سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

رازهای جا شدن در دل خانواده همسر



خانواده همسر, خانواده شوهر  بعد از ازدواج

از همان ابتدای آشنایی، خواستگاری یا نامزدی ممکن است بحران ها شروع شود. بحران رابطه با یک خانواده جدید به خصوص مادر شوهر/ پدرزن. بحرانی که ممکن است با بی تدبیری یکی از طرفین تا پایان عمر باقی بماند.

 

یکی از‌ اشتباهات رایج بعد از ازدواج، این است که تصور کنیم خانواده همسر مثل خانواده خودمان هستند. باور کنید خانواده همسر شما در بهترین شرایط ارتباطی، باز هم خانواده فرد دیگری هستند و مگر در موارد استثنا منافع فرزندشان را قربانی منافع شما نمی‌کنند. اینکه شما با خانواده شوهرتان صمیمی ‌شوید عالی است، ‌اما همه عروس‌ها نمی‌توانند با خانواده همسرشان به یک میزان صمیمی ‌شوند.

اختلاف‌های فرهنگی و اختلاف عقاید می‌تواند دیواری در مقابل این صمیمیت بکشد و از طرف دیگر، شخصیت هر دو طرف هم می‌تواند در بیشتر شدن فاصله میان آنها و یا کمتر کردن فاصله تاثیرگذار باشد. پس به محض وارد شدن به خانواده همسرتان، به دنبال ایجاد صمیمیت و از بین بردن مرزها و فاصله‌ها نگردید. چرا که این تصور اولیه باعث می‌شود روابط از ابتدا ‌اشتباه شکل بگیرند و در ادامه هم دردسرها و سوء‌تفاهم‌هایی را ایجاد کنند.
 
دوستشان نداری؟ به آنها احتـرام بگذار
آنچه که در رابطه شما و آنها اهمیت زیادی دارد، دوست داشتن همدیگر نیست، بلکه احترام گذاشتن به یکدیگر است. مهم نیست که شما دلتنگ آنها شوید، به اندازه خودشان در شادی‌هایشان خوشحال باشید و یا از ناراحتی‌هایشان ناراحت. بلکه مهم این است که به تفکر و احساسشان احترام بگذارید. پس به جای اینکه احساساتتان را به سمتشان هل دهید و بخواهید مثل یکی از اعضای قدیمی‌خانواده‌شان رفتار کنید، اول احترام را در این رابطه بنا کنید و بعد اگر توانستید و شرایط به شما اجازه داد با آنها صمیمی ‌شوید.

اینکه می‌گویید در روزهای اول عمیقا دوستشان داشتید، چندان نمی‌تواند درست باشد چراکه دوست داشتن در جریان ارتباط ایجاد می‌شود و شما نمی‌توانید به صرف اینکه با فرزند آنها وصلت کرده‌اید، به آنها علاقه‌مند باشید.‌اما بهتر است به جای ایستادن روی قله کوه یا افتادن. در دره، یک تفکر میانه‌رو‌تر که بر پایه احترام است را جایگزین دوست داشتن و یا بیزار بودن از خانواده همسر کنید.
 
همه رازها را فاش نکنید
بسیاری از زوج‌ها وقتی با هم ‌آشنا می‌شوند برای اینکه به هم نزدیک‌تر شوند، هر چه در زندگی‌شان گذشته و می‌گذرد را با هم در میان می‌گذارند. آنها حتی حرف‌هایی که خانواده‌هایشان در مورد شریک آینده زندگی‌شان می‌زنند را به او انتقال می‌دهند و با این کار دیدگاهی منفی نسبت به خانواده خود را در نامزد و بعدها همسرشان ایجاد می‌کنند.

از طرف دیگر، بسیاری از زوج‌ها همه رازهای خانوادگی هم را با یکدیگر در میان می‌گذارند و از‌اشتباهاتی که اعضای خانواده‌شان کرده یا می‌کنند با هم صحبت می‌کنند و از این طریق، ذهنیت طرف مقابل را پیش از آنکه خودش وارد ارتباط شود شکل می‌دهند. کاش شما هم از ابتدا چنین ‌اشتباه‌هایی را مرتکب نمی‌شدید. ‌اما هنوز هم دیر نشده. سعی کنید از این به بعد مرزهای میان خانواده و شریک زندگی‌تان را خودتان بسازید. دلیلی ندارد که انتقاد مادرتان از او را به همسرتان منتقل کنید و دلیلی ندارد رفتارهایی که دیگران در غیابش انجام داده اند را با جزئیات برایش بازگو کنید.


