سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

ازدواج مردان جوان با زنان مسن



 

 

 

ازدواج مردان,ازدواج مردان جوان

 

ازدواج مردهای جوان با زن‌های میانسال اتفاقی است که خیلی وقت ها زندگی دو خانواده را تحت الشعاع قرار می دهد. اتفاقی که اگرچه رو به ازدیاد است اما نگاه منفی جامعه و مخالفت های خانواده ها با آن، سدی در برابر این ازدواج های غیرمتعارف می شود.

ازدواج مردان جوان با زنان مسن

 

چرا این ازدواج ها پذیرفته نمی شود؟

 

قرن‌هاست مردها با زن‌هایی ازدواج می‌کنند که 20، بلکه 30 سال از خودشان کوچک‌تر هستند و ما هیچ وقت نمی‌پرسیم چرا! آن قدر این مساله عادی به نظر می‌رسد که هیچ کس در پی تحلیل عقده‌های روانی نیست؛ مثلا یکی از هنرپیشه‌های اروپایی در سن 80 سالگی با یک دختر 20 ساله ازدواج کرده بود. چند سال بعد رسانه‌ها نشان می‌دادند که چطور این زن جوان از پیرمرد که بیمار بود، پرستاری می‌کند. وقتی علت را جویا شدند، زن جوان به سادگی گفت که من عاشق این مرد هستم.

 

یک عامل مهم در این میان به دست فراموشی سپرده شده است. آن هم عشق است. خیلی از این ازدواج‌ها به خاطر عشق صورت می‌گیرد. عشق هم که سن و سال نمی‌شناسد.

 

در واقع شاید بتوان گفت که مهم‌ترین عامل دخیل در این مساله، احساسات است. دوره جوانی دوره اوج احساسات است. تصمیمات بیش از آنکه منطقی و بر پایه استدلال باشند متاثر از عواطف هستند. در ازدواج‌های نامتعارف ممکن است فرد صرفا برای به‌دست آوردن طرف مقابل چشم بر مشکلات و موانع ازدواج ببندد. والدین جوان‌ها این جور مواقع می‌گویند: «پسر یا دخترمان جوان است. احساسات کورش کرده».

 

درست است که دوره جوانی احساسات در اوج خود هستند اما نه به‌این معنا که یک میانسال خالی از احساس است و همه تصمیمات زندگی‌اش مبتنی بر عقل است. خلأهای عاطفی و وابستگی‌های عاطفی یک زن در میانسالی ممکن است او را در موقعیتی قرار دهد که چنین تصمیمی بگیرد.

 

شرایط اقتصادی هم یکی دیگر از عوامل است. اما با توجه به نقش خانم‌ها در خارج از خانه و اینکه معمولا دارای شغل و در آمد هستند، این احتمال بالا می‌رود که مردی به خاطر ثروت یک زن حاضر به ازدواج با او شود.

 

پیش‌بینی جامعه‌شناس‌ها می‌گوید که متاسفانه در آینده جامعه‌ای خواهیم داشت با زن‌های تحصیلکرده پر مدعا و مردانی بی‌سواد اما پولدار. در چنین جامعه‌ای ازدواج به حداقل خواهد رسید و اگر فکری به حال ازدواج‌های پایدار نکنیم، دچار بی‌نظمی غیرقابل مهاری خواهیم شد

 

دخترهای نه سنتی؛ نه امروزی

 

دخترهای امروز جامعه ما الگوی مشخصی برای زندگی‌شان ندارند. آنها در دانشگاه تحصیل می‌کنند. شغل پیدا می‌کنند. فشار غیر مستقیم جامعه به آنها می‌گوید که باید شوهر کنند که اگر این کار را نکنند، از طرف دوستان و اطرافیانشان مورد تمسخر قرار می‌گیرند. زندگی سنتی را جدی نمی‌گیرند و با تمام قوا با آن مبارزه می‌کنند اما موقع ازدواج که می‌رسد مهریه بالایی را مطالبه می‌کنند. کسی که تا به امروز ادعای مدرن بودن را داشته درست موقع ازدواج از الگوهای سنتی تبعیت می‌کند آن هم در شرایطی که بر خلاف زن سنتی درآمد مستقلی دارد.

 

بعد از ازدواج هم زیر بار خانه‌داری نمی‌رود. استدلال خیلی از پسرها برای ازدواج با زنان بزرگ‌تر از خودشان همین است؛ آنها همسر هم سنی را نمی‌خواهند که نه خانه‌دار است نه یک زن مدرن. زن‌ها هر چه بیشتر به عقب برمی‌گردیم، کم توقع‌تر و سازگارتر هستند. پس پسر جوان می‌رود و یک زن میانسال را که به الگوی سنتی و موفق شبیه‌تر است، انتخاب می‌کند.

