سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

انتقام یا بخشش؛ با کدام موافقید؟



انتقام هم برای خودش قانون دارد. وقتی به حدی می رسید که کینه ذره ذره وجودتان را فراگرفته و دارد خفه تان می کند، دیگر جایی برای بخشش نیست. نه تنها آن طرف صورتتان را برای سیلی دوم بر نمی گردانید؛ بلکه دیگر دست و صورتی برای طرف مقابل باقی نمی گذارید! اوضاع وقتی درام تر می شود که قهرمانان داستان هایمان، جانشان را هم برای انتقام می دهند. حالا چه انتقام بی معنای ادگار آلن پو باشد و چه آزادی خواهانه آلن مور، خواننده خون می خواهد، حتی به قیمت جان انتقام گیرنده. پس به نظر می رسد به منطقه خطر تلفیق فانتزی و واقعیت نزدیک می شوید، مراقب باشد.

انتقام سرد
این جمله تالی رند، دیپلمات فرانسوی اواخر قرن هجدهم، بعدها به ضرب المثل مهمی در ادبیات انتقام تبدیل شد: «انتقام غذایی است که باید سرد میل شود.» کاترین نویل، که آثارش را با امبرتو اکو مقایسه می کنند، در کتابش، «هشت»، شخصیت تالی رند را به خوبی به تصویر می کشد. تالی رند در زندگی واقعی اش نشان دادچطور می توان از ناپلئون انتقامی شیرین و سرد گرفت که در قبرش هم نفهمد چه اتفاقی افتاده.

انتقام گرفتن, انتقام جویی,انتقام سرد

حتما صحنه موردنظر را دیده اید، آن جا که قهرمان داستان در آخر، همان لحظه گرفتن انتقامی که مدت ها برایش برنامه چیده و صبر کرده، با صورتی مواجه می شود که شوکه شده و به زحمت به یاد می آورد که برای چه دارد کشته می شود؛ انتقام با خون سردی تمام! در همان حالت بهت زدگی، خونش ریخته می شود و قهرمان داستان به راحتی و آرامش در افق گم می شود. اگر الکساندر دوماباز باشید، احتمالا ادموند در «کنت دو مونت کریستو» الان آمده دقیقا جلوی چشمانتان!

انتقام خونین
ژاپنی ها ید طولایی در انتقام دارند. توهین به خانواده، شأن و منزلت، اعتقادات سیاسی و هرگونه ابروانداختن بالای دوست یا دشمن، خون و خون ریزی به راه امی اندازد. جوشینگورا از نمایشنامه های کلاسیک ژاپنی داستان 47 رونین (سامورایی های بدون رهبر) را نقل می کند که به خون خواهی رهبرشان و برای حفظ آبرو و شرف سامورایی دست به کشتن می زنند و در آخر به خاطر گناه قتل، با اجرا سپوکو (خودکشی سامورایی) برای سال های طولانی به نماد شرافت و انتقام جویی بدل می شوند. حالا این که 46 نفر آدم بعد از یک سال نقشه کشیدن، به خاطر کشتن یک نفر بمیرند، دیگر به منطق و استدلال خواننده و تمام ستایش گران این نمایشنامه قدیمی بر می گردد.

انتقام جویی بدون خون ریزی
انتقام جویی در آسیا وابسته به فرهنگ آن کشور فرق می کند. هندی ها از آن جایی که همیشه مردمانی آرام و صبور هستند، حتی در ادبیات هم شخصیت های انتقام جوی پررنگی نداشته اند. اما تاریخ هند در واقعیت پر است از انتقام های جالب و کوچک که با تحقیر همراه بوده. شاه جای سینگ در اواخر قرن نوزدهم سفری به لندن می کند و در حالی که مجذوب رولز رویس های پشت ویترین می شود، از فروشنده قیمت را می پرسد. از آن جایی که سر و وضع جناب شاه عادی و با لباس هندی بوده، فروشنده از خجالت ایشان به تمام و کمال در می آید.

شاه هم که به غرورش برخورده به هندوستان بر می گردد و دستور می دهد هر شش ماشین موجود در آن نمایشگاه خریداری شوند. در فاصله کوتاهی همه دنیا از وجود این شش ماشین در خیابان های هند آگاه می شوند، در حالی که جارو به آن ها متصل است و برای شست و شوی معابر هند از آن ها استفاده می شود!

