سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
راه های تشخیص عشق و هوس
عشق یا هوس؟ سؤالی که قدمتی به اندازه خود عشق دارد و همیشه یکی از دغدغههای فکری افراد بوده است؛ مثلا اینکه وقتی کسی به ما ابراز عشق میکند آیا واقعا دوستمان داردیا تنها از سر هوس و تمایلی که به جنس مخالف دارد از کنار ما بودن لذت میبرد؟
احتمالا شما هم زیاد شنیدهاید که دو نفر با عشق ازدواج کردهاند اما بعد از مدت کوتاهی کارشان به طلاق کشیده است و هرچه محبت داشتهاند زیر پا له کردهاند؛ اما اشتباه نکنید عشق نمیتواند به این سرعت و تنها در یک مدت کوتاه از بین برود.
بدون شک آنچه در این ازدواجها عشق نامیدهاند تنها هوسی زودگذر بوده که در ابتدا با ظاهر عشق خود را نمایان کردهاست. اما واقعا چطور میتوان مرز میان عشق و هوس را مشخص کرد. مسلما کار راحتی نیست اما ناممکن هم نیست. در اینجا سعی کردهایم تفاوتهای عشق و هوس را در سه رکن اصلی رابطه از زبان شری و باب استرتف(زوج روانشناس مشهور) برای تشخیص عشق واقعی برایتان بیان کنیم تا شاید بتوانید این دو را کمی از هم تشخیص دهید.
عشق
عمیق است و غیرقابل توصیف و تمایلی تمام ناشدنی به سمت معشوق است تا جایی که میتوان آن را از دوست داشتن متمایز کرد. برای عاشق حالتها و لذتهای خودش مهم نیست بلکه تنها بهدنبال تامین خواست معشوق است. عشق عزت و احترام دارد و این احترام از روی بینیازی و بزرگی عشق حاصل میشود و عاشق هیچگاه خود را حقیر نمیبیند.
هوس
احساسی است که خیلی از اوقات در نگاه اول با عشق اشتباه گرفته میشود در حالی که تنها یک احساس ناگهانی و زودگذر نسبت به کسی است که شاید فرد او را به خوبی نشناسد. این احساس با عشق اشتباه گرفته میشود چراکه به شدت فرد را جذب میکند در حالی که محور آن چیزی جز لذت نیست.
درباره آینده حرفمیزند یا عشق؟
وقتی عشق است
او میتواند بهراحتی با شما درمورد مسائل زندگی مثل مسائل مالی، بچهها و چیزهایی که او را میترساند با شما صحبت کند چراکه برای او مهمترین هدف پیش بردن زندگی و بهبود آن به همراه شماست.
او میتواند با شما بحث کند و درنهایت هم نقاط مشترکی پیدا کند که بتوانید به تفاهم برسید؛ هیچ وقت فراموش نکنید که بحث کردن نشانه این است که شما دو نفر توانایی این را دارید که با هم حرف بزنید.
او با شما کاملا صادق و راحت است و میتواند به آسودگی در مورد احساساتش صحبت کند.
وقتی هوس است
او چیز زیادی درمورد شما نمیداند تنها از رنگ مورد علاقهتان اطلاع دارد و میداند در چه رشتهای تحصیل کردهاید. بیشتر اوقات هم از پرسیدن سؤالات عمیق درمورد شما طفره میرود از ترس اینکه مبادا جواب خوبی به او ندهید یا چیزهایی بفهمد که به سلاحش نیست.
او کمتر با شما درمورد احساساتش صحبت میکند و از شما هم چندان توقع ندارد که احساسات زیادی نشان دهید. همچنین سعی میکند تا حد ممکن هیچ بحثی بین شما پیش نیاید تا مبادا دلخوری و رنجشی پیش بیاید. اگر خطایی از یکی از شما سر بزند هیچکدام چندان تمایل ندارید که دیگری را ببخشید.
پشت شما میایستد یا فرار میکند؟
وقتی عشق است
در تمام بحرانها محکم پشت شما میایستد و برایش مهم نیست که این ایستادگی میتواند چه عواقبی را به بار آورد.
او حاضر است از خواسته خود بگذرد و خود را قربانی کند تا بتواند شما را خوشحال کند.
او کاملا فردی قابلاعتماد و صادق است که هیچ رازی را از شما پنهان نمیکند و به قول معروف دلش صاف است و حرف و دلش یکی است. او سعی میکند خود را به لحاظ احساسی، جسمانی و ذهنی کاملا با شما هماهنگ کند.
