سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
خوشبختی خانوادگی
انسان خوشبخت یا بدبخت به دنیا نمی آید بلکه خوشبخت یا بدبخت می شود. در واقع، خوشبختی یا بدبختی اموری اکتسابی هستند و نه ارثی و یا موروثی. در زندگی زناشویی تعدادی از افراد (اعم از مرد یا زن) از زندگی خود رضایت کامل یا نسبی دارند. بنابراین، خود را خوشبخت می دانند. بر عکس، تعدادی از افراد از زندگی خود ناراضی هستند و خود را بدبخت می دانند. ضمنا در مواقعی بدبختی نهایتا منجر به طلاق می شود. لذا، خوشبختی یا طلاق دو روی یک سکه هستند که هر دو برای افراد جامعه اتفاق می افتند. از این رو، پرداختن به خوشبختی و بررسی آن باعث می شود که به صورت غیر مستقیم به طلاق پرداخته باشیم، یا اگر به طلاق بپردازیم و آن را بررسی کنیم، مانند این است که علل خوشبخت شدن آدمها را یافته ایم.
در نتیجه، اولا خوشبختی یا طلاق امری اجتماعی است، یعنی هر دو برساخته ای اجتماعی هستند، ساخته می شوند، همانگونه که به تعبیر برجه و لوکمان (۱۹۸۶) واقعیت ها اموری اجتماعی هستند. یعنی در اثر تعامل با دیگران، با محیط و نهادهای اجتماعی پیرامون ساخته می شوند. به قول هانری لوفبور فیلسوف فرانسوی وجدان نیز امری اجتماعی است. (۱۹۷۶) با توجه به این نکات، فردی دانستن طلاق یا محدود کردن آن صرفا به یک امر روانشناختی کاری عبث و بیهوده است که به ما اجازه نمی دهد آن را دقیقا و به شکل کارشناسی مورد مطالعه و بررسی قرار بدهیم. همانطوری که دورکیم در بررسی امر خودکشی (۱۹۹۰) در جوامع غربی معتقد است که خودکشی امری فردی نبوده، بلکه، محصول محیط اجتماعی است که فرد در آن می زیسته است. از این نظر است که انواع خودکشی وجود دارد.
دوما، از این نکته اینگونه می توان استنباط کرد و نتیجه گرفت که زمانی که خوشبختی و یا طلاق امری اکتسابی است، پس قابل تغییر است، همانطوری که ما در سالهای اخیر بر اساس آمار ثبت و احوال کشور شاهد رشد و افزایش طلاق هستیم. لذا، می توان خوشبختی و طلاق را تغییر داد، و این امر با آموزش امکان پذیر است. بنابراین، با آموزش می توان خوب زندگی کردن و خوشبخت شدن را به مردم یاد داد و بدین ترتیب از طلاق کاست.
سوما، همانگونه که هر واقعۀ اجتماعی یا پدیدۀ اجتماعی الزاما تک علتی نیست، خوشبختی یا طلاق نیز پدیده هایی پیچیده و چند علتی هستند. هیچ وقت یک عامل یا یک منبع در خوشبخت شدن زن و مردی و سپس خانواده ای نقش ایفا نمی کند. به همین ترتیب امر طلاق نیز متاثر از عوامل متعددی است.
بدون شک شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی حتی سیاسی جامعه بستر ساز مهمی برای بهبود یا تخریب زندگی خانوادگی (یعنی طلاق) در هر جامعه ای از جمله در جامعۀ فعلی ما نقش دارند. لذا، در وهلۀ اول می بایستی بسترهای نامناسب را شناسایی کرده و در رفع آنها اقدامات لازم صورت گیرد. این امر فقط توسط مسئولین جامعه امکان پذیر است. برای مثال عواملی مانند اعتیاد فقط توسط مسئولین می تواند برطرف بشود.
