سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

همسرم بدبین است، چطور با او رفتار کنم؟



بدبینی و شك,بدبینی به همسر

 

خیلی اوقات بدبینی و شك بین زوجین از علاقه و عشق زیاد به یكدیگر نشات می‌گیرد. خانم همسرش را تنها متعلق به خود می‌داند و طبیعتا هر نوع رفتار خارج از منزل برایش سخت و غیر قابل هضم است.

 

بنابر آخرین آمار منتشر شده در تهران بزرگ و بسیاری از شهرهای دیگر كشورمان، روند طلاق رو به افزایش است. این در حالی است كه وقتی نیم نگاهی به علل این پدیده ناهنجار در میان زوجین می‌اندازیم، می‌بینیم كه خیانت از سوی طرفین یكی از مهم‌ترین دلایل این نوع طلاق‌ها به شمار می‌رود كه البته تنها دلیل نیست اما همین یك نشانه كافی است كه شك و بدبینی را در میان زوجین همچون بذری بكارد و اگر زوجین روش مقابله با این نوع بدبینی‌ها و شك را ندانند، طبیعتا شالوده خانواده‌شان خیلی زود از هم خواهد پاشید.

 

بدبینی به همسر اشكال متفاوتی دارد

خیلی از زوجین بدبینی‌های بیمارگونه خود را نوعی رفتار طبیعی تلقی می‌كنند و آن‌را با عناوینی همچون غیرت و تعصب و مراقبت توجیه می‌كنند، حال آن‌ كه واقعیت چیز دیگری است.

اساسا بدبینی به همسر در 3 حالت كلی بروز می‌كند :

1 - گروه اول افرادی هستند كه بدبینی در ذاتشان است. این افراد را از همان ابتدای زندگی براحتی می‌توان شناخت؛ آن زمان كه نسبت به هر موضوعی نیمه خالی لیوان را می‌بینند و در رابطه با پیرامون خود نوعی نگاه منفی دارند.

 

2 - گروه دوم افرادی هستند كه نوعی وسواس نیز در بدبینی‌هایشان نهفته است. این دسته از زوجین نسبت به برخی رفتارها و واكنش‌های همسر خود به جنس مخالف، حال در محیط كاری باشد، نوعی وسواس فكری دارند كه در پاره‌ای اوقات همراه با بدبینی به وی است كه البته در این فرم باز هم اختلاف بین زوجین خیلی پدیدار نمی‌شود.

 

3 - گروه سوم كه در حقیقت روزگاری جزو گروه‌های یك و دو بودند بشدت در معرض خطرند، چرا كه مبتلا به اختلالات پارانوئیدال می‌شوند به این معنا كه با كنار هم گذاشتن برخی پارامترهای خیالی به این نتیجه می‌رسند كه همسرشان قطعا در حال خیانت به وی است و این فكر همچون خوره جسم و روح فرد را نابود می‌كند و اگر خوشبین باشیم كه اتفاق ناگواری در این بین نیفتد، طلاق و جدایی بین زوجین مسالمت آمیز ترین اتفاق است.

 

ریشه‌های بدبینی به همسر

_ خیلی اوقات بدبینی و شك بین زوجین از علاقه و عشق زیاد به یكدیگر نشات می‌گیرد. خانم همسرش را تنها متعلق به خود می‌داند و طبیعتا هر نوع رفتار خارج از منزل برایش سخت و غیر قابل هضم است. بتدریج این عشق و علاقه به نوعی احساس شكست از دیدگاه خودش تبدیل می‌شود و هر آن فكر می‌كند كه زندگی اش در حال فروپاشی است.

 

_ عدم شناخت كافی از همسر، اساس بدبینی و شك به وی است. وقتی مرد از همسر آینده‌اش تصویری دیگر را در ذهن می‌پرورانده با ورود به زندگی مشترك متوجه می‌شود كه درانتخابش اشتباه كرده و این خود نوعی نفرت و انزجار را در وی نسبت به همسرش ایجاد می‌كند و طبیعتا این موضوع مهم‌ترین دلیل می‌شود برای پیدایش بهانه گیری‌ها و بدبینی‌های بیمار گونه.

 

_ فرزندان والدین بدبین و شكاك در طول زندگی یاد می‌گیرند كه در آینده نیز نسبت به همسرشان و اطرافیان خود بدبین و شكاك باشند. این موضوع نقش تربیت خانواده را براحتی روشن می‌كند، این‌گونه كه فرزندتان از شما بدبینی و شك به همسرش را یاد می‌گیرد.