او همانقدر که یک عاشق شما را ستایش میکند، دوست خوبی هم برایتان است.
وقتی هوس است
وقتی اوضاع کمی سخت شود او هم ترجیح میدهد به جای اینکه خودش را جلو بیندازد فرار را برقرار ترجیح دهد.
او نشان داده است که خیلی قابل اطمینان نیست و شما بهتر است به جای اینکه به او امید ببندید خودتان از پس کارهایتان بربیایید.
او گاهی به شما دروغهایی میگوید مثلا درمورد اینکه کجا بوده است، پنهانکاری میکند یا دروغ میگوید و تنها زمانی حاضر به گفتن حقیقت میشود که شما مچش را بگیرید.
صمیمیت بین شما آنقدرها زیاد نیست و او تنها کمی نسبت به شما کشش جسمانی دارد، از طرف دیگر بیشتر جمعهای دونفرهتان به خنده و مسخره بازی میگذرد.او در موقعیتهای متعدد ثابت کردهاست که اصلا شخصیت قابل اعتمادی نیست.
شما را برای خودتان میخواهد یا برای خودش؟
وقتی عشق است
او تمام ایرادها و عیبهای شما را بهخوبی میبیند ولی میتواند بهراحتی آنها را قبول کند و مشکلی با آنها نداشته باشد.
او پشتیبان خوبی برای شماست و میتواند مشوق فعالیتهای شما در زمینههای موردعلاقهتان باشد. او شما را تشویق میکند که برای خودتان هویتی مستقل داشته باشید.
او برای گوشکردن به حرفهای شما وقت میگذارد و سعی میکند آنها را درک کند و از نقطه نظر شما هم به مسائل نگاه کند.
وقتی هوس است
او و شما در مقابل دیگران به راحتی از یکدیگر انتقاد میکنید و ایرادهای همدیگر را به رخ میکشید.
او آنچنان که باید به شما فضا نمیدهد که بتوانید به فعالیتهای موردعلاقهتان بپردازید.
خودش چندان به زندگی دور از شما علاقهای ندارد و ترجیح میدهد تمام دقایق روز را در کنار شما باشد.سعی میکند کاری کند که شما به سبک و با استانداردهای او زندگی کنید؛ حتی دوست دارد به شما شکل دهد تا همان کسی شوید که او میخواهد و هویتی داشته باشید که او دوست دارد.
زبان بدن مردان عاشق
رفتار شماره یک:
وقتی چشم در چشم میشوید او کمی سرش را به سمت راست یا چپ کج میکند.
کج کردن سر یک حرکت کاملا ناخودآگاه در مردان است که وقتی نسبت به زنی احساس نزدیکی میکنند از خود نشان میدهند. این حرکت و ژست را زمانی مردها نشان میدهند که به زنی علاقهمند شدهاند ولی خودشان این شجاعت را ندارند که جلو بروند و علاقهشان را ابراز کنند و از زن خواستگاری کنند. درواقع او با کجکردن سر، خود را آسیبپذیر نشان میدهد تا بتواند دردسترستر باشد یا شاید میخواهد خود را مجذوبتر نشان دهد.
رفتار شماره 2:
اگر زمانی به شما نگاه میکند خیلی سریع شانههایش را به سمت بالا جمع میکند و به سمت جلو میدهد.
در این حالت احتمالا شما حرکتی انجام دادهاید که او توجهش به سمت شما جلب شده است. وقتی مردی رفتارهای یک زن را تحسین میکند و او را مورد مناسبی برای ازدواج میداند کاملا ناخودآگاه شانههایش را به سمت جلو میآورد و جمع میکند. این حرکت در مردان نشاندهنده محبت عمیقی است که در دل داشته و دوست دارند به نوعی آن را ابراز کنند، حتی در زندگی زناشویی هم وقتی مردی از همسرش حرکتی تحسینآمیز میبیند، ولی غرورش اجازه نمیدهد آن را ابراز کند شانههایش را به سمت جلو جمع میکند (شبیه آغوشکشیدن)، در این مواقع میتوانید برای خوشحالکردن همسرتان، شما هم بهطور کلامی علاقه خود را به او نشان دهید.
