سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
زندگی مشترک بدون احساس کسالت
مشترک شدن در همهچیز در دوران عقد و پس از آن، جذاب به نظر میرسد. زوجها از داشتن اتاق ، سلیقه ها، دوستان، سرگرمیها و تفریحهای یکسان و حتی تکیهکلامهای مشابه لذت میبرند اما همین موضوع به مرور باعث کاهش احساس عشق و علاقه و حتی از دست دادن هویت طرفین میشود...
به مرور زمان، «ما» جای «من» را میگیرد و خستگی و یکنواختی جایگزین لذت و شور زندگی میشود. این مساله حتی در روش زوجدرمانی به اثبات رسیده است. وقتی دو نفر خود را در همسر بودن خلاصه میکنند، دیگر نمیتوانند مانند قبل احساساتشان را بروز دهند و به تدریج به نقطهای میرسند که در رابطه با خود و همسرشان دچار مشکل میشوند.
سوالهایی نظیر «آیا همسرم جلوی پیشرفت من را گرفته است؟»، «او مرا در زندگی نادیده میگیرد؟» و... ناشی از یکی شدنهای افراطی و قربانی کردن «من» است. سوالهایی که درنهایت رابطه را فنا میکند.
برخی روشها به زوجها کمک میکنند در عین با هم بودن به خودشان فرصت دهند نفسی تازه کنند. این روش ها را از همین حالا یاد بگیرید تا با توقعات نابجا وارد زندگی مشترک نشوید و آینده خود و نامزدتان را از یک رابطه کسل کننده در امان دارید.
زن و مرد حتی وقتی ازدواج میکنند 2 نفر با 2 سلیقه متفاوت هستند و هر دو باید به تفاوتهای هم احترام بگذارند. در واقع آنچه باعث جذب 2 نفر به هم میشود، همین تفاوتهاست؛ تفاوتهایی که در طول زمان به دست فراموشی سپرده می شود
2 نفر باشید
این باور اشتباه است که اگر زندگی مشترکی را آغاز کردهایم، باید یک چیز را دوست داشته باشیم، سلایقمان یکی باشد و افکار هم را بپذیریم. بیان جملههایی نظیر «اگر آنچه من میخواهم نمیپسندی، یعنی دوستم نداری» اشتباه است.
زن و مرد حتی وقتی ازدواج میکنند 2 نفر با 2 سلیقه متفاوت هستند و هر دو باید به تفاوتهای هم احترام بگذارند. در واقع آنچه باعث جذب 2 نفر به هم میشود، همین تفاوتهاست؛ تفاوتهایی که در طول زمان به دست فراموشی سپرده و باعث خستهشدن 2 نفر از هم میشود و عشق را از بین میبرد.
خود را فدا نکنید
فراموش کردن و کنار گذاشتن علایق، دوستان و سرگرمیهای شخصی به بهانه ازدواج و آغاز یک زندگی مشترک، برخلاف تصور، عشق و محبت را بین زوجها افزایش نمیدهد بلکه بهتدریج باعث بروز بحث و جدل و حتی جدایی بین آنها خواهدشد.
خود را فدای دیگری کردن، فقط ظاهری فریبنده دارد اما به زودی روابط صمیمانه همسران را مسموم میکند. اینکه یکی از طرفین فضایی ایجاد کند که خوشایند طرف مقابل باشد، ابتدا بسیار خوب و عاشقانه به نظر میرسد اما به مرور فرد از زندانیشدن در سلایق دیگری خسته خواهد شد و ناگهان آشفته میشود.
گاهی باید دور باشید
شاید در دوران نامزدی و عقد بیشترین انگیزه و تمایل را برای با هم بودن داشته باشید. ساعت ها با هم بیرون از خانه بودن، مهمانی های پی در پی رفتن و تلفن هایی که روز و شب نمی شناسند، ویژگی های جالب دوران نامزدی برای خیلی از زوج های جوان است. اما باید بدانید این رفتارها در دراز مدت دردسرساز می شوند.