 

_ مراقبت از خانواده در مقابل سنگ اندازی و حسادت‌های دشمنان خانوادگی كه عموما به شكل یك دوست وارد زندگی می‌شوند نیز اساس خیلی از بدبینی‌ها و سوءتفاهم‌هاست. دوست شما نسبت به زندگیتان حسادت می‌كند و بر همین اساس پروژه‌ای را پیاده می‌كند كه اطمینان شما را نسبت به همسرتان سلب كند.

 

چه باید كرد؟

1 - همیشه سعی كنید در هر موضوعی با همسر خود صادق باشید

ریشه بسیاری از بدبینی‌ها عدم صداقت در ابتدای زندگی است. زن یا مرد رازی را در زندگی دارد كه می‌كوشد آن را از همسرش پنهان كند كه البته در بیشتر مواقع موفق نمی‌شود و خود این پنهانكاری نقطه شروع بدبینی‌ها می‌شود.

 

2 - نسبت به قول و قرار خود با همسرتان خیلی حساس باشید

این موضوع برای مردها باید بیشتر رعایت شود، چرا كه خانم‌ها هر نوع تاخیر را در رسیدن به قرار مثبت نگاه نمی‌كنند و طبیعتا افكار منفی در آنها شكل می‌گیرد.

 

3 - در مراودات اجتماعی خود خیلی مراقب باشید بویژه اگر طرف شما جنس مخالف باشد

هر نوع صحبت غیركاری، تماس‌های بی‌مورد و روابط آزاد در محیط‌های كاری نتیجه‌ای شوم در بردارد كه اگر شما هم فكری در سر نداشته باشید، همسرتان جور دیگری برداشت می‌كند.

 

4 - از غافلگیری‌های احساسی كه نیازمند پروژه‌ای پیچیده باشد، پرهیز كنید

مثلا برای سالگرد ازدواجتان بخواهید همسرتان را غافلگیر كنید و نوعی پنهانكاری داشته باشید. دیده شده كه بسیاری از زوجین به این نوع كارها با بدبینی نگاه می‌كنند كه اگر هم به خیر و خوشی ختم شود، گمان می‌كنند كه پایان خوش كار هم در حقیقت قسمتی از یك پروژه خطرناك برای خیانت به وی بوده است.

منبع : jamejamonline.ir


ویدیو مرتبط :
چگونه با همسرم صحبت کنم ؟ رفتار اصولی میترا بابک

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

ویژگی ها و رفتار های کودکان خلاق



خلاقيت قابليتي است كه در همگان وجود دارد اما نيازمند پرورش و تقويت مي‌باشد تا به سر حدشكوفايي برسد. فرد خلاق كسي است كه از ذهني جستجوگر و آفريننده برخوردار باشد. خلاقيت عبارت است از « توانايي ديدن چيزها به شيوه هاي جدي، شكستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوب ها، فكر كردن به شيوه اي متفاوت، ابداع چيزهاي جديد، استفاده از چيز هاي نا مربوط و تبديل آن به شكل هاي جديد.» مي توان نتيجه گرفت که خلاقيت برآيند فرآيندهاي ذهني و شخصيتي فرد بوده و به توليدات و آثاري منجر مي شود که نو و بديع بوده، خاصيتي متکامل داشته و با واقعيتها، منطبق بوده و در غايت به سود جامعه بشري هستند.

 

 

خلاقیت

 

خانواده يكي از عوامل بسيار مهم در رشد و پرورش خلاقيت کودکان محسوب مي گردد که نقش مهمي در شكوفايي خلاقيت هاي كودكان دارد. از آنجا كه كودك حساسترين مراحل رشد خلاقيت را در محيط خانه سپري مي‌كند، محيط مناسب خانوادگي، شيوه و نگرش‌هاي صحيح فرزندپروري در رشد و شكوفايي خلاقيت سهم مهمي ايفا مي‌كند.

 

« كليگان » ( 1971 ) معتقد است براي ظهور خلاقيت راههاي زيادي در شيوه‌هاي فرزندپروري وجود دارد كه مي‌تواند باعث ظهور يا محو خلاقيت شود. نحوه تربيت و استفاده از شيوه‌هاي دموكراتيك يا مستبدانه، اعمال نحوه انضباط و شيوه ابراز محبت هر كدام به نوعي در پرورش يا سركوب خلاقيت کودکان مؤثر است.

