سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

آرامش‌ در‌خانواده‌قدیم اضطراب در‌خانواده جدید



 

 

آرامش‌ در‌خانواده‌ی قدیم اضطراب در‌خانواده‌ی جدید

 

این روزها كمتر خانه‌ای را پیدا می‌كنید كه از وسایل و ابزارهایی كه تكنولوژی نوین می‌نامیم، خالی باشد از وسایل برقی آشپزخانه گرفته تا تلویزیون‌های لاغر سه‌بعدی و ضبط و پخش‌هایی كه در و دیوار رامی‌لرزاند،در بسیاری از خانه‌ها حتی در شهرهای كوچك دیده می‌شود. در این میان، برخی فناوری‌ها را فناوری‌های ارتباطی نام گذاشته‌اند. باور كنید یا نه، كارشناسان اجتماعی این فناوری‌ها را منجر به بروز انقلابی در روابط بین افراد و گروه‌ها عنوان می‌كنند. اینترنت، رایانه، تلفن همراه، ماهواره و... از جمله این فناوری‌ها هستند.

 

خیلی از ما چنان به استفاده از این ابزار عادت كرده‌ایم كه روز یا هفته‌ای را بدون آن نمی‌توانیم تصور كنیم.

 

بسیاری از ما وقتی تلفن همراهمان را به طور تصادفی در منزل جا می‌گذاریم و از خانه خارج می‌شویم،‌ تمام روز حس می‌كنیم پاره‌ای از وجودمان را همراه نداریم. شاید همین عادت این روزها، سر انتقاد از این ابزارها را باز كرده است. این انتقادها گاهی از سوی نزدیك‌ترین افراد به هم بیان می‌شود. گاهی هم فضای دوستانه بین ما را تیره و مكدر می‌كند و حتی رشته ارتباط را برخلاف نامش از هم می‌گسلد.

 

زهره خالدپناه، 30 ساله و صاحب یك فرزند است كه پس از ازدواج شغلش را رها كرد و خانه‌نشین شد. همسرش عارف از یك سال قبل با اینترنت و فضای چت آشنا شده، زهره از زندگی خود می‌گوید: «شب كه خسته از كار می‌رسد، شام را خورده یا نخورده به اتاقش می‌رود و پشت كامپیوتر می‌نشیند. تمام شب صدای كلیدها قطع نمی‌شود. من و پسرم از صبح منتظریم تا او به خانه بیاید، اما او صفحه كوچك كامپیوترش را به هم‌صحبتی با ما ترجیح می‌دهد، حتی حوصله بازی با كودكمان را ندارد. گاهی سعی می‌كنم از پشت سر، لغات سیاه و كوچكی را كه تند نقش می‌بندد و بالا می‌رود، بخوانم، اما او مانع می‌شود، از این زندگی خسته شده‌ام، بزرگترها می‌گویند به خاطر پسرم تحمل كنم، اما نمی‌توانم...».

 

این روزها دسترسی به اینترنت، بخش حیاتی در دنیای مدرن و ابزار مهم در آموزش و ارتباط با دنیاست. تسلط بر اینترنت نوعی مهارت محسوب می‌شود كه تا چند سال آینده، كسی كه استفاده از بخش‌های اینترنت را نداند نوعی كم‌سواد به حساب می‌آید. ملت‌های مختلف بنابر فرهنگشان از این ابزار اطلاعاتی بهره می‌گیرند.

 

شاید برای خیلی از ما كامپیوتر و اینترنت جنبه سرگرمی داشته باشد، اما بسیاری دیگر هم آن را ابزار ورود به دنیای مجازی می‌دانند. اینترنت به خاطر همین نقش دوگانه، اغواكننده است و قابلیت سوءاستفاده و به انحراف كشیدن را دارد. اطلاعات نامحدود اینترنت و دسترسی به آن با چند كلید، نگرانی خانواده‌ها را به همراه داشته و گاهی والدین را دچار تشویش می‌كند. در بسیاری از كشورها برای منع دسترسی به برخی سایت‌ها قوانین ویژه‌ای تدوین شده است تا قدرت نظارتی بزرگترها بر استفاده از رایانه و اینترنت افزایش یابد، اما متاسفانه علاوه بر كودكان و نوجوانان، اینترنت قادر است تا ریشه ارتباط بین زوج‌ها را نیز سست كند.