هر کس برای خود قلمرویی دارد که مخصوص اوست و حق دارد که بعد از ازدواج هم این قلمرو شخصی را حفظ کند. فضاهایی برای تنها بودن، تنها فکر کردن بدون این که سین جیم شود و فضایی برای بازگشت به خوشی های تک نفره اش. اهداف شخصی ما هم به همین فضاها برمی گردد.
اما گاهی 2 نفری که با هم ازدواج میکنند، نسبت به هم احساس مالکیت دارند و به خودشان حق میدهند که در مورد هر چیز مربوط به او تصمیم بگیرند و این به معنی از دست دادن حریم خصوصی است.
اجازه بدهید ساعتها یا روزها بین شما فاصله باشد. دیوار جداکننده عشق و مالکیت بسیار نازک است. آنچه بین شماست، باید احساس عشق باشد، نه تملک. اگر احساس میکنید جدایی همسرتان از شما برای چند ساعت اشکالی ندارد پس با آزاد بودن او مشکلی ندارید و عشق شما واقعی است اما اگر میخواهید او را پیش خود نگه دارید تا مبادا از شما غافل شود، احساس مالکیت میکنید. زندگی مشترکی بادوام میماند که زن و شوهر در آن به هم عشق بورزند نه اینکه دیگری را در تصرف خود بگیرند.
برگرفته از سلامت
ویدیو مرتبط :
احساس مشترک
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
تفاوت زندگی مشترک,بادوستی های عاشقانه
بسیاری از جوانان تصور می کنند:که زندگی مشترک وشرایط به وجود آمده در زمان ازدواج مانند شرایطی است که در زمان دوستی یا نامزدی بین دو طرف حاکم بوده است.و مقایسه بین این دو شرایط برای تعدادی از زوج ها باعث شده تا بدبینی خاصی نسبت به زندگی مشترک داشته باشند. در حالی که دنیای دوستی و نامزدی دنیای بسیار متقاوتی از زندگی مشترک می باشد.
دنیای دوستی دنیای رویاها و ایده آل هاست در حالی که زندگی مشترک دنیایی کاملا حقیقی و ملموس است . دنیایی که در آن خوبی ها و بدی ها در کنار یکدیگر است و تنها می توان با تلاش و کوشش و صبوری دنیای ایده آلی ساخت.دنیای دوستی سراسر شیرینی ، امید و شرایط مطلوب است.اینجا مرد مورد علاقه ات کاملا در اختیار توست .برای با تو بودن به اندازه کافی فرصت دارد تنها به تو می اندیشد و به همه خواسته هایت تن در می دهد.زن مورد علاقه ات به همان گونه است که تو می خواهی ، تنها به فکر توست و برای رضایت و خوشنودیت تلاش می کند.
در زمان دوستی از گذشته خود به راحتی صحبت می کردی ، از همه خواسته هایت بی پرده سخن به میان می آوردی و احساس می کردی که گذشته و حالت از خودت می باشد.وآزاد هستی تا در انتخاب خود تجدید نظر کنی.همه چیز را عاشقانه می نگریستی و از کمی ها و کاستی ها به راحتی می گذشتی چون باور داشتی که باید این زندگی رویایی را شیرین نگاه داشت و برای شیرین بودن آن باید از عیب ها گذشت. اما همین که وارد زندگی مشترک می شوی شرایط کاملا تغییر می کند.اینجا دیگر صحبت از تحمل کردن است. اینجا صحبت از یک عمر زندگی است. اینجا خوبی و بدی، شیرینی و تلخی و زشتی ها و قشنگی ها در کنار همدیگر است.در دنیای دوستی محبوب تو خود را به شکلی ایده ال به تو ارایه می کرد اما در زندگی مشترک تو باید از او یاری ایده آل بسازی.
