سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
هنر درمانی شیوه ای نو برای مشکلاتی کهن
وقتی مشغول حرف زدن با تلفن هستید یا حتی هنگامی که در ردیف های پشتی یک سالن به یک سخنرانی نه چندان جذاب گوش می دهید، ممکن است کاغذی زیر دست تان باشد و قلم تان بدون هدف خط خطی کند، اما شما متوجه نباشید که افکار تازه ای که به ذهن شما می رسد و راه های تازه ای که کشف می کنید، حاصل خط هایی است که بی هدف و آزادانه کشیده اید. این خط ها در واقع هزاران موضوع، کلمه و فکر را در ذهن شما به هم وصل کرده اند تا یک فکر یا راه حل یا کلماتی مناسب به ذهن شما برسد یا بر زبان شما جاری شود. نقاشی از وقتی در غار زندگی می کردیم با ماست!
گاهی وقتی سر سفره نشسته اید، بعد از غذا، هنگام صحبت، یا در سکوتی بعد از یک ناهار یک نفره، با خمیر های باگت، عروسکی می سازید. شاید کمی هم سربه سرش بگذارید، با صدای بچگانه چند کلمه ای با آن حرف بزنید و شاید بعد خنده ای باشد و حس خوبی از یک ارتباط در دنیایی که گاه ارتباطاتش را خط کش ها اندازه می گیرند و خط کشی می کنند. بعد از این تجربه، حس دیگری دارید برای ادامه یک روز یا یک خواب بهتر شبانه. مجسمه سازی حتی با خمیر نان دلچسب است!
اگر عروسی در پیش داشته باشید، حتما قلم به دست می شوید تا فهرست میهمانان را بنویسید. به نظر یک کار معمولی می آید چون قبلا فکر کرده اید که چه کسانی را دعوت کنید. شاید حتی با دیگران مشورت و حتی بحث کرده باشید و از آن هم بالاتر شاید اصلا در جلسه خانوادگی فهرست را نوشته باشید. شاید شما هم از آن دسته کسانی باشید که بیشتر حق تصمیم را به دیگران می دهید و خاموش می مانید، اما حالا باز هم در خلوت می نویسید یا فهرست را نگاه می کنید. نام عده ای را با خشم و یک رنجیدگی کهنه خط می زنید و نام کسانی را به خاطر کمبود امکانات با اندوه، قلم می گیرید. شاید نام کسانی را اضافه کنید که فکر می کنید سهیم کردن آنها در شادی شما کمک بزرگی به بهبود روحیه آنهاست و حتی شاید نام کسانی را که کسی فکرش را نمی کرد دوباره بخواهید او را ببینید به فهرست اضافه کنید. همه اینها در چند دقیقه ای که می نویسید، همراه خواهد بود با نزدیک شدن به حل و فصل اختلافات و پیدا کردن راه های جدید در روابط، نزدیک شدن به بخشیدن دیگران به حتی دیدن کسانی که شما در عین ارتباط با آنها، آنها را نمی دیدید و شاید یک عروسی با شکوه تر با یک حس متفاوت و یک نگاه دیگر. نوشتن شاید یکی از بهترین ها باشد!
اما این یک نگاه کلی به پیش پا افتاده ترین تجربیات از عناصر مربوط به هنردرمانی در زندگی روزمره است؛ مثل نوشتن، نقاشی، موسیقی، مجسمه سازی، نمایش و... اما بشر در رویارویی با این تجربیات در حد ناظر باقی نمانده است. او در بلندای خلاقیت هنری شاهد سفرهای درونی هنرمندان و ملاقات کنندگان آثار هنری بوده و از میان این سفرنامه ها به تاثیر شگفت هنر و ادبیات بر جان آدمی و تسکین و ترمیم زخم های جسم و جان او، دست یافته و اینچنین هنردرمانی در جهت ارتقای بهداشت جسمی و روانی متولد شده است.
● هنردرمانی چیست؟
«انجمن هنردرمانی آمریکا در سال ۲۰۰۳، هنردرمانی را اثر هنر و فرآیند کار بر آگاهی مراجع از خود و مقابله با علایم بیماری و استرس تعریف کرده است. آنان معتقدند فعالیت های هنری، توانایی های عقلی و احساسات مثبت را در بیمار افزایش می دهد.»
