سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

خشونت و پرخاشگری در رابطه از کجا می آید؟



خشونت و پرخاشگری در رابطه

خشونت شکل افراطی پرخاشگرانه است که احتمالا باعث آسیب مشخص به فرد قربانی می‌شود

 

از آن‌جا که خشونت بدنی ساده‌ترین نوع خشونت است تا امروز هم اکثر محققان در این زمینه کار می‌کنند. تعاریف اولیه‌ای که برای خشونت ارایه شدند نیز بیشتر در رابطه با خشونت بدنی است.


تعریف خشونت و انواع آن:
از آن‌جا که خشونت بدنی ساده‌ترین نوع خشونت است تا امروز هم اکثر محققان در این زمینه کار می‌کنند. تعاریف اولیه‌ای که برای خشونت ارایه شدند نیز بیشتر در رابطه با خشونت بدنی است. گلز و استراوس دو پژوهشگری که سال‌ها در زمینه خشونت خانگی فعالیت کرده‌اند، خشونت را به‌عنوان رفتاری با قصد و نیت آشکار یا رفتاری با قصد و نیت پوشیده اما قابل‌درک جهت واردکردن آسیب بدنی به فرد دیگر تعریف کرده‌اند. مگارژی محققی دیگر در زمینه خشونت است. تعریف او انواع دیگر خشونت را نیز در بر می‌گیرد. او از خشونت به‌عنوان شکل افراطی پرخاشگرانه نام می‌برد که احتمالا باعث آسیب مشخص به فرد قربانی می‌شود.

بررسی مقدمات خشونت خانوادگی
اعزازی، جامعه‌شناس؛ خشونت را این‌گونه تعریف می‌کند: وقتی شخصی درون خانواده مقتدر است و از این اقتدار- از هر نوعی كه می‌خواهد باشد- بدنی، اجتماعی یا اقتصادی- درجهت پیشبرد امیال خود، بدون توجه به تمایل دیگری استفاده می‌كند، این كار خشونت است. فكر می‌كنم كه این تعریف بسیار گسترده است و انواع خشونت را دربر می‌گیرد.

عوامل موثر بر بروز خشونت

١- زمینه خانوادگی:
خشم‌های کنترل نشده ناشی از عوامل ارثی، ناراحتی‌های عاطفی، نداشتن الگوهای مناسب یا ترکیبی از همه اینهاست.

٢- عوامل روانپزشکی و روانشناختی:
یورگمن، روانکاو سوئدی در توضیح علت اعمال خشونت در تمامی خانواده‌ها بر نقش عوامل فردی تأکید می‌کند؛ او نشان می‌دهد در خانواده‌هایی که اعضای آن خود در معرض خشونت قرار گرفته‌اند، احتمال بروز خشونت یا تن دادن به آن به مراتب بیشتر است. همچنین در میان شخصیت‌های پرخاشگر و خودشیفته نیز احتمال بروز خشونت بیشتر است.

پرایس، معتقد است که سبک پرخاشگری کاملا متناسب با نوع شخصیت افراد است، حال آن‌که گروهی دیگر مانند گیلبرت (١٩٨٩) استدلال می‌کنند که سبک پرخاشگری به نوع شخصیت خاصی بستگی ندارد، بلکه توصیفی عام است که بین انواع شخصیت‌ها ازجمله شخصیت خودشیفته و شخصیت خوداجتماعی یافت می‌شود، تمرکز کلیدی بر تجربه حیات به‌عنوان منازعه‌ای رقابت‌آمیز، بدگمانی نسبت به دیگران، ناچیزشمردن نیازهای دیگران و آمادگی برای پرخاشگری یا تهدید در موقعیت منازعه ازجمله باورها و خصوصیاتی است و عدم مقابله با آن می‌کند. خجالت نیز ازجمله موضوعاتی که آسیب‌پذیری از حیث آن از همان ابتدای زندگی آغاز شده و در سراسر دوره زندگی به صورت فعال عمل می‌کند.

خجالت نه‌تنها به‌عنوان عامل محرکه خشونت بلکه به مثابه عامل اصلی بروز بسیاری از اشکال دیگر رفتار مطرح است، خجالت ارتباط نزدیکی با موضوع رتبه و مقام تجربه و ترس از ناتوانی دارد. خشونت در موقعیت‌های ناشی از خجالت درصورتی‌که فرد کارآیی آن را احساس کند(یعنی می‌تواند برنده شود) و همدلی برای قربانی مانع او نشود، می‌تواند توسط وی صورت گیرد. برخی درمان‌کنندگان منشأ بسیاری از کشمکش‌ها در ازدواج‌های ناسازگار را خجالت می‌دانند.