 

زهره یكی از صدها زنی است كه به ادعای او اینترنت بین او و همسرش فاصله انداخته است. او اضافه می‌كند: «همه چیز با یك ایمیل شروع شد، همسرم تا نیمه‌شب بیدار می‌ماند و چت می‌كرد.آنقدر در اینترنت غرق می‌شد كه گذشت زمان را حس نمی‌كرد. بتدریج آشنایی او با زنی از یك كشور دیگر منجر به شكاف بین ما شد. همسرم به آن زن پیشنهاد ازدواج داد و آن زن قبول كرد كه همسرم را به كشور خودش ببرد. همسرم به ما قول داد كه بعد از رفتن ما را هم با خودش خواهد برد، اما من به هیچ وجه به او اعتماد ندارم.»

 

شاید برخی ادعا كنند كه امكان سوءاستفاده از هر پدیده جدیدی وجود دارد، اما با پذیرش این ادعا باز هم می‌توان گفت كه اینترنت از جمله همان پدیده‌های جدید است كه روابط درون خانواده‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. كارشناسان از نتایج پژوهشی در پایان دهه 90 خبر می‌دهند كه بنا بر آن پس از 2 سال از ورود اینترنت به خانواده‌ها، كاهش حضور اجتماعی آن خانواده و افسردگی و انزوای خانواده از مظاهر دسترسی به اینترنت عنوان شده است.

 

آمارهای ضریب نفوذ اینترنت در ایران هر چند متناقض است و برخی از ضریب زیر یك صدم و برخی دیگر از ضریب 43 صدم خبر می‌دهد اما نقاط ضعف بهره‌گیری از این فضای گسترده مجازی را نمی‌توان به اینترنت نسبت داد، چرا كه اخبار رسیده از كشورهای پیشرفته نشان می‌دهد كه اینترنت كمتر عامل فاصله و شكاف بین همسران و اعضای خانواده در كشورهای پیشرفته عنوان می‌شود.

 

هومن بابایی ـ كارشناس آسیب‌های اجتماعی ـ در مقاله‌ای به بررسی آسیب‌ها و فرصت‌های اینترنت در خانواده‌ها می‌گوید: اینترنت از بعدی می‌تواند فرصت تلقی شود، چون به عنوان فراگیرترین ابزار فرهنگی، امكان دسترسی برابر و عادلانه افراد جامعه به منابع اطلاعاتی را فراهم می‌كند، دریچه‌ای به دنیای بزرگ‌تری است كه تاكنون در دسترس ما نبوده و به همین خاطر منجر به تسریع در رشد اطلاعات می‌شود.

 

بنابر اطلاعات موجود، حدود 1/5 درصد از اطلاعات موجود در سایت‌های اینترنتی، غیراخلاقی، بیش از 90 درصد تجاری و بقیه علمی، فرهنگی، ورزشی و... است. بابایی تصریح می‌كند: باید به افراد از سنین كودكی نحوه استفاده صحیح از اینترنت را آموزش داد تا فرد در مواجهه با دنیای گسترده مجازی دست و پایش را گم نكند و به بیراهه نرود.

 

بابایی از رویارویی با همسرانی می‌گوید كه چه زن و چه مرد به دلیل نداشتن تجربه، به اینترنت معتاد شده و زندگی خانوادگی‌شان را از دست داده‌اند. جمشید احمدی ـ كارشناس امور رایانه ـ نیز در مقاله‌ای به خانواده‌ها توصیه می‌كند: والدین برای جلوگیری از سوءاستفاده اعضا‌ی جوان خود از اینترنت، مهارت‌های خود را در این حوزه گسترش دهند. وی تاكید می‌كند كه اینترنت به خودی خود بد نیست، مهم نحوه استفاده از آن است كه باید مهارت استفاده از آن را به فرزندان‌مان بیاموزیم، به همین دلیل باید متناسب با سن و دوره تحصیلی فرزندان محدودیت‌هایی را اعمال كرد. اینترنت می‌تواند مهارت‌هایی مانند انتخاب‌گری، خلاقیت، انتقادگری و مدیریت زمان و... را به بچه‌ها بیاموزد به شرط این كه بدون آگاهی در امواج آن غرق نشویم.