● تاریخچه
«هنردرمانی به مفهوم روان شناختی با نام خانم مارگارت نامبرگ شناخته می شود. او زمانی که مشغول تعلیم نقاشی به کودکان بود، فهمید هنر، تداعی آزاد را بسیار روان و ارتباط نمادین ناخودآگاه را به شکلی بدون سانسور و عینی آسان می کند و عملا جنبه درمانی آن در رها سازی ناخودآگاه از طریق تصویرسازی و مشاهده آگاهانه «خود» است. اما همزمان با نامبرگ، خانم آدرین هیل که هنرمندی بریتانیایی بود برای اولین بار واژه «هنردرمانی» را با نگاه هنری به کار برد و اثر درمانی هنرهای تجسمی و تصویرسازی در قالب هنردرمانی را توصیف کرد.
به دنبال این دو خانم بنیان گذار در سال ۱۹۶۱، خانم دیگری به نام ادیت کرامر بر توانایی های ذاتی هنر در درمان تاکید کرد، او نیز مانند هیل معتقد بود فرآیند آفرینش هنری ذاتا توانایی درمان و شفابخشی دارد. از سال ۱۹۷۰ تا اواسط ۱۹۸۵ کتاب های زیادی در زمینه هنردرمانی منتشر شد که انتشار مجله «انجمن هنردرمانی آمریکا» در سال ۱۹۸۳ نقطه عطف سایر کتب انتشار یافته بود. در حال حاضر مارگارت نامبرگ به عنوان مادر رشته هنردرمانی در آمریکا شناخته می شود. او با استفاده از ایده های فروید و یونگ، هنردرمانی با رویکرد روان تحلیلی را مطرح کرد. در بعضی ایالت های آمریکا، رشته هنردرمانی در دانشگاه ها تدریس می شود. در انگلستان انجمن هنردرمانی انگلستان «BATT»، دانشجویان هنردرمانی را بیشتر به عنوان روان درمانگرانی با تمرکز بر روان تحلیلی آموزش می دهد.
● هنر درمانی و بیان خویش
انسان ها در بیان احساسات و افکار خود بسیار متفاوت هستند. شخصیت آنها که با تاثیر همه عوامل ارثی و محیطی و موقعیت هایی که در آن واقع می شوند تشکیل یافته است کیفیت و کمیت این بیان را شکل می دهد. عده ای از افراد در بیان خویش در یک جمع هرچند صمیمی یا رسمی دچار مساله هستند. آنان نمی توانند ا ز کلمات به طور مناسبی بهره گیرند شاید همین ویژگی، ارتباطات آنها را محدود و در پیشبرد اهداف شان مانع ایجاد کرده باشد. به کارگیری ابزار هنری طی هنردرمانی به آنها کمک می کند که موانع درونی بیان خود را بشکنند و بهبود یابند.
در مقابل افرادی که در هر جمعی رشته صحبت را به طور انحصاری به دست می گیرند و به کسی اجازه صحبت نمی دهند و گاهی آسمان ریسمان می بافند هرگز «خود» را بیان نمی کنند، بلکه در پس کلمات، خود را پنهان می کنند تا کسی متوجه درونیات آنها که از نظر خودشان ممکن است بی ارزش یا وحشتناک باشد، نشود. هنردرمانی، این افراد را با خود واقعی شان آشتی می دهد. هنردرمانی در موقعیت های مختلف نیز موجب عبور از موانع موجود در شرایط اجتماعی و باورها و افکار قالبی، به نفع سلامت جسمی و روانی افراد می شود.
گرچه در این گونه موارد بحث از بیماری به معنای اخص آن نیست، اما در جامعه ای که به طور مثال مرد را به هنگام فقدان عزیزش از سوگواری باز می دارد و با باور غلط «مرد نباید گریه کند» هیجانات او را سرکوب کرده و موجب بیماری های جسمی و روانی در آینده می شود، می توان از طریق اجرای فردی و گروهی تکنیک های هنردرمانی به گذر فرد از مرحله سوگ و بازگشت به زندگی عادی استفاده کرد.
در بیان هیجاناتی مثل خشم، ترس، نفرت و حتی عشق انسان ها بسیار متفاوت عمل می کنند و گروهی دچار بازداری کامل هستند که احتمالا آن را در دوران کودکی آموخته اند یا طی شرایط طولانی و ویژه اجتماعی، هیجانات خود را سرکوب کرده و به خودسانسوری می پردازند. ادامه این حالت نه تنها آنان را از یک زندگی پویا محروم می کند بلکه انواع بیماری های روان تنی را برایشان به ارمغان می آورد. برای این دسته از افراد هنردرمانی، یعنی ورود به سرزمینی که با بیان خلاقه به آنها امکان آن را می دهد که با خود و هیجانات شان مواجه و پس از آگاهی از خود به مرحله پذیرش وارد شوند.
