سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

معنی زندگی! تا حالا بهش فکر کردی؟



معنی زندگی, حس نارضایتی در زندگی

زندگی برای هر کس معنای خاصی دارد. این مسئله به نحوه نگرش و افکار هر انسان، ارتباط مستقیم دارد. یعنی هر انسانی زندگی را به گونه ای می بیند که در مورد آن فکر می کند. هرچند نکته ای در این میان وجود دارد و آن این است که خلقت انسان به گونه ای است که کمال طلبی و هدفدار زندگی کردن، در ذات اوست. اما این خصلت ذاتی هم ممکن است به دلایل متعددی در نهاد برخی از افراد نهفته بماند و به فراموشی سپرده شود.

به طور کلی این مطلب برای اغلب افراد صادق است که بیهودگی و بی هدفی در زندگی، آنها را راضی نمی کند و مسلما اگر زندگی معنایی برای انسان نداشته باشد، زنده بودن یک انسان ارزشی نخواهد داشت. هرچند که همه امکانات زندگی کردن فراهم باشد.

دلیل ایجاد حس نارضایتی در زندگی به خاطر نداشتن یا کمبود رفاه نیست. چه بسیار افرادی که در زندگی ساده و حتی سختی قرار دارند، اما از زندگی راضی هستند و از لذتهای زندگی شان بهره می برند. آنچه مشخص است اینکه ناکامی در دریافت معنای واقعی زندگی است که موجب احساس ناامیدی و یاس در زندگی می شود.

می توان اینطور بیان کرد که زندگی دارای دو بعد است. یک بعد به معنای مادی و بعد دیگر معنوی است. آنچه مهم است اینکه هر انسانی کامیابی خود را بیشتر در کدام بعد ببیند. مسلما چیزهای مادی جزئی از زندگی هستند که فناپذیر و نابود شدنی هستند ولی مسائل معنوی، پایدار و فناناپذیرند. همان طور که روح انسان هم فناناپذیر است و با مرگ از بین نمی رود.

چه بسیار افرادی که به لحاظ مادی و رفاهی از بهترین امکانات برخوردار بوده و در نهایت دچار بحران هویت شده اند و گرفتار سرگشتگی و ناامیدی. همچون پسری 22 ساله که در بخشی از خاطرات خود اینطور بیان می کند:

" هرچند تمام کارهایی که جامعه برای خوشبخت شدن دیکته می کند، انجام داده بودم، اما هیچ دلیلی برای ادامه زندگی نمی یافتم. نمی دانستم چرا زنده ام و چرا زنده بودنم می تواند مهم باشد. زندگی هیچ معنایی برایم نداشت. این بحران شک و پریشانی کم کم به تمامی جنبه های زندگی ام کشیده شد."

با خود فکر می کردم، آیا به راستی زندگی کاملا نسبی است؟آیا همه اش همین است؟ پنجاه-یا هشتاد سالی از این خوشی ها و ناخوشی های زودگذر استفاده کردن، کار کردن، خوابیدن، خوردن، لذت بردن از خوشی های زمینی و همین. و بعد انگار نه انگار که روزی زنده بوده ای؟! اگر چنین است پس اصلا چرا باید زندگی کرد؟چرا باید برای زندگی بی هدف تلاش کرد؟چرا باید خوب بود؟چرا باید به فکر سلامتی بود؟

معنی زندگی, حس نارضایتی در زندگی

هر چه بیشتر می گذشت همه چیز بیشتر غیرقابل تحمل می شد و مرا به این نتیجه می رساند که زندگی به راستی ارزش زیستن ندارد. 1

این عبارات نشان دهنده این هستند که بعد روحانی و معناگرایی زندگی تا چه میزان در ایجاد احساس نشاط و شادابی در زندگی تاثیرگذار است.

