همه چی آرومه ،من چقدر بدبختم!

تا حالا با فردی مواجه شده اید که مدام از این گونه حرفها می زند : " ما نه آزاد به دنیا می‌آییم، نه آزاد زندگی می‌كنیم و نه آزاد از دنیا می‌رویم.

روزگاری زندگی می کنیم و حداكثر بعد از 90 سال می‌میریم. در زمانی به دنیا می‌آئیم كه ناخواسته است، با شكل و شمائلی متولد می‌شویم كه در انتخاب آن نقشی نداشتیم، در مكانی به دنیا می‌آئیم كه ایده آل ما نیست، در خانواده‌ای پا به عرصه می گذاریم كه در گزینش آن هیچ گونه اختیاری نداشتیم، اقوام ما كسانی هستند كه گزینش نكرده ایم، با روش هائی تربیت می شویم كه مورد سلیقه ما نیست، تندباد حوادث غیرقابل كنترل، غیرمنتظره و دل آزار، ما را به هر طرف كه بخواهد، می برد ، ....."

این گونه حرف ها ، مخصوص آدم هایی است که برآنیم در این مقاله ، به بررسی ویژگی هایشان بپردازیم ؛ آدم های بدبینی که حتی با داشتن این نوع نگاه به زندگی، اصلاً فکر نمی کنند بدبین هستند. آنها آن قدر دلیل و منطق برای خودشان دارند که تمام تفکرات و ذهنیت هایشان را از واقعیتهای غیرقابل انکار زندگی می دانند، نه ساخته و پرداخته ذهن.اگر یکی از اعضای خانواده تان به این مشکل دچار باشد که دیگر کار چند برابر سخت می شود.

بدبینی بیماری است که هرکس به آن گرفتار شود، ناراحتی، رنج ها و دردها در انتظار اوست.

این بیماری گاه چنان شدت می یابد که شخص مبتلا، به هر چه می نگرد یا به هرچه فکر می کند، می کوشد نقص یا عیبی در آن بجوید و نیکویی‌های آن را از نظر دور کند.

انسان بدبین معتقد است اتفاقات بد، از شرایطی دائمی و ثابت نشأت می‌گیرد: "من در امتحان ریاضی مردود شدم ، چون استعداد یادگیری اعداد و ارقام را ندارم" و اتفاقات خوب، از شرایطی موقتی ناشی می‌شود: "همسرم امروز به من یک شاخه گل هدیه کرد، چون روز کاری خوبی داشته". اما انسان خوشبین، شکست را به عوامل موقتی نسبت می‌دهد "من در امتحان رد شدم چون دقت نکردم" و موقعیتهای مطلوب را به عوامل پایدار؛ "او برای من گل هدیه آورد، چون مرا دوست دارد".

وقتی مشکلی پیش می‌آید و کارها خراب می‌شود، بدبین ها خود را سرزنش می‌کنند: برای مثال اگر راننده دیگری به ماشین پارک شده آنها خسارت وارد کند، آنها خود را سرزنش می‌کنند که چرا ماشین را در جای نامناسبی پارک کرده‌اند. اما انسان خوشبین چنین مشکلی را به اتفاق نسبت می‌دهد یا سعی می‌کند راه جدیدی پیدا کند: "دفعه بعد ماشین را در جایی که ماشینهای کمتری وجود دارد، پارک می‌کنم".

بدبین اجازه می‌دهد ناامیدی در بخشی از زندگی اش وارد شود و به سایر بخشها نفوذ و سرایت کند. به عنوان مثال وقتی به شخصی گفته می‌شود بطور موقتی از کار برکنار شده است، انسان بدبین نه تنها بخاطر از دست دادن شغل خود احساس بدی دارد بلکه نگرانی اش را به سایر ابعاد زندگی خود منتقل کرده، ابراز می‌کند که زندگی زناشویی اش در معرض خطر است و فرزندانش غیرقابل کنترل هستند، اما انسان خوشبین اجازه نمی‌دهد یک شکست، تمام زندگی او را محدود کند، او با خود فکر می‌کند "پس من در این شرایط، شغلی ندارم، ولی من و همسرم هنوز رابطه خیلی خوب و نزدیکی باهم داریم و فرزندانمان مایه افتخار ما هستند"

فرد بدبین خیال می‌کند که اطرافیان برای او ارزش قایل نیستند، بنابراین به کسی اعتماد ندارد. او در حالیکه به شدت محتاج توجه اطرافیان می باشد، وقتی اطرافیان به او محبت می‌کنند ، آنها را پس زده و مهر و محبت اطرافیان را به پای ریاکاری شان می‌گذارد.