در هنردرمانی تکیه تکنیک ها هرگز بر هنرمند ساختن از افراد نیست. گرچه بسیاری از افرادی که در فرآیند هنردرمانی شرکت می کنند بعدها به هنرمندانی حرفه ای تبدیل می شوند، اما در جلسات هنردرمانی از ارزیابی آثار خلاق افراد شدیدا پرهیز می شود و هنردرمان گران تلاش می کنند در کنار آنان، از طریق کشف نماد های ذهنی افراد و بیماران به ورای ذهن آنها و عمق مسایل شان، سفر کنند. بنابراین برخلاف آنچه در ابتدای امر به ذهن افراد می رسد، استفاده از خدمات هنردرمانی به هیچ وجه نیاز به آمادگی یا آموزش های هنری قبلی ندارد و هر کسی می تواند با حضور یک هنردرمان گر متخصص که می داند برای هر شخص با ویژگی ها و مسایل خاص چه شیوه های درمانی مناسب است از این امکانات بهره گیرد.
اگرچه بیان خویش یکی از عمده ترین تاثیرات مثبت هنردرمانی در جهت ارتقای سلامت جسمی و روانی است اما ذکر تاثیرات متعدد هنر درمانی بر بیماری ها و مشکلات گوناگون در یک مطلب نمی گنجد، بنابراین در ادامه به طور نمونه شرحی از شواهد حاصل از پژوهش های بالینی آمده است که بر گستردگی حیطه خدمات هنردرمانی تاکید دارد. انبوهی از شواهد فزاینده برای شیوه و تاثیر هنردرمانی وجود دارد. آثار مکتوب نشان می دهد، هنردرمانی، اقدام ارزشمندی برای توسعه امکانات کار روان درمانگرانه با تعدادی از مراجعان است که ممکن است نتوانند درگیر روان درمانی هایی با گرایش کلامی بیشتر شوند.
این مساله همچنین نشان می دهد، کارکردن با فرآیند هنردرمانی یک رابطه را قادر می سازد که برای پردازش حالت های احساسی به مرزهایی فراتر از رابطه کلامی برسد. کتاب دکتر آندرآ گیلروی با عنوان «هنردرمانی، پژوهش و شیوه مبتنی بر شواهد (۲۰۰۶)» یک مرور فراگیر بر همه پژوهش های معنادار درباره تاثیر هنردرمانی را فراهم می کند. او نگاهی کلی به شواهدی از ادبیات هنردرمانی آمریکا و انگلیس را برای محدوده زمانی که ما به شرح زیر خلاصه کرده ایم، تدارک دیده است:
هنر درمانی و سوءمصرف و ضربه روحی: نتایج مطالعات متعدد، تاثیرات هنر درمانی فردی و گروهی کوتاه مدت را بر کاهش اضطراب و افسردگی و علایم اختلال استرس پس از ضربه و افزایش عزت نفس نشان می دهد.
هنر درمانی و اعتیاد: موثر در کمک به مراجعان برای اعتراف به اعتیادشان، تسهیل سازی تغییر و کاهش انزوا.
هنر درمانی به عنوان یک مداخله برای این گروه بیشتر از شیوه کلامی قابل تحمل است.
هنر درمانی و زوال عقل: مطالعه نتایج متعدد و یک آزمون (آماری) کوچک کنترل شده تصادفی، حاکی از این تاثیرات است: کاهش افسردگی و افزایش در دقت، جامعه پذیری، تیز حسی روانی، توان جسمی و آرامش.
هنر درمانی و اختلالات خوردن: نتایج مطالعات نشان می دهد، هنر درمانی به شیوه ای مقتضی بیماران را برای مذاکره و مدیریت هیجانات و مسایل روانشناختی، توانا می کند.
هنردرمانی و دشواری های یادگیری: نتایج مطالعات نشان می دهد، کار فردی و گروهی در درازمدت، دشواری های رفتاری را اصلاح می کند، احساس درماندگی را کاهش می دهد و همچنین قابلیت شکل گیری نماد ها و توانایی تکمیل وظایف رشدی را بهبود می بخشد.
هنردرمانی و مجرمان: نتایج مطالعات نشان می دهد، هنر درمانی می تواند برای مجرم نسبت به جرم در اولویت واقع شود، روابط مجرم را اصلاح کند، بینش او را افزایش دهد، رفتار های وابسته به جرم را تغییر دهد و درست نمایی تکرار جرم را کاهش دهد.
