سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

آیا تیمور واقعا لنگ بوده است؟


تیمور همه جا را خراب کرد تا یک سمرقند را آباد کند؛ شهری که کاشی های فیروزه ای رنگش از اصفهان خودمان هم بیشتر است و دهات اطرافش شیراز و بغداد و دمشق نام دارد. همگی یادگار این مرد است. مردی که در هیچ جنگی شکست نخورد.

همشهری جوان: کریستوفر مارلو، نمایشنامه نویس معاصر و دوست شکسپیر نمایشنامه ای درباره او نوشته. آنتونیو ویوالدی اپرایی به اسم او دارد. ادگار آلن پو و محمد اقبال لاهوری اشعاری درباره اش سروده اندودر ازبکستان، در میدان اصلی هر شهری، یک مجسمه از «امیر تیمور» ساخته شده. این میزان شهرت البته برای مردی که نصف دنیای متمدن را به خاک و خون کشید، هیچ عجیب نیست.

 تیمور همه جا را خراب کرد تا یک سمرقند را آباد کند؛ شهری که کاشی های فیروزه ای رنگش از اصفهان خودمان هم بیشتر است و دهات اطرافش شیراز و بغداد و دمشق نام دارد. همگی یادگار این مرد است. مردی که در هیچ جنگی شکست نخورد. در شرق دنیا، از او با اسم های «تیمور لنگ»، «تیمور گورکان» و «صاحبقران» یاد شده است و در غرب به او «تامرلان» (Tamerlane) می گویند. تیمور به معنای آهن است.

تیمور با چنگیز چه نسبتی داشته؟ چرا قاطی همان مغول ها نیامد و خودش جداگانه حمله کرد؟

هرچند زندگینامه نویس های درباری سعی کردندنسبت تیمور را به چنگیز برسانند (ابن خلدون مورخ نوشته وقتی به دعوت تیمور به سمرقند رفته بوده، تیمور به او گفته که از نسل منوچهر - پادشاه افسانه ای ایران – است) اما راستش را بخواهید همه اینها یک مشت خالی بندی بیش نیست.

تیمور واقعا اصل و نسب خیلی معتبری نداشته و برای اینکه وارد دنیای سیاست بشود، اول رفته بوده «اولجای ترکان» دختر خان کاشغر را گرفته بود و داماد سرخانه شده بود. «گورکانی» لقب او یعنی همین داماد (طبیعتا در زبان ترکی ازبکی) بعد از ازدواج با او بود که این لقب را به تیمور دادند.

تیمور عضو یکی از آن اقوام صحراگرد ساکن استپ های شمالی بود که در جمله چنگیز، چیز زیادی گیرشان نیامده بود. برای همین هم بود که قبیله اش از اقدامات جنگی او حمایت می کردند.

آیا تیمور واقعا لنگ بوده است؟

آیا تیمور واقعا لنگ بوده؟ یا برای جلب توجه فیلم بازی می کرده؟

نخیر، جدی جدی پای چپ تیمور لنگ می زده. وقتی در سال 1941 م (همان موقع که هیتلر به شوروی حمله کرده بود) ازبک ها قبر تیمور را شکافتند تا بتوانند از روی شکل جمجمه اش مجسمه او را بسازند دیدند که بعد از پانصد سال اسکلتش سالم مانده، روی جمجمه اش هنوز مقداری از ریش او که حنایی رنگ بود وجود دارد و پای چپش کوتاهتر از پای راستش است.

 این وضعیت، اینکه مادرزادی است یا علت داشته را می رساند اما افسانه ای هم هست که تیمور در جوانی به شغل گوسفند دزدی اشتغال داشته و یک بار سر همین گیر میافتد و صاحب گوسفندها چناااااااااان چکش می زند که پایش عیب می کند اما ابن عربشاه، مورخی که معاصر خود تیمور بوده و از دست او به دمشق فرار کرده بوده در کتابش (کتاب عجائب المقدور فی نوائب تیمور) نوشته تیمور در جنگ زخم برداشت و لنگ شد.

طبق این گزارش او در سال 764 ق به درخواست امیر سیستان به کمک او رفت و در جنگ با مخالفینش زخمی شد. پایش بعد بهبهودی این زخم، برای همیشه لنگید.

