سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

یادش بخیر قدیما... (3)



خاطرات دهه 60, شما یادتون نمیاد

شما یادتون نمیاد ما وقتی بچه بودیم اول مهر که کفش نو برام میخریدن سر کلاس انقدر نیگاش میکردم که دیگه چشمام خسته میشد ، تازه اگه روش یه لک میفتاد با آب دهنم تمیزش میکردم …
انقد که من از کفشم لذت میبردم لیونل مسی از کفش طلاییش لذت نمیبره …

 

یادش بخیر قدیما, خواندنیهای دیدنی

یادش بخیر قدیما

 

یادش بخیر :
تو دبستان که زنگ تفریح تموم می شد ، مامور آبخوری دیگه نمی ذاشت آب بخوریم.

 

یادش بخیر قدیما, خواندنیهای دیدنی

یادش بخیر قدیما

 

یادش بخیر چه روزگاری داشتیم با زاغکی که قالب پنیر برداشت و بعد آقا روباه دوران کودکی ما سرش کلاه گذاشت.

 

یادش بخیر قدیما, خواندنیهای دیدنی

یادش بخیر قدیما

 

یادمه یکی از پر استرس ترین لحظات دوران ابتدایی وقتی بود که دیکته تموم میشد و مبصر دفترارو جم میکرد میذاشت رو میز معلم ؛ مام هی حواسمون به دفترمون بود ببینیم کی نوبت صحیح کردن دیکته ما میشه ، نوبتمون که میشد همش چشممون به خودکار معلم بود ببینیم غلط داریم یا نه … قلبمونم تند تند میزد !!!

 

یادش بخیر قدیما, خواندنیهای دیدنی

یادش بخیر قدیما

 

یادش بخیر: اون روزایی که هوا برفی و بارونی بود،ناظم مدرسه میگفت:
امروز صف نیست..
ماهم  کلی کیف میکردیم وخوشحال میرفتیم سرکلاس..

 

یادش بخیر قدیما, خواندنیهای دیدنی

یادش بخیر قدیما

 

اخه من نمیدونم شادی های های راه مدرسه که میگن یعنی چی؟
والا ما که یا کتک میخوردیم یا کتک میزدیم
شادی مادی هم در کار نبود فقط گریه و لباس پاره
که البته بعداز اون هم مادر گرامی از خجالتمون حسابی درمیومدن

 

یادش بخیر قدیما, خواندنیهای دیدنی

یادش بخیر قدیما

 

یادش بخیر اوج خوشحالیمون این بود که شیفت صبح بودیم و پنجشنبه ساعت 12 تعطیل میشدیم ، شنبه هم چون بعد از ظهری بودیم ساعت 12 میرفتیم ؛ اوج ناراحتیمونم میشد عکسش !!!

 

یادش بخیر قدیما, خواندنیهای دیدنی

یادش بخیر قدیما

 

یادش بخیر :
مدیر مدرسه از مادرامون کادو می گرفت و سر صف به ما میداد و بعد می گفت: همه تو صفاشون از جلو نظام برید سرکلاس ها.

 

یادش بخیر قدیما, خواندنیهای دیدنی

یادش بخیر قدیما

 

یادش بخیر :
گل گل ، گل اومد ، کدوم گل ؟ همون که رنگارنگاره برای شاپرکها یه خونه قشنگه ! کدوم کدوم شاپرک ؟ همون که روی بالش خالهای سرخ و زرده ، با بالهای قشنگش میره و برمیگرده ، میره و برمیگرده … شاپرک خسته میشه … بالهاشو زود میبنده … روی گلها میشینه … شعر میخونه میخنده !!!

 

یادش بخیر قدیما, خواندنیهای دیدنی

یادش بخیر قدیما

 

پاک کن های جوهری که یه طرفش قرمز بود یه طرفش آبی، بعد با طرف آبیش می خواستیم که خودکارو پاک کنیم، همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره می کرد یا سیاه و کثیف می شد.

 

یادش بخیر قدیما, خواندنیهای دیدنی

یادش بخیر قدیما

 

یادش بخیر:
اون قدیما هر روزی که ورزش داشتیم با لباس ورزشی می رفتیم مدرسه... احساس پادشاهی می کردیم که ما امروز ورزش داریم، دلتون بسوزه.

