سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
رژیم من مال خودم، رژیم تو مال تو
می توانیم رژیم دوستمان را بگیریم یانه؟
اصولا وقتی بحث تغذیه را در مسیر کاهش وزن مطرح می کنیم، هدفمان این است که بتوانیم راه و روش درست و اصولی غذا خوردن را به مردم آموزش بدهیم. به عبارت ساده تر، هدف از رژیم دادن به افراد، اصلاح الگوی تغذیه ای آنهاست...
بنابراین وقتی فردی برای اولین بار به منظور پایین آوردن وزنش به ما مراجعه می کند، ابتدا شرح حال کاملی از الگوی غذایی او می گیریم تا متوجه شویم که او چه غذاهایی می خورد و سپس براساس الگوی غذایی و سفره خانواده خود فرد، برایش برنامه غذایی در نظر می گیریم. البته، یک برنامه منطقی که بتواند به کاهش وزن او هم کمک کند.
حالا سوالی که در اینجا برای خیلی ها پیش می آید این است که وقتی برای اولین بار به یک متخصص تغذیه مراجعه می کنند، رژیمی از او می گیرند که تقریبا شبیه به رژیم دوست، همکار یا یکی از اعضای خانواده شان است. با این حساب، آیا افراد می توانند بدون مراجعه به متخصص تغذیه هم از رژیم غذایی همدیگر استفاده کنند و نتیجه دلخواه شان را هم بگیرند؟ پاسخ، بدون تردید «خیر» است! چرا؟ جواب این سوال را می توان با یک مثال ساده و عینی به راحتی بیان کرد.
● رژیم ها انحصاری اند!
شما فرض کنید که چند نفر هستید و همگی قصد دارید که برای رفتن به یک میهمانی عروسی یا حتی عزا پیش خیاط بروید و سفارش لباس بدهید. به طور حتم همه شما پارچه هایی با رنگ تیره را برای مراسم عزا و پارچه هایی با رنگ های روشن تر را برای مراسم عروسی انتخاب می کنید. حالا بعضی ها ترجیح می دهند که لباس شان کوتاه تر دوخته شود و بعضی ها دوست دارند که لباس بلند بدوزند و از طرف دیگر برخی از افراد قدشان کوتاه تر است و لاغرتر هستند و عده دیگری، چاق تر یا بلندتر هستند. اگر شما قدتان بلند باشد و لاغر اندام هم باشید، بازهم می توانید لباس دوستتان که قدش کوتاه و چاق است را برای میهمانی عروسی امانت بگیرید و به تن کنید؟ مسلما نه. اگرچه ممکن است رنگ و مدل لباس دوستتان برای عروسی مناسب باشد اما آن لباس فقط برای او دوخته شده و امکان دارد وقتی شما آن را به تن می کنید، ظاهر خیلی بدی پیدا کنید. با این مثال ساده حتما متوجه شدید که یک متخصص تغذیه، رژیم غذایی هر فرد را براساس نیازهای او و تنها برای خودش در نظر می گیرد و همان طور که افرادی با سایزها و سلیقه های مختلف نمی توانند لباس یکدیگر را به امانت بگیرند، نمی توانند رژیم شان را هم با یکدیگر به اشتراک بگذارند.
● رژیم براساس سفره غذایی
ما از فردی که برای نخستین بار به ما مراجعه می کند، می پرسیم که چه خوراکی هایی در سفره غذایی خانواده آنها جای دارد تا متوجه شویم که او اهل غذاهای سنتی است یا فرنگی! سپس در بدو ورود و آغاز برنامه رژیم درمانی، برای اینکه فرد از رژیم خسته یا دلزده نشود، حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد از خوراکی هایی که خودش می خورد را در برنامه غذایی اش می گنجانیم. حالا اینکه خیلی ها می بینند تقریبا اولین برنامه رژیمی که از متخصص تغذیه شان می گیرند با دوست یا همکارشان یک جور است به خاطر این است که معمولا مردم ما غذاهای یکسانی در طول روز می خورند. مثلا اگر شما به چند تا از دوستان تان بگویید که فردا همراه خودشان یک خوراکی برای صبحانه بیاورند، به احتمال زیاد بیشتر آنها لقمه نان و پنیر می آورند و شاید تنها یکی ، دو نفر شیر و غلات صبحانه یا یک ظرف حلیم را با خودشان بیاورند.