 

بلوتوث‌های تلخ، زندگی زهر

 

ضریب نفوذ تلفن همراه هم چندان شفاف نیست ولی بودن آن در دست بسیاری از افراد جامعه از شهری و روستایی تا زن و مرد و كودك و... نشان می‌دهد كه از جمله تكنولوژی‌های پیشرو ارتباطی است. ضریب نفوذ تلفن همراه این روزها از مرز 75 درصد گذشته است،‌این وسیله كوچك ارتباطی كه گاه ما را از نگرانی احوال عزیزانمان نجات می‌دهد، در كشورهای پیشرفته براساس پژوهش‌های آنان، عاملی برای نزدیكی آنان بوده است، اما در برخی موارد سوءاستفاده‌های جاری در كشورمان باعث شكاف و فاصله بین همسران شده است.

 

به گفته سیما. م از بس همسرش او را با تلفن همراه چك می‌كند، عاصی شده است. او می‌گوید: «از خانه خارج می‌شوم، زنگ می‌زند می‌گوید كجا هستی. به خانه دوستم می‌روم، در حال رانندگی هستم، توی جلسه در محل كارم هستم، هر جایی هستم زنگ می‌زند و به بهانه این كه نگرانت هستم، دائم مرا چك می‌كند!»

 

روزبه. س هم كارمند دولت است و می‌گوید: «این تلفن همراه هم آیینه دق ما شده، وقتی به خانه می‌روم، به محض رفتن به حمام یا دستشویی، خانمم شماره‌های من را چك می‌كند، بعد هم گیر می‌دهد كه این شماره مال كیست. چرا اسم ندارد، چرا 40 دقیقه با او صحبت كرده‌ای. زن بوده یا مرد؟ و...»

 

البته حمیرا. س هم از پیامك‌ها و بلوتوث‌های غیرقابل بیانی می‌گوید كه در تلفن همراه پسر 17 ساله‌اش پیدا كرده و نمی‌داند با آنها چطور برخورد كند. او می‌گوید: «به نظر من موبایل این روزها برای بچه‌ها یك وسیله سرگرمی است. بلوتوث‌هایی كه از این گوشی به آن گوشی می‌رود، گاهی آنقدر وقیح است كه من به عنوان مادر شرم می‌كنم كه چه واكنشی نشان دهم؟»

 

در حالی كه تا به حال تصور می‌شد فناوری‌های نوینی مثل اینترنت و تلفن همراه (بلوتوث‌ها) عاملی محكم در فروپاشی خانواده‌ها باشد، اما انتشار نتایج یك پژوهش در واشنگتن پست، این ذهنیت را زیرسوال برده است. بررسی‌های تازه موسسه Pew نشان می‌دهد زندگی خانوادگی در اثر استفاده از اینترنت و تلفن همراه تضعیف نشده است؛ چنانچه بری ویلمن استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تورنتو می‌گوید: در نظرسنجی كه در بین خانواده‌های ایالات متحده آمریكا صورت گرفته است، 60 درصد پاسخ‌دهندگان بالغ بوده‌اند كه همگی آنان معتقدند این فناوری‌ها باعث گسست روابط بین اعضای خانواده‌شان نشده است؛ حتی 25 درصد از پاسخگویان اعتقاد داشتند، تلفن همراه و ارتباطات آنلاین، اعضای خانواده‌ها را به هم نزدیك كرده است و فقط 11 درصد قائل به تاثیر منفی فناوری‌ها بر روابط خانوادگی خود بودند.

 

به گفته ویلمن، بیشتر خانواده‌های مورد بررسی ادعا می‌كنند كه تلفن همراه و حتی اینترنت در طول روز آنها را به هم نزدیك‌تر كرده و آنها را قادر ساخته كه از حال هم باخبر شوند.

 

اما در ایران برخی پژوهشگران اجتماعی نظر دیگری دارند، آنان گوشی به گوشی‌شدن بلوتوث‌های غیراخلاقی را خطری جدی برای خانواده‌ها عنوان می‌كنند.

 

شیرین. ن، صاحب 3 فرزند است كه از بلوتوث‌های غیراخلاقی گوشی همسرش می‌گوید: «همسرم گاهی مقابل چشم بچه‌ها بلوتوث می‌گیرد و می‌فرستد، بعد به آنها نشان می‌دهد و با تندی به آنان می‌گوید برای شما مناسب نیست. من هم به او اعتراض می‌كنم، ولی او هیچ اهمیتی نمی‌دهد. از این می‌ترسم كه بچه‌ها از این كار پدرشان یاد بگیرند كه آنها هم بلوتوث غیراخلاقی بگیرند، همان‌طور كه پسر 12 ساله‌ام در گوشی‌اش از همكلاسی‌هایش از این صحنه‌های غیراخلاقی گرفته و با اعتراض من مجبور شده همه را پاك كند.»

