سرگرمی
2 دقیقه پیش | تصاویری که شما را به فکر فرو میبرد (34)یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمیتواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ... |
2 دقیقه پیش | دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماهدیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ... |
مشاهیر کنکوری -1
آیا تا به حال به این موضوع فكر كردهاید كه اگر در زمان دانشمندان، قهرمانان، ورزشكاران، پادشاهان و آدمهای مهم گذشته كنكور وجود داشت شاید سرنوشت آنها هم عوض میشد و چیزی میشدند به جز شخصیتهایی كه امروزه از آنها میشناسیم؟ البته چون وقت شما كنكوریهای عزیز بسیار ارزشمند است، لازم نیست بنشینید و به مصادیق این پیشفرض فكر كنید. ما ساعتها و روزها به جای همه شما فكر كردیم و به نتایج احتمالی زیر رسیدیم:
ادیسون: خوشبختانه وجود كنكور هیچ تغییری در مسیر زندگی این مخترع بزرگ ایجاد نمیكند. چون احتمالاً وی پس از مشاهده اینكه به دلیل انتخاب رشته نادرست یا هر دلیل درست دیگری با رتبه 25 در هیچ دانشگاهی قبول نشده، برق از سه فازش میپرید و درست در این لحظه سرنوشتساز موفق به اختراع لامپ و سایر اختراعات برقیاش میشد!
آقا محمدخان قاجار: این شاه قاجار محال بود همان سال اول كنكور قبول نشود چون علاوه بر رشتههایی كه آقا پسرها میتوانند انتخاب كنند، در شرایط اضطراری میتوانست رشتههای كاملاً دخترانه را هم وارد فرم انتخاب رشتهاش كند.
انیشتین: این دانشمند چون بچه (... خوانی) بوده قطعاً در رشته فیزیك با رتبه بالا قبول میشد اما پس از فارغالتحصیلی، وقتی میدید با این مدرك نمیتوان كار درست و حسابی دست و پا كرد، میرفت كلاس كنكور بازمیكرد و خودش از عكسهای خودش برای تبلیغ كلاس كنكورش استفاده میكرد.
ابوعلیسینا: این اندیشمند و دانشمند و فیلسوف بدون هیچ مشكلی در رشتههای خوب قبول میشد ولی متاسفانه سرانجام یكی از پیشنهادها و بورسهای تحصیلی دانشگاههای خارجی وسوسهاش میكرد و باعث فرار مغزهایش به ری، بلخ یا شوشتر میشد!
اسكندر مقدونی: وقتی اسكندر و سپاهیانش به ایران حمله كردند و رسیدند لب مرز، متوجه میشوند برای ورود به كشور باید كنكور بدهند و طبق قوانین موجود، كسی نمیتواند همینطوری الكی سرش را بیندازد پایین و بیاید كشور ما را اشغال كند. اسكندر همانجا لب مرز مرتب كنكور میداد و هی رتبه لازم را به دست نمیآورد و به این ترتیب نه تنها عمر خودش، بلكه عمر نوح و نتیجههایش هم به اشغال كشورمان قد نمیداد!
فردوسی: چون پادشاهان و بزرگان هم عصر این شاعر بزرگ از درك هنر او عاجز بودند و از طرفی سرودن شاهنامه درآمد چندانی برای او نداشت و دخل و خرجش با هم جور نمیشد و مرتب به كاسب و بقال و قصاب و سوپرماركت سر كوچه و شركت فروشنده خودروی لیزینگیاش بدهكار بود، میرفت در موسسه كنكور انیشتین كتابهای كنكور به شعر مینوشت و آخر سر هم میگفت:
بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده كردم بدین كتاب كنكوری!
سعدی: خوشبختانه سعدی آنقدر زرنگ بود كه بتواند گلیم خودش را از آب بیرون بكشد و اجازه ندهد كنكور و قبول شدن یا نشدن در آن مسیر زندگیاش را عوض كند، ولی به هر حال قطعاً یك باب جدید به گلستانش اضافه میكرد و احتمالاً اسمش را هم میگذاشت؛ آداب كنكور در سیرت پشت كنكوریها!