پس می بینید که این تشابه اولیه رژیم ها به خاطر تشابه در نوع غذاهایی است که ما می خوریم. اما به طور کلی کسی حق الگوبرداری از رژیم دیگری را ندارد. چون همان طور که گفتم، رژیم هر فرد بر اساس سلیقه و خواست خودش برنامه ریزی شده و ممکن است افراد دیگر، سلیقه های غذایی متفاوت تری را نسبت به او داشته باشند و با الگوبرداری از رژیم دیگران، خیلی زود خسته شوند و اصلا قید پایین آوردن وزنشان را بزنند. بگذارید این مساله را هم با یک مثال ساده برایتان باز کنم.
فرض کنید که شما برای رژیم گرفتن و پایین آوردن وزنتان به یک متخصص تغذیه مراجعه کرده اید و او هم با پرسیدن سوالاتی متوجه شده که شما به ماکارونی بیشتر از نان یا برنج علاقه دارید و به همین خاطر و برای علاقه مند کردن شما به رژیم تان تا جایی که اجازه داشته، ماکارونی را به جای برنج یا نان در رژیم تان به عنوان منبع کربوهیدرات گنجانده است. حالا اگر دوست شما که از ماکارونی متنفر است، بخواهد عین برنامه رژیم شما را انجام دهد به طور حتم ظرف مدت بسیار کوتاهی از این رژیم بدش می آید و تازه شاکی هم می شود که این دیگر چه رژیمی است! از طرف دیگر، ممکن است در آغاز رژیم، ما به فردی که روزانه ۲۲۰۰ کیلوکالری انرژی لازم دارد، یک رژیم ۱۲۰۰ کیلوکالری بدهیم، به فردی که نیازمند ۲۰۰۰ کالری است، رژیم ۱۲۰۰ کالری بدهیم و به فردی که ۱۸۰۰ کیلوکالری هم در روز نیاز دارد، بازهم یک رژیم ۱۲۰۰ کیلوکالری بدهیم.
هر ۳ این افراد، وقتی رژیم شان را با هم مقایسه می کنند، می بینند که رژیم، یکسان است اما نمی دانند که پشت پرده چیز دیگری است و ما توقع نتایج یکسان را از رژیم آنها نداریم. هرچند که ورودی کالری همه این افراد یکی است. در حقیقت، ما توقع داریم که نفر اول یک کیلوگرم، نفر دوم ۸۰۰ گرم و نفر سوم ۶۰۰ گرم وزن کم کند، چون نیازهای روزانه آنها به انرژی متفاوت است. این هم مثال دیگری بود تا شما خوب متوجه این موضوع بشوید که رژیم هر فرد مانند لباس تن، فقط و فقط مناسب خود اوست!
● فلسفه رژیم گرفتن
در حقیقت در رژیم دادن، غلط های خود فرد گرفته می شود و رژیم بر اساس نیازها و سلیقه?های وی تنظیم می شود. البته ناگفته نماند که افراد می توانند الگوی درست غذا خوردن را به تمام اطرافیانشان یاد بدهند و آن را در جامعه رایج کنند اما کسی نمی تواند رژیمش را با دیگران به اشتراک بگذارد. به طور کلی، نگاه به سختی کشیدن کوتاه مدت برای کم کردن وزن، یک نگاه اشتباه است و کسی که می خواهد وزنش را پایین بیاورد و همیشه هم سالم باشد، باید این نگاه را تغییر دهد و الگوی غذایی اش را تصحیح کند و با درست غذا خوردن، یک عمر با وزن مناسب و بدنی سالم زندگی کند نه اینکه مدام در پی کاهش وزن با رژیم های غیراصولی باشد.