البته در کنار آن، فراهم کردن امکانات رفاهی، فرهنگی (مانند مکان های ورزشی، هنری مثل سینما، کتابخانه ها، فرهنگسراها و غیره) برای قاطبۀ مردم، بهبود بخشیدن وضعیت اقتصادی مردم، کم کردن فاصلۀ بسیار زیاد طبقاتی بین آحاد مردم، توجه و بازنگری به قوانین مربوط به خانواده، برخورد منطقی با رسانه های غیر رسمی مانند ماهواره، برنامه ریزی های کارشناسانه و نه تهیۀ برنامه های مبتذل و توخالی و بت سازی و بت پرستانۀ تلویزیون رسمی، توجه و اجرای ارزش ها توسط نخبگان جامعه، توجه به میهن دوستی در کنار ارزش های اخلاقی و دینی، توجه و اهمیت قائل شدن برای فکر و اندیشه و معرفت و دانش و اهل فکر و اندیشه، محدود نکردن رسانه ها و جامعه به قشر و طبقۀ خاص، تکثرگرایی و آزادی های بیشتر انسان ها که هر مکتب و مذهبی موافق، پیرو و مبلغ آن می باشد.
همه و همۀ این عوامل باید با هم، در کنار هم، هم اجرا بشود و هم به افراد آموزش داده شود و هم تبلیغ بشود. دیری نخواهد پایید که عوامل منفی موجود در جامعه تضعیف و عوامل مثبت تقویت شده و خوشبختی راهی خانه های مردم شده و طلاق در جامعه منزوی و کم خواهد شد و به حد اقل خواهد رسید. بدون شک پیشرفت و توسعۀ پایدار در جامعه نهادینه شده، و جامعه را به سمت کمال، پیروزی و بهروزی سوق خواهد داد.
منبع: anthropology.ir
ویدیو مرتبط :
مسیر خوشبختی استاد سامانی - مراحل خوشبختی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
احساس خوشبختی در زندگی خانوادگی
ثروتهای واقعی در زندگی چیزی جز دوستان خوب و خانواده خوب نیست
احساس خوشبختی در زندگی خانوادگی
سال گذشته، من به همراه خانوادهام برای تعطیلات سال نو به یکی از شهرهای تفریحی سفر کردیم. در هتل محل اقامتمان، با خانوادهای شاد و سرزنده آشنا شدیم که همه اعضای آن تقریبا در هر حالی لبخند به لب داشتند. تصمیم گرفتم با آنها بیشتر آشنا شوم. پس از کمی صحبت با مادر خانواده، متوجه شدم که خانه آنها دو شب پیش در یک آتشسوزی به طور کامل سوخته است و آنها مجبورند تا مدتی در هتل اقامت داشته باشند. مادر خانواده از اینکه همه اعضای خانواده او سالم هستند و تنها خانه آنها تخریب شده است بسیار خوشحال بود و ابراز رضایت میکرد. صحبتهای این خانم و نگاه مثبت او به زندگی ناخودآگاه لبخندی به لب من آورد. با دیدن این خانواده، به این نتیجه رسیدم که همه ما تنها زمانی میتوانیم احساس خوشبختی واقعی را به دست آوریم که یاد بگیریم به خاطر اموری که در اختیار ما نیستند ناراحت نشویم و به زندگی خود ادامه دهیم. همچنین اگر زندگی دلیلی برای منفی نگری برای ما ایجاد کرد، ما به دنبال دلیلی برای مثبتاندیشی باشیم. همیشه و در زندگی همه ما دلیلی برای لبخند زدن وجود دارد. واقعیت این است که علت ناراحتی و احساس بدبختی بسیاری از افراد این است که آنها در جایی که نباید به دنبال خوشخبتی هستند. قطعا احساس خوب احساس خوشبختی را نمیتوان در این موارد پیدا کرد:
یک زندگی راحت و بدون دغدغه
زندگی سخت است. اما شما سختترهستید. مواجهه با ترسها و واهمهها در زندگی شما را شجاعتر میکند. اشتباهات و شکسته شدن هرازگاهی دل شما، شما را خردمندترمیکند. گاهی اوقات امور باید اشتباه پیش بروند تا نهایتا مسیر صحیح را پیدا کنند. گاه شما باید از بدترینها عبور کنید تا به بهترینها دست پیدا کنید.