 

فناوری‌های نوین ارتباطی به همان اندازه كه در كشور ما باعث شكاف بین اعضای خانواده بوده‌در بسیاری از خانواده‌های كشورهای پیشرفته باعث نزدیكی آنهاست

 

سردار محمدی‌فرد، معاون حقوقی و پارلمانی ناجا در گفت‌وگو با مهر نسبت به انتشار این‌گونه بلوتوث‌ها و تهدید خانواده‌ها هشدار داده و گفته است: «پلیس به راحتی می‌تواند ارسال‌كننده بلوتوث‌های غیراخلاقی را شناسایی كند.»اما متاسفانه پیش از برخورد پلیسی و قهری با این ابزار ارتباطی، سوءاستفاده‌های موجود می‌تواند روابط اعضای خانواده را خدشه‌دار كرده و پرده‌های حرمت را پاره كند.

 

بابایی، آسیب‌شناس نیز در این زمینه توضیح می‌دهد: «تلفن همراه و ضریب نفوذ آن در كشور نشان می‌دهد كه مردم به این فناوری روی خوش نشان داده‌اند، متاسفانه آماری از تاثیرگذاری این فناوری بر خانواده‌ها در اختیار نداریم، اما مشاهدات تایید می‌کند که گاه این ابزار منجر به بی‌اعتمادی همسران به هم می‌شود که این امر نیازمند آموزش از دوران نوجوانی است. پدر یا مادری که پیامک‌های غیراخلاقی می‌فرستد نمی‌تواند مدعی باشد که نوجوانش این عمل را تکرار نکند.

 

به گفته او، این روزها گاهی دانش‌آموزان دوره ابتدایی گوشی دارند که از یک طرف به وسیله فخرفروشی خانواده‌ها تبدیل شده از یک طرف هم باعث آشنایی کودک با فضایی شده که برای او به اسباب‌بازی شبیه است، اسباب‌بازی که متاسفانه، آموزشی قبل از استفاده آن صورت نگرفته و می‌تواند اخلاق و ذهنیت او را در معرض آسیب‌های غیرفرهنگی قرار دهد.

 

مجید ابهری، آسیب‌شناس رفتاری نیز اعتقاد دارد: متوسط رفتارهای گفتمانی بین خانواده‌ها از 24 ساعت، فقط 15 دقیقه است که تلفن همراه ـ به رغم سایر کشورها ـ این میزان را به طور نزولی کاهش داده و روز به روز هم این فاصله‌ها بیشتر می‌شود.

 

 

استفاده از تلفن همراه در حد افراط

 

فربد فدایی، روانپزشک با تاکید بر این که اعتیاد به هر چیز مضر است، در گفت‌وگو با جام جم می‌گوید: وسایل ارتباط جمعی سبب ارتباط بهتر افراد با محیط خارج از خانواده و افراد بیگانه شده و در مقابل، روابط بین افراد خانواده را تضعیف می‌کند. وی در مورد ارتباط تلفنی و ارتباط رودررو بین اعضای خانواده تاکید می‌کند: ارتباط رودررو از طریق کلام و چشم و زبان شکل می‌گیرد، بنابراین همیشه نوعی محدودیت را بر رفتار اجتماعی انسان تحمیل می‌کند و انسان‌ها در روابط اجتماعی خود رفتارشان را با حرکات بدن و رفتار چهره طرف مقابل تطبیق می‌دهند.اما در ارتباط با تلفن، تنها کلام حاکم است و افراد بدون ترس بیشتر صحبت می‌کنند که در حال رودررو آن را صحیح نمی‌دانند.

 

از منظر کارشناسان، بسیاری از همسران این روزها بخش عمده‌ای از روز را بیرون خانه سپری می‌کنند و شاید تنها یک یا 2 بار طی روز با تلفن با هم صحبت کنند، این امر شاید خوشایند باشد، اما جای ارتباط چهره‌به چهره را نمی‌گیرد و به‌تدریج در طولانی مدت روابط آنان را سرد می‌کند.

 

 

شبکه‌ای که دیدنش ظرفیت می‌خواهد

 

به‌گزارش خبرگزاری‌ها چندی پیش‌ مهندس عزت‌الله ضرغامی، رئیس سازمان صداوسیما خبر داد که 30 درصد مردم ما ماهواره دارند این امر نشان می‌دهد که شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای خواه ناخواه به خانه‌ها وارد شده و ارتباط بین همسران و والدین و فرزندان را تحت‌الشعاع قرار داده است.