نكته مهم
یک عاشق میتواند با شما بحث کند و درنهایت هم نقاط مشترکی پیدا کند که بتوانید به تفاهم برسید؛ هیچ وقت فراموش نکنید که بحث کردن نشانه این است که شما دو نفر توانایی این را دارید که با هم حرف بزنید.
منبع:مجله زندگی ایده آل
ویدیو مرتبط :
عشق بود یا هوس؟؟؟
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
روش تشخیص نشانه های عشق حقیقی
اگر هوس را کنار بگذاریم، نشانه هایی که در این مقاله برایتان عنوان می کنیم، نشانه های انکارناپذیر از عشق حقیقی-و سلامت احساسی-هستند.
در رمان نویسی، نشانه های عشق واقعی به سمت ملودرام گرایش دارد. تپش قلب، بی خوابی، بی اشتهایی، به حرکت درآمدن پرده ها و آتش بازی. اما اگر چنین چیزهایی را حس کردید، آنقدر که اسیر هوس شده اید، عاشق نشده اید. اگر هوس را کنار بگذاریم، نشانه هایی که در این مقاله برایتان عنوان می کنیم، نشانه های انکارناپذیر از عشق حقیقی-و سلامت احساسی-هستند.
به راحتی علت اینکه نمی خواهید با کسی ارتباط برقرار کنید را توضیح می دهید
باوجود اینهمه بیماری های مختلف دیگر هر روز با یکی بودن به اندازه گذشته جذابیت ندارد. مسئله تمایل به تک پر بودن نیست مسئله حرف زدن درمورد آن است. تعداد زیادی از زن ها و مردها تک همسری هستند و احساس می کنند که تمایلشان برای چشم پوشی از بقیه به همسرشان قدرت بیشتری می دهد. اما وقتی دوست داشته باشید که این حس و تمایل خودتان را توضیح دهید نه تنها عاشق هستید بلکه فردی منطقی و فهمیده نیز به نظر خواهید رسید.
دفترچه خاطرات گذشته تان را دفن می کنید.
"من دفترچه خاطراتم را دفن کرده ام!" این جمله نه تنها تک پر بودن فرد بلکه برنامه داشتن برای آن را نشان می دهد مخصوصاً وقتی می گویید که هیچکس از آشنایانتان به پای معشوق فعلیتان نمی رسد. تمایل شما برای خلاص شدن از آن، نشان از این واقعیت دارد. همچنین نشانه این است که دیگر هیچ تمایلی برای دیدن عشق های قبلیتان ندارید و این یعنی در این رابطه دیگر میلی به برگشت وجود ندارد و فقط می خواهید به جلو بروید.
شاید با خودتان فکر کنید که منصفانه نیست که دفترچه خاطرات را در شومینه بیندازید و بسوزانید، به همین دلیل اطلاعاتتان را روی لپ تاپ شخصیتان که دست هیچکس به آن نمی رسد ذخیره می کنید. تعهد، تعهد است. اگر تظاهر کنید که دفترچه خاطراتتان را دور ریخته اید یعنی تظاهر به متعهد بودن می کنید. پس بزرگ شوید: اگر به اندازه کافی بزرگ شده اید که کسی که دوستش دارید شما را جدی بگیرد، پس یعنی به اندازه کافی هم بزرگ شده اید که خودتان خودتان را جدی بگیرید. در روابط متعهد دیگر جایی برای دوز و کلک نیست.
جایی می روید که از آن متنفر هستید.
اینکه دلتان بخواهد که با عشقتان جایی بروید که به شدت از آنجا متنفر هستید و اصلاً هم به خاطر آن ناراحت نشوید یکی از نشانه های خوب عاشق شدن است.
وقتی تازه شروع به قرار گذاشتن کرده بودید وسوسه می شدید که این رابطه را بر هم بزنید. در مرحله بعدی رابطه برای خودتان می ایستید و کارهایی که دوست ندارید را به هیچ وجه انجام نمی دهید. این فرایند کاملاً لازم است چون اگر قرار است یک عشق واقعی وجود داشته باشد باید بر مبنای اینکه خود واقعیتان کیست بنا شود نه کسی که طرفتان دوست دارد باشید. اما وقتی در آخر به عشق می رسید نیاز به اثبات مداوم خودتان با تاثیرات معشوقتان نرم تر می شود و این حس بخشش به خاطر عشقتان سخاوتتان را جبران می کند.