سفر زندگی قرار نیست ساده باشد. باید ارزشمند باشد. اگر به دنبال فرار از دشواریها هستید، بدانید که هیچگاه رشد نخواهید کرد. اینکه در گذشته چه شکستهایی خوردهاید مهم نیست. مهم این است که از حال به بعد مسیر را درست انتخاب کرده و طی کنید. برای رسیدن به موفقیت و احساس خوشبختی، باید از سختیها عبورکنید. شرایط سخت را بپذیرید، از آنها درس بگیرید و به راه خود ادامه دهید. گاهی نیز باید امری را فراموش کنید. اگر فراموش کردن لازمه حرکت شما رو به جلو است، اینکار را بکنید.
گذشتهای که دیگر وجود ندارد
شما در حال تغییر هستید. دنیای اطراف شما نیز در حال تغییر است. اگر امری در گذشته برای شما خوب و مثبت تلقی میشده است، این به این معنا نیست که الان نیز همینطور است. این امر میتواند یک عادت، یک شغل، یک رابطه و خیلی چیزهای دیگر باشد. رها کردن گذشته همیشه به معنای ضعف شما نیست. اتفاقا برعکس در برخی موارد این رها کردن به معنای قدرت شما برای تغییر و تکامل است. همچنین به جای آنکه شکستهای گذشته عنصری برای تخریب امید و انگیزه شما شوند، از آنها درس بگیرید و برای ساختن آینده ای بهتر از آنها استفاده کنید. به درهای بسته پشت سرتان خیره نشوید. در عوض به درهای پیش رویتان توجه کنید و رو به جلو حرکت کنید.
در آیندهای که هنوز به وجود نیامده است
بسیاری از ما بخش عمده ای از وقت خود را صرف خیال پردازی در رابطه با آینده میکنیم. در ذهن خود از آینده یک حالت خاص و ویژه میسازیم که میتوانیم در آن به موفقیتهای عظیم دست پیدا کنیم. اما نباید فراموش کرد که لازمه موفقیت و احساس خوشبختی در آینده، تلاش در زمان حاضر است. نشستن و خیال پردازی در رابطه با آینده نه تنها ما را به احساس خوشبختی نزدیک نمی کند، بلکه فرصتهای آینده را نیز از ما میگیرد. زمانی فرا میرسد که هر یک از ما به پایان زندگی خود رسیدهام، به گذشته نگاه میکنیم و میبینیم تمام وقت خود را صرف خیالپردازی در رابطه با آینده کردهایم بدون اینکه واقعا زندگی کرده باشید. گاندی میگوید : «آینده بستگی به آنچه که امروز انجام میدهیم دارد». این جمله عین واقعیت است. نه گذشته قابل بازگشت است و نه تضمینی برای آینده وجود دارد. پس باید در حال زندگی کرد. دقیقهها و ساعتها در حال گذشتن هستند. گذشته در حال افزایش و آینده رو به کاهش است. فرصتها کمتر و افسوسها بیشتر میشوند. پس بیشتر از این تامل نکنید و در حال زندگی کنید.
زیادهروی در خواستن چیزهای خوب
همه ما میدانیم افراط در هر کاری مضر است. این قاعده در مورد امور مثبت نیز صادق است. خوردن بیش از حد شما را چاق میکند. خرج کردن بیش از حد شما را ورشکسته میکند. کار کردن بیش از حد شما را از خانواده دور میکند. تفریح بیش از حد شما را از کارهای مهم باز میدارد… همیشه تعادل داشته باشید. احساس خوشبختی زمانی ایجاد میشود که بتوانید به همه نیازهای زندگی به شکلی متعادل و متوازن پاسخ دهید. یک قاعده کلی را همواره به خاطر داشته باشید: احساس خوشبختی در دراز مدت هیچگاه در یک بعد از زندگی یافت نمیشود بلکه ترکیبی از ابعاد مختلف زندگی است که احساس خوشبختی را میسازد.
تلاش کنید
بهترین کاری که میتوانید برای احساس خوشبختی خود انجام دهید، این است که جمله «ای کاش میشد…» را از ذهن خود بیرون کرده و جمله «من میتوانم» را جایگزین آن کنید. زندگی خود را بر شما غلبه نخواهد کرد مگر اینکه شما به آن اجازه اینکار را دهید. همیشه در طول زندگی احساس خوشبختی زمانی ایجاد میشود که آمادگی شما و فرصتها با یکدیگر تلاقی پیدا میکنند. پس خودتان را برای مواجهه با فرصتها آماده کنید!