 

خاطرات دهه 60, شما یادتون نمیاد

 یادش بخیر قدیما

 

یادش بخیر ، پشت دفترای قدمیم مدرسه ؛ آدمک
چارخونه روی تخته سیاه :
 “تعلیم و تعلم عبادت است”

 

یادش بخیر قدیما, خواندنیهای دیدنی

یادش بخیر قدیما

 

شما یادتون نمیاد ، وقتی مشق مینوشتیم پاک
کن رو تو دستمون نگه میداشتیم بعد عرق میکرد ، بعد که میخواستیم پاک کنیم چرب و سیاه میشد و جاش میموند ، دیگه هر کار میکردیم نمیرفت ، آخر سر مجبور میشدیم سر پاک کن آب دهن بمالیم بعد تا میخواستیم خوشحال بشیم که تمیز شد میدیدیم دفترمون رو سوراخ کرده

 

یادش بخیر قدیما, خواندنیهای دیدنی

یادش بخیر قدیما

 

یادش بخیر:
هر روز صبح که پا میشدیم بریم مدرسه ساعت 6:40 تا 7 صبح، رادیو برنامه "بچه های انقلاب" رو پخش میکرد و ما همزمان باهاش صبحانه میخوردیم.

 

یادش بخیر قدیما, خواندنیهای دیدنی

یادش بخیر قدیما

 

بچه که بودیم تو بازی هامون همه اش ادای بزرگترها رو در می آوردیم؛
بزرگ که شدیم همه اش تو خیالمون بر می گردیم به بچگی
بچه که بودیم بچه بودیم؛

 

یادش بخیر قدیما, خواندنیهای دیدنی

یادش بخیر قدیما

 

یادتون میاد…وقتی معلم برای درس پرسیدن اسم بالایی یا پایینیمون رو میخوند، حس معجزه بهمون دست میداد.

 

یادش بخیر قدیما, خواندنیهای دیدنی

یادش بخیر قدیما

 

یادش بخیر تو دبستان سر کلاس وقتی گچ تموم
میشد ، خدا خدا میکردیم معلم به ما بگه بریم از دفتر گچ بیاریم …همیشه هم گچ های رنگی زیر دست معلم زود میشکست، بعدم
صدای ناهنجار کشیده شدن ناخن روی تخته سیاه !

 

یادش بخیر قدیما, خواندنیهای دیدنی

یادش بخیر قدیما

 

-یادش بخیر:
تو کلاس وقتی درس تموم میشد و وقت اضافه می آوردیم، تا زنگ بخوره این بازی رو میکردیم که یکی از کلاس میرفت بیرون، بعد بچه های تو کلاس یک چیزی رو انتخاب میکردند، اونکه وارد میشد، هرچقدر که به اون چیز نزدیک تر میشد، محکمتر رو میز میکوبیدیم!

 

یادش بخیر قدیما, خواندنیهای دیدنی

یادش بخیر قدیما

 

 یادتون میاد ؟؟؟
 نوک مداد قرمزای سوسمار نشانو که زبون میزدی خوش
رنگ تر میشد …

 

گردآوری: بخش سرگرمی صبح بخیر


ویدیو مرتبط :
یادش بخیر قدیما

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

یادش بخیر قدیما...



شما یادتون نمیاد, مطالب جالب و خواندنی

جمعه یعنی تلویزیون سیاه سفید ۲۱ اینچ پارس ، گزارش هفتگی ، بوی نم ، فیلم سینمایی ژاپنی، مشق های ننوشته …
این تعریف از جمعه هیچوقت از سرم بیرون نمیره !

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

یکی از وحشتناک ترین لحظه های دوران مدرسه این بود که صبح دیر برسی مدرسه و ببینی هیچ کسی توی حیاط نیست …

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

یادش بخیر :
گل گل ، گل اومد ، کدوم گل ؟ همون که رنگارنگاره برای شاپرک ها بخونه قشنگه ! کدوم کدوم شاپرک ؟ همون که روی بالش خال های سرخ و زرده ، با بال*های قشنگش میره و برمی گرده ، می ره و برمی گرده … شاپرک خسته می شه …… روی گل ها میشینه … شعر می خونه می خنده !!!

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

یادش بخیر : دبستان که بودیم وقتی معلممون میگفت “یه خودکار بدید به من” ؛ زیر دست و پا همدیگه رو له و لورده میکردیم تا زودتر برسیم و معلم خودکار ما رو بگیره …

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

ﻣﺎ ﻓﻘﯿﺮ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﯿﻢ ﺗﻮﭖ ﭘﻼﺳﺘﯿﮑﯽ ﺩﻭﻻﯾﻪ ﮐﻨﯿﻢ ﻭﺍﻣﯿﺴﺎﺩﯾﻢ ﯾﻪ ﺗﻮﭘﯽ ﺳﻮﻻﺥ بشه و ﭘﺎﺭﻩ ﺵ ﮐﻨﯿﻢ … ﺍﻭﻧﺎیی ﮐﻪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﻭﺗﺎ ﺗﻮﭖ ﻧﻮ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﻦ ﯾﮑﯿﻮ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ !!!