هنردرمانی و علاقه مندان به داروهای مسکن: نتایج مطالعات و یک آزمون کوچک کنترل شده تصادفی، نشان می دهد، هنر درمانی فردی و گروهی، این افراد را قادر می سازد که با تغییر در سلامت، تصویر بدن و رفتار سازگار شوند. هنر درمانی همچنین موجب افزایش عزت نفس و کیفیت زندگی، ابقای هویت و تسکین و کنترل روان شناختی درد می شود.
هنردرمانی و افسردگی: بررسی با هنردرمانی گروهی، افزایش عزت نفس و بهبود در روابط این بیماران را نشان می دهد.
هنر درمانی و اختلالات شخصیت: مطالعات نشان می دهد، هنر درمانی در این بیماران می تواند، مدیریت تجربیاتی که بر اثر آنها به شدت از هیجان لبریز می شوند را بهبود بخشد و گرایشات مخرب آنها را اصلاح کند.
هنر درمانی و روان پریشی و اختلالات وابسته به روان پریشی: نتایج مطالعات و یک آزمون کوچک کنترل شده تصادفی، افزایش توانایی وارد شدن به روابط و باقیماندن درآنها، توانایی نماد سازی و رشد دفاع های بالیده، کاهش نیاز به خدمات بهداشت روانی و جذب مراجعان به مداخلات روان شناختی را نشان می دهد.
هنر درمانی و کودکان و نوجوانان: نتایج مطالعات و یک آزمون کوچک کنترل شده تصادفی، نتایج مثبتی را در زمینه تحصیلی و بهداشت روانی با استفاده از روش های گوناگون هنردرمانی، همچنین افزایش توانایی نمادسازی، کاهش خشونت و بسامد علایم، فرونشاندن استرس و تسهیل روابط و تعاملات را نشان می دهد.
هنردرمانی و اختلال کم توجهی پر تحرکی: نتایج مطالعات، تغییرات مثبت در عزت نفس، خودگردانی و توانایی برای فعالیت در یک محیط اجتماعی را نشان می دهد.
هنردرمانی و طیف اختلالات در خودماندگی (اوتیسم): نتایج مطالعات نشان می دهد، هنر درمانی فردی در دراز مدت بر ارتقای شناختی و رشد هیجانی، ایجاد توانایی برای ارتباط و کاهش رفتارهای مخرب موثر است.
● هنردرمانی در ایران
در تاریخ روان شناختی زندگی مردم ایران، هنر جریان پر پیچ و خمی داشته است. اساسا ایرانیان به دلایل سرشتی و تاریخی در بیان مشکلات و مسایل شان صریح نیستند و غیرمستقیم، لابه لای هزاران حرف و طنز و ادبیات، حرف خود را می زنند و به ناچار زبان ابهام و طنز و روایی آنها تقویت شده و زمینه های خلاقیت هنر آنها توسعه پیدا کرده است. زبانی که در زیباترین و سالم ترین شکل ادبی آن شاعران و ادیبان بزرگ را آفریده است.
به طور کلی هنرهای ایرانی از شعر تا معماری و صنایع دستی واسطه سازگاری این مردم بوده است، اما با وجود اینکه هنر بخش گسترده ای از فرهنگ ایرانی را تشکیل داده است و می توان هنر را به عنوان زبان دوم مردم این سرزمین به شمار آورد اما هنر درمانی به مفهوم کلاسیک و علمی در کشور ما بسیار نوپا و در اول راه قرار دارد. امروزه در مراکز درمانی و کلینیک های خصوصی کم و بیش از روش های هنردرمانی و بازی درمانی استفاده می شود. در مرکز مطالعات هنردرمانی و کلینیک خانواده و کودک دانشگاه شهید بهشتی از هنردرمانی برای کودکان و نوجوانان مشکل دار یا زوج های مساله دار استفاده می شود.
منبع: sharghnewspaper.com
ویدیو مرتبط :
شیوه های درمانی متافیزیک من
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
چیغ بافی هنر کهن زنان کوچ نشین
امروز با وجود ماشینی شدن زندگی، هنوز بافت سنتی زندگی خانوادگی در اغلب جوامع روستایی و عشایری، فرق چندانی با گذشته نکرده و به موازات آنکه بسیاری از مظاهر زندگی مدرن، حتی به سیاه چادرهای عشایری راه یافته و گبه و گلیم زینتبخش خانههای مدرن شهری شده، هنوز روستاییان و عشایر، قسمت اعظم مایحتاج خانواده خود و دیگر خانوادههای محل اقامتشان را با استفاده از مواد و مصالحی که طبیعت در اختیارشان گذاشته، به کمک ابزاری ساده و با بهرهگیری از فرهنگ و فولکلور منطقه تولید میکنند.