لازم نیست خوب حواستان به همه چیز باشد تا همه چیز ۵۰-۵۰ باشد. اما وقتی حس کنید که عدالت و مساوات و احترام بینتان وجود دارد آنوقت برای انجام کاری که از آن متنفرید اما طرفتان به آن علاقه دارد تمایل بیشتری پیدا می کنید. به عبارت دیگر، آن فرد از آن کار یا اتفاق مهمتر می شود.
اگر ولخرج باشید صرفه جوتر و اگر خسیس باشید دست و دلبازتر می شوید
مسئله پول نیست بلکه میل به امتحان کردن اعتقادات اصلی به خاطر ارزش گذاشتن به فردی دیگر و دیدگاه و نظرات اوست. هر رابطه خوبی ما را تغییر می دهد. اگر با عشقتان بودن باعث می شود یک بخش اصلی از خودتان را تغییر دهید فقط نشانه عشق نیست، بلکه نشاندهنده احترام و میل به یادگرفتن از همدیگر است. این یعنی رابطه تان اینقدر امن هست که بخواهید در آن دست به امتحان کردن کاری جدید بزنید.
ریا و دورویی را فراموش کنید. باید اینقدر جرات، قدرت و انرژی داشته باشید تا سیستم اعتقادی خودتان را چه سیاست، سقط جنین، غذای چینی، مسافرت، بچه دار شدن، باغبانی، پول یا هر عقیده دیگری به چالش بکشید.
هیچ کاری نکردن اما با هم بودن فوق العاده به نظر می رسد
در مراحل اول رابطه عطش عمیقی برای شناختن همدیگر وجود دارد اما این دوران کمی ترسناک هم به نظر می رسد چون ممکن است طرف مقابل کسی نباشد که شما فکر می کردید یا بدتر از آن، شما آن کسی نباشید که طرف مقابلتان می خواسته است. بااینکه در ابتدای رابطه هیچ چیز قطعی نیست اما شما فکر می کنید که اینطور است به همین خاطر دوست دارید همیشه با هم باشید و کاری انجام دهید، چه در ملاء عام چه محرمانه. در این دوران همیشه دنبال جایی هستید که با هم بروید و کاری که با هم انجام دهید. اگر زن و شوهری هستید که به رابطه جنسی علاقه دارید، کارهایی که می کنید هم پیرامون این رابطه خواهد و بقیه کارها اهمیت زیادی نخواهد داشت. اما وقتی آن عطش جنسی اولیه فروکش کرد دوست دارید پز همدیگر را به بقیه بدهید چون حس می کنید که خوب با هم جور شده اید و به آن افتخار می کنید.
وقتی حس کنید که هیچ کاری نکردن اما با هم بودن هم می تواند لذت بخش باشد یعنی عاشق شده اید چون مراحل قبلی که مرحله ترس، رابطه جنسی و پز دادن است را پشت سر گذاشته اید. حالا رابطه فقط به شما دو نفر منحصر می شود نه آدم ها یا کارهای دیگر. درواقع بااینکه در زندگی طبیعی همدیگر وارد شده اید اما با هم بودن برایتان فوق العاده ترین چیزی است که می توانید فکر انجامش را بکنید.
حاضرید خودتان بودن را به خطر بیندازید
خودتان بودن مهمترین مسئله ممکن است. بقیه مواردی که در این مقاله ذکر کردیم همه مستلزم این است که خودتان باشید اما وقتی واقعاً کسی را دوست داشته باشید دوست دارید بداند که شما که هستید و شما را برای آنچه که هستید دوست بدارد نه آنچه که تظاهر می کنید هستید. وقتی در یک رابطه عاشقانه واقعی باشید می توانید صادق و رک و راست باشید و از فرصت ها استفاده کنید.
بخش نیرنگ آمیز عاشق بودن این است که می تواند شما را ترغیب کند خودتان باشید. شما دوست دارید کسی که قرار است شریک زندگیتان شود همیشه خوشحال و خوشبخت باشد و تنها راه آن این است که خودِ واقعیتان باشید. مطمئناً الان که او را اینقدر دوست دارید دلتان نمی خواهد با دروغ با او زندگی کنید اما باید مراقب باشید که به چه اعتراف می کنید. یادتان باشد که بین صداقت و دورویی سکوت است. اگر اینقدر بزرگ شده اید که عاشق شوید، پس اینقدر عاشق شده اید که بفهمید بعضی وقت ها باید ساکت باشید.
منبع:partab.org