سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

حرف های ناگفتنی زنان به مردان



 

 

حرف های ناگفتنی زنان به مردان

 

برخی از زوجین جوان بالخص بانوان جوان، فکر می کنند بایستی همسرشان را در مورد هر موضوعی که در زندگی شان اتفاق افتاده یا می افتد، مطلع سازند و نباید هیچ رازی را داشته باشند. به این دسته از بانوان باید این چنین گفت که این طرز فکر شما عاقلانه و منطقی نیست. هیچ لزومی ندارد که شما، در زمان زندگی مشترک، همسرتان را از اتفاقاتی که، نه تنها به رابطه شما کمکی نمی کند بلکه حتی ممکن است آرامش فعلی تان را نیز بر هم زند، به زبان آورید. در زندگی مشترک، شرایط و موقعیت هایی وجود دارد که عقل سلیم حکم می کند با درایت عمل نمائید و برای حفظ ارکان خانواده بنیان شده خاموشی گزینید. به قول بزرگی، "چیزی را که همسرتان نمی داند وی را نخواهد رنجاند!"

 

در ادامه این مقاله، توصیه هایی را در این خصوص، به خانم های محترم می نمائیم تا با رعایت آنها بتواند در پیشبرد اهداف زندگی مشترک و آرامشی که به طور بالقوه زنان خود مسبب آنند، یاری رسان باشیم.

 

توصیه اول: هیچ گاه در مورد مادر همسرتان، چیزی بر زبان نیاورید.

 

اگرخاطرات بدی را با مادر همسرتان تجربه کرده اید، اگرتجربه ناخوشایندی درذهنتان مدام مرور می شود و موجبات تکدر خاطر شما را فراهم می سازد و حس انتقام، بدگویی و انتقاد از او را در دل شما به وجود می آورد و دوست دارید از رفتار و برخورد او شکایت نمائید، بدانید همسرتان برای رسیدگی و گوش دادن به شکایت و انتقاد های حتی به حق شما گزینه مناسبی نیست.

 

اصلا مهم نیست مادر وی، زن موجه و یا غیر موجهی است، فقط به خاطر داشته باشید در این زمینه دهانتان را ببندید .

 

حتی در مواقعی که همسرتان نیز از او بدگویی می کند و اظهار شکایت از رفتار و برخوردهای وی دارد، سکوت کنید و سخنی به زبان نیاورید، چه خوب باشد یا چه بد، مادر اوست و به شما مربوط نمی شود. اظهار نظر حتی به حق شما در برابر رفتار بد مادر همسرتان، در ذهن شوهرتان حک شده و می ماند و در موقعیتی جنجالی شما و همسرتان سر باز کرده و یادآوری می شود که این خود عواقب و درد سرهای متعاقبی خواهد شد، آن هم به جرم پشتیبانی و تایید شما از اظهار نظر خود شخص همسرتان از مادرش. در صورتی که خود را نیازمند بیان آن احساسات و عواطف به شخص ثالثی می بینید، بهتر است با دوستان بی طرف بیان دارید.

 

توصیه دوم: حد و مرز خصوصی خود را حفظ نمائید و به حریم خود احترام بگذارید.

 

این توصیه را جدی بگیرید، با اندیشه این که همسرم است و بیان فلان گفته، رفتار،... اشکالی ندارد، تیشه به ریشه زندگی تان نزنید. حفظ حریم احترام نشانی از عشق حقیقی شماست و بکر ماندن آن ارزشمندتر. لذا از بیان گفته ها و شوخی و رفتارهایی که در حریم خانوادگی نا بسنده و لودگی قلمداد می شود و چندان جالب به نظر نمی رسد، به شدت بپرهیزید و آن را به دیگر حریم های صمیمیت همچون حریم دوستی ارجاع دهید.

 

توصیه سوم: برای رسیدن به اهدافتان و انجام رفتاری یا کاری، او را با طلاق گرفتن تهدید نکنید.