 

«به کنترل ماهواره دست نزن»، «شبکه را عوض کن»، «این شبکه‌ها باید قفل شود» و ... معمولا تحکم برخی والدین به فرزندان است.

 

پدر امیرحسین 19 ساله هم این گونه است، می‌گوید: «شب‌ها وقتی می‌خوابیم پدر ومادرم پای ماهواره می‌نشینند ولی ما حق دیدن نداریم. تا وقتی بچه بودیم این شیوه اشکالی نداشت ولی حالا که دیپلم گرفتم، به نظرم اصرارها و تحکم‌های پدرم کمی توهین‌آمیز است، چون اگر دیدن فیلمی مشکل دارد چرا خودشان تماشا می‌کنند؟»این که برخی شبکه‌های ماهواره‌ای درصدد تغییر فرهنگ و ارزش‌های بومی ما هستند، جای شکی نیست، اما راهکار نباید مقابله با این تهاجم، به منع صوری فرزندان خلاصه شود.

 

اما تاثیر ماهواره تنها رابطه بزرگ‌ترها و کوچک‌ترها را تیره نمی‌كند. «من را با مردان موبور و فكل كراواتی مقایسه می‌كند، چون فلان هنرپیشه سریال پولیور صورتی می‌پوشد، من هم حتما باید همان رنگ بپوشم. مدل موهایم را باید فرم فلان مجری اصلاح كنم، خلاصه این‌كه همسرم مدتی است گیر داده كه هیكلم باید شكل فلان خواننده باشد، نمی‌دانم این آدم‌ها از كجا وارد زندگی من شده‌اند، اما خواست همسرم كه من را با آنها مقایسه می‌كند عذابم می‌دهد، تا قبل از نصب ماهواره من شیك‌پوش‌ترین مرد زندگی او بودم ولی حالا خرده‌فرمایش‌های همسرم، مرا به ستوه آورده است ...».

 

اظهارنظر در مورد تاثیر ماهواره بر خانواده‌ها كار راحتی نیست و به پیمایش ملی نیازمند است، اما مشاهدات تجربی نشان می‌دهد كه ماهواره، سبك زندگی خانواده‌ها بخصوص همسران جوان را نشانه رفته و هدف آن كمرنگ كردن ارزش‌ها و سنت‌هاست. متاسفانه بسیاری از خانواده‌ها كه فرزندانشان را از دیدن شبكه‌های ماهواره‌ای منع می‌كنند، خود طریقه درست استفاده از این ابزار را نمی‌دانند، از تابعیت و تقلید كور تا منع بچه‌ها و اعضای كوچك‌تر خانواده از جمله واكنش‌ خانواده‌ها در برابر برنامه‌های این شبكه‌هاست. حسن زائری، روان‌شناس در گفتگو با فارس توضیح می‌دهد كه استفاده از ماهواره به عنوان یك سرگرمی منجر به بروز آسیب‌های جدی در خانواده می‌شود. به گفته وی، مدگرایی و اعتقاد به خرافه‌پرستی، رسومات و رفتارهای غیراصولی از مضرات شبكه‌های ماهواره‌ای است، به طوری كه حریم بین افراد خانواده توسط ماهواره از بین می‌رود و متاسفانه در حال حاضر برخی خانواده‌ها متوجه تاثیر این وسیله در فسادهای اخلاقی نیستند.

 

تمام آنچه در مورد رسانه‌ها و ابزارها و فناوری‌های نوین در خانواده گفته شد، نیازمند آموزش است.

 

در این بین والدین بهترین الگو برای بهره‌گیری از این ابزارها هستند كه فرزندان شیوه‌های صحیح استفاده بهینه از این ابزارهای تكنولوژیك را از آن می‌آموزند.

 

آنان كه اینترنت، ماهواره، تلفن همراه و بلوتوث را اختراع كرده‌اند، فقط به جنبه سرگرمی آن توجه نكرده و بار انتقال اطلاعات توسط آنان مهم‌ترین هدف كاربرد این ابزارها بوده است.