در میان انواع متعدد صنایعدستی کشور، که شهرنشینان کم و بیش اغلب آنها را میشناسند، یک محصول نیز هست که با وجود قدمت تولید و کاربردهای متعددش، هنوز چنانکه باید و شاید شناسانده نشده است.
در حالیکه آشنایی با آن، ضمن برطرف ساختن برخی از نیازهای مصرفی ساکنان مناطق شهری، میتواند عامل ایجاد اشتغال و در آمد برای زنان و دختران خانهدار محسوب شود و با افزودن به میزان درآمد خانوادههای روستایی و عشایری، از مهاجرتهای دائمی پیشگیری کند.
این محصول که در نقاط مختلف کشور با عناوین چیق، چیغ یا چیخ از آن یاد میشود و شهرنشینها بیشتر از آن با عنوان «پاراوان» یاد میکنند، محصولی ساده و بدوی است، که با مواد اولیهای بسیار ارزان قیمت ساخته میشود، منتها صبر و هنر زنان و آرایههای اصیلی که بر آن نقش میبندد، ارزش افزوده بسیار زیادی به آن میبخشد.
چیغ که عبارت از بافت حصیری به پهنای تقریبی ۱۵۰ سانتیمتر است و روی آن نقشهای متفاوتی به وسیله نخهای رنگارنگ پشمی ایجاد میشود یکی از تولیدات مناطق عشایر نشین کشورمان استکه برای حفاظت اطراف سیاه چادرها از آن استفاده میشود.
چیغ از نی که به صورت خود رو در محل زندگی عشایر میروید و موی بز بافته میشود و از ورود گرما، سرما، باد، باران و خاک به درون چادر پیشگیری میکند.
از آنجا که نیها توخالی هستند عایق حرارتی محسوب میشوند. هنگام باران نیز به دلیل بالا رفتن رطوبت هوا نیها منبسط میشوند و به هم میچسبند، به این ترتیب در برابر ورود آب به داخل مقاومت میکنند.
در چیغبافی برای تزئین چیغ از پشم و کامواهای رنگی استفاده میکنند. نقشهای به کار رفته روی چیغ هندسی و ذهنی است.
هنوز پس از سالها که از زندگى شهرى مىگذرد چیغ در میان کوچ نشینان جایگاه ویژهاى دارد و به عنوان یکى از هنرها و صنایعدستى اغلب زنان کوچ نشین محسوب مىشود.
تاریخچه چیغبافی
چیغ مثل اغلب دیگر رشتههای صنایعدستی در طول سدهها و سالهای متمادی شکل گرفته و به تکامل رسیده و با صراحت نمیتوان تاریخی دقیق برای ابداع و پیدایی آن تعیین کرد، اما چون از نظر ساختار در گروه حصیربافی قرار میگیرد، میتوان تصور کرد شعبهای از هنر حصیربافی است که برحسب ضرورتهای مناطق تولید و به پشتوانه ذوق تولیدکنندگان، به تدریج از حصیربافی فاصله گرفته است.
بافت چیغ، که هماکنون بیشتر عشایر منطقه غرب کشور و خصوصا کرمانشاه به آن اشتغال دارند، هنری خانگی و صرفا زنانه است که زنان خانهدار، به طور فصلی و در ساعات فراغت از سایر امور خانهداری به آن میپردازند.
طرز تهیه چیغ
مهمترین ماده اولیه چیغبافی، نوعی نی مردابی است که حالتی تو خالی دارد و پس از تهیه از اطراف رودخانهها یا مردابها، آن را با ابزار دستسازی شبیه کارد، میترکانند و از طول به چهار قسمت تقسیم میکنند. به طوریکه پهنای هر قسمت نزدیک به یک سانتیمتر میشود. بعد از نخ پشمی ریسیده و رنگرزی شدهای که گاه نیز آمیخته با موی بز است، برای بافت بهره میگیرند.