 

شاید این جملات برایتان آشنا باشد و شاید آنها را به کرات در زندگی زوجین آشنا و نا آشنا و حتی شاید خودتان در ارتباط با همسرتان به کار برده باشید." من همیشه برای طلاق گرفتن آماده ام، همیشه ساک بسته شده ام پشت در است،خدا عمر بده به پدر و مادرم، خونه آنها در همه حال پذیرای من است،...

 

بی جهت زندگی تان را با کلمات و جملات کودکانه و آزار دهنده همچون مطرح شده در فوق، مشوش نکنید. هنگامی که عصبانی هستید، به جای داد و فریاد و بیان جملات نابود کننده، لحظه ای درنگ کنید و لیوان آب سردی را بنوشید و آن جمله نا بجا را قورت دهید و اجازه خروج از دهانتان را ندهید. چرا که مردان به قول معروف بیدی نیستند که با این بادها بلرزند، و این سخن شما را بلوفی بیش نخواهند دانست و با این تهدیدها نه تنها به شما لطف و مهربانی نخواهند کرد بلکه این تهدید شما را نقطه ضعف شما قلمداد خواهند نمود و بیش از بیش سعی خواهند کرد زمینه ای را فراهم سازند تا باب عصبانیت شما را موجب شوند.

 

توصیه چهارم: هرگز حقوقتان را به روی همسرتان نیاورید.

 

بسیاری از زنان شاغل مرتکب این اشتباه می شوند و مدام در آمد خود را به همسرشان یادآوری می کنند و "پول من " می کنند .

 

زوجین موفق کسانی هستند که هرگز عبارت فوق را به کار نمی برند و حتی در گفته های خود ابراز می کنند که پول من و تو ندارد، این پول خرج زندگی و آرامش هر دویمان می شود؛ حتی برخی از زوجین یک شماره حساب مشترک دارند. وقتی شما چنین فلسفه ای را در زندگی تان به کار ببندید با یک تیر دو نشان زده اید، شما در عین حال که توانسته اید محبت و عشق خود را به همسرتان ثابت کنید، به طورغیر مستقیم اقتدار و قدرت همسرتان را حفظ نموده و ارج نهاده اید.

 

توصیه پنجم:لازم نیست که گذشته خود را دقیق و صریح بیان کنید.

 

لزومی ندارد همسرتان از تمامی جوانب زندگی گذشته شما مطلع باشد و شما ملزم به گفتن همه چیز نیستید. در حد اطلاع و آگاهی دادن کافی است. هر آنچه که در تداوم زندگیتان موثر است را بیان کنید نه چیزی بیشتر نه کمتر. فکر نکنید اعترافات صادقانه شما، نشان صداقت و درستی شماست،لذا بهتر است هیچ وقت دروغ نگوئید ولی ضروری نیست همیشه همه راست را هم بیان کنید. تدبر نمائید و در زمینه هر آنچه که در پایداری زندگیتان نقش اساسی را ایفا می کند، اطلاعات دهید.

 

توصیه ششم: رفتاری نکنید که احساس کند از شغل وی ناراضی هستید.

 

این یکی از مشکلاتی است که اکثر آقایان نسبت به آن معترضند و ابراز می کنند که از غر زدن همسرشان در این باب خسته و کلافه شده اند. بسیاری از خانم ها از نوع شغل همسر، مدت زمان کار همسر، میزان درآمد،محل کار،... مدام عیب جویی و انتقاد می کنند و حتی گاها مشاهده شده که به هنگام ورود همسر به منزل، بدون توجه به شرایط، در مورد اتفاقات پیش آمده در محل کار، در آمد آن روز، خستگی و عصبانیت وی و... کنکاش می کنند و مدام سوال می پرسند و توضیح می خواهند.

 

خانم های با درایت هیچ گاه چنین برخورد نخواهند کرد. آنها می دانند که منشی همسرشان نیستند بلکه همسر و شریک زندگیشان هستند و قرار نیست در زندگی شغلی وی هر چند که به آنها هم مربوط است، بیش از حد مداخله کنند و در مدیریت و مسئولیتی که همسرشان در راسش قرار دارد ارزیابی های مدام و بیهوده نمایند. آنها مدیریت زمانی دارند و در وقت مقتضی در کمک به شریک زندگی شان شتاب خواهند نمود.

