سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

نقش اعتقادات مذهبی در روابط همسران



روابط همسران,گزینش همسر, انتخاب درست همسر

رسول خدا(ص) می‌فرمایند: مرد مومن هم‌شأن زن مومن و مرد مسلمان همتای زن مسلمان است. مذهب یکی از مهم ترین جلوه‌های لطیف ذهن انسانی است که از سرچشمه‌های معنوی و الهی تغذیه می‌‌کند. به رغم دگرگونی‌های جوامع جدید صنعتی که گاه راستای حرکت شان به سوی تضعیف حس مذهبی جوانان و استقرارگونه‌ای خردگرایی، جدایی پدیده‌‌های حیات از ابعاد دینی یا ماده‌گرایی افراطی و یا مصلحت‌گرایی در اندیشه‌شان است، در روزگار ما تاثیر اعتقاد مذهبی بر کردار جوانان قابل توجه و ملاحظه است.

قطعا همگی اذعان به این مهم دارید که گزینش همسر مهمترین انتخاب فرد در زندگی است و بی‌گمان لازمه موفقیت در این امر، به عوامل متعددی بستگی تام و مبرهن دارد که نمی‌توان بدون التفات و توجه بدانها، انتخاب مناسب و موجهی داشت. یکی از مهمترین این عوامل، ایمان و باورهای اعتقادی و به دیگر سخن مذهب طرفین است و نقشی که این مولفه مهم در زندگی شخصی فرد در دوران تجرد داشته و نقشی که می‌تواند در زندگی مشترک وی داشته باشد؛ مورد نظر واقع می‌شود.

بررسی‌ها و تحقیقات متعدد انجام شده نشان می دهد که انجام اعمال مذهبی بیش از دیگر متغیرهای مورد بررسی، بر انتخاب درست همسر و به تبع آن در رضایت‌مندی از ازدواج موثر و مفید است.

بسیاری از روان شناسان بنابر تجارب بالینی و یا تحقیقات میدانی خود دریافته‌اند، افرادی که برای مدت طولانی با هم زندگی کرده بودند؛ مذهب را به عنوان مهمترین عامل رضایت‌مندی در ازدواج قلمداد کرده‌اند. از سوی دیگر، روان‌شناسان دیگری هم، خاطر نشان کرده‌اند که مذهب مهمترین عامل ثبات، پایداری و استواری ازدواج است.

بنابراین با توجه به بررسی نتایج تحقیقات روان‌شناسان و مشاوران خانواده داخلی، حتی متخصصان غربی، می‌توان به صراحت تمام و با برهانی قاطع و منطقی پذیرفت که بین مذهبی بودن و انتخاب همسر مناسب و متعاقب آن رضایت‌مندی از ازدواج رابطه‌ای مثبت وجود دارد؛ لذا این حکم عقل سلیم است که مذهب را باید به عنوان یک مولفه بنیادی و معیار اساسی در انتخاب و گزینش همسفر زندگی مد نظر داشت و با نگاهی عمیق‌تر و گسترده‌تر بر آن، خصوصیات یک فرد مذهبی و مقید بر باورها و اندیشه‌های وابسته به آن را کاوید و در گزینش همسر بدان توجه کرد.

با این علم، شناخت و آگاهی از نشانه‌های مذهب در زندگی فرد و چگونگی عملکرد یک فرد مذهبی در زندگی گذشته و اهداف آینده وی، راهی را برای کنکاش و تحقیق از فرد مقابل را پیش روی شما قرار می‌دهد تا بدان طریق پرده از حقایق مذهب و باورهای دینی فرد در زندگی بردارید و کشف حقیقت این امر کنید؛ چرا که همگی می‌دانیم صرف یدک کشیدن مذهب و مذهبی بودن، ره به جایی نمی‌برد، عامل و فاعل حقیقی بودن بحثی است که همگان بر آن تاکید محض می‌کنند و بی‌گمان آن را تنها معیار محک و سنجش حقیقت می‌پندارند و بر راستی آن، مهر تائید و سقم می‌زنند و بدین طریق است که با بستن راه تردید منجر به حصول اطمینان از ایمان واقعی فرد می‌شوند و بر آن پافشاری می‌کنند.