منبع:salamat.ir
ویدیو مرتبط :
ترانه شاد هر چی خوبی مال تو...،مهر و محبت مال تو...
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
تو فقط مال منی، مال من!
شاید به جرات بتوان گفت، اکثر زنان و مردانی که در حال تجربه زندگی مشترک هستند، نسبت به همسر خود حساسیتهای ویژه ای دارند و صد البته تمایل دارند که در این روابط تنها خودشان دو نفر سهیم باشند و نفر سومی وجود نداشته باشد.
این مساله کاملاً طبیعی است و در اصطلاح نوعی حساسیت زناشویی قلمداد می شود که بطور قطع باعث حفظ هر چه بیشتر ارتباطات مثبت زن و شوهر می گردد چرا که باعث می شود هر یک از طرفین، احساس کند که برای همسرش قابل اهمیت و ارزش است و نقش اول را در زندگی او ایفا می کند.اما گاهی اوقات این حساسیت زناشویی بیش از حد شدید و حتی غیرمنطقی و مخرب به نظر می رسد و در اینجاست که دیگر نمی توان اصطلاح «حساسیت زناشویی» را نام برد چرا که رابطه زن و مرد وارد ابعاد بیمار گونه گشته است و یکی از طرفین (چه زن و چه مرد، که البته این مشکل در مردان بسیار فراگیرتر است) قصد دارد همسرش را منحصر به خود کرده و حتی حقوق طبیعی او را نایده می گیرد.در اینجا اصطلاحی که متخصصان و روان شناسان برای این مشکل عنوان می کنند «حسادت جنسی» است.
البته در ابتدای امر شاید به نظر شما برسد که این رفتارهای خشک و غیرمنطقی همان سوءظن (پارانوید) است؛ اما ما باید عنوان کنیم که سوءظن، مشکلی است که فرد در ارتباط با همگان دارد و فرد مبتلا به آن ممکن است نسبت به تمام کسانی که با او در ارتباط هستند دچار این بد بینی گردد.اما «حسادت جنسی» مشکلی است که تنها در قبال همسر ظاهر شده و باعث می شود فرد مبتلا، شریک زندگی اش را به خاطر این مشکل بسیار تحت فشار و سختی قرار دهد.
حسادت جنسی چیست؟
همه ی ما در زندگی روزمره حسادت را تجربه کرده ایم. با اینکه احساس «حسادت» یک تجربه مشترک میان همه ی انسانهاست؛ اما دلیل و واکنش هر یک از ما، در مقابل این احساس کاملاً متفاوت است.مطابق با تعاریف روان شناسان بالینی، حسادت جنسی یک واکنش پیچیده است که در برابر احساس تهدید و یا ترس از دست دادن و یا فقدان یک رابطه ارزشمند ایجاد می شود، پیچیدگی این واکنش به این علت است که دارای سه مولفه هیجانی، فکری و رفتاری است.
مولفه هیجانی: احساس رنج، خشم، عصبانیت، غم و اندوه، حسادت بردن، ترس، سوگ
مولفه فکری (شناختی): رنجش، سرزنش خود، رقابت و چشم و هم چشمی با همتایان، نگرانی در مورد تصویر بدنی خود، احساس ترحم و دلسوزی نسبت به خود
مولفه رفتاری: ضعف بدن، لرزش و تعریق، پرسش دائمی در مورد خود و تلاش برای کسب اطمینان، واکنشهای پرخاشگرانه و توام با عصبانیت
ترس درونی، علت اول در حسادت افراطی
گاهی حسادت افراطی در روابط زن و شوهرها به عشق و علاقه زیاد یا دوستداشتن تعبیر میشود،این حسادت نشاندهنده نوعی ترس درونی است، ترس از خیانت، از دست دادن همسر یا طرد شدن که بیشتر ریشه در اعتماد به نفس پایین دارد. بیشتر افراد در مقابل احساس تهدید یا از دست دادن یک رابطه مهم عاطفی دچار یک واکنش پیچیده به نام حسادت عاشقانه حمایتی میشوند. این حسادت فرد را نسبت به آزردگی ناشی از میزان قطع ارتباط عاطفی آگاه کرده و این آگاهی تعیین میکند زن یا شوهر چگونه واکنش نشان دهند. این واکنش بیشتر با سرک کشیدن در حریم خصوصی، محدودکردن همسر یا با واکنشهای پرخاشگرایانه بروز میکند.