 

اساساً پرورش عنصر انگيزشي خلاقيت بايد در بستر خانواده صورت گيرد، زيرا مستعدترين محيط براي شکل دهي آن محيط کلامي و نظام تربيتي و رفتاري خانواده است. کودک و نوجوان اوقات زيادي را در خانواده سپري مي­کنند، بنابراين اين طبيعي است که بيشترين تاثير را نيز از آن بپذيرند. بيان اين نکته از آن روست که بگوييم هر چند مي توان در محيطي غير از خانواده (آموزشگاه يا جايي ديگر) به تقويت عناصر انگيزشي خلاقيت مبادرت ورزيد، اما تاثير اين عوامل به اندازه و اهميت عامل نخستين نيست. پس بهتر است که هدايت­ها و روش­هاي اتخاذ شده محيط دوم يعني «محيط يادگيري» به محيط نخستين يعني خانواده نيز انتقال يابد و در آنجا هم مورد تمرين و تقويت قرار گيرد؛ اين انتقال زمينه­ هاي تثبيت و تحکيم انگيزش خلاقه را بيش از پيش فراهم آورد.

 

کودک خلاق

 

در واقع والدين از طريق درگير شدن در فعاليتهاي خلاق كودك در رشد خلاقيت او سهيم هستند. خانواده ها بايد فرصتهاي لازم را براي سؤال كردن، كنجكاوي و كشف محيط به كودكان بدهند و هرگز آنان را تنبيه و تهديد نكنند.

زمينه رشد خلاقيت در خانه زماني فراهم مي شود كه به كودكانتان آزادي زيادي بدهيد و به آنها به عنوان يك فرد احترام بگذاريد، از نظر عاطفي در حد اعتدال به آنها نزديك شويد و بر روي ارزشهاي اخلاقي و نه قوانين خاص تأكيد نماييد.

محيط خانه را به صورتي درآوريد كه در آن فعاليت، بازي و خنده به مقدار زيادي وجود داشته باشد. شما و كودكانتان سعي نمائيد كارها را به روش هاي جديد و جالب انجام دهيد. با تشويق و تأييد رفتار كودك و فراهم آوردن زمينه هاي مساعد و تدارك بازيهاي دلخواه او، قدرت تخيل و خلاقيت كودك را تقويت كنيد. خيالپردازيهاي كودكان را سرزنش نكنيد زيرا خلاقيت او را محدود مي سازيد.

 


تحقيقات نشان مي دهد كه والدين كودكان خلاق در رفتار خود هماهنگي بيشتري نشان مي دهند، كودكان خود را آنگونه كه هستند قبول دارند و آنها را به كنجكاوي درباره اشياء و امور تشويق مي كنند و كودكان خود را در انتخاب موضوعات مورد علاقه آزاد مي گذارند و كارها و برنامه هاي آنان را تحت نظر دارند و پي گيري مي كنند. شايسته است والدين تا آنجا كه امكان دارد كودكان خود را مستقل بار آورده و در ايجاد اعتماد به نفس، آنان را ياري كنند و دستاوردهاي آنان را با آغوش باز پذيرا شوند و هنگام شكست، به جاي سرزنش، راهنما و راهگشاي مشكلات كودكان خود باشند، تا كودكان بتوانند ضمن احساس ارزشمندي در انجام كارها، راه حل ها و عقايد غير معمول و دور از ذهن را نيز بيازمايند، چراكه چنين كارهايي پايه و مايه اصلي خلاقيت است.

 

خلاقیت کودکان

 

اغلب اوقات اگر كمي وقت و حوصله كنيم متوجه وجود خلاقيت در بچه ها مي شويم. بهترين زمان براي اطلاع از خلاقيت كودكان ، تماشاي آنها به هنگام بازي است. خلاقيت عامل مهم بازي است. كودك را در حالي كه آزادانه و فارغ البال با مواد و اسباب بازيهايش سرگرم بازي است تماشا كنيد. كودكان خلاق اغلب براي هر يك از وسايل بازي خود موارد استفاده متفاوتي پيدا مي كنند و قبل از اينكه از وسيله اي به سراغ وسيله ديگر بروند از آن به انواع مختلف استفاده مي نمايند.

 

كودك خلاق اغلب از منابع خود به انواع و اشكال مختلف و گاه حيرت انگيز استفاده مي كند.ممكن است يك جعبه خالي براي كودك خلاق ارزشي به مراتب بيش از بهترين و پيچيده ترين اسباب بازيها داشته باشد. کودکان خلاق مي توانند با توجه به موقعيت و مکان خاص بازي را تغيير دهند، بازيهاي جديد ابداع کنند، مقررات خاصي وضع کنند، رهبري بازي را در دست گرفته و با سازمان بندي منسجم په به صورت فردي و چه به صورت گروهي بازي کنند.