نویسنده ای به نام آلپورت می گوید: "امروزه در اروپا، روان شناسان و روان پزشکان، آشکارا از فروید(که ناکامی جنسی را علت ناراحتی های روانی می داند) روی برگردانده اند و به "هستی درمانی" روی آورده اند که مکتب "معنا درمانی" یکی از آنهاست.  2

بحران معنا در زندگی امروز به یکی از اصلی ترین دغدغه های بشر تبدیل شده است. همین امر به اضافه احساس کمبود معنویات در زندگی موجب شده تا به سمت ایجاد مامنی در این زمینه ها باشند. به این ترتیب بسیاری از علوم بشری ساخته شده تا نیازهای روحی و معنوی را پاسخ دهد در حالیکه این راهکارها هم اثر موقتی دارند. چرا که منشا الهی ندارند.

بحران بی معنایی در زندگی بسیاری از افراد وجود دارد و آنها را آزار می دهد. اینکه نمی دانند برای چه پا به این دنیا گذاشته اند و چه باید بکنند. برخی دیگر هم با بحرانی به نام ناتمام ماندن معنا مواجه می شوند. یعنی برخی از افراد برای زندگی معنایی را در نظر داشته اند ولی زمانی که به آن می رسند، آن را بی ارزش تر از آن می دانند که به خاطرش زندگی کنند. این بدان معناست که مسائل موجود در ذهن این افراد نمی تواند توجیه کننده زندگانی آنها باشد. به این ترتیب نمی توانند فلسفه مرگ و حیات را برای خود تعریف کنند و همین امر موجب افسردگی شان می شود.

آنچه مهم است دریافت این مطلب است که باور داشته باشیم که معنای زندگی باید باارزش تر از خود زندگی باشد و آنچه قرار است فلسفه زندگی را توجیه کند باید فراتر و والاتر باشد. می توان گفت که معنای یک زندگی به یک معامله شباهت دارد که منفعت و سود، آنرا توجیه پذیر می سازد.

مسلما توجیهی وجود ندارد که کسی بخواهد در معامله ای زیانبار شرکت کند.
هر کاری که می خواهد انجام شود باید فایده ای داشته باشد که در غیر این صورت، انجام آن بی معناست.

در مورد معنای زندگی هم همین بحث مطرح است. آنچه انسان به خاطر ان به دنیا می آید و از دنیا می رود، باید ارزشمندتر از زندگی باشد که در غیر این صورت انسان دچار خسران و ضرر شده است. آنچه مهم است حیات جاودان انسان است که به سرای آخرت مربوط می شود. هرچه در این دنیاست به خاطر انسان است و ابزاری برای اینکه به حیات واقعی خود برسد.

چنانچه پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) می فرمایند:
"همانا دنیا برای شما آفریده شده و شما برای آخرت. 3

پس شایسته است که ارزش واقعی خود و هدف متعالی را در زندگی پیدا کرده و آنرا دنبال کنیم.

1-به نقل از کتاب "رضایت از زندگی " نوشته عباس پسندیده. برگرفته از روان شناسی شادی.ص13/2-برگرفته از کتاب انسان در جستجوی معنا، ص4./3- به نقل از میزان الحکمه،ج4،ص1692/ تبیان

 


ویدیو مرتبط :
هندی ها کم بودند حالا افریقایی ها بهش پیوستن

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

وقتی كار می‌كردیم چرخ زندگی نمی‌چرخید، حالا كه هیچ



شهاب‌خودرو ,کارگران شهاب‌خودرو ,اخراج کارگران شهاب‌خودرو

 

وقتی كار می‌كردیم چرخ زندگی نمی‌چرخید، حالا كه هیچ

راننده لیفتراک بودم. با حقوق و مزایا نمی‌توانستم کاری برای زن و بچه‌ام انجام بدهم، حالا که اخراج شده‌ام، هیچ/ در حال حاضر با 15 سال سابقه كار و در سن 41 سالگی، به غیر از تخصص‌ام در كارخانه کار دیگری از من بر نمی‌آید.

 

ایلنا: پس از تجمع بی‌نتیجه کارگران اخراجی شهاب‌خودرو در مقابل ساختمان ریاست جمهوری در روز چهارشنبه هفته گذشته، این کارگران صبح امروز - شنبه - در اعتراض به اخراجشان در مقابل وزارت کار، رفاه و تامین اجتماعی تجمع کردند.