حسادت از ناحیه مرد اگر احساس کمیاب و زودگذر نباشد، شرایط خطرزایی را برای زن ایجاد می‌کند. مردی که عزت‌نفس کمی دارد، سایر مردها را دزد و راهزن می‌بیند و به همین دلیل ممکن است در مقام آزار و مجازات کسی برآید که برای او ارزش قایل است. مسلما بسیاری از این عوامل حالت ناخودآگاه دارند و رفتار ناشی از آن بسیار غیرمنطقی است.

٣- عوامل اجتماعی:
صرف‌نظر از خصوصیات فردی، شرایط اجتماعی افراد نیز در کاهش یا افزایش خشونت موثر است. برای مثال، فشارهای روانی و تنش‌های حاصل از آن یا بحران‌های اقتصادی- اجتماعی خطر بروز خشونت را افزایش می‌دهد.

 

خشونت خانوادگی

صرف‌نظر از خصوصیات فردی، شرایط اجتماعی افراد نیز در کاهش یا افزایش خشونت موثر است

 

٤- اقتصاد و ساختارهای اقتصادی:
این امر به طرق مختلف به اعمال خشونت منجر می‌شود. در بررسی‌های گذشته محققان به این نتیجه رسیدند که مشکلات اشتغال و مسائل مالی به ایجاد خشونت در خانواده کمک می‌کند. انتظارات زنان و مردان از اشتغال نقش شوهر به‌عنوان یک تأمین کننده، اهمیت موفقیت‌های شغلی و رضایت خاطر از درآمد خانواده می‌تواند بر بروز خشونت در روابط میان زن و شوهر تأثیر تعیین‌کننده داشته باشد که به تبع آن زنان و فرزندان آنها تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند. در بسیاری از مواقع نیز انتظارات خانواده با سطح درآمد آن همخوانی ندارد در فاصله سال‌های ٧٥-١٩٧٠ به دلیل وجود بحران‌های شغلی در اقتصاد منازعات خانوادگی به مقدار زیاد بالا گرفت. به‌طورکلی با افزایش بیکاری میزان خشونت میان زن و شوهر افزایش می‌یابد.

مردان بیکار در مقایسه با مردانی که کار پاره وقت دارند و در مقایسه با مردان شاغل خشونت بیشتری در خانواده اعمال می‌کنند، مردانی که نمی‌توانند شغلی به دست آورند، ممکن است به تلافی سرخوردگی و ناکامی انسان در جامعه، بر تربیت‌شان نسبت به اعضای خانواده تاثیرگذار باشد. اگر زن و شوهر نقش تقسیم کار سنتی را پذیرفته باشند، اگر شوهر نان‌آور خانواده و زن مسئول امور خانه باشد، اشتغال زن ممکن است نقش مردان را به مخاطره بیندازد، از سوی دیگر، زنانی که مسئولیت سنتی در قبال موفقیت ازدواج‌شان را پذیرا شده‌اند، وقتی ازدواجشان به خشونت می‌کشد به احتمال زیاد احساس گناه می‌کنند.

با نگاهی به پرونده‌های خشونت‌های خانوادگی می‌توان یك نقطه مشترك را مشاهده كرد؛ عامل اقتصادی كه درحال‌حاضر از علل مهم خشونت و پرخاشگری در خانواده است. والدین كه برای تأمین مخارج خود بعضا در دو شیفت كار می‌كنند و هرگز نمی‌توانند آرام و خونسرد، مهربان و صمیمی باشند و كارشناسان مسائل اجتماعی بیكاری را نیز جزو نخستین و مهم‌ترین آسیب‌های اجتماعی كشور عنوان می‌كنند كه خود عامل اصلی پرخاشگری نیز محسوب می‌شود.

٥- آداب‌ورسوم  و سنت‌ها:
عملکرد سنتی بازتابی است از ارزش‌ها و عقاید اعضای یک اجتماع که اغلب چندین نسل را دربر می‌گیرد. طبق اظهارات مخصوص کمیسیون حقوق بشر، اعمال منسوب از جهات مختلف مانند اعمالی که مربوط به نابرابری‌های قدرتی عمیقا ریشه‌دار در جامعه می‌شوند اغلب ارتکاب خشونت بر زنان و کودکان را تشکیل می‌دهند. پیروی کورکورانه از این اعمال و عدم پیگیری قوی درمورد علت وجود چنین عملکردهایی کمبود اطلاعات و آموزش در نواحی بسیاری که چنین عملکردهایی در آنها حکمفرماست و همچنین عدم برخورد حکومت با این اعمال رایج و سنتی همگی اعمالی هستند که در تداوم و بقای عملکردهای سنتی که امروزه سلامتی زنان و کودکان را در آفریقا و آسیا به خطر می‌اندازد، موثر هستند.