همسری هم کفو از نظر امور مذهبی و معنوی
هیچ‌چیز به اندازه مذهب بر الگوهای رفتار زوجیت موثر نیست، لاجرم اهمیت دادن به اعتقادات و باورها یکی از اساسی ترین معیارهای انتخاب همسر است. هر کس براساس باورهای ذهنی خویش رفتار می‌کند و متناسب با آن شخصیت‌ها شکل می‌گیرد. ارزش‌ها و ضدارزش‌ها همه ناشی از اعتقادات فرد است و طبیعی است که این‌گونه اختلافات بسیار ویرانگر است.

اختلاف در ارزش‌ها و باورها بر خوب یا بد بودن افراد صحه نمی‌گذارد، هر یک از انسان‌ها برای خود ارزش‌ها و باورهای قابل احترام دارند و تخطی هر یک از زوجین به منزله خدشه به شخصیت خود تلقی می‌کنند.

با توجه به این واقعیات حتما باید قبل از ازدواج زوجین با این امر توجه کافی داشته باشند و میزان دوری و نزدیکی اعتقادات مشخص شود.

به عقیده روان‌شناسان، پس از زناشویی ناباوری های دینی یکی از طرفین دشواری‌های فراوانی برای آنها فراهم می‌کند و هرقدر همگونی میان دو همسر از نظر مذهب کمتر باشد باعث اختلافات، کشمکش و بگومگوهای همیشگی و بیشتر می‌شود. این ناهماهنگی‌ها با گذشت زمان بیشتر می‌شود تا جایی که بر امر استواری و استحکام ازدواج و خانواده تاثیر منفی می‌گذارد و ممکن است به طلاق بیانجامد. به دیگر سخن اگر اختلاف مذهبی به سختی بتواند پیوندهای زناشویی را از هم بگسلد، سرانجام بر امر ازدواج و استواری و استحکام آن، همان طور بر سعادت زوجین، تاثیری شگرف خواهد گذاشت.
منبع: باشگاه مجردها/تبیان

 


ویدیو مرتبط :
روابط زناشویی(نقش روابط جنسی زوجین در احساسات)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نقش لایه احساسات در روابط زناشویی



 

نقش لایه احساسات در روابط زناشویی

 

کلید موفقیت در روابط زناشویی بیان احساسات واقعی و شفاف خود و گفتن حقایق عاطفی و احساسی به فرد مقابل می باشد. اما همه می دانیم که پیش از بیان این احساسات واقعی به دیگران باید خود از وجود آنها آگاه و مطلع باشیم و بتوانیم درباره آنها فکر کنیم و به اصطلاح با استفاده از فراشناخت به نحوه و علل وقوع آنها اشراف یابیم.

 

در مقاله ای به قلم دکتر جان گری می خوانیم : آیا تا به حال شده است وقتی واقعا ناراحت هستید بخندید ؟ آیا تا به حال اتفاق افتاده است که وقتی واقعا ترسیده اید عصبانی شده باشید و رفتار عصبی و آزارنده ای از خود نشان داده باشید ؟ یا وقتی خودتان احساس گناه کرده اید فرد دیگری را سرزنش کرده باشید ؟

 

همه ما کم و بیش تجربیات مشابهی در این زمینه داریم. اما چرا انسان گاهی اوقات در پاسخ به موقعیت های خاص عکس العمل مناسب و در خور موقعیت نشان نمی دهد و با نشان دادن عکس العمل های ناسازگار با موقعیت شرایط را از آنچه هست خرابتر می کند ؟

 

ما در این مجال سعی داریم نقش لایه های عمیق احساسات را در شکل گیری شخصیت ، روابط بین فردی و خصوصا روابط زناشویی بررسی کنیم.