حسادت عامل دلزدگی از رابطه زناشویی
همسرانی که حسادت در شخصیت آنان وجود دارد مثل یک کودک نیازمند محبت، عشق، عاطفه و توجه از طرف مقابل هستند تا شاید به این شکل خلأ عاطفی خود را پر کنند و از غم و اندوه و اضطراب ناشی از حسادت رهایی یابند. حال اگر از نظر احساسی به فرد حسود توجهی نشود یا با او خشن، طلبکارانه و ناملایم برخورد شود یا کارها وفق مراد او پیشنرود، بدون شک همسر حسود از میزان ارتباطات کلامی و ارتباطات محبتآمیز غیرکلامی کاسته و به مرور زمان دلزدگی از برقراری روابط زناشویی ایجاد میشود.
گاهی نیز برخی همسران با ترک روابط جنسی از آن بهعنوان حربهای برای انتقام، تنبیه یا به مالکیت در آوردن طرف مقابل استفاده میکنند که این خود باعث نارضایتی جنسی، کینهتوزی، ستیزهجویی، تنفر، گرایش به روابط نامشروع و در نهایت از هم پاشیدگی زندگی و طلاق میشود.
موی دماغشدن
حسادت علاوه بر ایجاد مشکلات زناشویی در مناسبات اجتماعی همسران نیز رخنه میکند. گاهی برخی مردان تمایلی به ارتقای منصب همسر خود نداشته و تمایل دارند همسرشان در برخی زمینههای اجتماعی و... از آنها پایینتر باشد که تبعات این حسادت در زنان شاغل و خانهدار به صورت حبس در خانه، نداشتن تماس تلفنی و جلوگیری از برقراری رابطه دوستی و فامیلی خود را نشان میدهد. البته گاهی هم زنان به بهانههای مختلف ازهمصحبتشدن شوهرشان با جنس مخالف ناراحت میشوند یا تلفنهمراه و ایمیلشان را پنهانی چک میکنند یا لباس شوهرشان را بررسی میکنند که آثاری از بوی عطر، رشته مویی یا سرسوزن رنگی روی آن نباشد یا مدام چهره همسرشان را در حالی که با خانمی در حال گفتگوست ارزیابی میکنند و بر این باورند که باید حواسشان به همسرشان باشد تا زودتر متوجه اتفاقات احتمالی بشوند. آنها فکر میکنند هر فردی از راه برسد، میتواند شریک زندگیشان را از آنها بگیرد، این هم از نشانههای اعتماد به نفس پایین است و این کنترل بیش از حد و بیمارگونه بزودی طرف مقابل را خسته کرده و در بیشتر مواقع موجب میشود فرد دست به کارهای نابخردانه زده و برای فرار از این مشکل و رسیدن به آرامش با جنس مخالفی که او را درک میکند وارد یک رابطه پنهانی شود!
این رفتار درست نیست
گاهی برخی زنان تصور میکنند برانگیختن حس حسادت شوهر، روش خوبی برای تقویت عشق اوست. درنتیجه داستانهایی از جذابیتهایشان که موجب شده جنس مخالف شیفته و والهشان شود، تعریف میکنند یا آنکه از خواستگاران صف کشیدهای که قبل از همسرشان با اسب سفید به دنبالشان آمده و آنها با افتخار به او نه گفتهاند، میگویند و حتی گاهی با برخی حرکات غیرکلامی نظر مردانی را جلب میکنند که به همسرشان ثابت کنند در عین زیبا و پرکشش بودن به همسر و زندگی وفادار و قانع هستند و البته این موضوع در مورد مردان هم صدق میکند. اما آیا این رفتار درستی است؟ اگر چه زن و مرد باید در زندگی مشترک با هم صادق باشند، اما این شیوه درستی نیست که برای بالا بردن ارزش و عیار خودشان به چنین دستاویزی متوسل شوند؛ چرا که این کار باعث رشد افکار مزاحم و شعلهور شدن اختلافات و در نتیجه بدبین شدن نسبت به اعمال و رفتار همسر میشود و گاهی احتمال دارد تا آخر عمر اثرات منفی آن در زندگی دیده شود یا شک و بددلی حاصل از این رفتار به صورت بیمارگونه در آمده و سبب گسیختهشدن خانواده و طلاق شود.
