سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
تاثير بهار بر روحيه و رفتار
يکي از قوانين طبيعت، قانون چرخههاست. در طبيعت، شاهد چرخههاي مختلف شبانهروزي و گردش فصلهاي مختلف هستيم. سرما ميرود و گرما ميآيد.زمستان ميرود و بهار ميآيد.
اين چرخه را در زندگي خودمان و ديگران هم گهگاه ميبينيم. گاهي غم و اندوه و تيرگي، آسمان دلمان را ميگيرد و گاهي روز و روزگارمان خوب و خوش و اميدبخش ميشود، پر از رنگهاي زيبا و رايحههاي عطرآگين.
فصل بهار چه تاثيري بر سلامت روان ما ميگذارد؟
واقعيت اين است که علاوه بر درسهاي بيشماري که از طبيعت در فصل بهار ميگيريم، اين فصل معمولا تاثيرات روانشناختي عديدهاي هم بر روحيه و رفتار ما دارد که بد نيست اشارهاي گذرا به آن داشته باشيم. اولا همانطور که ميدانيم جزيي از وجود ما جنبه جسماني است که مانند خيلي از جانداران ديگر تحت تاثير هورمونها و عوامل زيستشناختي دروني ما قرار دارد. واقعيت اين است که اکثر جانداران در فصل بهار در پي لانهگزيني و تشکيل خانواده هستند و به نظر ميرسد که اين مهم در انسانها نيز به گونهاي ديده ميشود.
بيشترين تعداد مراجعان براي مشاوره ازدواج در فصل بهار است. به نظر ميرسد زيبايي و طراوت و عطر و بوي بهار بر ذايقه حساس خيلي افراد تاثير مطلوب دارد و آنها را به سمت تشکيل خانواده و بقاي نسل سوق ميدهد. از طرفي برخي ديگر از پژوهشها، نشاندهنده وجود نوعي اختلال خلقي تحت عنوان "اختلال افسردگي فصلي" است که به نظر مي رسد بيشتر مبتلايان به اين اختلال رواني، در فصل بهار، خلق و خوي طبيعيتر و بهتري پيدا ميکنند.
آيا اين تنوع رنگها که در فصل بهار ميبينيم، بر روحيه و رفتارمان تاثير ميگذارد؟
بله، آسمان آبي، زمين فرش شده با چمن سبز، گلهاي رنگارنگ و شکوفههاي زيبا هر يک به تنهايي ميتوانند انسانها را مشعوف کرده و از خود بي خود کنند.
همانطور که ديده ميشود چهار رنگ اصلي (آبي، سبز، قرمز و زرد) در فصل بهار به وفور در اطراف ما يافت ميشود که اين رنگها نيز خود تاثيرات چشمگيري بر روحيه و خلق و خوي ما دارند. رنگ آبي آسمان احساس آرامش، رضايت، ملايمت طبع و عشق و محبت را به وجود ميآورد. رنگ سبز حس تعلق و عزت نفس را بالا ميبرد. رنگ قرمز حس آرزومندي و اميدواري، هيجانپذيري و تمايلات خاص دروني را بر مي انگيزد و بالاخره نور زرد رنگ خورشيد و شکوفههاي زيبا احساس سرزندگي، آيندهنگري، نشاط، زندهدلي و نيروي ابتکار را به وجود ميآورد.
اين رنگهاي اصلي موجود در طبيعت بهاري حس خشنودي و محبت، اظهار وجود، نياز به عمل، موفقيت، چشم انتظاري و اميد داشتن را موجب ميشوند که همگي از صفات پسنديدهاي است که هميشه سعي در پرورش آنها داريم.
يعني اين رنگهاي طبيعي خاصيت درماني هم دارند؟
بله؛ بد نيست در اينجا به تحقيقي اشاره کنم که در آن مشخص شد کساني که در آسمانخراشهاي بسيار بلند نيويورک زندگي ميکردند، بيشتر دچار اختلال کوررنگي بودند و اين در حالي است که هميشه اعتقاد بر اين بوده که کوررنگي فقط جنبه ارثي و ژنتيکي دارد. در آن تحقيق ديده شد که وقتي گروهي از اين افراد در فصل بهار به دل طبيعت رفتند و سيستم بيناييشان در مواجهه با رنگهاي مختلف موجود در طبيعت به خوبي تحريک شد، عدهاي از آنها بهبود يافتند!
در پژوهش ديگري مشخص شد که بهترين ميزان رنگبيني، در بين بچههاي ايراني ديده ميشود که از ابتداي طفوليت روي فرش ايراني که رنگهاي مختلف طبيعي در آن به کار رفته بزرگ ميشوند و سيستم بيناييشان به خوبي تحريک ميشود!
