سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
خوش به حال دوستان مجردم!
او که مثل تو عجول نبود زود زن بگیرد. اول تحصیلاتش را با جدیت ادامه داد و شغل باکلاسی پیدا کرد با درآمدی عالی. خانهای خرید و با ماشین خودش به خواستگاری رفت.
کاش در ازدواج عجول نبودم و بیشتر صبر میکردم. اگر من هم مثل پژمان دندان روی جگر میگذاشتم، الآن هزار برابر پیشرفت کرده بودم! این، حرفهای "امید" بود که بهار سی و یکمین سال زندگیاش را تجربه میکرد. چند سالی بود که از حال دوست صمیمیاش خبری نداشت. مدتی پیش، خبر ازدواجش را از دهان دوستان مشترکشان شنیده بود. در ابتدا تعجب کرده بود: « پژمان! او که الآن سنش از سی سال هم گذشته. چرا اینقدر دیر به فکر ازدواج افتاده؟»
اما وقتی پاسخ دوستانش را شنید، غمی در درونش جوشید:
« او که مثل تو عجول نبود زود زن بگیرد. اول تحصیلاتش را با جدیت ادامه داد و شغل باکلاسی پیدا کرد با درآمدی عالی. خانهای خرید و با ماشین خودش به خواستگاری رفت. او با خیال راحت زن گرفته و الآن بدون دغدغه زندگیاش را آغاز کرده است.»امید با شنیدن این حرفها، سکوت کرد. افکاری پریشان، به سراغش آمد؛ اینکه او برای خواستگاری حتی لباس مناسبی هم نداشت و....
حسابی خودش را باخته بود. ترجیح داد قدری قدم بزند تا شاید آن اوهام را فراموش کند. روی یک صندلی نشست و بهرسم جوانان این زمانه نگاهش را به صفحه بزرگ موبایلش انداخت و محتویات آن را بالا و پایین میکرد تا اینکه چشمش به شماره مشاورش افتاد. مشاوری داشت دانا و دلسوز، امین و باتجربه، متدین و متعهد. فوراً با مشاور تماس گرفت و قرار ملاقاتی فوری گذاشت.
در جلسه مشاوره، همه آنچه اتفاق افتاده بود را با مشاور در میان گذاشت؛ مشاور هم با دقت فراوان حرفهای او را میشنید. بعد از صحبتهای نسبتاً طولانیِ امید، تبسّمی کرد و پرسید:
- از این زندگیای که داری پشیمانی؟
امید گفت: پشیمان نیستم اما احساس دوندهای را دارم که فکر میکرده در مسابقه از همه جلوتر است ولی وقتی به خط پایان رسیده، دانسته که از همه عقبتر بوده است.
مشاور بعد از پاسخ امید، صحبتهایش را شروع کرد:
- با همه مطالبی که گفتی و از زود ازدواج کردن رنجیدهای اما من هنوز هم به جوانان توصیه میکنم که زود ازدواج کنند. چنین نیست که با تأخیر در ازدواج، زندگی موفقتری خواهند داشت. شاید برخی با دیرتر ازدواج کردن، منافعی به دست بیاورند، اما منافعی که با تأخیر در ازدواج از دست میدهند خیلی بزرگتر است. آنها شاید چیزی بیش از خروسقندی به دست آورده باشند، اما حتماً طلا را از دست دادهاند!
من منکر موفقیتهای دوستت نیستم. ولی میخواهم تو احساسات را کنار بگذاری و واقعیت را ببینی؛ زندگی فقط این موفقیتهای دوستت نیست، زندگی خیلی چیزهای دیگری است که نباید از آنها غافل شوی.
شاید برخی با دیرتر ازدواج کردن، منافعی به دست بیاورند، اما منافعی که با تأخیر در ازدواج از دست میدهند خیلی بزرگتر است. آنها شاید چیزی بیش از خروسقندی به دست آورده باشند، اما حتماً طلا را از دست دادهاند!