 

اینترنت خدمات بزرگی به بخش توسعه فضای مجازی ارتباطات و انتقال اطلاعات كرده و تلفن همراه و ماهواره این روزها از ابزارهای نوین ارتباطی هستند، متاسفانه خانواده‌های ما شاید تنها به بعد منفی آن توجه می‌كنند و این یعنی آسیب جدیدی كه بقای خانواده‌ها را به خطر می‌اندازد.

منبع:jamejamonline.ir


ویدیو مرتبط :
سیمای خانواده با حضور دکتر بهشتیان (اضطراب کنکور)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آرامش در چارچوب خانواده





آرامش

 

یادتان هست یا نه، نمی‌دانم اما خانواده آقای هاشمی - همان خانواده گرم و صمیمی کتاب تعلیمات اجتماعی دبستان- نخستین نماد خانواده برای خیلی از ماها بود؛الگویی که بچگی اجازه نداد بازی نقش‌های آن را به خوبی بیاموزیم. شاید هم از این جهت به آن بی‌توجه بودیم که نمی‌دانستیم به زودی باید بعضی نقش‌های آن مثل خواهر یا برادربودن را بازی کنیم و برای بازی در نقش‌های دیگر باید بزرگ‌تر شویم. خانواده دکتر ارنست، مهاجران، بچه‌های مدرسه والت و... هم نمادهایی از خانواده بودند اما تنهایی پسرک کارتون رامکال یا بی‌پناهی قهرمان کتاب بابا لنگ دراز، انواع دیگری از زندگی را برایمان تعریف می‌کردند؛ خانواده‌های تک سرپرست و کودکان بی‌سرپرست.

 

حالا از آن روزها خیلی فاصله گرفته‌ایم ولی کم و بیش باید نقش همان آدم‌های کارتونی را در خانواده واقعی‌مان بازی کنیم. اینکه هرکدام از ما تا اینجای قصه چقدر موفق بودیم را نمی‌دانم ولی بهانه‌ها همیشه فرصتی برای نگاهی دوباره است و ما، شنبه 15 دی‌ماه - روز خانواده- را بهانه‌ای برای نگاهی دوباره به خانواده و راهکارهای رسیدن به کانونی شاد و منسجم قرار دادیم.

 

 

خانواده‌هایی که می‌شناسیم

 

شكل کامل: تصور اغلب ما از خانواده، جمعی چند نفری است که ارکان اصلی آن را زن و شوهر (با نقش پدر و مادری) تشکیل می‌دهند و فرزندان، مکمل یا پیونددهنده این جمع 2نفره‌اند. این مجموعه، نماد کاملی از یک خانواده است. اما همین خانواده كامل و مهم می تواند به 2گونه بسیار متفاوت وجود داشته باشد:

 

خانواده‌ای كه به ظاهر سالم و پا برجاست اما در واقعیت هریک از اعضای آن از هم دور افتاده‌اند و هریک به سویی در حال حرکت‌اند. به این ترتیب، زندگی در بستر جدایی عاطفی در جریان است ولی هیچ‌یک از افراد خانواده این جدایی را جدی نمی‌گیرند یا ترجیح می‌دهند در برابر آن سکوت اختیار کنند.

 

خانواده منسجم: در این جمع به همان نسبت که هریک از افراد نقش و وظایفی دارند، نیازهایی هم دارند که به بهترین نحو ممکن به آن پاسخ داده می شود. در این مجموعه سالم، ارتباطی دوستانه، منطقی، صمیمی و قانونمند بین افراد برقرار است. در این خانواده، وظایف، نیازها، ارتباط‌ها و ... تعریف درست و کاملی دارند.

اما جز شكل سنتی، خانواده‌های دیگری هم وجود دارند كه نباید نادیده گرفته شوند. خانواده های تك سرپرست یا خانواده‌هایی كه درآنها، جای والدین را خواهر یا برادر بزرگ‌تر پر كرده اند یا پدر بزرگ و مادر بزرگ با نوه هایشان یك خانواده را تشكیل داده اند.

بسیاری از ما در همین خانواده‌ها زندگی می‌کنیم و به تصور اینکه خانواده کاملی نداریم، بسیاری از نیازهای طبیعی‌مان را نادیده می‌گیریم و در خود می‌کشیم اما حقیقت آن است که هرچند نبودن یکی از اعضای خانواده مشکلاتی ایجاد و وظیفه فرد حاضر (زن یا شوهر) یا حتی فرزندان را سنگین‌تر می‌کند ولی این مسئله نباید دلیلی برای نادیده‌گرفتن نیازهای طبیعی‌مان باشد. این نادیده‌گرفتن‌ها باعث بروز بیماری‌های روحی - روانی در همه افراد خانواده می‌شود.