باباطاهر عریان: این شاعر بزرگ چون در كلاسهای كنكور شركت میكرد متوجه میشد نام فامیلش باعث میشود بچههای كلاس هر روز مضامین جدیدی برایش كوك كنند و در گام اول میرفت فامیلیاش را عوض میكرد و مثلاً میشد باباطاهر پوشیده! در ادامه هم در رشته ادبیات قبول میشد و شعر میسرود ولی اشعارش به شدت تحت تاثیر كنكور قرار میگرفت، مثلاً میسرود:
بده خنجر كه تا سینه كنم چاك / ببینم تست بر جونم چه كرده؟
منتظر معرفی مشاهیر کنکوری دیگری باشید.
منبع :سایت گزینه دو
ویدیو مرتبط :
مشاهیر بختیاری 1 و 2
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
مشاهیر کنکوری -2
قصد داریم شما را با مشاهیر بیشتری آشنا کنیم البته با این فرض که اگر در زمان حیات این عزیزان کنکور وجود داشت، به چه سرنوشتی دچار میشدند.
نیوتن: از آنجا که این دانشمند علاقهی زیادی به قبول شدن در رشتهی ستاره شناسی یا نجوم داشت، از صبح تا شب خودش را در اتاق حبس میکرد و برای قبول شدن در کنکور درس میخواند. و از آنجا که وقت یک پشت کنکوری بسیار ارزشمندتر از آن است که بیکار و بیعار برود و زیر درخت سیب لم بدهد، بنابراین سیبی هم به سرش نمیخورد و جاذبهای هم کشف نمیشد و الان بنده و شما، تمام اشیاء و آدمهای دور و برمان در فضا معلق بودیم!
لیلی و مجنون: اصولاً بسیاری از صاحبنظران معتقدند بیکار نشستن در خانه یکی از مهمترین عوامل و دلدادگی معروفترین عاشق و معشوق تاریخ ادبیات است. اما اگر هردوی این عزیزان در عصر ما زندگی میکردند آنقدر درگیر کلاسهای تست و حل دفترچههای تست و مطالعهی ضرایب دروس مختلف و فرم انتخاب رشته و کنکور آزمایشی بودند که سال تا سال هم وقت نمیکردند یاد هم بیافتند چه برسد به این که مجنون ظرفی ببرد در خانه لیلی که آش نذری بگیرد و چون لیلی زد ظرفش را شکست را بیافتد در کوچه و خیابان و در اقدامی جلف و سبک بزند زیر آواز که:
اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی؟
رستم: دربارهی این قهرمان و اسطورهی ایران زمین دو احتمال وجود دارد. یا به جای هفت خوان سنتی و جنگیدن با دیو وعجوزه و اژدها و سیر و عبور از بیابان مجبور میشد برود ازتکخوان کنکور عبور کند که البته واضح و مبرهن است که خیلی زود (احتمالاً وقتی به تستهای دروس تخصصی میرسید!) میفهمید عبور از آن هفتخوان در برابر تکخوان مثل آب خوردن است.
در حالت دوم، رستم به عنوان طراح سؤال کنکور انتخاب میشد و سؤالهای کنکور سختی را طرح میکرد، غافل از اینکه فرزندش سهراب هم امسال کنکوری است و با درماندن از پاسخ دادن به تستهای پدرش از زندگی ناامید میشود و یک بلایی سرخودش میآورد! ناگفته پیداست که رستم دیر متوجه ماجرا میشود و پاسخ نامه (همان نوش داروی سابق) را وقتی کار از کار گذشته، به سهراب میرساند.
نوستر آداموس: احتمالاً این پیشگوی معروف فرانسوی تنها فرد مشهوری است که در مواجهه با کنکور غمی به دل راه نمیداد چون برای کسی که قرنها قبل حوادث مهمی مثل حادثه 11 سپتامبر و جنگ جهانی دوم را پیشبینی کرده، پیشبینی این که جواب تست شماره 5 درس ادبیات گزینه الف، ب، ج یا دال است نباید کار دشواری باشد!
نیما یوشیج: پدر شعر فارسی در مواجهه با کنکور "تست نو" را ابداع میکرد که رها از قید و بندهای تستهای معمولی و سرشار از خلاقیت بود. در تست نو پاسخ خاصی، صحیح فرض نمیشد و مهم روشهای خلاقانهای بود که داوطلب برای پاسخ به تستها به کار میبرد (شیر یا خط انداختن، ریختن تاس، ده- بیست- سی- چهل کردن، اتل متل توتوله خواندن، چشم بستن و انگشت گذاشتن روی کاغذ و سایر روشهای خلاقانهی دیگر)
منبع:سایت گزینه دو