اصوات مختلف چهطور؟ آنها هم بر روان ما اثر دارند؟
بله، در اين فصل گوش دادن به موسيقي زيباي طبيعت که از لابهلاي شاخههاي درختان به گوش ميرسد و يا شنيدن آواز دلنشين پرندهها و صداي موزون رودخانههاي جاري در دل طبيعت، ميتواند هر انسان بيذوقي را سر ذوق و شوق بياورد و احساس زيبايي خفته را در او بيدار کند.
شايد به همين دليل است که خيلي از شعرا و هنرمندان با رفتن به دل طبيعت بهاري، الهامهاي زيبايي از آن گرفتهاند که منشا اثرهاي بسيار ارزنده بوده است. در زبان روانشناسي، اين امر به «حسآميزي» معروف است.
آيا فصل بهار در همه جاي دنيا همين تاثيرات روانشناختي را دارد يا فقط در مملکت ما که بحث عيد مطرح است، چنين چيزي ديده ميشود؟
البته فصل بهار در آيين و فرهنگ ما ايرانيان رنگ و بوي بهتري دارد، زيرا با انجام مراسم خاص، روانمان بيشتر شارژ مي شود؛ مثلا ديد و بازديدهايي که در ايام عيد انجام ميشود به افزايش حمايت رواني اجتماعي منجر ميشود که اين خود مقاومت و توان رواني ما را براي مقابله با استرس ها افزايش ميدهد.
در پژوهشي مشخص شد موشهايي که به آنها سلولهاي سرطاني تزريق شده بود و در سلولهاي انفرادي نگهداري ميشدند ،خيلي زودتر از موشهايي مردند که به آنها نيز سلولهاي سرطاني تزريقي شده بود، ولي با گروهي از موشها زندگي مي کردند (شرايط همه موشها از نظر آب و هوا و تغذيه و.... يکسان بود). اين پژوهش نشاندهنده تاثير مهم ارتباطات اجتماعي در موشها است که حتي ارتباط عاطفي از نوع انساني را ندارند!
حال بياييد همين قضيه را به جامعه انسانها نسبت دهيم که چه قدر ميتوانند با ديد و بازديد و احوالپرسهايي که انجام ميدهند و با درددلهايي که ميکنند، آثار و فوايد بهتري را به دست آورند.
ویدیو مرتبط :
مدیریت رفتار سازمانی - تحلیل کاربردی- ارزشی از رفتار انسانی- مدیریت منابع انسان
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
ویژگی ها و رفتار های کودکان خلاق
خلاقيت قابليتي است كه در همگان وجود دارد اما نيازمند پرورش و تقويت ميباشد تا به سر حدشكوفايي برسد. فرد خلاق كسي است كه از ذهني جستجوگر و آفريننده برخوردار باشد. خلاقيت عبارت است از « توانايي ديدن چيزها به شيوه هاي جدي، شكستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوب ها، فكر كردن به شيوه اي متفاوت، ابداع چيزهاي جديد، استفاده از چيز هاي نا مربوط و تبديل آن به شكل هاي جديد.» مي توان نتيجه گرفت که خلاقيت برآيند فرآيندهاي ذهني و شخصيتي فرد بوده و به توليدات و آثاري منجر مي شود که نو و بديع بوده، خاصيتي متکامل داشته و با واقعيتها، منطبق بوده و در غايت به سود جامعه بشري هستند.
خانواده يكي از عوامل بسيار مهم در رشد و پرورش خلاقيت کودکان محسوب مي گردد که نقش مهمي در شكوفايي خلاقيت هاي كودكان دارد. از آنجا كه كودك حساسترين مراحل رشد خلاقيت را در محيط خانه سپري ميكند، محيط مناسب خانوادگي، شيوه و نگرشهاي صحيح فرزندپروري در رشد و شكوفايي خلاقيت سهم مهمي ايفا ميكند.
« كليگان » ( 1971 ) معتقد است براي ظهور خلاقيت راههاي زيادي در شيوههاي فرزندپروري وجود دارد كه ميتواند باعث ظهور يا محو خلاقيت شود. نحوه تربيت و استفاده از شيوههاي دموكراتيك يا مستبدانه، اعمال نحوه انضباط و شيوه ابراز محبت هر كدام به نوعي در پرورش يا سركوب خلاقيت کودکان مؤثر است.