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

یادش بخیر بچه که بودیم از این فرفره کاغذیا درست میکردیم و می دویدیم تا بچرخه ؛ بعضی وقتا هم که دیوار و نمیدیدیم و با سر میرفتیم توی دیفال …

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

“بی سرو صدا ، وسایلتونو جمع کنین با صف بیاید برید تو حیاط ؛ معلمتون نیومده”
یکی از ناگهانی ترین و سورپرایز کننده ترین جملات دوران مدرسه…

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

 یادش بخیر قدیما تلویزیون که کنترل نداشت یکی مجبور بود پایین تلویزیون بخوابه با پاش کانال ها رو عوض کنه …

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

یادش بخیر ، اون قدیما وقتی چسب نواری کم میاوردیم از جلد کتابامون می کندیم …

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

مامانم که شیشه پاک کن میخرید ، لحظهشماری میکردم تا اون ماده داخلش تمومه بشه بعد توش آب پر کنم بازی کنم …
این بلندمدت ترین برنامه ریزی بود که تو بچگی انجام میدادم !!!

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

یادش بخیر یه برگ از درخت میکندیم میذاشتیم رو دستمون با اون یکی دست محکم میزدیم روش میترکید کلی حال میکردیم !

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

یادتونه قدیما موقع پخش فوتبال میگفتن “کسانی که تلویزیون سیاه سفید دارن بازیکنای مثلا پرسپولیس رو به رنگ تیره میبینن” ؟؟؟

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•


کیا یادشونه وقتایی که معلم می خواست سوال بپرسه پاک کنمونو مینداختیم زیر میز که بریم بیاریمش

و تو تیررس نگاه معلم نباشیم ؟

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

یادش بخیر :ﺑﭽﻪ ﻛﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ ، ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﻭ می شمردیم ﺗﺎ ﺟﻤﻌﻪ ﺑﺮﺳﻪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻧﺎﻫﺎﺭ ﻧﻮﺷﺎﺑﻪ ﺑﺨﻮﺭﻳﻢ …
ﻳﻪ ﺷﻴﺸﻪﻱ ﻛﺎﻣﻞ ﺗﻮ ﻳﻪ ﻟﻴﻮﺍﻥ ﻛﻪﺗﺎ ﺳﺮﺵ ﻳﺦ ﺑﺎﺷﻪ .

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

یادش بخیر :
من کارم ، من کارم ، بازو و نیرو دارم ، هر چیزی رو میسازم ، از تنبلی بیزارم ، از تنبلی بیزارم …
بعد اون یکی میگفت : اسم من ، اندیشه ه ه ه ه ه ، به کار میگم همیشه ، بی کار و بی اندیشه، چیزی درست نمیشه ، چیزی درست نمیشه!!!

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

یادش بخیر یکی از بازیای محبوب بچگیمون کارت جمع کردن بود با عکس و اسم و مشخصات ماشین یا موتور یا فوتبالیست ها یا ضرب المثل یا چیستان …

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

. .یادتونه بخاری نفتی ژاپنی توئیست، همه دورش جمع بودیم با یك چراغ لمپای نفتی، چون هر شب برق ها می رفت...

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

روزا كه میومدیم خونه اول ناهار میخوردیم، بعد بازیگوشی می كردیم تا ساعت 4 بشه از رادیو برنامه كودك گوش بدیم...

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

وحشتناك ترین زمان كلاس وقتی بود كه معلم می گفت تمرین های ریاضی رومیز، چون باید بعد می رفتی پای تخته، اگه شانست گرفت تمرین آسونه بهت بیفته و اون موقع می شد بهترین زمان كلاس....

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

صبح ها بعد از خوردن صبحونه برنامه بچه های انقلاب رو از رادیو گوش می دادیم بعد می رفتیم مدرسه.....

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

خدا نكنه میرسیدیم خونه و فقط یك قابلمه روی گاز باشه.این یعنی ناهار یا آبگوشته، یا كوفته یا آش. از برنج خبری نیست!....

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

یادش بخیر اون موقعی که شلوار مکانیک مد شده بود و همه پسرا میپوشیدن …

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

یادش بخیر قبل از برنامه کودک که ساعت پنج بعد از ظهر شروع می شد ، اول بیست دقیقه عکس یک گل رز بود با آهنگ بعد اسامی گمشدگان بود با عکساشون که وحشتی توی دلمون مینداخت که این بچه ها چه بلایی سرشون اومده ؟
آخر برنامه هم نقاشی های فرستاده شده بود که همش رنگ پریده بود و معلوم نبود چی کشیدن … تازه نقاشی هارو یه نفر با دست میگرفت جلوی دوربین ، دستش هم هی میلرزید !

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یادش بخیر قدیما •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

یه تبلیغ بستنی هم بود که گاوه به بچش میگفت بیا بچه جون
بیا شیرتو بخور … بیا دیگه !
بچش میگفت : مامان جون بستنیش خوشمزه تره !

منبع:kocholo.org