دوستت دوران جوانی و شور و نشاطش را تنها به درس خواندن گذرانده. اگر حتی در این دوران معنوی و روحی و جسمی آسیبی هم ندیده باشد، در بهترین دوران زندگیاش از نعمت همسر بیبهره بوده است. او فقط به کتاب و درس اندیشیده. او دوران شادابیاش را هزینه کرده تا به کار و سرمایه و امکانات رفاهی برسد. الآن دیگر شور آن دوران آتشین را ندارد. او نمیتواند آن شور را بازآفریند. این یک منفعتی است که او از دست داده و نمیتواند آن را جبران کند.
اما تو، دوران اوج شور و نشاطت را با همسرت گذراندهای. تو هرگز افسوس از دست دادن جوانیات را نمیخوری. زندگیات با آن شور و حال، حسابی گرما دیده، درست مثل چسب حرارتی که هرچه گرمتر باشد چسبندگیاش بهتر و بیشتر خواهد بود. برخلاف دوستت که زندگیاش را از این گرما محروم کرده است. تو هرچند در طول زندگی مشترکت از برخی منافعی که دوستت به آنها رسیده بهره نبردهای، ولی هنوز فرصت داری تا آنها را جبران کنی. ضمن اینکه اگر امور خانوادهات را بهدرستی مدیریت میکردی هرگز چنین افسوس نمیخوردی. اما برای تو، اکنون هم دیر نیست. فقط یک برنامهریزی درست لازم است. ضمناً، زندگی را میدان رقابت با دوستانت نبین. اگر همیشه به فکر پیش افتادن از دیگران باشی از زندگی خودت عقب خواهی افتاد.
***
این، ماجرای همسرانی است که در مواجهشدن با بعضی دوستان مجردشان، خود را باخته و با اوهامی آنچنانی زندگی را به کام خود تلخ میکنند.البته علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد؛ هنگام ازدواج باید این امور را بیشتر بررسی کرد و در مشاورهها بیشتر به آن توجه داشت تا در مسیر ازدواج، گامها محکمتر برداشته شوند. اما بازهم ممکن است این وسوسهها به سراغ همسران بیاید و آنها را بیازارد.
باید دانست که زندگی تنها پول و مدرک و کار نیست. امور مهمتر دیگری نیز در زندگی وجود دارد که شاید به علت وضوح بیش از حدشان از آنها غفلت میشود.تسریع در ازدواج، آثار مبارکی دارد؛ کمک به حفظ ایمان و معنویات، دور ماندن از فساد و تباهی، بهرهمندی از بانشاطترین اوقات جوانی، دور ماندن از بیماریهای عصبی و روانی و خیلی فواید ریز و درشت دیگر.[1]
یکی از ثمرات مبارک زندگی، فرزندآوری است؛ ثمرهای که تنها از زندگی مشترک همسران مورد انتظار است. کودکان خواستار پدران و مادران جوانتر و سالمتر هستند. آنها بهتر کودکانشان را میفهمند و در انجام وظیفه تربیتی خویش موفقتر خواهند بود.
ممکن است بعضی افراد، تسریع در ازدواج را همراه با مشکلاتی بدانند. هرچند برخی از این مشکلات ناشی از کوتاهی والدین در تربیت فرزندان است، ولی برای این مشکلات نیز راهحلهایی وجود دارد و نباید تنها به پاک کردن صورتمسئله اندیشید. استاد علیاکبر مظاهری در فصل چهارم کتاب «جوانان و انتخاب همسر» مهمترین مشکلات در این زمینه را مطرح و راهکارهای قابل قبولی را ارائه کرده است؛ مشکلاتی مثل مشکلات مالی و اقتصادی، درس و تحصیل، مسکن و ... . مراجعه به آن فصل و مطالعه آن بسیار مفید است.