باید تأکید کرد که همه آداب و رسوم‌ و سنت‌ها در جهت عدم حفظ حقوق زنان نیستند و اعمالی خاص در حقیقت حقوق و شخصیت زنان را ارتقا می‌بخشد و از آنها دفاع می‌کند. با این وجود نمی‌توان آن دسته از اعمال را که شکل‌های مشخصی از اعمال خشونت را تشکیل می‌دهند بر پایه زمینه‌های سنتی و فرهنگی توجیه کرد. مثلا تهیه جهیزیه که خانواده عروس موظف به پرداخت آن هستند. در هند به‌طور متوسط روزانه ٥ زن به علت درگیری‌های مرتبط با جهیزیه توسط شوهر یا خانواده شوهر سوزانده می‌شوند و البته بسیاری موارد هرگز گزارش نمی‌شود.

٦- رسانه‌های گروهی نیز با نشان دادن خشونت از عوامل تقویت‌کننده خشونت هستند.
از آن‌جایی كه تلویزیون به‌عنوان تنها سرگرمی در دسترس خانواده‌ها همواره حضور دارد شایسته است كه خانواده‌ها نكته‌های زیر را رعایت کنند: 

- برنامه‌های مشخصی را تعقیب كنند كه عاری از خشونت باشد.

- برای جایگزینی تلویزیون از وسایل موردعلاقه كودكان مثل پازل، بازی‌های فكری، مداد شمعی، مداد رنگی، كاغذ، كتاب و مجلات استفاده کنند.

- تمام رسانه‌های حاوی خشونت را نفی کرده و این اصل را به‌عنوان قانون خانوادگی بپذیرند كه در خانه جایی برای خشونت وجود ندارد چه در فیلم‌های ویدیویی، چه در بازی‌های رایانه‌ای،  برای فعالیت‌های روزانه برنامه‌ریزی كرده و كودكان را به انجام فعالیت‌های دیگر تشویق كنند و به گروه‌های مخالف نمایش خشونت در تلویزیون بپیوندند. چون امروزه استفاده از شیوه‌های خشونت‌آمیز در رسانه‌های گروهی به امری بدیهی تبدیل شده و خشونت عریان از طریق تلویزیون، سینما و رایانه به نمایش گذاشته می‌شود به طوری كه در بازی‌های رایانه‌ای، فرد به تعداد آدم‌هایی كه به قتل می‌رساند امتیاز كسب می‌كند. این خود باعث نهادینه‌شدن خشونت در نظام شخصیتی- رفتاری افراد می‌شود.

٧- مشکلات نقش‌ها:
عواملی چون تحصیلات، گسترش ارتباطات، رسانه‌های گروهی و... انتظار افراد خانواده آنها را از نقش یکدیگر متحول ساخته است. هرگاه در این مجموعه به هم پیوسته نقش‌های اجتماعی (خانواده) طرفین نتوانند انتظارات همدیگر را برآورده سازند، ناسازگاری پدید می‌آید و شدت و وسعت این ناسازگاری به تعداد انتظارات و میزان درونی بودن آنها بستگی دارد. افراد در مواجهه با ناسازگاری چند استراتژی پیش‌رو دارند، عده‌ای به سرکوب انتظارات خود پرداخته و از ارضای آنها چشم می‌پوشند. عده‌ای دیگر با توسل به شیوه‌های مختلف در مورد برآورده ساختن انتظارات خود بر می‌آیند. در این میان گروهی با استفاده از شیوه‌های اقناعی تا حدودی از انتظارات خود کاسته و به نوعی با یکدیگر به تفاهم دست می‌یابند، عده‌ای دیگر با استفاده از شیوه‌هایی که غالبا صیغه آمرانه دارند، دیگری را مجبور به برآورده ساختن انتظارات خود می‌کنند. جلوه‌های این نوع اخیر مواجهه بیشتر خود را در قالب خشونت می‌نمایاند.