 

پیش‌بینی جامعه‌شناس‌ها می‌گوید که متاسفانه در آینده جامعه‌ای خواهیم داشت با زن‌های تحصیلکرده پر مدعا و مردانی بی‌سواد اما پولدار. در چنین جامعه‌ای ازدواج به حداقل خواهد رسید و اگر فکری به حال ازدواج‌های پایدار نکنیم، دچار بی‌نظمی غیرقابل مهاری خواهیم شد.

 

عشق

 

توصیه روانشناسان ازدواج‌ همسالان است. قدیم، جامعه‌پذیری یک فرد از ابتدا تا به انتهای عمر به یک شکل ادامه پیدا می‌کرد. پدیده‌ای به اسم نو ناخواهی در زندگی‌شان جاری بود؛ به عبارت دیگر میلی به‌ایجاد تغییر در زندگی‌شان نمی‌دیدند. پدر بزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها باوجود اصرار‌های نوه پنج ساله‌شان که به کامپیوتر وارد است، هیچ میلی به نشستن پای کامپیوتر ندارند اما امروز این طور نیست. به خاطر همین است که توصیه می‌شود کسانی که می‌خواهند با هم ازدواج کنند، متولد یک سال یا در یک محدوده سنی باشند.

 

اگر دو نفر بخواهند با هم زیر یک سقف زندگی کنند و دنیای هر کدام برای دیگری غریبه باشد، دیر یا زود زندگی‌شان به بن‌بست خواهد رسید. اما اختلاف سنی یک عامل قطعی و صددرصد برای شکست یک زندگی مشترک نیست. اختلاف سنی همان‌قدر می‌تواند باعث شکست یک زندگی شود که دیگر عوامل می‌توانند.

مردی برای تکیه کردن

 

یک زن تمایل دارد تا در زندگی به کسی تکیه کند. یک زن هر قدر مستقل، به تکیه‌گاه احتیاج دارد؛ کی یک مرد می‌تواند تکیه‌گاه خوبی برای همسرش باشد؟ وقتی که از نظر رشد عقلی یا هم‌سطح با زن باشد، یا کمی رشدیافته‌تر. اما نمی‌شود قاعده مشخصی برایش تعریف کرد؛ ممکن است مردی آن قدر در زندگی تجربه کسب کرده باشد که حتی اگر سنش کمتر از زن باشد، در اداره مشکلات و مسایل جاری زندگی از او قدرتمند‌تر عمل کند.

 

البته یک شرط دیگر هم وجود دارد. این که ‌این تفاهمی که طرفین به خاطر آن ازدواج می کنند، ساختگی و دروغین نباشد؛ یعنی وقتی طرفین می‌گویند که علایق مشترک دارند، تظاهر نکرده باشند. چون بعد از مدتی که عشق کم رنگ‌تر می‌شود، افراد به زندگی‌های طبیعی و پیشین خود باز می‌گردند. در این حالت خیلی زود اختلاف‌ها آشکار می‌شوند و در بیشتر موارد زندگی از هم می‌پاشد.

 

مخالفت خانواده ها

 

زندگی مثل بازی فوتبال است. برای خودش قواعدی دارد که نمی‌توانیم نادیده‌شان بگیریم. طبیعتا ازدواج مردی با زنی بزرگ‌تر از خودش یک نابهنجاری تلقی می‌شود. معمولا خانواده‌ها به این نوع ازدواج ها عکس‌العمل نشان می‌دهند. صرف غیرمتعارف بودن باعث ایجاد مخالفت می‌شود. خانواده فرزندش را تهدید می کند، او را طرد کرده و تا مدت ها با فرزندش قطع رابطه می‌کند اما وقتی می‌بینند که زندگی فرزندشان در مسیر خوبی پیش می‌رود از مواضع خود کوتاه می‌آیند و اوضاع بهتر می‌شود. تا زمانی که بپذیرند. این یک فرایند طولانی است که معمولا هر کسی از پس تحمل آن برنمی آید. بنابراین گاهی سازشکاری با والدین، یا تسلیم شدن اتفاق می افتد.

منبع:برگرفته از همشهری مجلات


ویدیو مرتبط :
برای اولین بار زنان خواهان ازدواج دوم مردان هستند -عراق

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

لایحه حق طلاق زنان در برابرحق ازدواج مجدد مردان



 

حق طلاق زنان در برابرحق ازدواج مجدد مردان

 

با وجود گذشتن سه سال از وارد شدن این لایحه به مجلس و با تمام اظهارنظرهای مختلف موافقان و مخالفان، کمتر مقام دولتی ای درباره این لایحه حرف زده است.