بدبینى بزرگ ترین مانع همكاری هاى اجتماعى، اتحاد و به هم پیوستگى دل هاست و انسان را گوشه گیر، تك رو و خودخواه بار مى آورد. بدبینی سرچشمه خشم ها، جنگ و خونریزى هاست. بدبین یا باید از همه كناره گیرد یا فقط تظاهر به دوستى كند و خود را چنان بنماید كه در باطن آن گونه نیست و چون به اشخاص و رویدادها با عینك بدبینى مى نگرد، نمى تواند با بى طرفى و بى نظرى، آن‌ها را بررسى كند و آن پدیده یا شخص را آن گونه كه هست بشناسد. در نتیجه، دچار قضاوت نادرست مى شود و این خود موجب عقب ماندگى است و نیز موجب بهره نگرفتن از فرصت ها و افراد با ارزش است.

تأثیر بدبینی در سلامت افراد
افراد بدبین، آسان تر و بیشتر افسرده  می‌شوند، این ممکن است بدان معنی باشد که افراد بدبین، عموماً فعالیت ایمنی پایین تری دارند و نیز افراد خوش بین، نسبت به افراد بدبین فعالیت ایمنی بیشتری دارند. وضع روانی فرد، می تواند سیستم ایمنی را تغییر دهد، محرومیت، افسردگی، بدبینی و همه ی این ها، می تواند فعالیت سیستم ایمنی را کاهش دهد و  این نکته که دقیقاً چگونه این کار صورت می گیرد، هنوز به درستی مشخص نیست.

در تحقیقات انجام شده مشخص شده است که افراد بدبین دوبرابر افراد خوش بین، به امراض عفونی مبتلا می شوند و دوبرابر آن‌ها نیز با پزشکان ملاقات می کنند و نیز در بیماران مبتلا به سرطان، آن‌هایی که مجدداً به این بیماری مبتلا نشدند، کسانی بودند که با روحیه ی جنگجویانه و خوش بینانه، به سرطان جواب دادند و افرادی که جان خود را از دست داده یا بیماری شان پس از بهبودی، دوباره عود کرده است، آن‌هایی بودند که به شناخت اولیه ی این بیماری، با درماندگی و پذیرش اجباری پاسخ داده بودند. به عبارت دیگر، شادی و خوش بینی، می تواند بر موارد چون (شدت بیماری، غدد لنفاوی سرطانی و.... ) غلبه کرده و با خنثی کردن اثر آن‌ها، بر عمر بیمار بیافزاید و در مواردی، بیمار کاملاً بهبودی خود را به دست آورده و بر سرطان غلبه کرده است.

تفاوت بدبینی در مردان و زنان
بدبینی هم در مردان و هم در زنان دیده می‌شود. سن شروع بدبینی آغاز بزرگ‌سالی (حدود 18 سالگی) است.

شیوع بدبینی در زنان بیشتر است ولی در مردان مشکل‌سازتر است و به همین دلیل پیامدهای خطرناک تری دارد. در واکنش به بدبینی، زنان پرخاشگری خود را بیشتر به صورت غیرمستقیم و پنهان نشان می دهند حال آنکه مردان به روش های قهر آمیز و پرخاشگرانه و جنایی بیشتر متوسل می شوند.

در خانواده های از هم پاشیده و ناموفق نیز زمینه بروز بدبینی وجود دارد مثلاً دختر این خانواده نمی تواند به جنس مخالف خوش بین باشد چرا که مدام در معرض اطلاعات غلط راجع به مردان است و گوشش پر است از حرف هایی نظیر «مردها همه سر و ته یک کرباسند»، « مردها همه دروغ می گویند» و... پسر خانواده های این چنینی نیز نمی تواند دید خوبی نسبت به زن ها داشته باشند.

ویژگی های افراد بدبین
1- عدم بخشودن و فراموش کردن: یکی از خصائص انسانی که به کرات همه به آن تشویق می شوند بخشش و گذشت است که در این افراد مطلقاً بخشودن و فراموش کردن وجود ندارد.

2- گرفتاری در رابطه با محل کار: اغلب با کارفرما گرفتاری دارند. از آنجایی که ایجاد ارتباط انسانی در این افراد دچار مشکل است . با همکارانشان صمیمی نیستند و نهایتاً هر چند کیفیت کار آنها خوب باشد ، نتیجه ی چشم گیری نخواهد داشت. اگر کارفرما هستند به علت فقدان محبت و دلسوزی و تعبیرهای ناگوار از رفتار، زیر دستان با آنها مشکلاتی خواهند داشت.

