سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

جوک های جدید و خنده دار (27)



جوکهای سرکاری, جوک دختر و پسرا

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻭ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﯿﺮﻭﻥ،
ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﺑﻮﺩﻡ
ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﺑﻬﺶ ﮐﺠﺎﯾﯽ؟ ﮔﻔﺖ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻡ
ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ، ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻡ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻢ ﺑﻬﺖ
ﻣﻨﻢ ﺭﻓﺘﻢ ﺟﻠﻮ ﺯﺩﻡ ﺭﻭ ﺷﻮﻧﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﻮﺏ
ﺑﺨﻮﺍﺑﯽ،
ﯾﻬﻮ ﺟﺎ ﺧﻮﺭﺩ
ﻻﻣﺼﺐ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭ ﻧﻤﯿﺮﻓﺖ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮ
ﺧﻮﺍﺏ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺮﻡ
ﺍﯾﻨﺎ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﺣﻮﻝ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ
ﺧﻮﺭﻭﭘﻮﻑ ﻣﯿﮑﺮﺩ
ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﻨﺪﻡ ﺑﻬﺶ ﯾﺎ ﺑﺰﻧﻢ ﻟﻬﺶ ﮐﻨﻢ .!!

 

جوک های جدید و خنده دار, جوک جدید

جوک خنده دار

 

ﻋﺮﺽ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ
ﺁﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺶ ﭘﺎﯼ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺘﻮ ،ﻭﺍﺗﺲ
ﺁﭘﻮ، ﺗﻮﯾﯿﺘﺮ ﻭ ﺍﯾﻨﺴﺘﺎﮔﺮﺍﻣﻪ ، ﻣﺮﯾﻀﻪ!
ﻣﺮﯾﯾﯿﯿﺾِ ﻣﺮﯾﺾ!
..
.
ﻭ ﻫﻤﻮﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﺪ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﺮ ﺁﺩﻡ
ﻣﺮﯾﺾ ﻭﺍﺟـب
 ﻧﯿﺴﺖ!ﻭﺍﻟﺴﻼﻡ!
ﺍﻳﻨﻮ ﮔﻔﺘﻢ ﻛﻪ ﺗﻜﻠﻴﻒ ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻻﻥ
ﺭﻭﺷﻦ ﺑﺎﺷﻪ!
ﻃﺎﻋﺎﺕ ﻭ ﻋﺒﺎﺩﺍﺕ ﻫﻤﮕﯿﺘﻮﻥ ﻗﺒﻮﻝ
ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺣﻖ! ﻣﻦ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺩﻋﺎ ﮐﻨﯿﺪ

 

جوک های جدید و خنده دار, جوک جدید

جوک خنده دار

 

ریا نباشه
.
.
.
.
تا پنج سالگی فک میکردم اسمم "ماشـــالا "س

 

جوک های جدید و خنده دار, جوک جدید

جوک خنده دار

 

طرف از پشت شیشه کبابی کباب خوردن یکی دیگه رو نگاه میکرد
یه هو میزنه به شیشه
طرف میگه چیه؟
میگه: پیازم بخور

 

جوک های جدید و خنده دار, جوک جدید

جوک خنده دار

 

یادش بخیر یه زمانی رفقا از پشت خنجر میزدن در میرفتن
.
.
.
الان از روبرو فرو میکنن تو تن ات بعدم صاف صاف تو چشات نگاه میکنن !

 

جوک های جدید و خنده دار, جوک جدید

جوک خنده دار

 

از درخت آموختم که.
.
.
نه واقعا انتظار داری از یه درخت چیزی یا بگیرم؟!
من از استادم چیزی یاد نگرفتم اون وقت بیام از یه درخت چیز یاد بگیرم

 

جوک های جدید و خنده دار, جوک جدید

جوک خنده دار

 

یارو میره تست بازیگری بده
کارگردان ازش میپرسه چیکار بلدی
میگه میتونم ادای کلاغ رو در بیارم
کارگردان میگه اوسکل این که کاری نداره بیا غار غار ...
یارو ناراحت میشه و پرواز میکنه میره

 

جوک های جدید و خنده دار, جوک جدید

جوک خنده دار

 

از دو نفر تو زندگیم نمیگذرم:.
یکی اونی که گفت تا حالا قلیون نکشیدی؟
یکی هم اونی که گفت چرا فیسبوک نداری!