 

بازي اين گونه افراد از تنوع و گوناگوني آکنده بوده و مي توانند با توجه به علايق خود و بازي کنان هدفهاي بازي را اعمال کنند. در مقابل کودکاني که از خلاقيت بي بهره بوده و يا خلاقيت کمي دارند در بازي ها نقش پيرو را به عهده گرفته، خود را ملزم به رعايت کامل مقررات بازي مي دانند، تخطي از قوانين را جايز نشمرده و بازي را بيشتر به عنوان وظيفه و کار تلقي مي کنند تا وسيله اي براي رشد، بنابراين سهم آنها از لذت بازي کمتر از کودکان خلاق است.

 

 

ويژگيهاي کودکان خلاق:


1. كودكان خلاق اغلب با آب و تاب حرف مي زنند. ذكر جزييات يك ماجرا و به تفضيل سخن گفتن مي تواند نشانه قدرت خيال و تصور زياد باشد.

 

2. دقت و توجه شديد در گوش دادن، مشاهده كردن يا انجام دادن كاري دارند.

 

3. شور و نشاط و مشغوليتهاي شديد جسماني دارند.

کودکان خلاق

 

4. در صحبتهاي خود از قياس استفاده مي کنند.

 

5. عادت به وارسي منابع مختلف دارند.

 

6. با دقت به اشيا و پيرامون خود مي نگرند.

 

7. اشتياق به صحبت کردن درباره كشفيات با ديگران دارند.

 

8. توانايي ابداع بازيهاي جديد و تغيير در بازيها دارند.

 

9. کنجکاوي زيادي براي سردرآوردن از امور دارند.

 

10. در گفتار خود جسارت زيادي دارند.

 

11. سئوالات عجيبي طرح مي نمايند.

 

انگيزه و خلاقيت كودک در محيط خانواده زماني از بين مي رود كه :


1. تاكيد بيش از حد والدين بر هوش و حافظه كودک

 

بازی کودک

2. ايجاد رقابت ميان كودكان

 

3. تاكيد افراطي بر جنسيت كودک]

 

4. قرار دادن قوانين خشك و دست و پا گير در منزل

 

5. عدم آشنايي والدين با مفهوم واقعي خلاقيت

 

6. انتقاد مكرر از رفتارهاي كودک

 

7. بيهوده شمردن تخيلات كودک

 

8. عدم شناسايي علائق دروني كودک

 

9. عدم وجود حس شوخ طبعي در محيط منزل

 

10. تحميل نقش بزرگسال به كودک

 

 

براي افزايش خلاقيت كودكان بايد:


1. هرگز کودک را تحقير نکنيم. کودکي که احساس حقارت کند هرگز دست به خلاقيّت نمي‌زند.

 

.2 محيطي مناسب براي انجام كارهاي خلاق آنها فراهم نماييد.

 

3. امكانات و وسايلي در اختيار آنها قرار دهيد تا به كمك آنها خلاقيت هاي خود را ابراز نمايند. به عنوان مثال وسايل موسيقي، نقاشي و طراحي و ...

 

4. كارهاي خلاق كودكان را تشويق كنيد و آنها را در معرض نمايش قرار داده و از ارزيابي بيش از حد آنان خودداري كنيد.

 

5. به عنوان بزرگسال، خود به انجام كارهاي خلاق بپردازيد و اجازه دهيد كودكان شما شاهد كارهاي خلاق تان باشند.

 

6. به شيوه هاي آموزشي در خانواده خود توجه داشته باشيد.

 

7. براي كارهاي خلاق ديگران ارزش قائل شويد.

 

8. از تأكيد بر تصورات قالبي در خصوص جنسيت كودكان شديداً خودداري نماييد. ( به عنوان مثال دختر ماشين بازي نمي كند، پسر عروسك بازي نمي كند يا پسر گريه نمي كند.)

 

9. امكان شركت در فعاليت ها و كلاسهاي ويژه را براي آنان فراهم نماييد.

 

10. اگر مشكلات يا گرفتاريهاي در خانواده وجود دارد از آن مشكلات به شيوه مثبتي استفاده كنيد و با تشويق به كودك خود اجازه ابراز احساسات و اظهار نظر بدهيد.

 

11. توجه داشته باشييد كه استعداد فقط سهم كوچكي از خلاقيت است و تمرين و نظم بخشيدن به آن از اهميت بيشتري بر خوردار است.

 

12. اجازه بدهيد كودك خودش باشد حتي اگر رفتارهاي عجيب از او سر بزند و سعي كنيد در حضور جمع كودك خود را خلاق معرفي نكنيد؛ در غير اين صورت اطرافيان انتظارات بيش از حدي از كودك شما خواهند داشت.

 

13. با كودك خود شوخ طبع و مهربان باشيد.