3- از نظر عاطفی: این افراد اغلب در تنهایی عاطفی به سر می برند. همیشه دیواری از ملاحظه بین این افراد و دیگران (والدین، فرزندان، با همسر و دوستانشان) وجود دارد، با هیچ کس از صمیم قلب ارتباط دوستانه و عاطفی پیدا نمی کنند، راز خودشان را با دیگری در میان نمی‌گذارند.

4- درگیری های خانوادگی: به دلیل تهمت های ناروا به همسر و فرزندانشان یا برچسب های خیانت و نادرستی به نزدیکان، معمولاً درگیری های خانوادگی دارند.

5- درگیر شکایات قضایی: معمولاً درگیر شکایات دادگاهی هستند، چه این که از دیگران شکایت کرده باشند یا به خاطر انتقام جویی های ناروا از آنها شکایت شده باشد.

6- احساس استثمارشدن: بدون دلیل كافی، شك دارند كه دیگران او را استثمار می كنند! و سرش كلاه می گذارند!

7- بی اعتمادی نسبت به دیگران: همیشه ذهنش به شكی اثبات نشده در مورد وفاداری یا قابل اعتماد بودن دوستان مشغول است.

8- ترس در دادن اطلاعات به دیگران: ترسی ناموجه از اینكه اطلاعاتی به دیگران بدهد و مغرضانه علیه خودش استفاده كنند.

9- احساس تحقیرشدگی: از اظهارنظر بی غرضانه دیگران یا اتفاقات معمولی، معنی تحقیر یا تهدید آمیز می بینند.

10- دلخوری دائمی: همیشه دلخور و عصبانی است. اگر كسی فقط یك بار توهینی كرده یا آسیبی به او رسانده هرگز او را نمی بخشد.

11- تکانشی بودن: با كوچكترین نكته حس می‌كند به اعتبارش لطمه خورده و واكنش سریع و خشمگین نشان میدهد.
منبع: تبیان
 

ویدیو مرتبط :
همه چی آرومه ، من چقدر خوشبختم :)

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

کفاشیان:همه چی آرومه من چقدر خوشبختم!

ماجرای جدید حق پخش و اولتیماتوم باشگاه ها به صدا و سیما از طریق اتحادیه فوتبال برای دریافت آن و همچنین آخرین وضعیت کارلوس کروش با فدراسیون و تیم ملی و سفر بلاتر به ایران بهانه ای شد تا روز گذشته گفتگویی را با علی کفاشیان انجام دهیم

آقای کفاشیان شما اعلام کردید کارلوس کروش دوم مهر به ایران برمی گردد؟ این در حالی است که برخی مدعی شده اند او از ایران رفته و سه هفته مانده به جام جهانی به ایران بازخواهد گشت؟

- نه، اصلا اینطور نیست. همانطور که گفتم و اعلام کردم کروش دوم مهر در تهران است.

اما برخی شایعه کرده اند که او با شش چمدان از ایران خارج شده است؟

- مگر می شود کروش رها کند و برود. کلی با او کار داریم. برای مهر برنامه داده و باید بیاید آنها را پیگیری کند.

منظورتان اردوی آماده سازی بازی با تایلند در مقدماتی جام ملت هاست؟

- بله، باید برای تایلند آماده شوند و در کنار برای آماده سازی جام جهانی هم برنامه داریم.

اما هنوز نتوانسته اید یک حریف تدارکاتی برای بازی با تیم ملی پیدا کنید؟

- در این باره هم در حال رایزنی با چند تیم هستیم که به زودی تکلیف آنها روشن خواهد شد.

منظورتان بازی با کره شمالی است؟

- فقط کره شمالی نیست. ما چند حریف را در نظر داریم که در حال صحبت با آنها هستیم تا برای بازی تدارکاتی به تهران بیایند.

آقای کفاشیان در کنار درخواست هایی که ما برای برگزاری دیدار دوستانه ارسال می کنیم درخواستی از کشورهای دیگر به فدراسیون نرسیده که با آنها بازی کنیم؟

- در این یکی دو ماه دو درخواست رسیده که در حال بررسی آنها هستیم.

اشاره می کنید از چه کشورهایی بوده است؟

- اجازه بدهید هر وقت درباره آنها تصمیم گیری شد به اسمشان اشاره کنیم.

از این بحث که خارج شویم دوباره شایعه شده که سه ماه است که بخش دیگری از اقساط دستمزد کروش و همکارانش پرداخت نشده و عقب افتاده است؟

- در این باره با قاطعیت می گویم که این دستمزد در روزهای اخیر پرداخت شدو فعلا بدهکار نیستیم.

شما برنامه «کارنامه فوتبال» که چند روز پیش از شبکه یک پخش شد و فوتبال امارات را تبلیغ می کرد دیدید؟

- نه، این برنامه را ندیدم.