انتقام دلیل می خواهد؟!
یک پای قطع شده می تواند بهانه خوبی باشد، اما نه منطقی. «موبی دیک»، شاهکاری تکرار نشدنی همراه با توصیفات، صحنه سازی ها و فضاسازی های عالی نمونه یک تنفر و انتقامی نفس گیر است. هرمان ملویل، خواننده را همانند کاپیتان به جنون دچار می کند؛ انتقام از نهنگی سفید در دریای بیکران، انتقام از یک حیوان خیلی عجیب است و عجیب تر آن که هرمان ملویل، این جنون را به خواننده هم انتقال می دهد؛ توصیفات به گونه ای قوی است که یادمان می رود طرف مقابل یک نهنگ است! در آخر هم مرگی حماسی و بزرگ، پایان انتقامی سنگین می شود.

از ادبیات رمانتیک که به سمت گوتیک می رویم، دیگر نویسنده به خودش زحمت تشریح دلیل را هم نمی دهد. انتقام، این حس قوی تنفر و لذت توأمان، برای یک اثر ادبی بزرگ کافی است. ادگار آلن پئ در «بشکه آمونتیلادو» مونترسر را به جان دوستش فورچوناتو می اندازد. نه حرفی از دلیل این کار زده می شود و نه مشخص می شود که مونترسر بیماری روانی است یا خیر؛ فقط می دانیم به او توهین شده. خواننده آن قدر در لذت توصیفات انتقام غرق می شود که یادش می رود جویای دلیلش باشد.

انتقام گرفتن, انتقام جویی,انتقام سرد

انتقام یا بخشش؟!
همیشه به انتقام دو جور نگاه می کنیم، فرقی هم نمی کند که از فرهنگ چه کشوری صحبت می کنیم. انتقامی که قهرمانان داستان هایمان می گیرند و دلمان خنک می شود و انتقامی که بخشش را در مقابلش قرار می دهیم. در یک طرف هملت را داریم و در طرف دیگر مونترسر. در جلوی جشمانمان هوگو ویوینگ آزادی خواه می آید و از طرفی دیگر خون ریزی های بدون ترحم ادموند دانتس.

یادمان می رود این شعار تکراری انتقام مثل شمشیر دولبه است؛ حتی اگر قهرمانمان بمیرد، بلند می شویم و با تمام وجود برایش دست می زنیم. حالا وقتی زندگی واقعی شروع می شود، انتقام می شود چرخه تکراری و هزارتویی که بعد از گذشت سال ها حتی ملت ها یادشان می رود چگونه شروع شده؛ این کلاف را بگیرید و ادامه دهید، می رسید به جنگ های خونین تاریخ (مثل انتقام جویی صربستان و لهستان در جنگ های جهانی). انگار این بار قصر فانتزی انتقام در سرزمین ادبیات، زمین تا آسمان با واقعیت ما فرق دارد.

اما چیزی که قطعا در آن شک نداریم، این است که حداقل انتقام در سرزمین ادبیات پایانی دل خوش کنک دارد! حالا چرا معادلات در دنیای واقعی به هم می خورد؟ چون بخشش، ریسک کمتری دارد؛ تازه شما به آدمی با قلبی بزرگ لقب داده می شوید. احتمال این که بعدها فرزندان شما با این هیاهوی دنیای مدرن بیایند و انتقام هم بگیرند، تقریبا صفر است. پس قبل از جوگیری مشابه الکترا یا مدآ، ابتدا احتمالات را روی کاغذ بررسی کنید و در صورت بالابودن احتمال شکست، گزینه های بخشش را روی میز بگذارید؛ به همین سادگی!

منبع:هفته نامه چلچراغ

 


ویدیو مرتبط :
بخشش در ماه رمضان و بخشش در روز عرفه/حتما گوش کن

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

انتقام اینترنتی خواستگار كینه‌جو



 

مردی جوان وقتی فهمید كه دختر مورد علاقه‌اش، تصمیم به ازدواج با فرد دیگری را دارد، با سرقت تصاویر خصوصی وی، آنها را در سایت‌های غیراخلاقی قرار داد و دختر جوان را دچار دردسر كرد.



هفته گذشته دختری جوان به شعبه نهم بازپرسی دادسرای ناحیه ۵ تهران مراجعه و از مردی به خاطر پخش عكس‌های خصوصی‌اش در سایت‌های اینترنتی شكایت كرد.