 

جوک های جدید و خنده دار, جوک جدید

جوک خنده دار

 

دیدید مهمون برامون میاد ازش میپرسیم چایی میخوری یا نه میگه خیلی ممنون..
ما هنوز نفهمیدیم این خیلی ممنون یعنی چه ..یعنی میخوری یا نمیخوری...چرا یه کلمه اره یا نه نمیگه... واقعا که...این چه جوابیه اخه....اه اه

 

جوک های جدید و خنده دار, جوک جدید

جوک خنده دار

 

هایپراستار 8و9تیر شربت سن ایچ 3ک25%تخفیف خرمای مضافتی بم600گ4290ت
.
.
جیه خب؟من موبایلم فقط همین اسارو داره همیشم باهاشون حال میکنم
خیلی ممنون!"

 

جوک های جدید و خنده دار, جوک جدید

جوک خنده دار

 

ﺳﺎﻋﺖ ﺩﻭ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﯾﮑﯽ ﺍﻭﻝ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ
ﺑﻌﺪ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ۲۶
ﺳﺎﻟﻢ ﺍﺯ....
ﺑﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺷﻤﺎ ﺭﻭ ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭﯼ
ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺍﮔﻪ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺗﻮ ﺭﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﺟﻮﺍﺑﻤﻮ
ﺑﺪﻩ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ!!!
ﻣﻠﺖ ﺗﺤﺖ ﻓﺸﺎﺭﻥ ﺑﺨﺪﺍ

 

جوک های جدید و خنده دار, جوک جدید

جوک خنده دار

 

با بابام رفتیم بنگاه میگم آقا مزرعه دارین؟ میگه میخواین بخرین؟
پـَـ نــه پـَـَـ ما مترسکیم اومدیم دنبال کار،گفتیم مارو تو یه مزر عه ای چیزی نصب کنید..!

 

جوک های جدید و خنده دار, جوک جدید

جوک خنده دار

 

فال حافظ گرفتیم ، تو شعرش از زلف یار و معشوق و جام و باده و شراب ای نا گفته ، اون پایین تو تفسیرش نوشته
در خواندن نماز کاهلی نکن

 

جوک های جدید و خنده دار, جوک جدید

جوک خنده دار

 

روبهی به زاغی گفت به به!چ سری چ دمی،عجب پایی!زاغ گفت بی تربیت خجالت بکش! اونموقع کلاس اول بودم.الان شوهر دارم واسه خودم

 

جوک های جدید و خنده دار, جوک جدید

جوک خنده دار

 

تاحالا دقت کردی وقتی تو ارایشگاه پیشبند میبندی تازه دماغت میخاره؟

 

جوک های جدید و خنده دار, جوک جدید

جوک خنده دار

 

اﻣﺮﻭﺯ ﺗﻮ ﺛﺒﺖ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﺑﻮﺩﻡ ﯾﮑﯽ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ
ﻭﺍﺳﻪ ﺗﻌﻮﯾﺺ ﺍﺳﻢ، ﺍﺯﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ : ﻣﮕﻪ ﺍﺳﻤﺖ
ﭼﻪ ﻣﻮﺭﺩﯼ ﺩﺍﺭﻩ ؟
ﮔﻔﺖ : ﻓﺎﻣﯿﻞ ﻣﺎ "ﺁﺏ ﺩﺭﻩ ﺍﯼِ " ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺍﺳﻢ ﻣﻨﻮ
ﮔﺬﺍﺷﺖ " ﻓﺎﺿﻞ"، ﺍﻭﻧﻮَﺥ ﺩﻭﺳﺘﺎﯼ ﮐﺼﺎﻓﻄﻢ
ﻓﺎﺿﻼﺏ ﺻﺪﺍﻡ ﻣﯿﮑُﻨﻦ !!
ﯾﻨﯽ ﺑﺎ ﻣﺄﻣﻮﺭ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺛﺒﺖ ﺩﻭ ﺳﺎﻋﺖ ﻓﻘﻂ ﺯﻭﻧﮑَﻦ
ﮔﺎﺯ ﻣﯿﺰﺩﯾﻢ

 

منبع:alimara.blogfa.com


ویدیو مرتبط :
خنده دار ترین جوک دختر ها و پسر ها از حسن ریوندی 93 جوک

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

جوک های زیبا و خنده دار



 

 

 

جوک های زیبا و خنده دار

 

غضنفر چند هفته بوده هر روز پشت سر هم مي‌رفته از داروخونه قرص سوسک کش مي‌خريده.يه روز دکتره ازش مي پرسهتو چرا اينقدر قرص سوسک کش مي‌خري؟

ميگه: آخه من هرچي اينا رو پرت مي‌کنم نميخوره به سوسکها!