 

مثلا برای صرف وعده‌های غذایی سفره‌ای نمی‌اندازیم؛ تنها به این دلیل که تعداد ما کم است و نیازی به این کار نیست. گردش و تفریح نمی‌رویم یا از خانواده دوری می‌کنیم به این دلیل که رفت و آمد ما به منزل دیگران تصوراتی را در آنها ایجاد می‌کند. اما شده برای یک لحظه به تاثیر ویرانگر این رفتارها فکر کنیم؟ حالا که یکی از ما نیست، آنهایی که هستند حق حیات ندارند؟

 

 

کامل اما ناقص

 

با وجودی که الگوی زندگی همه ما نسبت به گذشته تغییر کرده است و به دلیل کار و گرفتاری نمی‌توانیم همیشه دور یک سفره بنشینیم و برنامه‌های دسته‌جمعی داشته باشیم، اما در بعضی خانواده‌ها این فرصت‌ها به عمد نادیده گرفته می‌شوند؛ در واقع اعضای خانواده در کنار هم زندگی می‌کنند اما «با هم» نیستند. این حالت در هر دو نوع خانواده (کامل و تک سرپرست) دیده می‌شود.

 

 

از میان شاخص‌ترین نمادهای جدایی اعضای خانواده می‌توان به این موارد اشاره کرد:

 

- تصمیم‌گیری‌ها تک نفره یا در نهایت 2 نفره است.

 

افراد خانواده از برنامه‌های جمعی کمتر استقبال می‌کنند و برنامه‌های تک نفره یا دوستانه برای آنها ارجح است.ارتباط کلامی بین اعضای خانواده - به ویژه زن و شوهر - حداقل است و بسیاری از این ارتباط‌های کلامی به مشاجره ختم می‌شوند.

 

وابستگی بین اعضای خانواده از حالت طبیعی هم کمتر است.زن و شوهر دائما از هم ایراد می‌گیرند و بی‌اعتنایی، کج‌خلقی، قهر‌های طولانی و... ازجمله رفتارهای طبیعی بین آنهاست.اعضای خانواده برای بهبود روابط هیچ تلاشی نمی‌کنند و تلاش‌های انجام‌شده نیز به شکست می‌انجامد.

 

چیزی به اسم سفره خانوادگی برای صرف هیچ‌یک از وعده‌های غذایی وجود ندارد، حتی اگر همه افراد خانواده در منزل باشند.

 

آرامش


خانه را از نو بسازیم


فرقی نمی‌کند متعلق به خانواده تک سرپرست هستیم یا خانواده کامل؛ مهم آن است که بتوانیم با رفتارمان، با جمع بزرگ یا کوچک خانواده «کاشانه‌ای گرم» بسازیم. برای این کار به چند کلید نیاز داریم:

 

از وجود هم لذت ببریم: به قول رابی بوچ - یکی از مشاوران طراز اول اروپایی - مهم نیست ما چند نفریم، مهم آن است که وجود و حضور یکدیگر را احساس کنیم و از بودن در کنار هم لذت ببریم. به عقیده او همین که والدین منتظر بازگشت فرزندشان هستند یا فرزندان در انتظار بازگشت والد یا والدین، یا زن و شوهر برای بودن در کنار هم لحظه شماری می‌کنند، زندگی شکل‌گرفته و به زیباترین شکل خود در جریان است. خانواده یعنی احساس لذت از کنار هم‌بودن و لحظه شماری برای بازگشت دیگری به خانه.

 

داستان‌ها را بشنویم: خانواده زمانی به مکانی امن تبدیل می‌شود که بدانیم کسی در خانه هست که حرفمان را بشنود و غم‌مان را سبک کند. برای رسیدن به این آرامش کافی است حرف همدیگر را «بشنویم» و راهی برای حل مشکلات بیابیم. تقسیم‌کردن شادی‌ها هم مهارتی است که باید به آن توجه کنیم. در یک کلام «غم و شادی» را با هم تقسیم کنیم. با یادگرفتن این مهارت‌ها، دیگر همخانه ما برای تقسیم‌کردن غم و شادی‌هایش به دنبال گوشی شنوا بیرون از منزل نمی‌گردد.