شاكی در اظهاراتش به بازپرس شوكت گفت: یك سال قبل با مردی جوان آشنا شده و تصمیم به ازدواج گرفتم و خانواده‌هایمان را در جریان این علاقه‌مندی قرار دادیم. ۴ ماه پس از این آشنایی، متوجه تغییر رفتار پسر مورد علاقه‌ام شدم. او نسبت به من بی‌تفاوت و به دختر دیگری علاقه‌مند شده بود.



شاكی ادامه داد: پس از بدرفتاری‌های او تصمیم به جدایی از هم گرفتیم. از وی خواستم مرا برای همیشه ترك كند كه پذیرفت و دیگر او را ملاقات نكردم، تا این كه از چند ماه قبل، با یكی از آشنایان خانوادگی‌‌مان، نامزد كردم.


وی افزود: خواستگار سابقم وقتی از این موضوع اطلاع یافت، مزاحمت‌هایش را شروع كرد. ابتدا تلفنی و با ارسال پیامك‌های غیراخلاقی، مرا تهدید می‌كرد كه اگر با آن مرد ازدواج كنم، او را به قتل می‌رساند و بعد از شكنجه دادن من، مرا زنده زنده می‌سوزاند.



شاكی گفت: تهدیدهای او همچنان ادامه داشت و آرامش را از من و خانواده‌ام سلب كرده بود. می‌ترسیدم بلایی بر سر خانواده و نامزدم بیاورد. بنابراین ملتمسانه از او می‌‌خواستم مرا رها كند و آسیبی به خانواده‌ام نرساند.



وی افزود: مرد مزاحم چند هفته قبل، پاكتی به خانه‌ام ارسال كرد كه پس از مشاهده محتویات پاكت، پی بردم تصاویر شخصی‌ام می‌باشد كه چاپ شده و یك نامه داخل آن است.



● نامه تهدیدآمیز


مرد مزاحم در آن نامه نوشته بود: «بزودی عكس‌های شخصی شما را در شهر پخش می‌كنم.»



زن شاكی ادامه داد: با خواندن نامه بیشتر وحشت كردم و ماجرا را با خانواده‌ام در میان گذاشتم و قصد داشتیم با مراجعه به مركز پلیس، از او شكایت كنیم كه مزاحم دوباره تماس گرفت و نشانی چند سایت اینترنتی را داد و خواست كه از آنها بازدید كنم.



شاكی در ادامه اظهاراتش گفت: در بازدید از آن سایت‌ها، متوجه شدم مرد مزاحم تصاویر خصوصی‌ام را به همراه مشخصاتم در سایت‌های غیراخلاقی و دوست‌یابی قرار داده است.



گمان می‌برم مرد مزاحم تصاویر خصوصی‌ام را از گوشی تلفن همراهم كه یك بار در خودروی وی جا مانده بود، برداشته و اكنون به سوءاستفاده از آن پرداخته است.



با شكایت این زن جوان، پرونده‌ای تشكیل شد و مرد مزاحم تحت تعقیب قرار گرفت و ماموران وقتی برای دستگیری متهم به خانه‌اش رفتند، معلوم شد او به طرز مرموزی ناپدید شده است.



بنابراین جستجوها برای یافتن او ادامه یافت تا این كه چند روز قبل، او را در یكی از محله‌های شهر شناسایی و دستگیر كردند. با انتقال متهم در روز گذشته به شعبه نهم بازپرسی دادسرای ناحیه ۵ تهران، وی مورد بازجویی قرار گرفت و اظهارات متناقضی مطرح كرد.



● انكار به سرقت عكس‌‌های خصوصی شاكی


متهم در اظهاراتش به بازپرس شوكت گفت: من به شاكی علاقه داشتم و تصمیم به ازدواج با او گرفتم، اما به خاطر اختلاف‌هایی از او جدا شدم و هرگز هم برایش ایجاد مزاحمت نكرده‌ام.



متهم ادامه داد: گفته‌های شاكی را قبول ندارم، چراكه اگر از او كینه به دل داشتم، تاكنون باید او را می‌كشتم. با ثبت اظهارات متناقض متهم، وی با قرار قانونی روانه زندان شد.



تحقیقات در حالی ادامه دارد كه ماموران پیام‌های تهدیدآمیز متهم و سایت‌های اینترنتی كه او تصاویر شاكی را در آن ثبت كرده بود، به دست آورده‌اند كه گفته‌های شاكی را تایید می‌كند. با مشخص شدن این موضوع، تحقیقات برای افشای دیگر ابعاد مختلف پرونده ادامه دارد..../ گزارش : جام‌جم آنلاین