هرچند لایحه حمایت از خانواده را دولت از قوه قضاییه گرفته و با اضافه کردن مواد جنجالی به آن، به مجلس ارائه کرده است، اما با وجود گذشتن سه سال از وارد شدن این لایحه به مجلس و با تمام اظهارنظرهای مختلف موافقان و مخالفان، کمتر مقام دولتی ای درباره این لایحه حرف زده است؛ یا شاید بهتر است بگوییم که حرف زده است اما کمتر مقام دولتی ای در طول این سال بوده که با مواد جنجالی آن مخالفت کرده باشد. اما حالا و در شرایطی که دو هفته از آمدن این لایحه به صحن علنی مجلس می گذرد و مواد 22، 23 و 25 آن که این روزها محل اختلاف بسیاری است، دوباره و برای بررسی بیشتر به کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس برگردانده شده، بالاخره یکی از معاونان رئیس جمهور در گفت و گویی با ایسنا، نظرات خود را در مورد این مواد اعلام کرده است.

فاطمه بداغی، معاون حقوقی رییس جمهوری با بیان این که کمیسیون قضایی مجلس تلاش کرده است، مواردی که مرد را مجاز به ازدواج‌ مجدد می‌کند را در ماده «23» لایحه بگنجاند، گفت: «احراز این شروط طبیعتا بر عهده دادگاه است.»

بداغی با تاکید بر ضرورت بررسی دقیق شروط از سوی دادگاه، اظهار کرد: « به عنوان مثال در مورد شرط رضایت همسر، دادگاه باید موظف به بررسی دقیق احراز این شرط باشد، به گونه‌ای که اطمینان حاصل کند که رضایت همسر ناشی از تهدید و ارعاب نبوده است.»

بداغی افزود: « ماده «23» نیاز به ضمانت اجرایی دقیقی دارد که به این منظور پیش‌بینی مجازات کیفری و یا مدنی می‌تواند، مطرح باشد و اگر مردی بدون اجازه دادگاه اقدام به ازدواج مجدد کرد، ضمانت اجرا داشته باشد.»

معاون حقوقی رییس جمهوری اضافه کرد: «از سوی دیگر باید در این لایحه سرنوشت مردی که به صورت غیرقانونی اقدام به ازدواج‌ مجدد کرده است، نیز مشخص شود.»

اما نکته جدیدی که بداغی به آن اشاره کرده و در نوع خود جالب به نظر می رسد، پیشنهاد دادن حق طلاق به زنان در برابر اجازه به مردان برای ازدواج مجدد است.

او گفته است که « پیشنهاد مطلوب این است که اگر مردی با تعدد زوجات بدون احراز شرایط ماده «23» قصد آزار و اذیت زن اول را داشته باشد، در مقابل زن اول نیز حق طلاق داشته باشد.»

بداغی با اشاره به این که دادن حق طلاق به زن اول، حداقل ضمانت اجرایی ماده 23 است، تاکید کرد: « پیشنهادهای دیگری از جمله پرداخت حقوق مالی همسر اول نیز وجود دارد.»

او با بیان این که قرار است، این ماده لایحه حمایت از خانواده‌ جایگزین ماده «16» و «17» قانون حمایت خانواده‌ فعلی شود، خاطر نشان کرد: « این ماده تقریبا ماده «16» را پوشش داده است، اما خلا ماده «17» همچنان وجود دارد.»

معاون حقوقی رییس جمهوری در ادامه با اشاره به این که پیش از این ضمانت اجرای کیفری ماده 17 قانون حمایت خانواده‌ از سوی شورای نگهبان مغایر شرع شناخته شده بود، عنوان کرد:«اصل این ماده که در آن ضرورت احراز عدالت و تمکن مالی مرد ذکر شده است، کماکان در قانون فعلی وجود دارد، در حالی که جای خالی این دو شرط در ماده «23» لایحه پیداست.»

او تصریح کرد: « بر این اساس معتقدم جمع آن چه از سوی کمیسیون قضایی مطرح شده است، همراه با اصل ماده «23» در لایحه دولت، می‌تواند حقوق زنان را تامین کند.»

لایحه حمایت از خانواده را باید یکی پرسروصداترین لایحه‌هایی دانست که درسال‌های اخیر به مجلس وارد شده و البته بعد از تمام حرف و حدیث‌ها هنوز از آن خارج نشده است. لایحه‌ای که حدود سه سال از تنظیمش از سوی قوه‌قضائیه می‌گذرد ولی به خاطر تغییراتی که دولت محمود احمدی‌نژاد در آن داد، هم‌چنان حرف و حدیث‌ها در مورد آن باقی است. دولت نهم مواد ۲۳ و ۲۵ را به این لایحه اضافه کرد که بر طبق آن‌ها به ترتیب شرط رضایت زن اول مردان برای ازدواج مجدد حذف و برای مهریه‌های سنگین مالیات در نظر گرفته می‌شد. اضافه کردن همین دوماده به لایحه کافی بود تا موج اعتراضی از سوی فعالان حقوق زنان و حقوقدانان به راه بیفتد و تعداد زیادی از آن‌ها را برای صحبت با نمایندگان موافق این مواد روانه مجلس کند. وجود همین مخالفتها در بیرون و داخل مجلس باعث شده که هنوز تکلیف این مواد این لایحه معلوم نباشد و نمایندگان ترجیح دهند دوباره آنها به کمیسیون قضایی مجلس برگردانند.