فراموش نکنیم که آغاز زندگی مشترک، ممکن است به دلایلی با سختیهایی همراه باشد و پیروزی وقتی لذتبخشتر خواهد بود که برای کسب آن تلاش بیشتری متحمل شویم وگرنه باید برای مدال طلای مسابقات محلی، ارزشی بیش از مسابقات جهانی در نظر بگیریم!زیبایی و لذت واقعی زندگی مشترک، در ساختن آن توسط همسران است. زندگی که همهچیز آن آماده باشد، فصل هیجان و لذتش را به پایان برده است. برای همسرانی که اینچنین زندگی مشترک خود را شروع میکنند، آغاز زندگی نویی نخواهد بود، بلکه تنها از خانه پدریشان به خانهای جدید نقل مکان کردهاند و زحمتی برای زندگی خود متحمل نشدهاند. به همین دلیل، قدرشناسی کمتری نسبت به این زندگی آماده، خواهند داشت.
زیباترین و بهیادماندنیترین خاطرات همسران، در ساختن زندگی مشترک خلق میشود؛ خاطرات تحصیل همسران، سفرهای بدون امکانات کامل رفاهی که در کنار هم بودهاند، سختیهایی که برای تأمین آشیانه زندگیشان با همدیگر تحمل کردهاند و ... .به خاطر بسپاریم که زیباترین صحنههای زندگی مشترک، در ازدواجهای به هنگام جلوه میکند و کسانی که در وقت اضافه، تَن به ازدواج میدهند از این نعمت، محروماند.
منبع: تبیان
ویدیو مرتبط :
حال کنید دوستان.
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
حرکت رونالدینیویی فدراسیون فوتبال/ باز هم خوش به حال کیروش میشود؟
اخبار ورزشی - گزارش از روند انتخاب دستیاران سرمربی تیم ملی
حرکت رونالدینیویی فدراسیون فوتبال/ باز هم خوش به حال کیروش میشود؟
به گزارش فارس، پس از اینکه بعد از رقابتهای جام جهانی 2014 برزیل صحبت از این موضوع به میان آمد که کارلوس کیروش با توجه به شناختش از شرایط فوتبال ایران، میتواند همچنان بهترین گزینه برای هدایت تیم ملی فوتبال باشد و البته قبل از اینکه قیل و قالهای فعلی برای تمدید قرارداد سرمربی پرتغالی پیش بیاید، یکی از مسائل مهم با توجه به تجارب گذشته این بود که دستیاران کیروش در پروسه جدید مربیگری وی در تیم ملی چه کسانی و با چه ملیتی خواهند بود؟
کیروش در مدت 4 سال اخیر در برهههای زمانی مختلف با دستیاران متفاوتی کار کرد؛ از دوستان خارجی (پرتغالی) گرفته تا مربیان بعضاً گمنام وطنی که البته به واسطه حضور در تیم ملی و دستیاری کیروش، امروز از بسیاری از همتایان خود مشهورتر شدهاند.
تیم ملی هر اندازه که به جام جهانی نزدیکتر میشد، تصمیمات در خصوص دستیاران کیروش توسط این مربی نیز به همین اندازه عجیبتر میشد و هر اندازه کیروش در افکارش برای ترکیب تیم ملی در جام جهانی به ثبات میرسید، نیمکت تیم ملی در فاز دستیاران این مربی، روز به روز بیثباتتر میشد.
درست و با آغاز فاز جدید تمرینات آمادهسازی تیم ملی برای حضور در جام جهانی، سیموئز به دلایل نامشخص از حضور در تیم ملی استعفا داد و امید نمازی نیز که اصولا مشخص نشد چگونه و چرا سر از تیم ملی درآورد، در همان زمانی که کیروش به وی نیاز داشت، دست او را در حنا گذاشته و برای همیشه (این طور که به نظر میرسد) کشورمان را به قصد ینگه دنیا ترک کرد.
دیگر ماجراهای اردوی اتریش و اتفاقاتی که بر سر مجید صالح پیش آمد به قدری همچنان تازگی دارد که خیلی نیاز به بازخوانی پرونده کیروش و صالح نیست و قصد گنجاندن این قسمت در گزارش، فقط شاهدی بود برمدعای اینکه نیمکت تیم ملی به جز مشخص بودن شخص سرمربی، در سایر قسمتها در 4 سال اخیر بیثباتترین دوران خود را پشت سر گذاشت.