شاید نقشش را خوب بازی نـمی‌کند
از یاد نبرید که زوج‌ها هر کدام واسط و رابط خانواده خود و کسی هستند که قرار است شریک زندگی‌شان شود. اگر رابطه شما و خانواده همسرتان ناخوشایند و آزاردهنده است، بخش مهمی ‌از مسئولیت این اتفاق بر عهده همسرتان است. هم شما و هم همسرتان، باید میان خانواده خود و شریک زندگی‌تان نقش میانجی را بازی کنید و اجازه ندهید برخوردی در این رابطه پیش بیاید. در واقع شما در این رابطه نقش لولا را بازی می‌کنید. لولایی که اگر خود کار نکند در و دیوار را به هم می‌کوباند. مطمئنا ضعف همسر شما در ایفا کردن این نقش سهم بزرگی در ایجاد این اختلاف‌ها داشته و وقت آن رسیده که او آگاهی بیشتری در مورد این رابطه کسب کند و با مدیریت درست این رابطه آرامش را به آن برگرداند.
 
به سناریوی مشترک برسید
اینکه خانواده‌ها تا چه اندازه تمایل به ورود به زندگی فرزندشان داشته باشند، با اینکه چقدر به آن وارد شوند تفاوت دارد. ممکن است خانواده شوهرتان نظرهای بسیاری را در مورد‌تربیت فرزند شما و دیگر مسائل زندگی مشترکتان داشته باشند و این نظر‌ها را با همسرتان هم در میان بگذارند.‌ اما تا جایی که عقاید همسرتان تحت تاثیر نظر آنها تغییر نکند، این موضوع نمی‌تواند آسیبی به رابطه شما بزند.

شاید در بعضی موارد همسرتان با آنها هم نظر باشد ‌اما باز هم آنچه که مهم است، رسیدن به یک سناریوی مشترک است. از یاد نبرید که زندگی زناشویی جای اثبات نیست، بلکه جای به توافق رسیدن است. هر یک از شما با یک سری اصول و ایده‌هایی که در طول زندگی کسب کرده وارد رابطه می‌شود و ممکن است اختلاف نظر‌هایی در مورد این اصول وجود داشته باشد.‌اما اگر هر یک از شما بخواهید به دیگری ثابت کنید که من درست می‌گویم، در واقع خود را وارد جنگی می‌کنید که می‌تواند تا آخر عمر ادامه داشته باشد.
 
مرد باید اوضاع را آرام کند
بهترین حالت در بگومگوهای عروس و خانواده شوهر این است که عروس خود را وارد جنگ مستقیم نکند و حل کردن ماجرا را بعد از رفتن خانواده همسرش به شریک زندگی خود بسپارد.‌ اما نکته‌ای که اینجا قابل‌توجه است، این است که اگر مادر داماد جنگ کلامی ‌یا رفتاری را شروع کرد، نشان‌دهنده این است که از فیلتر پسر رد شده و به خودش اجازه داده که وارد این نزاع شود. یعنی همسرتان در این رابطه لولای خوبی نبوده و نتوانسته آن را به خوبی مدیریت کند. در چنین شرایطی دو احتمال را می‌شود در نظر گرفت. یا اینکه او فکر می‌کند رفتار خانواده‌اش درست است و آنچه شما دخالت می‌نامید را دلسوزی می‌داند، یا اینکه به خاطر ضعف‌هایش نمی‌تواند جلوی دخالت مادر را بگیرد. اگر دلیل این اتفاق مورد دوم باشد، باز هم همسرتان باید آگاهی بیشتری را در مورد رابطه همسر و خانواده‌اش کسب کند و با بالاتر بردن مهارت‌های ارتباطی‌اش، نقش موثرتری را در این میان بازی کند.
منبع: همشهری تندرستی

 


ویدیو مرتبط :
رازهای انتخاب همسر

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

رازهای آشنایی با خانواده همسر



شناخت خانواده همسر

شناخت خانواده همسر یک اصل مهم ازدواج است

 

همیشه می گویند شناخت خانواده همسر و دقت در انتخاب فردی که خانواده خوب دارد، یک اصل مهم ازدواج است. چرا این طور است؟ اگر قرار است با خود دختر یا پسر زندگی کنید چرا باید روی خانواده او حساس باشید؟

معمولا ازدواج در دو سطح به انجام می رسد یکی در سطح خانواده و دیگری در سطح فرد. وقتی خانواده برای ازدواج فرزندی تصمیم می گیرد به مسایلی توجه دارد که فرد به آنها کمتر توجه دارد و زمانی که خود فرد برای ازدواج تصمیم می گیرد. به مسایلی دیگر توجه دارد که خانواده به آنها کمتر توجه دارد. خانواده ها به ارزش ها، اصالت، طبقه اجتماعی و مسایل منطقی ازدواج توجه دارند. اما افراد به جذابیت ها ،علاقه، عشق و موارد بین فردی توجه دارند. ازدواجی موفق است که منطق و عشق با هم تداخل کند. اگر  ازدواج فقط عاقلانه و منطقی باشد ازدواج مناسبی نیست و اگر یک ازدواج فقط عاشقانه و عاطفی باشد باز هم ازدواج مناسبی نیست.