اساساً پرورش عنصر انگيزشي خلاقيت بايد در بستر خانواده صورت گيرد، زيرا مستعدترين محيط براي شکل دهي آن محيط کلامي و نظام تربيتي و رفتاري خانواده است. کودک و نوجوان اوقات زيادي را در خانواده سپري ميکنند، بنابراين اين طبيعي است که بيشترين تاثير را نيز از آن بپذيرند. بيان اين نکته از آن روست که بگوييم هر چند مي توان در محيطي غير از خانواده (آموزشگاه يا جايي ديگر) به تقويت عناصر انگيزشي خلاقيت مبادرت ورزيد، اما تاثير اين عوامل به اندازه و اهميت عامل نخستين نيست. پس بهتر است که هدايتها و روشهاي اتخاذ شده محيط دوم يعني «محيط يادگيري» به محيط نخستين يعني خانواده نيز انتقال يابد و در آنجا هم مورد تمرين و تقويت قرار گيرد؛ اين انتقال زمينه هاي تثبيت و تحکيم انگيزش خلاقه را بيش از پيش فراهم آورد.
در واقع والدين از طريق درگير شدن در فعاليتهاي خلاق كودك در رشد خلاقيت او سهيم هستند. خانواده ها بايد فرصتهاي لازم را براي سؤال كردن، كنجكاوي و كشف محيط به كودكان بدهند و هرگز آنان را تنبيه و تهديد نكنند.
زمينه رشد خلاقيت در خانه زماني فراهم مي شود كه به كودكانتان آزادي زيادي بدهيد و به آنها به عنوان يك فرد احترام بگذاريد، از نظر عاطفي در حد اعتدال به آنها نزديك شويد و بر روي ارزشهاي اخلاقي و نه قوانين خاص تأكيد نماييد.
محيط خانه را به صورتي درآوريد كه در آن فعاليت، بازي و خنده به مقدار زيادي وجود داشته باشد. شما و كودكانتان سعي نمائيد كارها را به روش هاي جديد و جالب انجام دهيد. با تشويق و تأييد رفتار كودك و فراهم آوردن زمينه هاي مساعد و تدارك بازيهاي دلخواه او، قدرت تخيل و خلاقيت كودك را تقويت كنيد. خيالپردازيهاي كودكان را سرزنش نكنيد زيرا خلاقيت او را محدود مي سازيد.
تحقيقات نشان مي دهد كه والدين كودكان خلاق در رفتار خود هماهنگي بيشتري نشان مي دهند، كودكان خود را آنگونه كه هستند قبول دارند و آنها را به كنجكاوي درباره اشياء و امور تشويق مي كنند و كودكان خود را در انتخاب موضوعات مورد علاقه آزاد مي گذارند و كارها و برنامه هاي آنان را تحت نظر دارند و پي گيري مي كنند. شايسته است والدين تا آنجا كه امكان دارد كودكان خود را مستقل بار آورده و در ايجاد اعتماد به نفس، آنان را ياري كنند و دستاوردهاي آنان را با آغوش باز پذيرا شوند و هنگام شكست، به جاي سرزنش، راهنما و راهگشاي مشكلات كودكان خود باشند، تا كودكان بتوانند ضمن احساس ارزشمندي در انجام كارها، راه حل ها و عقايد غير معمول و دور از ذهن را نيز بيازمايند، چراكه چنين كارهايي پايه و مايه اصلي خلاقيت است.
اغلب اوقات اگر كمي وقت و حوصله كنيم متوجه وجود خلاقيت در بچه ها مي شويم. بهترين زمان براي اطلاع از خلاقيت كودكان ، تماشاي آنها به هنگام بازي است. خلاقيت عامل مهم بازي است. كودك را در حالي كه آزادانه و فارغ البال با مواد و اسباب بازيهايش سرگرم بازي است تماشا كنيد. كودكان خلاق اغلب براي هر يك از وسايل بازي خود موارد استفاده متفاوتي پيدا مي كنند و قبل از اينكه از وسيله اي به سراغ وسيله ديگر بروند از آن به انواع مختلف استفاده مي نمايند.
كودك خلاق اغلب از منابع خود به انواع و اشكال مختلف و گاه حيرت انگيز استفاده مي كند.ممكن است يك جعبه خالي براي كودك خلاق ارزشي به مراتب بيش از بهترين و پيچيده ترين اسباب بازيها داشته باشد. کودکان خلاق مي توانند با توجه به موقعيت و مکان خاص بازي را تغيير دهند، بازيهاي جديد ابداع کنند، مقررات خاصي وضع کنند، رهبري بازي را در دست گرفته و با سازمان بندي منسجم په به صورت فردي و چه به صورت گروهي بازي کنند.