خواستن کافی نیست! باید تلاش کرد. حتی اگر در حال حاضر شرایط شما به گونهای است که نمیتوانید زمان زیادی صرف کنید، اشکالی ندارد. همین زمان کم را نیز دریغ نکنید. تلاش کردن، حتی کم، بهتر از تلاش نکردن است.
خوشبختی در مادیات نیست
شما هر چقدر هم که پول داشته باشید و هر چقدر هم خرید کنید، باز هم برای احساس خوشبختی کافی نخواهد بود! مادیات هیچگاه برای خوشبخت کردن هیچ کس کافی نیستند. درست است که پول جز ضروریات زندگی است، اما واقعیت این است که بسیاری از امور موثر در خوشبختی با پول قابل به دست آوردن نیستند! ثروتمندان واقعی کسانی نیستند که حسابهای بانکیشان پر از پول است. ثروتهای واقعی در زندگی چیزی جز دوستان خوب و خانواده خوب نیست. در اغلب موارد، چیزهای کوچک در زندگی هستند که ما را خوشحال میکنند و احساس خوشبخت بودن را برای ما به ارمغان میآورند. ذهن خود را از تمنای مادیات خالی کنید تا به زودی احساس سبکی و آرامش به سراغ شما بیاید. بسیاری از چیزهای که از نظر خودتان به آن احتیاج دارید، اصلا برای شما ضروری نیستند. بلکه صرفا خواسته شما هستند و نبود آنها خللی برای شما ایجاد نمی کند. هرچه خواستهها و تمنیات مادی شما کاهش یابد، آزادی و نشاط شما نیز افزایش مییابد.
تلاش برای جلب رضایت کسانیکه مهم نیستند
کرامت ذاتی خود را حفظ کنید و همیشه با خودتان روراست باشید. به دیگران اجازه ندهید شخصیت و آینده شما را تعیین کنند. شما باید خودتان برای خودتان تصمیم بگیرید. همیشه در زندگی ما افرادی هستند که برخی کارهای ما را تایید نمیکنند. ظاهر شما، نحوه برخوردتان، سبک زندگیتان، رشته تحصیلیتان… همه این امور ممکن است در نظر برخی خوب و در نظر برخی دیگر بد جلوه کند. اما واقعیت این است که اکثر این نظرها هیچ اهمیتی ندارد. اغلب نظر این افراد در زندگی شما تاثیری ندارد مگر اینکه خودتان بخواهید به آنها توجه کنید. همه چیز بستگی به خودتان دارد. شما باید آنچه را که از نظر خودتان درست است انجام دهید. اما توجه داشته باشید که همه افرادی که در زندگی ما دخالت میکنند گزینههای مناسبی برای مشورت کردن نیستند. شما نمیتوانید همیشه همه را راضی نگه دارید. پس باید به نظرات اطرافیان اولویت دهید و آنها را به نسبت اهمیتشان بررسی کنید.
تلاش برای مقصر دانستن دیگران
زیگموند فروید میگوید: «اکثر انسانها به دنبال آزادی نیستند، چرا که آزادی مسئولیت آور است و اکثر انسانها از مسئولیت میهراسند». شما سعی کنید اینگونه نباشید. وقتی شما برای اشتباهات خود به دنبال مقصری غیر از خودتان هستید، در واقع در حال نفی مسئولیت خود در قبال امور هستید. در زندگی واقعی، راه رسیدن به خوشبختی و موفقیت قبول مسئولیت است. اکثر ما عادت کردهایم برای ناکامیهای زندگی خانواده، معلم، دوستان، دولت و بسیاری عوامل دیگر را مقصر بدانیم. اما هیچگاه به عملکرد خود توجه نمیکنیم. گویی ما هیچگاه هیچ تقصیری نداریم! این تصور غلط است. چرا که ما در جامعه خود افراد بسیاری را میبینیم که شرایط زندگیشان از ما بسیار نامناسبتر بوده است، اما به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کردهاند. چرا؟ زیرا اینطور اراده کردهاند و مسئولیت اعمالشان را پذیرفتهاند.
منبع:زیبـاشـو دات کام