بافندگان، که معمولاً کار ریسندگی را نیز خودشان انجام میدهند، پشم حاصل از دامهایشان را با ابزار دستی سادهای ریسیده و با استفاده از مواد رنگداری که از طبیعت منطقه به دست میآید، رنگرزی میکنند و سپس، در مرحله تولید، طرح مورد نظر برای تهیه محصول را یا بخاطر داشته و به طور ذهنی آن را به قسمتهای متفاوت تقسیم کرده و هر نی را بر طبق آن میبافند و یا اینکه طرح را روی کاغذ ترسیم کرده و هر نی را روی نقشه نخ پیچی میکنند که در مورد زنان چادر نشین حالت اول بیشتر صادق است.
این طرحها که به تمامی اصیل و سنتی است گوناگون و زیبا بوده و نقشهایی نظیر شیر، آهو، گوزن و ... را شامل میشود.
سپس نخهای پشمی و رنگین را بر روی قسمتهایی از هر نی که به طور معمول ۵/۱ سانتیمتر عرض دارد، میپیچند و پس از انجام این مرحله، کاری را که بیشباهت به بافت حصیر پنجره نیست، شروع میکنند و حدود ۳۲ عدد نی را به هم میبافند و حصیر کوچکی به وجود میآورند که «دسته» نامیده میشود و سپس، شش دسته را دوباره به هم میبافند و در نهایت محصولی میسازند که سه متر طول و ۵/۱ متر عرض دارد و در آن، نخهای رنگینی که روی نیها پیچیده شده، طوری کنار هم قرار میگیرد، که نقشی بدوی، اما در عین حال چشمنواز و زیبا را به نمایش میگذارد.
امروزه با استفاده از این نوع کار دستی اشیای متنوعی از جمله پاراوان، پرده یا پوشش دیوار و صفحههای اسپند (جهت دوری از چشم بد، به اعتقاد عامه) تولید میشود همچنین سبدهای حصیری دهانه گشاد نیز از جمله تولیدات این نوع هنر دستی است.
چیغ دو نوع مصرف دارد یکی نو ساده و یک رنگ است مخصوص حفاظت برههای کوچک در فصول سرد سال که در قسمت گوشه یا پشت چادر برپا داشته و کف آن را با خس خاشاک میپوشانند تا برهها و بزغالهها بیمار نشوند.
نوع دوم آلاچیق است که دورتادور چادرسیاه میکشند و مانع ورود سرما و گرد و خاک بداخل چادر است.
ویژگیهای چیغ
طرحها، رنگها و زیباییهای چیغ، به نوعی نشاندهنده سلیقه زن کوچنشین در نمایش روحیات و خواستههایش محسوب میشود و با گشت و گذاری در میان سیاه چادرهای عشایر یک منطقه، با دقت در نقش و رنگ چیغهای اطراف هر چادر، به خوبی میتوان احساس بانوی آن چادر را درک کرد.
چیغ در اطراف چادرهای عشایری، به صورت یک حصار نصب میشود و بزرگترین خاصیتش این است که جلوی تابش مستقیم آفتاب به چادر را میگیرد و اجازه نمیدهد گرمای آفتاب به داخل چادر نفوذ کند.
در ساعاتی از روز و همچنین شبها، وقتی لبههای چادر را بالا میزنند تا هوای خنک به داخل بیاید، چیغ ضمن آنکه مانع دیده شدن درون چادر از بیرون میشود، هوای خنک را از لابهلای خود عبور میدهد و در ضمن جلوی ورود گرد و غبار ناشیاز باد و عبور حیوانات را میگیرد.
ابزار و وسایل مورد استفاده در چیغبافیاز چند وسیله ساده و ابتدایینظیر داس، انواع کارد، سوهان، درفش، قیچی، سوزن و... تجاوز نمیکند و آنچه بیشتر به محصولات تولیدی زنان ارزش و اهمیت میبخشد، مهارتو ذوقبافندگان است.
با اینهمه، یکی از مهمترین ویژگیهای رشتههایی مانند چیغبافی حفظ و تقویت روحیه تعاون و همکاری بین زنان ایلیاتی است. به این نحو که چون پرداختن به چنین صنعتی، همکاری چند نفر را در آن واحد میطلبد، به طور معمول، وقتی زن یا دختری قصد بافت چیغ را داشته باشد، عده دیگری از زنان و دختران خانوار یا طایفه به کمکش میروند و در ترکاندن نیها، نخپیچی نیها و بافت به او کمک میکنند و در نتیجه، محصولی که بافت آن ممکن است پنج تا شش روز طول بکشد، در یک روز به پایان میرسد.
منبع: chtn.ir