بازي اين گونه افراد از تنوع و گوناگوني آکنده بوده و مي توانند با توجه به علايق خود و بازي کنان هدفهاي بازي را اعمال کنند. در مقابل کودکاني که از خلاقيت بي بهره بوده و يا خلاقيت کمي دارند در بازي ها نقش پيرو را به عهده گرفته، خود را ملزم به رعايت کامل مقررات بازي مي دانند، تخطي از قوانين را جايز نشمرده و بازي را بيشتر به عنوان وظيفه و کار تلقي مي کنند تا وسيله اي براي رشد، بنابراين سهم آنها از لذت بازي کمتر از کودکان خلاق است.
ويژگيهاي کودکان خلاق:
1. كودكان خلاق اغلب با آب و تاب حرف مي زنند. ذكر جزييات يك ماجرا و به تفضيل سخن گفتن مي تواند نشانه قدرت خيال و تصور زياد باشد.
2. دقت و توجه شديد در گوش دادن، مشاهده كردن يا انجام دادن كاري دارند.
3. شور و نشاط و مشغوليتهاي شديد جسماني دارند.
4. در صحبتهاي خود از قياس استفاده مي کنند.
5. عادت به وارسي منابع مختلف دارند.
6. با دقت به اشيا و پيرامون خود مي نگرند.
7. اشتياق به صحبت کردن درباره كشفيات با ديگران دارند.
8. توانايي ابداع بازيهاي جديد و تغيير در بازيها دارند.
9. کنجکاوي زيادي براي سردرآوردن از امور دارند.
10. در گفتار خود جسارت زيادي دارند.
11. سئوالات عجيبي طرح مي نمايند.
انگيزه و خلاقيت كودک در محيط خانواده زماني از بين مي رود كه :
1. تاكيد بيش از حد والدين بر هوش و حافظه كودک
2. ايجاد رقابت ميان كودكان
3. تاكيد افراطي بر جنسيت كودک]
4. قرار دادن قوانين خشك و دست و پا گير در منزل
5. عدم آشنايي والدين با مفهوم واقعي خلاقيت
6. انتقاد مكرر از رفتارهاي كودک
7. بيهوده شمردن تخيلات كودک
8. عدم شناسايي علائق دروني كودک
9. عدم وجود حس شوخ طبعي در محيط منزل
10. تحميل نقش بزرگسال به كودک
براي افزايش خلاقيت كودكان بايد:
1. هرگز کودک را تحقير نکنيم. کودکي که احساس حقارت کند هرگز دست به خلاقيّت نميزند.
.2 محيطي مناسب براي انجام كارهاي خلاق آنها فراهم نماييد.
3. امكانات و وسايلي در اختيار آنها قرار دهيد تا به كمك آنها خلاقيت هاي خود را ابراز نمايند. به عنوان مثال وسايل موسيقي، نقاشي و طراحي و ...
4. كارهاي خلاق كودكان را تشويق كنيد و آنها را در معرض نمايش قرار داده و از ارزيابي بيش از حد آنان خودداري كنيد.
5. به عنوان بزرگسال، خود به انجام كارهاي خلاق بپردازيد و اجازه دهيد كودكان شما شاهد كارهاي خلاق تان باشند.
6. به شيوه هاي آموزشي در خانواده خود توجه داشته باشيد.
7. براي كارهاي خلاق ديگران ارزش قائل شويد.
8. از تأكيد بر تصورات قالبي در خصوص جنسيت كودكان شديداً خودداري نماييد. ( به عنوان مثال دختر ماشين بازي نمي كند، پسر عروسك بازي نمي كند يا پسر گريه نمي كند.)
9. امكان شركت در فعاليت ها و كلاسهاي ويژه را براي آنان فراهم نماييد.
10. اگر مشكلات يا گرفتاريهاي در خانواده وجود دارد از آن مشكلات به شيوه مثبتي استفاده كنيد و با تشويق به كودك خود اجازه ابراز احساسات و اظهار نظر بدهيد.
11. توجه داشته باشييد كه استعداد فقط سهم كوچكي از خلاقيت است و تمرين و نظم بخشيدن به آن از اهميت بيشتري بر خوردار است.
12. اجازه بدهيد كودك خودش باشد حتي اگر رفتارهاي عجيب از او سر بزند و سعي كنيد در حضور جمع كودك خود را خلاق معرفي نكنيد؛ در غير اين صورت اطرافيان انتظارات بيش از حدي از كودك شما خواهند داشت.
13. با كودك خود شوخ طبع و مهربان باشيد.