 

 

حقیقت گویی به خود

 

درباره نقش مثبت حقیقت در سلامت روحی و روابط بین فردی مقالات بی شماری به چاپ رسیده است و ما در این بحث قصد تکرار این موارد را نداریم و تنها سعی داریم از زاویه ای اختصاصی تر نقش حقیقت گویی به خود را در روابط زناشویی بررسی کنیم. واقعیت این است که ما معمولا بزرگترین و مخرب ترین دروغ ها را به خود می گوییم و با توجه به نقش عظیم روابط عاطفی در پایداری و کیفیت روابط زناشویی ، دروغ های عاطفی و سرکوب احساسات خود ، بزرگ ترین تهدید ها برای زندگی زناشویی هستند.

 

 

رابطه سرکوب احساسات و مکانیزم های دفاعی

 

کلید موفقیت در روابط زناشویی بیان احساسات واقعی و شفاف خود و گفتن حقایق عاطفی و احساسی به فرد مقابل می باشد. اما همه می دانیم که پیش از بیان این احساسات واقعی به دیگران باید خود از وجود آنها آگاه و مطلع باشیم و بتوانیم درباره آنها فکر کنیم و به اصطلاح با استفاده از فراشناخت به نحوه و علل وقوع آنها اشراف یابیم.


اما سوال مهم این است : چرا احساسات واقعی ما از حیطه هوشیاری مان بیرون می مانند ؟

 

جواب ، ساده و در عین حال عمیق است ؛ انسان در سازمان روانی خود از فرایند هایی استفاده می کند که وی را از استرس ، اضطراب و ناراحتی دور نگه می دارد. این فرایندها که برای اولین بار توسط زیگموند فروید بصورت جداگانه و طبقه بندی شده مطرح شدند اصطلاحا مکانیزم های دفاعی گفته می شود که از معروف ترین و تاثیرگذارترین مفاهیم روانشناسی در قرن بیستم بوده است که تقریبا کم و بیش از طرف اکثر مکاتب روانشناسی مفاهیم پایه ای آن مورد قبول قرار گرفته است.

 

بر اساس این مکانیزم ها که معروف ترین و پایه ای ترین آنها مکانیزم سرکوب می باشد افکار و احساسات ناخوشایند آدمی به طور خودکار از حیطه هوشیاری وی به سرزمین ناهوشیار انتقال می یابد و ما در زندگی روزانه خود و در حیطه هوشیاری ، از وجود این احساسات آگاه نخواهیم بود. اما این موارد سرکوب شده به زندگی خود در مرزهای ناهوشیار ادامه می دهند و تأثیرات خود را در زندگی ما به جای می گذارند.

 

حال اگر این مکانیزم ها در سرکوب احساسات ناخوشایند و افکار تلخ به کار می افتند و آن احساساتی که ما را می آزارند در این فرایند به ظاهر فراموش می شوند . بدین صورت ما در بیان آگاهانه حقایق احساسی خود ناخواسته ناتوان می شویم و هم به خود و هم به شریک زندگی خود دروغ می گوییم و همین عدم بازگویی حقایق به تدریج روابط عاشقانه ما را از هم می پاشد.حال باید ببینیم ما در این سرکوب احساسات چه لایه های را از حیطه هوشیاری خود می رانیم.

 


پنج لایه احساسات

 

فرض کنید در حال دعوا با همسر خود هستید و سخت به خشم آمده اید و او را به باد سرزنش گرفته اید و همه تقصیرات را متوجه او کرده اید . اما آیا تا به حال بی این موضوع فکر کرده اید که چرا شما خشمگین هستید ؟ جواب اکثر افراد این است که ایشان کار خطایی انجام داده است و مرا عصبانی کرده است. ولی جواب عمیق تری هم هست از زاویه ای دیگر :

 

ما در روابط میان فردی معمولا از کسانی خشمگین می شویم که به هر طریق برای ما مهم تر هستند. نکته جالبی است . لحظه ای تأمل کنید . اگر از همسر خود خشمگین هستید این خشم ، نشانه عشق و علاقه شماست به ایشان. شاید عجیب به نظر برسد ولی واقعیت دارد . در پس هر خشمی در زندگی زناشویی علاقه ای پنهان است.