یک ازدواج مناسب ازدواجی است که منطق و عشق یا به عبارتی عقل و عشق با هم حضور داشته باشند یا حداقل با هم کنار آمده باشند. اگر خانواده نماد ازدواج منطقی و عاقلانه باشد و فرد نماد ازدواج عاشقانه و عاطفی باشد تضارب نظر فرد و خانواده باعث می شود که یک ازدواج عاقلانه / عاشقانه روی دهد. بنابراین تصمیم خانواده در کنار تصمیم فرد اهمیت بسیار زیادی دارد. حذف هر کدام از این دو سطح تصمیم گیری زیان های زیادی را می تواند موجب شود.

یکی از بهترین شیوه ها برای شناخت فرد مشاهده او در زمانی است که با خانواده اش در تعامل است. نحوه برخورد فرد با اعضای خانواده و پدر و مادر شاخصی از رفتار آینده او در یک ارتباط صمیمانه است

رفتار با خانواده چه اهمیتی دارد؟
یکی از راه های شناسایی فرد مقابل شناخت خانواده اوست. خانواده ای که فرد در آن رشد کرده نشان می دهد که او چه تفکراتی دارد و در طول زمان چطور عمل می کند. هر کدام از ما هر قدر هم که روی رفتار خود تسلط داشته باشیم و شیوه های رفتاری خود را اصلاح کنیم باز در نهایت گرایش هایی به تربیت کودکی مان داریم و در ناخودآگاهمان الگویی از پدر و مادر گرفته ایم که در مواقعی از آن تبعیت می کنیم. درست مثل افرادی که در وضعیت های معمول لهجه ندارند اما وقتی عصبانی یا غمگین می شوند، لهجه یا گویش شهر مادری شان را به کار می برند. تسلط ما بر رفتارمان هم همیشه صد در صدی نیست و گاهی ممکن است آن را از دست بدهیم و مطابق با الگوهایی که از کودکی آموخته ایم رفتار کنیم.


از سوی دیگر یکی از بهترین شیوه ها برای شناخت فرد مشاهده او در زمانی است که با خانواده اش در تعامل است. نحوه برخورد فرد با اعضای خانواده و پدر و مادر شاخصی از رفتار آینده او در یک ارتباط صمیمانه است نوع برخورد و رفتار فرد در خانواده اطلاعات بسیار زیادی به ما می دهدتا پیش بینی کنیم که بعد از ازدواج این فرد چگونه برخورد خواهد کرد.

شناخت خانواده همسر

بهترین شیوه برای شناخت همسر آینده ،تعامل او با خانواده اش است

 

چرا باید خانواده ها را بشناسیم؟
مشاهده متفاوت بودن افراد با یکدیگر و آشنا شدن با افراد مختلف به ما کمک می کند تا گستره تفاوت ها را در افراد جامعه خود مشاهده کنیم. همه ما به واقع منحصر به فرد هستیم و با وجود شباهت های فراوانی که با هم داریم. تفاوت های خاص خودمان را هم داریم. آشنایی با گستره ای از افراد به ما کمک می کند که این تفاوت ها را از نزدیک ببینیم.


تعامل با افراد دیگر به ما کمک می کند تا خود را بهتر بشناسیم. مردم به شیوه های گوناگون فکر می کنند و رفتار می کنند. آگاهی بیشتر از این تفاوت ها به ما در شناخت تفاوت های خود با دیگران و نیز شباهت های خود با دیگران کمک می کند و نهایتا ما را در شناخت بهتر آنچه که هستیم و انچه که دوست داریم باشیم یاری می کند. زمانی که با افراد بسیار متفاوتی روبرو می شویم که به لحاظ پیشینه خانواده و شخصیت با ما تفاوت های زیادی دارند در باره خود بیشتر و بیشتر می آموزیم. آشنایی بستری است برای شناخت بهتر خود.

هشدارهای آشنایی
در فرایند آشنایی دو نفر و دو خانواده تلاش می کنند تا فقط جنبه های مثبت خودرا بیان کنند. مشکل اینجاست که در این فرایند افراد تصویر تحریف شده و غیر واقع بینانه ای از یکدیگر خواهند داشت. بعد از ازدواج زمانی که چهره واقعی فرد و وجوه منفی او آشکار شود همسر دچار تعارض خواهد شد که چگونه او به این میزان متفاوت فکر می کند رفتار می کند و حتی صحبت می کند.
یکی از مواردی که در زمان آشنایی از آن اجتناب می شود بیان مسایل مرتبط با آنچه که در حال رخ دادن است و مسایل مربوط به ارتباط فعلی است. ما در زمان آشنایی باید به مشکلات و مسایل همین دوره نیز بپردازیم یا حداقل در این جهت گام برداریم. احتمالا برای حفظ شور و شوق و جذابیت ارتباط از کنار این مسایل می گذاریم و آنها را سربسته رها می کنیم اما این مسایل نابود نخواهند شد و مانند آتش زیر خاکستر پنهان خواهند بود تا زمان آن فرا برسد و سر بر کشند.
منبع:تبیان