالی که قهرمان بودیم و همچنین 40 سال است که به المپیک راه پیدا نکرده ایم و قهرمان جام ملت‌های آسیا نشده‌ایم. در حالی که در گذشته این عنوان‌ها را کسب کرده بودیم. بنابراین باید بپذیریم که دکترین فوتبال ما شکست خورده است و باید از همه مردم عذرخواهی کنیم و دکترین جدیدی را طراحی کنیم.

وی ادامه داد: به غیر از این راه دیگری وجود ندارد. تمام راه‌هایی که در طول 40 سال گذشته رفتیم، راه‌هایی بودند تا در آن مدت افکار عمومی را عوض کنند. این‌ها چیزهای نخ نما شده است و باید خیلی فراتر فکر و عمل کنیم، چون تقریبا مردم دست همه را خوانده‌اند و دیگر زمان این که کمیته‌ شکست تشکیل دهیم گذشته است. باید بپذیریم که نیاز به یک دکترین جدید داریم.

این کارشناس فوتبال در ادامه بیان کرد: ما هشت سال پیش برابر ازبکستان چهار بر یک پیروز شدیم، چهار سال پیش دو بر یک این تیم را شکست دادیم، سه ماه پیش یک بر صفر پیروز شدیم و حالا یک بر صفر از این تیم شکست می‌خوریم. این روندی است که نشان می‌دهد ازبکستان روند رو به جلویی را طی می‌کند و ما صاحب رقبای جدیدی می شویم که در گذشته نه چندان دور از تیم‌های درجه دو آسیا بودند. این که بخواهیم دوباره درباره این صحبت کنیم که در 20 دقیقه اول بازی خوب بودیم و اگر آن شوت گل می‌شد یا درباره عملکرد داور یا تاثیرش بر روی نتیجه‌ بازی صحبت کنیم، جزو کارهایی است که در این 40 سال گذشته انجام داده‌ایم اما حالا نیاز به برنامه و طرح جدید داریم. معتقدم به احتمال بالای 80 درصد این جام جهانی را هم از دست داده‌ایم. از همین حالا باید ازبکستان را 14 امتیازی و صعود کرده به جام جهانی بدانیم و شاید بین ما و کره یکی به جام جهانی صعود کند.

وی افزود: شرایط ما مشکل است و شانس بسیار کمی داریم . بنابراین بهترین موقع است که بیاییم با مردم صادقانه صحبت کنیم و شکست را قبول کنیم و به دنبال راهکارهای کاملا جدید برای تغییرات بگردیم.

جلالی در پاسخ به این سوال که چرا پس از ناکامی‌های مختلف فوتبال ایران مسئولان فدراسیون پاسخگو نیستند و این که آیا اصلا آنها به فکر راه حل هستند؟ گفت: آنها به فکر هستند و دوست دارند که کاری انجام دهند، اما چیزی که گفتم کلی بود و ما سال‌ها است که می‌بازیم. ما نیاز به یک بازنگری عمیق داریم و این که بخواهیم یکی را محکوم کنیم و یا بگویم کفاشیان باید استعفا دهد و امثال این موارد تنها کارهایی برای آرام کردن افکار عمومی است. باید دست به کارهای کلان‌تری برای نجات فوتبالمان بزنیم. وقتی که از دکترین فوتبال صحبت می‌کنیم یعنی کسانی که برای فوتبال سیاستگذاری کلان می‌کنند باید طراحی جدیدی را ایجاد کنند.

این کارشناس فوتبال ادامه داد: ما این جام جهانی را هم از دست داده‌ایم و نمی‌دانم که آیا باز هم می‌خواهیم این ناکامی را هم توجیه کنیم یا این که افراد درجه دو، سه را قربانی کنیم. اما فکر می‌کنم قربانی اصلی، جامعه و مردمی هستند که در شب بازی برابر ازبکستان از شدت ناراحتی خوابشان هم نبرده است. باید به این شکست‌ها با دید کلان‌تری نگاه کنیم./ایسنا