منبع:tebyan.net


ویدیو مرتبط :
‫آنچه مردان درباره ی زنان می دانند !!!‬‎

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

چرا زنان بیشتر از مردان حرف می‌ زنند؟!


دکتر «لوران بریزندین» گفت: تفاوتهای ذاتی بین مغز زنان و مردان یکی از علتهای پرچانگی زنان در مقایسه با مردان است.

خبرگزاری فارس: دکتر «لوران بریزندین» گفت: تفاوتهای ذاتی بین مغز زنان و مردان یکی از علتهای پرچانگی زنان در مقایسه با مردان است.

 موضوعی هست که یک نیمه جمعیت دنیا همواره آن را مطرح می کنند اما نیم دیگر جمعیت قاطعانه ردش می کنند: زنان بیشتر از مردان صحبت می‌کنند.

واقعیّت این است که زنان تقریباً سه برابر مردان صحبت می کنند. یک زن متوسط، روزانه 20 هزار کلمه صحبت می کند که تقریباً 13 هزار کلمه از یک مرد متوسط بیشتر است.

زنان همچنین با سرعتی بیشتر از مردان حرف می زنند و وقتی سفره دلشان را برای دور و بری هایشان باز می کنند از شنیده شدن صدای خودشان لذت می برند.

این مطالب، نتایج بخشی از تحقیقاتی هستند که در کتاب نوشته شده یک روانپزشک زن به آنها اشاره شده است.

دکتر «لوران بریزندین» گفت: تفاوتهای ذاتی بین مغز زنان و مردان یکی از علتهای پرچانگی زنان در مقایسه با مردان است.

وی در کتاب «ذهن زنان» نوشت: در مغز زنان، در مقایسه با مردان، سلولهای بیشتری به گفتار اختصاص یافته اند؛ و این یکی از دلایلی است که باعث می شود زنان راحت تر باب گفتگو را باز کنند، بیشتر صحبت کنند و احتمالاً توانایی بیشتری در مهارتهای کلامی داشته باشند.

حتی اگر این دلیل هم برای توجیه پرحرف‌تر بودن زنها کافی نباشد، یک تفاوت فیزیولوژیکی دیگر بین زنان و مردان وجود دارد: تنها عمل صحبت کردن باعث شارش انبوهی از پیک های عصبی در مغز زنان و ایجاد نوعی حالت «نشئه احساسی» در آنها می شود، حالتی که دانشمندان آن را مشابه احساس اوجی می دانند که فردی معتاد به هروئین پس از مصرف مواد، تجربه می‌کند.

دکتر بریزندین که خود را طرفدار جنبش زنان معرفی می کند معتقد است این تفاوتها از رحم مادر آغاز می شوند، یعنی همان زمانی که هورمون مردانه «تستسترون»، مغزِ در حالِ شکل گیریِ جنین مذکر را قالب بندی می کند.

نتیجه این فرایند این است که پسرها و مردها کمتر از همتایان مونثشان صحبت می کنند و یا کمتر برای ابراز احساساتشان تلاش می کنند.

بریزندین که در شهر سانفرانسیسکو صاحب کلینیکی به نام «هورمون و خلق‌و‌خو» است، نوشت: زنها یک بزرگراه هشت بانده برای پردازش هیجانات دارند، اما مردها تنها یک جاده کوچک شهری برای این کار دارند.

بریزندین که کتابش را بر اساس کارهای بالینی و تحلیل بیش از 1000تحقیق علمی به رشته تحریر آورده گفت: «چیزی به نام مغز تک جنسیتی وجود ندارد.»

او معتقد است که زنان و مردان دنیا را کاملاً متفاوت ادراک می کنند و شاید با کسب بینش درباره همین تفاوتهاست که آنها می‌توانند ارتباطات سالم‌تر و بهتری را با یکدیگر برقرار کنند.