 

به گزارش ایلنا، کارگران اخراجی پیش از عزیمت به تهران، بامداد امروز در مقابل درب کارخانه تجمع کرده بودند اما در پی بی‌توجهی به اعتراض آنان، عازم خیابان آزادی شدند و با تجمع در مقابل وزارت کار تعاون و رفاه اجتماعی از وزیر کار و سایر مسئولین درخواست پی گیری دلیل اخراج و بازگشت به کار کردند.

 

خبرنگار ایلنا كه در میان کارگران معترض حضور یافته بود گزارش داد: تجمع این کارگران در ساعت ۱۳ و چهل دقیقه بدون نتیجه‌ای مشخص خاتمه یافت.

بنا بر این گزارش، از مجموع ۶۵۰ کارگر شهاب‌خودرو که پس از پایان تعطیلات، با عدم تمدید قرارداد کاریشان اخراج شده بودند در حدود ۵۰۰ نفر در این تجمع حضور یافته بودند. آن‌ها با در دست داشتن پلاکادرهایی که درخواست بازگشت به کار و اعتراض به اخراج را یادآور می‌شد، تجمعی آرام و بدون سردادن شعار را برگزار کردند.

 

یکی از کارگران حاضر به خبرنگار ما گفت: پانزده سال در کارخانه شهاب خودرو کار کرده‌ام، دارای مدرک کار‌شناسی هستم و به صورت قراردادی با پایه دستمزد استخدام شده بودم و بعلاوه اضافه کاری در مجموع حدود ۵۰۰ هزار تومان نیز حقوق می‌گرفتم.

متاهل و دارای دو فرزند بوده و در یکی از خیابانهای جنوب شهر با ماهی ۳۵۰ هزار تومان اجاره و۱۰ میلیون ودیعه مستاجر هستم.

 

در حال حاضر با 15 سال سابقه كار و در سن 41 سالگی، به غیر از تخصص‌ام در كارخانه کار دیگری از من بر نمی‌آید که امیدوار به تغییر شغل باشم.

کارگر دیگری كه در زیر پل عابر پیاده خیابان آزادی در كنار سایر همكارانش در سكوت به ساختمان وزارت كار نگاه می‌كرد، با امیدواری به خبرنگار ما گفت: به ما گفته‌اند کمسیون تامین استان و وزارت کار در حال برسی مشکلاتمان هستند. حتما تا چند روز دیگر مشکلمان حل می‌شود.

 

با ۸ سال سابقه کار که به صورت روز مزدی در کارخانه شهاب خودرو کار می‌کنم، فوق دیپلم ماشین ابزار هستم و با اضافه كاری ماهیانه ۵۰۰ هزار تومان حقوق می‌گیرم.

برای تامین مخارج زندگیمان درمانده شده‌ام، امسال بابت اجاره یک آپارتمان ۴۰ متری در جنوب شهر ۱۱ میلیون پول پیش و ماهی ۲۵۰ هزار تومان اجاره می‌دهم.

اگر مسئولین به مشکلات ما رسیدگی نکنند و بیکاری ما ادامه پیدا کند نمی‌دانیم جواب زن و بچه‌های‌مان را چه بدهیم.

 

کارگری دیگری در جواب این سئوال كه بعد از اخراج از كارخانه چه برنامه‌ای برای آینده دارد، گفت: فقط می‌توانم به خدا توکل ‌کنم.

 

من هیچ آینده‌ای نداریم، چه كسی با ۳۸ سال سن به من شغل می‌دهد؟

این چند روز استرس و ناراحتی امانم را بریده و هنوز چند روز از بیكاری نگذشته، مشکلات خانوادگی‌مان شروع شده، از بس به خانواده‌ام وعده‌های امید الکی داده‌ام، خودم خسته شدم، نمی‌دانم تکلیف چیست.

او ادامه داد: من ۱۵ سال راننده لیفتراک بودم. با حقوق و مزایا نمی‌توانستم کاری برای زن و بچه‌ام انجام بدهم، حالا که اخراج شده‌ام هیچ./ایلنا