چه کارهایی می توانیم برای خود انجام دهیم؟
با واقعیت مواجه شوید
بهتر است سعی کنید نسبت به تمام رویدادها یا شرایطی که دید منفی و تهدید کننده ای دارید، خوشبین گشته و باورهای شناختی خود را تغییر دهید. برای حصول به این مرحله، هرگاه احساس تهدید کردید از خودتان بپرسید: چه شواهدی برای وجود خطر در این رابطه وجود دارد؟ چه دلایل منطقی داری که ارتباطات اجتماعی همسرت دچار مشکل است؟
به چه دلیل تلفن همراه همسرت را دائما ًچک می کنی؟ آیا واقعاً این رفتار من، وضعیت را خراب تر نمی کند؟
از گفتگوهای درونی (ذهنی) مثبت استفاده کنید
زمانی که این احساس در وجود شما شروع می شود، به خاطر آورید که همسرتان شما را دوست دارد و به عنوان یک زن ایرانی و مسلمان بیشترین احترام و اهمیت را به رابطه خانوادگی و زناشویی میدهد. با خودتان مرور کنید که فرد دوست داشتنی هستید و هیچ دلیلی برای توجه کردن به این افکار ندارید.
از همسر خود کسب اطمینان کنید
یکی از بهترین روشهایی که می تواند برای درمان این مشکل به شما کمک کند، این است که از همسرتان کسب اطمینان کنید. مطمئن شوید که بیش از حد بهانه جویی و عیب جویی از همسرتان نکرده و او را تحت فشار قرار نمی دهید. در غیر اینصورت برای حل این مشکل از او نیز کمک بگیرید.
زندگی با همسری که دچار حسادت جنسی است
زندگی کردن با همسری که گاه ممکن است شما را از حقوق اولیه انسانی تان (مانند تماس تلفنی با اقوام و آشنایان، بیرون رفتن به تنهایی و خرید کردن و...) محروم کند، بسیارسخت و عذاب آور است. در ادامه توصیه هایی به همسران این دسته از افراد ارائه می گردد:
این مشکل را از منظری دیگر مشاهده کنید
به خاطر داشته باشید که حسادت جنسی یک نشانه عشق و علاقه همسرتان به شماست. اگر همسرتان به رابطه با شما اهمیتی نمی داد، هیچگاه این مشکلات ایجاد نمی شد. به جای اینکه در مقابل بیماری همسرتان واکنش دفاعی نشان دهید سعی کنید او را درک کرده و از او حمایت کنید.
مراقب رفتارهای خود باشید
اگر مشاهده میکنید که همسرتان نسبت به برخی از رفتارها (مانند صحبت کردن با مردان یا زنان غریبه، صحبتهای تلفنی با همکاران جنس مخالف در منزل، بیرون رفتن از منزل به تنهایی (البته برای خانمها) و...حساسیتهای ویژه ای دارد، قبل از اینکه مشکلاتتان بیشتر شود، از بروز این رفتارها خودداری کنید.
به همسرتان اطمینان دهید
در هر فرصتی که بدست می آورید به همسرتان عنوان کنید که چقدر او را دوست دارید و چرا او را برای زندگی مشترک انتخاب کرده اید؟ استفاده منظم از این روش و اطمینان دهی دائم به همسر، و همچنین صحبت کردن در مورد آینده خوبی که در انتظار زندگی مشترکتان خواهد بود، همگی باعث بهبود رابطه شما با همسرتان می شود.
منبع: چاردیواری/ سلامت نیوز