ركن های اصلی را فراموش نكنیم: رابطه صمیمی، دوستانه، منطقی و عاشقانه زن و شوهر، باعث تحکیم روابط زناشویی آنها می‌شود. رابطه درست بین زن و شوهر خود به‌خود بسیاری نکات را به فرزندان می‌آموزد و کانون خانواده را به مکانی امن تبدیل می‌کند. در خانواده‌های تک‌سرپرست، این رابطه به شکلی دیگر می‌تواند بین پدر یا مادر و فرزندان برقرار شود. به عبارتی، زمانی که ارکان خانواده (زن و شوهر در خانواده کامل و پدر یا مادر در خانواده‌های تک‌سرپرست) از شرایط روحی- روانی مناسبی برخوردار باشند، می‌توان به سلامت و موفقیت آن خانواده مطمئن بود.

 

با هم باشیم: تمرین باهم‌بودن را می‌توانیم از سفره گرم و صمیمی شروع کنیم. هدف، در کنارهم‌بودن به هر شکل ممکن است.

 

مهارت‌های فوق برنامه را کم کنیم: اینکه فرزند ما به انواع و اقسام مهارت‌ها مسلط باشد، اصلا بد نیست، به شرط آنکه آموختن این مهارت‌ها او را از خانواده دور نکند. کودکی که نتواند ساعتی با والدین‌اش باشد و با آنها صحبت کند، با آنها غریبه می‌شود. نادیده‌گرفتن نیاز کودک به حضور در منزل و بودن در کنار والدین، او را به انواع اختلالات روحی- روانی دچار می‌کند.

 

مراسم را فراموش نکنیم: یکی از راه‌های برقراری ارتباط صمیمی با اعضای خانواده، به یاد داشتن و برگزاری مراسم مختلف است. جشن تولد، سالگرد ازدواج، مراسم آیینی و سنتی و... همگی شیوه‌هایی برای ابراز محبت و در نتیجه نزدیکی بیشتر ما با هم است. هم‌خانه ما باید محبتمان را ببیند، حتی اگر خانواده مافقط از 2 نفر تشكیل می شود.

 

گاهی دیگران را نادیده بگیریم: خیلی از تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌ریزی‌های خانوادگی ما تحت‌تاثیر حرف و سخن دیگران، هر لحظه تغییر می‌کنند و همین مسئله باعث کلافگی و سردرگمی ما می‌شود. این مسئله به ویژه برای خانواده‌های تک‌سرپرست، گاهی به معضلی جدی تبدیل می‌شود و آنها را مجبور به فاصله‌گرفتن از جامعه و حتی اقوام نزدیک می‌کند؛ بنابراین اگر به درستی عملی که انجام می‌دهیم مطمئن هستیم، به نظرهای نادرست و مغرضانه دیگران اهمیت ندهیم و آن‌طور که می‌دانیم تصمیم بگیریم و رفتار کنیم.

 

 

اگر دیگران بگذارند

 

هرچند قصد نداریم در اینجا به مباحث اجتماعی بپردازیم اما دیدگاه اجتماع و رفتارهای فردی و اجتماعی هریک از ما در مقابل خانواده‌های تک‌سرپرست، عاملی مزاحم، مخرب و آسیب‌رسان است؛ به این معنی که همپا با تلاش خانواده‌های تک سرپرست برای حضور در اجتماع و تاییدشدن از سوی جمع، دیدگاه اجتماع هم باید تغییر کند.

 

این نکته به ویژه درباره خانواده‌هایی که مادر و دختر با هم زندگی می‌کنند، به وضوح دیده می‌شود. در واقع نباید هیچ تفاوتی بین نیازها، حقوق، جایگاه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خانواده‌های تک‌سرپرست و کامل قائل بود. به همان نسبت که ترحم و دلسوزی بیجای ما می‌تواند مخرب و آسیب‌رسان باشد، دیدگاه‌های متحجر و نادرست ما نیز می‌تواند مخرب و آزاردهنده باشد. کافی است کمی انسانی‌تر بیندیشم.

 

و در نهایت اینکه آنچه می‌تواند خانواده را به کانونی باثبات و محکم تبدیل کند و آن را به‌سوی تعالی و ترقی سوق دهد، رفتار و عملکرد تک‌تک اعضای آن است. به عبارتی، زندگی - چه در خانواده‌های تک‌سرپرست و چه کامل - می‌تواند همواره شاد و آرام باشد؛ اگر هریک از اعضای آن به سهم خود برای رسیدن به این جایگاه تلاش کنند.