==========================


به غضنفر ميگن به زنبورايي که از کندو محافظت مي کنن چي ميگن؟
ميگه: ميگن خسته نباشيد!


==========================

 

یارو زنگ ميزنه فرودگاه و ميگه: ببخشيد از اينجا تا تهران چقدر راهه؟
کارمنده ميگه: يه لحظه...
ميگه: خب خيلي ممنون! و قطع مي‌کنه!!

 

==========================

از يه نفر ميپرسن ميدوني اگه 23 تا کله و 23 تا پاچه را با هم بريزي تو يه دونه ديگ، از کجا بايد بفهميم کدوم پاچه مال کودوم کله است؟
ميگه اينکه کاري نداره کف پاش رو قلقلک ميکني ميبيني هر کله اي خنديد معلوم ميشه پاچه مال اون بوده!!

==========================


به يارو ميگن دستشويي چند بخشه؟
ميگه خب معلومه! دو بخش! مردونه و زنونه!!


==========================

روزي يک تيمسار سوار تاکسي شد. راننده ي تاکسي از او پرسيد: آقا شما سرهنگ هستيد؟
تيمسار تواضع به خرج داد و گفت : بله!
راننده تاکسي گفت : پسر مرض داري لباس تيمسارها رو مي پوشي؟

 

==========================

بيماري به دکتر مراجعه نمود و گفت : دکتر جون دلم خيلي درد ميکنه.
دکتر گفت : عزيزم دلت کار ميکنه؟
بيمار گفت : خير آقاي دکتر ، فعلا بيکاره!

 

==========================

ديوانه ي اولي : قصد کردم همه ي جواهرات و الماس هاي روي زمين را بخرم!
ديوانه ي دومي: قصد بيجايي کردي ، من اصلا قصد فروش آن ها را ندارم!

 

==========================

واعظي منبري رفت و سخنراني جالبي ارائه داد. کدخدا که خيلي لذت برده بود به واعظ گفت : روزي که ميخواهي از اين روستا بروي بيا سه کيسه برنج از من بگير!
واعظ شادمان شد و تشکر کرد. روز آخر در خانه ي کدخدا رفت و از کيسه هاي برنج سراغ گرفت.
کدخدا گفت : راستش برنجي درکار نيست. آن روز منبر جالبي رفتي من خيلي خوشم آمد و گفتم من هم يک چيزي بگويم که تو خوشت بيايد.

 

==========================

افغانيه رو مي خوان اعدام کنن ، ميگن حرف آخرت چيه ؟ ميگه کارگر نمي خواي !

==========================

يه دکتر اصفهاني زنش ميميره روي سنگ قبرش مي نويسه : آرامگاه زري همسر دکتر رحيمي مختصص زنان و زايمان ، مطب : خيابان جلفا کوچه سوم پلاک 20 از ساعت ... !

 

==========================


مادر: علي بيا اسفناج بخور آهن دارد.
علي: آخر مادر جان الان آب خوردم مي ترسم زنگ بزنم!

 

==========================


مهمان: آقا تشريف دارند؟
مستخدم: نه خير، رفته ‌اند مسافرت.
مهمان: براي تفريح؟
مستخدم: نه خير، با خانم رفته ‌اند!

==========================

حيف نون مي ره ثبت احوال مي گه يه شناسنامه واسه بچه ام مي خوام. مي گن اسمش چيه؟ مي گه "شورلت". مي گن اين که اسم ماشينه! يه اسمي بذار که به نام پدر و مادر بياد. مي گه خوب به اسم ما مياد ديگه... من "بيوک" آقا هستم، همسرم هم "خاور" خانم!