 

 نقش لایه احساسات در روابط زناشویی

 

احساسات ما نسبت به شریک عاطفی مان در پنج سطح طبقه بندی می شود :


۱- خشم

۲- آزردگی و غم

۳- ترس و عدم امنیت

۴- گناه و پشیمانی

۵- عشق

 

شما می توانید این لایه ها به کوه یخی تشبیه کنید که قسمت اصلی آن در زیر آب قرار دارد و قسمت کمی از آن در معرض دید شما قرار دارد و این قسمت کوچک همان خشمی است که شما در حیطه آگاهی خود تجربه می کنید و چهار لایه بعدی در زیر آب و در خارج از حیطه هوشیاری قرار دارد.

 

ولی در واقع وقتی شما احساس خود را به صورت خشم ابراز می کنید چهار سطح دیگر احساسات نیز در سازمان روانی شما در حال فعالیتند ولی از حیطه هوشیاری و آگاهی شما خارجند و شما آنها را لمس نمی کنید. حال اگر همه این سطوح احساسات را لمس نکنید مسلما نمی توانید آنها را به طرف مقابلتان انتقال دهید و تبعات منفی این احساسات سرکوب شده در وجود شما باقی می ماند و در ابراز عشق و محبت شما به شریک زندگیتان خلل بزرگی ایجاد می شود

 

فرض کنید همسر شما به نشانه قهر از منزل بیرون رفته است و شما بسیار خشمگین شده اید . اگر به دنبال راه حلی عملی و ماندگار برای حل مشکل و تحکیم روابط هستید باید هر پنج سطح احساسات خود را به همسرتان انتقال دهید :

 

« واقعا عصبانی شدم که رفتی ( خشم )

وقتی رفتی غمگین شدم ( آزردگی و غم )

می ترسیدم برنگردی ( ترس )

متأسفم که روز تولدت رو فراموش کردم ، عذر می خواهم ( گناه و پشیمانی )

من دوستت دارم ( عشق ) »

 

در این ابراز احساسات ، شما تمام پنج سطح احساسات خود را شناخته اید و آنرا تمام و کمال ابراز داشته اید . این گونه سخن گفتن ، همه مشکلات ، سوءتفاهم ها و درگیری ها را از بین می برد . زیرا شما عشق خود را ابراز کرده اید . جان گری نظریه پرداز معروف روابط زناشویی در این باره چنین می گوید :

 

« مشکل هنگامی پیش می آید که شما خشم و آزردگی خود را ابراز کرده و تمام حقیقت را نمی گویید و عشقی را که در زیر این احساسات نهفته است را نادیده گرفته و بیان نمی کنید.درزیر تمام احساسات منفی ، عشق و میل به ارتباط نهفته است . تنها راه نشان دادن عشق و برملا ساختن آن این است که تمام احساسات دیگرمان که روی هم انباشته شده است را بیان داریم . »

 

 

در پایان کلام

 

اگر نتوانیم عواطف منفی خود را احساس کنیم ، کم کم قدرت درک و احساس عواطف مثبت را نیز از دست می دهیم . تغییر عادات در نحوه بیان خواسته ها و احساساتمان یکروزه میسر نمی شود و نیاز به انگیزه و ممارست دارد.

 

در اولین گام شناخت و پذیرش سایر ابعاد احساسات و تأثیر آنها بر روابط زناشویی بسیار مؤثر است.

 

در دومین گام، آگاهی و زیر نظر گرفتن نحوه بیان و محتوای گفتارمان در لحظات بحرانی و در زندگی روزانه در یک دوره زمانی مشخص بسیار ضروری است.

 

در سومین گام که همزمان با گام دوم باید اجرا شود ما می توانیم با اجرا و تمرین این نحوه بیان و گفتار در کنار تغییر نگرش هایمان به موفقیتی ماندگار در روابطمان دست پیدا کنیم.

 

در آخرین گام ، انتقال این اطلاعات به طرف مقابلمان و آشنا کردن وی با این نگرش ها و محتوای پنجگانه احساسات و نحوه بیان و تمرین عملی این روش ها با وی تکمیل کننده موفقیت ما خواهد بود.