دنیای دوستی دنیای نیاز های عاطفی، و نیازهای غریضی است.در این دنیا برای رسیدن به خواسته هایت باید محبوب و مطلوب دوستدار خود باشی.اینجا رفع نیاز هایت در ردیف اول اولویت های زندگیت می باشد بنا براین خود را برای برآورده شدن نیاز های عاطفی یا دیگر نیاز های غریضی خود آماده می کنی.اما در زندگی مشترک با برآورده شدن این نیازها، مسائل دیگری در اولویت زندگی قرار می گیرند.ومردان براساس ساختار مغزی ونوع وظیفه ای که در طول تاریخ آفرینش بر عهده آنها گذاشته شده کار و موفقیت های اجتماعی خود را در راس همه امور قرار می دهند.اما زنان ایده آل ترین شرایط زندگی برای آنها زمانی بود که مرد مورد علاقه شان تنها به آنها فکر می کرد و هیچ چیز جز زن محبوب شان در اولویت کار آنان نبود.اما با ادامه زندگی و هویدا شدن نیاز های اساسی دیگر مرد، زنان از رابطه معشوقانه خود سر خورده شده و تصور می کنند که: محبت و عشق مرد مورد علاقه آنها کم رنگ شده است.بنا براین نسبت به همه روابط مشترک حساس شده که این حساسیت تصور سلطه طلبی و زیاده خواهی زنان را در افکار مردان پرورش می دهد.و این مسئله خود باعث می شود تا در برابر نیاز عاطفی و احساسی زنان واکنش های منفی از خود بروز دهند.اینجا یک رابطه ساده وعاطفی تبدیل به رابطه ای پیچیده و پر از شک و ظن می شود.که حل آنها تنها به دست روانکاوان متبحر انجام می پذیرد.
بزرگترین اشتباه زنان در این مرحله از زندگی این است که به حساسیت های خود دامن بزنند.یا بین خود و محبوبشان فاصله ایجاد کنند. یا تصور کنند که اگر با مردی دیگر ازدواج می کردند عشق آنها همیشه پر رنگ و ثابت بود.در حالی که همه مردان برای آشنا شدن به روحیات زنان و تطبیق دادن روحیات خود با زنان مورد علاقه شان نیاز به کسب مهارت عشق ورزی دارند که این وظیفه اصلی هر زنی است که مرد مورد علاقه خود را درمهارت بیان احساسات درونی و عشق ورزی متبحر کند.او باید خود را به مرد مورد علاقه خود نزدیک تر کرده و به او بفهمانند که من یک زنم .من کانون عشق و عاطفه هستم .من دوست دارم وقتی با من زیر یک سقف هستی دنیای مردانه خود را فراموش کنی و چون من تو هم به یک کانون عشق و محبت تبدیل شوی. همچون زمانی که آرزوی با هم بودن را در سر می پروراندیم.محبت تو برای من تنها زمانی که نیاز جنسی داری برایم کافی نیست بلکه من باید دایم و پیوسته از تو انرژی محبت و عشق بگیرم تا بتوانم شاداب و با طراوت زندگی کنم.
زنان تصور نکنند که تنها با بیان یک بار این جملات و ظیفه آموزش مرد مورد علاقه خود را به پایان رسانده اند .بلکه این کار نیاز به پشتکار و به کار گرفتن فنون و جذابیت های زنانه است.چون مردان وظیفه مهارت عشق ورزی و بیان احساسات خود را فراموش می کنند چون این وظیفه اصلی آنها نیست و نیمکره مغز آنان که وظایف غیر احساسی و عاطفی را به عهده دارد بزرگتر از نیمکره مغزی است که وظیفه عاطفی و احساسی را به عهده دارد.در ضمن مردان موجودات تنوع طلبی هستند که اگر آنان را رها کنید زنی دیگر را همچون شما اسیر نیازهای عاطفی و جنسی خود می کنند.
در دنیای دوستی همه روابط عاشقانه و بی عیب و ایراد است اما در زندگی مشترک این عشق ها کم رنگ شده و عیب ها خود را نمایان می سازند.در این نوع زندگی باید از خرد و اندیشه کمک گرفت و به خود و محبوبمان بفهمانیم که هر انسانی دارای معایب و محاسنی است.و پیدا کردن فردی که فقط خوبی در او باشد محال است همانطور که خودم یا شما دارای نقاط ضعف و عیب هایی هستیم.