دراین بین شاید علیرضا منصوریان در مدت زمان حضور کیروش در ایران بیشترین بهره را برد و البته مارکار آقاجانیان که به عنوان استعدادیاب قرار است همچنان به کار خود در تیم ملی ادامه دهد.
کیروش شاید در 4 سال گذشته مصائب زیادی را در فوتبال ایران تجربه کرد و شاید هم خود برخی مواقع سرمنشا بعضی از حاشیهها بود. یکی از دعواهای فوتبالی فدراسیون با او در مدت حضورش در ایران همواره بر سر دستیاران کیروش بود و اینکه این مربی با توجه به مدت زمان حضور در ایران و مبلغ کلانی که از این راه به جیب میزند، در کنار امر مربیگری و ساختن تیمی قدرتمند از تیم ملی، دانش مربیگری خود را به همتایان ایرانیاش انتقال دهد که خیلی این اتفاق در برهه 4 ساله گذشته محقق نشد.
به همین خاطر با کسب تجربیاتی که از مدت حضور کیروش در ایران به دست آمد، مسئولان فدراسیون از جمله کفاشیان و دوستان در هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال سعی کردند در قرارداد جدید روی موضوع دستیاران کیروش کار را سخت گرفته و برای آغاز کار دوباره او، روی ایرانی بودن همکاران کیروش در تیم ملی پافشاری کند که البته از اخبار ضد و نقیض و بعضا جنجالی که در این مدت از راهروهای فدراسیون به بیرون درز کرد، یکی از مهمترین آنها انتخاب دستیاران اول و دوم ایرانی بود با ذکر اسم 5 مربی.
حسین فرکی و یحیی گلمحمدی به عنوان اولویتهای دستیار اولی و مجید صالح، وحید هاشیمان و رحمان رضایی نیز به عنوان اولویتهای دستیار دومی معرفی شدند و این یعنی اینکه کیروش پس از بازگشت باید با دو نفر از این 5 نفر به عنوان دستیارانش در تیم ملی کار را برای جام ملتهای آسیا استارت بزند. (البته با هیچ کدام از این مربیان برای حضورشان در تیم ملی هماهنگی به عمل نیامده بود.)
از سوی دیگر پنجشنبه گذشته پس از اعلام خبر توافق بین فدراسیون با کیروش، علی کفاشیان، رئیس فدراسیون از بازگشت سرمربی پرتغالی با دو تن از دستیارانش خبر داد یعنی دنگاسپار، مربی دروازهبانهای تیم ملی و لوسیانو، همه کاره تیم ملی پس از کیروش در اردوی اخیر تیم ملی قبل از جام جهانی در اردوهای تهران، آفریقای جنوبی، اتریش و برزیل و این یعنی فدراسیون فوتبال با یک نگاه رونالدینیویی چنان بازی در این قسمت تغییر داد که در نهایت باز هم خوش بحال کیروش و دستیاران پرتغالی او شود.
با همه این تفاسیر در نهایت مشخص نشد چطور و چرا نام فردی مثل حسین فرکی که خود گزینه سرمربیگری بود برای دستیاری مطرح شد یا مربی مثل گلمحمدی که خود به عنوان سرمربی با یک تیم لیگ برتری قرارداد دارد و یا مربی مانند مجید صالح که قبل از جام جهانی 2014 برزیل با کیروش به شدیدترین اختلافات خورده بود، مطرح شد تا در نهایت این سؤال مطرح شود که آیا ارزش ماندن کیروش به اندازهای بود که با نام مربیان خوش نام وطنی تا این اندازه بازی شود؟
آیا نمیشد از همان ابتدا نام لوسیانو را مطرح کرد تا با توجه به مشاهدات نگارنده در تمرینات تیم ملی و اینکه این مربی به واقع دست راست تیم ملی در تمرینات بود، مربیان وطنی حداقل قید دستیاری اول را بزنند؟ و البته خیلی از سؤالات دیگر در همیت راستا که مطمئناً با توجه به وضعیت فعلی ساختاری فدراسیون، پاسخی برای آنها هرگز پیدا نخواهد شد!
اخبار ورزشی - فارس