 

منبع: روزنامه شهروند

 


ویدیو مرتبط :
Dr. Mitra Babak, Radio Azadegan, Anger management خشونت و بی ادبی یک مهربانو در رابطه

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

پرخاشگری و خشونت



پرخاشگری در ورزش, خشونت در ورزش,خشونت در رقابتهای ورزشی

پرخاشگری و خشونت (Aggression and violence)
پرخاشگری عمل مشهودی است كه به قصد آسیب جسمانی یا روانی به خود یا دیگران انجام می گیرد.
خشونت عبارتست از استفاده غیرقانونی از نیرو، كه ممكن است دامنه ای از برخورد ناخواسته بسیار اندك تا قتل و آدمكشی را شامل شود.


انواع پرخاشگری در انسان
پرخاشگری خصومت آمیز ( پرخاشگری عاطفی ): عمل مشهودی است كه به قصد آسیب رساندن جسمی یا روانی به خود یا دیگران صورت میگیرد وخشونتگرازاین كارخودلذّت می برد و پاسخ پرخاشگرانه خود یك هدف است.


پرخاشگری ابزاری : عمل آسیب رساندن به خاطر دریافت یك تقویت كننده مثبت بیرونی . و پاسخ  پرخاشگرانه مانند ابزاری برای رسیدن به هدف می باشد.پدری كه به كودك خود بدلیل دویدن به داخل خیابان سیلی می زند، این عمل خصمانه نیست.


خشونت در ورزش
متغیرهای مربوط به بازیكن
 *رقابت : در ورزشهای رقابتی، هدف مانع دستیابی حریف به هدف مورد موردنظر است. تحقیقات نشان داده است كه بعد از ناكامی و شكست پرخاشگری بیشترمی شود. ماتفنر1974 میگوید: وقتی حریفان باهم برابر باشند، اختلاف اندك موجب ایجاد درجات بالایی از ناكامی می شود .  پاداش زیاد نیز باعث ناكامی بیشتر می شود.


 *تهییج و تحریك :اگر بازیكنی در حالت تحریك یا تهییج زیاد قرار داشته باشد، و محركهای مربوط به پرخاشگری نیز در محیط ورزشی وجود داشته باشد، با حتمال قوی پاسخ پرخاشگرانه بروز خواهد كرد.


 *عوامل شناختی و عاطفی : ارزیابی فرد از عمل پرخاشگرانه خود ممكن است او را به پاسخهای متفاوتی وادار نماید مثلا باخود فكر نماید كه آیا ارزش آنرا دارد كه از بازی اخراج شود و …
 *ارزیابی قصد حریف:چرا حریف خشونت میكند؟ آیا عملا قصد مجروح كردن داشته است؟ اگر پاسخ مثبت باشد، آنگاه تصمیم بازیكن باحتمال قوی تلاف جویی  از طریق پرخاشگری متقابل خواهد بود.


 *گناه و تقصیر: ورزشكاران بعد از ارتكاب پرخاشگری یا عمل یر خشونت آمیز تا اندازهای احساس تقصیر و گناه میكنند.


 *آمادگی جسمانی: تحقیقات زیلمن (1979)نشان داد كه ورزشكارانی كه از آمادگی جسمانی بالایی برخوردارند، هنگام مواجهه با فشار جسمانی یا محركهای هیجان آور در محیط با شدت كمتری از فعالیت فیزیولوژیكی، واكنش نشان میدهند.


 *سطح فعالیت: پرخاشگری باعث كاهش میزان فعالیت ورزشی میشود یعنی باعث برانگیختگی زیاد میگردد و بازیكن در نیمه راست منحنی وارونه قرار میگیرد.


متغیرهای مربوط به مسابقه
 *نتیجه مسابقه: بازندهها خطاهای بیشتری نسبت به برنده ها مرتكب میشوند.
 *تیم میزبان درمقابل تیم میهمان: تیم میهمان تمایل بیشتری برای ارتكاب خطا نسبت به تیم میزبان داردالبته تمام تحقیقات ازاین نظریه حمایت نكرده است.
 *گستره امتیازات: وقتی امتیازات كاملا نزدیك به هم باشد پرخاشگری كمتراست.
 *گلهای زده شده یا امتیازات كسب شده: وقتی گلهای بیشتری زده میشود عمل پرخاشگرانه كمتری رخ م دهد از نظر ولكامر گل زدن تحریك را پایین می آورد وعمل پرخاشگرانه كمتر رخ میدهد.
 *مكان تیم درجدول :به نظر میرسد كه تیمهای پایین تر در جدول نسبت به تیم های بالای جدول رفتار پرخاشگرانه بیشتری دارند.
منبع: پژوهشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی

sportmedicine.ir