بیشتر چهره های فوتبالی و مقاماتی مثل آقایان تاجپ، عزیز محمدی و مدیران چند باشگاه پس از دیدن این برنامه اظهار تاسف کرده اند چرا در حالی که فوتبال امارات را به خاطر استفاده از واژه جعلی خلیج «ع.ر.ب.ی» تحریم کرده ایم آقایان حسن روشن و منوچهر زندی در شبکه یک آن را تبلیغ کرده اند؟

- متاسفانه من این برنامه را ندیدم ونمی توانم نظر بدهم.

آیا تبلیغ فوتبال امارات در حالی که خودش ما نکونام و خلعتبری را از آن بازگردانید کار درستی است؟

- خیر.

بحث دیگر درباره حق پخش است؟ آقای عزیز محمدی در اتحادیه باشگاه ها به صدا و سیما اولتیماتوم داده اند اگر حق پخش پرداخت نشود از ورود دوربین ها به ورزشگاه ها جلوگیری می کنند؟ البته آقای تاج هم اشاره کرده اند به خاطر قراردادی که بین سازمان لیگ، فدراسیون فوتبال با صدا و سیما هست نمی شود این کار را کرد؟

- آقای تاج درست گفته اند اما خود من از سال آینده ترجیح می دهم در صورت عدم پرداخت حق پخش واقعی دوربین ها را راه نداده و از طریق بلیت فروشی در خدمت اهالی فوتبال و هواداران باشیم.

شنیده می شود که در کنار حضور سب بلاتر در ایران دنبال دعوت از چهره هایی چون الکس فرگوسن و مربیان سرشناس آلمانی هم هستید؟

- همینطور است، هر چند که الکس فرگوسن هنوز جواب نداده که می آید یا نمی آید.

در کنار این افراد دیگر چه مقامات و چهره هایی را دعوت کرده اید؟

- رییس کمیته پزشکی فیفا، شیخ سلمان رییس AFC، دبیر کنفدراسیون و چند چهره دیگر جزو مدعوین این برنامه هستمد.

ظاهرا قرار است سب بلاتر را به دیدار دکتر روحانی، رییس جمهور منتخب هم ببرید؟

- بله، همینطور است.

آیا از این فرصت استفاده می کنید تا با دکتر روحانی درباره مشکلات مالی فدراسیون فوتبال صحبت کنید؟

- خیر، بنده اصلا صحبتی درباره مسائل فدراسیون با آقای رییس جمهور نخواهم داشت. این یک دیدار رسمی بین آقای سب بلاتر و رییس جمهور است و نمی شود در آنجا درباره مشکلات فدراسیون صحبت کرد.

اما شما در یک سال اخیر در دیدارهایی که با دکتر احمدی نژاد، عباسی وزیر ورزش و دکتر روحانی به هنگام بازگشت از کره جنوبی و صعود به جام جهانی داشتید خبر دادید که قول گرفته اید که به فدراسیون کمک کنند؟

- دیدارهای گذشته برای دولت قبلی بود و الان دیگر نمی شود درباره آنها صحبت کرد.

اما چند ماه پیش آقای عباسی با حضور در اردوی استانبول آقای سجادی را مامور مستقیم کمک به مسائل مالی و رفع مشکلات اقتصادی تیم ملی کردند؟

- گفتم که این دیدارها و صحبت ها برای قدیم بود.

اگر این دیدارها برای گذشته است از نتیجه دیدار خود با آقای صالحی، سرپرست وزارت ورزش بگویید که در سه هفته قبل نشستی با ایشان داشتید و خبر دادید که وزارت ورزش قول حمایت داده؟ دیداری که کارلوس کروش هم در آن بود؟ آیا این قول ها اجرایی شده است؟

- در این باره با قاطعیت می گویم که قول های آقای صالحی اجرایی شده و روزهای خوب در راه است.

برنامه مذاکره با اسپانسرهای فدراسیون به کجا رسیده است؟

- رسیده به دمش و دو سه روز دیگر کار تمام است.

پس همانطور که گفتید روزهای خوبی در راه و در انتظار فدراسیون و فوتبال است؟

- اون شعر چی بود.

کدوم شعر؟

- همانکه می گوید من چقدر خوشبختم.

منظور ترانه همه چیز آرومه است؟

- آهان همان است. ازت قول من بزن: همه چیز آرومه من چقدر خوشبختم.

آقای رییس معلوم است که واقعا خبرهایی در راه و اتفاقاتی افتاده است؟

- همینطور است و همانطور که گفتم قول های آقای صالحی اجرایی شده و قرار است همین روزها هم با دکتر روحانی درباره فدراسیون فوتبال صحبت و همه جوره ما را کمک کند.