سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

چرا فقیر هستیم؟!



 

 فقر فرهنگی چیست, خط فقر چیست, جملات آموزنده


خوب است که بدانیم! شاید كه عمل كنیم!!!

 

تفاوت كشورهای ثروتمند و فقیر، تفاوت قدمت آنها نیست!
برای مثال كشور مصر بیش از 3000 سال تاریخ مكتوب دارد و فقیر است !


اما كشورهای جدیدی مانند كانادا، نیوزیلند، استرالیا كه 150 سال پیش
وضعیت قابل توجهی نداشتند، اكنون كشورهایی توسعه یافته و ثروتمند هستند .


تفاوت كشورهای فقیر و ثروتمند در میزان منابع طبیعی قابل استحصال آنها هم نیست .
ژاپن كشوری است كه سرزمین بسیار محدودی دارد كه 80 درصد آن كوههایی است كه مناسب كشاورزی و دامداری نیست. این كشور مانند یك كارخانه پهناور و شناوری میباشد كه مواد خام را از همه جهان وارد كرده و به صورت محصولات پیشرفته صادر میكند.


مثال بعدی سوئیس است. كشوری كه اصلاً كاكائو در آن به عمل نمیآید اما بهترین شكلاتهای جهان را تولید و صادر میكند. در سرزمین كوچك و سرد سویس كه تنها در چهار ماه سال میتوان كشاورزی و دامداری انجام داد، بهترین لبنیات (پنیر) دنیا تولید میشود . سویس كشوری است كه به امنیت، نظم و سختكوشی مشهور است و به همین خاطر بانكهای سویس به گاوصندوق دنیا مشهور شده است.


افراد تحصیلکرده ای كه از كشورهای ثروتمند با همتایان خود در كشورهای فقیر برخورد دارند برای ما مشخص میكنند كه سطح هوش و فهم نیز تفاوت قابل توجهی در این میان ندارد .


نژاد و رنگ پوست نیز مهم نیستند.. زیرا مهاجرانی كه در كشور خود برچسب تنبلی میگیرند، در كشورهای اروپایی به نیروهای مولد تبدیل میشوند .

 

پس تفاوت در چیست؟!
تفاوت در رفتارهای است كه در طول سالها فرهنگ و دانش نام گرفته است .

وقتی كه رفتارهای مردم كشورهای پیشرفته و ثروتمند را تحلیل میكنیم، متوجه میشویم كه اكثریت غالب آنها از اصول زیر در زندگی خود پیروی میكنند:

 

1 - اخلاق به عنوان اصل پایه
2 - وحدت
3 - مسئولیت پذیری
4 - احترام به قانون و مقررات
5- احترام به حقوق شهروندان دیگر
6 - عشق به كار
7 - تحمل سختیها به منظور سرمایه گذاری روی آینده
8 - میل به ارائه كارهای برتر و فوق العاده
9 - نظم پذیریی

 

اما در كشورهای فقیر، عده قلیلی از مردم از این اصول پیروی میكنند .


ما ایرانیان فقیر هستیم نه به این خاطر كه منابع طبیعی نداریم یا اینكه طبیعت نسبت به ما بیرحم بوده است،
ما فقیر هستیم برای اینكه رفتارمان چنین سبب شده است.

 

ما برای آموختن و رعایت اصول فوق كه (توسط كشورهای پیشرفته شناسایی شده است) فاقد اهتمام لازم هستیم ...

 

اگر شما این متن را برای دیگران نفرستید:
اتفاقی برای شما نمیافتد،
از محل كارتان اخراج نمیشوید،
هفت سال بدبختی بر سرتان آوار نمیشود
و مریض هم نخواهید شد .

 

اما اگر میهن خود را دوست دارید،
این پیغام را به گردش بیاندازید تا شاید تعداد بیشتری از هموطنانمان مانند شما آن را بفهمند، تغییر كرده و .....

 

فقر
میخواهم بگویم ......

فقر همه جا سر میكشد .......

فقر ، گرسنگی نیست .....

فقر ، عریانی هم نیست ......

فقر ، گاهی زیر شمش های طلا خود را پنهان میكند .........

فقر ، چیزی را " نداشتن " است ، ولی ، آن چیز پول نیست ..... ، طلا و غذا نیست .......

فقر ، ذهن ها را مبتلا میكند .....

فقر ، بشكه های نفت را در عربستان ، تا ته سر میكشد .....

فقر ، همان گرد و خاكی است كه بر كتابهای فروش نرفتهء یك كتابفروشی می*نشیند ...

فقر، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ،* كه روزنامه های برگشتی را خرد میكند ..

فقر ، كتیبهء سه هزار ساله ای است كه روی آن یادگاری نوشته اند ..

فقر ، پوست موزی است كه از پنجره یك اتومبیل به خیابان انداخته میشود ....

فقر ، همه جا سر میكشد ....!

منبع:kocholo.org


ویدیو مرتبط :
چرا افراد فقیر، فقیر می مانند؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

شاهزاده و ازدواج با دختر فقیر!



 

شاهزاده و ازدواج با دختر فقیر!


دویست و پنجاه سال پیش از میلاد در چین باستان شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت. با مرد خردمندی مشورت کرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختری سزاوار را انتخاب کند. وقتی خدمتکار پیر قصر ماجرا را شنید بشدت غمگین شد، چون دختر او مخفیانه عاشق شاهزاده بود،دخترش گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت. مادر گفت: تو شانسی نداری، نه ثروتمندی و نه خیلی زیبا. دختر جواب داد: می‌دانم هرگز مرا انتخاب نمیکند، اما فرصتی است که دست کم یک بار او را از نزدیک ببینم.


روز موعود فرا رسید و شاهزاده به دختران گفت: به هر یک از شما دانه‌ای می‌دهم، کسی که بتواند در عرض شش ماه زیباترین گل را برای من بیاورد.... ملکه آینده چین می‌شود. دختر پیرزن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت.



سه ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد، دختر با باغبانان بسیاری صحبت کرد و راه گلکاری را به او آموختند، اما بی نتیجه بود، گلی نرویید. روز ملاقات فرا رسید ، دختر با گلدان خالی اش منتظر ماند و دیگر دختران هر کدام گل بسیار زیبایی به رنگها و شکلهای مختلف در گلدان های خود داشتند. لحظه موعود فرا رسید. شاهزاده هر کدام از گلدان ها را با دقت بررسی کرد و در پایان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آینده او خواهد بود.



همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هیچ گلی سبز نشده است. شاهزاده توضیح داد: این دختر تنها کسی است که گلی را به ثمر رسانده که او را سزاوار همسری امپراتور می‌کند: گل صداقت... همه دانه هایی که به شما دادم عقیم بودند، امکان نداشت گلی از آنها سبز شود!!!