آیا سمیناری برای تبیین ابعاد نقش آن مورچه در زندگی تیمور برگزار شده است؟


تیمور از آن دسته آدم هایی است که زندگی ادبی و واقعی اش با هم یکی نیست. مثل اسکندر. ماجرای «مورچه امیر تیمور»، از آن حکایت هایی است که توی ادبیات ما ساخته شده به قصد تعلیم اما ظاهرا اصل خاصی ندارد چون تیمور اصلا وقت خاصی به زندان نیافتاده و از 25 سالگی خودش دست اندرکار بوده و هی حاکم این شهر و والی آن شهر شده و از 35 سالگی و بعد از گرفتن سمرقند هم خیال فتح دنیا به سرش افتاد. 35 سال تمام جنگید و مرزهای امپراتوری اش را از هند و ماوراءالنهر تا آسیای صغیر رساند.

اگر تیمور در هیچ جنگی شکست نخورده و اینقدر کارش درست بوده، پس چرا نتوانسته مثل مغول ها چین را بگیرد؟

تیمور از مصر تا مسکو را گرفت. شهرتش اصلا مدیون همین جنگ ها بود. ماشین جنگی تیمور با فتح خوارزم در سال 781 ق شروع به کار کرد. سال 782 تیمور کل خراسان را گرفته بود. سال 784 گرگان، مازندران، سیستان و هرات را به قلمرویش اضافه کرد. در سال 795 تیمور فارس، بخشی از عراق، لرستان و آذربایجان را گرفت و سلسله جلایریان را منقرض کرد.

بعد به سمت خزر نهاد و اهالی برخی از شهرهای آن را به قتل رساند. در سال 795 بعد از انقراض مظفریان متوجه آسیای کوچک شد و در سال 795 هند را فتح کرد. با عثمانی ها هم چند بار جنگید و در سال 804 سلطان بایزید عثمانی را به اسارت درآورد.

در سال 807 به پایتختش سمرقند برگشت و عزم تسخیر چین کرد اما خوشبختانه اجل دیگر مهلتش نداد و مرد. برخلاف چنگیز که پسرهایش سر جانشینی او با هم اتفاق نظر داشتند، پسرهای تیمور با هم نساختند و امپراتوری بادآورده را باد برد.

آیا تیمور واقعا لنگ بوده است؟

راست است که با حافظ شوخی داشته؟ حافظ از این بابا نمی ترسیده؟

حکایتی هست که وقتی تیمور حافظ را دیده، خواجه لباس مندرسی به تن داشته. تیمور او را تحویل نمی گیرد و با طعنه از او می پرسد من نصف دنیا را به آتش کشیدم برای یک سمرقند، آن وقت تو به خال هندوی «آن ترک شیرازی» سمرقند و بخارا می دهی؟ خواجه هم جواب داده از همین بذل و بخشش ها بوده که به این روز افتاده ام.

در امکان تاریخی دیدار حافظ و تیمور بعضی ها تردید کرده اند چون حافظ در 792 ق درگذشته و تیمور در 795 ق به شیراز آمده. منتها بعضی ها می گویند این دو همدیگر را در حمله اول تیمور به فارس در 789 ق دیده اند. اینجوری ماجرا درست در می آید اما اینکه حافظ و بقیه شخصیت های معاصر تیمور از او حساب می برده اند شکی نیست. چنان که ابن خلدون و میر سید علی همدانی و بقیه، به محض اینکه تیمور می گفته می خواهد ببیندشان، سریع خودشان پیش او می آمدند تا تیمور به شهرشان حمله نکند.

در مورد حافظ هم داستانی معروف است که خواجه توی شعر معروفش با مطلع «سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی»، اولش بیت تخلص را اینطوری سروده بود که «به خوبان دل مده حافظ ببین آن بی وفایی ها/ که با خوارزمیان کردند ترکان سمرقندی» و اشاره داشته به حمله تیمور به خوارزم. بعد که دیده تیمور تا اصفهان هم آمده و ممکن است همان کاری که با خوارزمی ها کرده با خودشان هم بکند، سریع بیت را عوضکرده و سروده: «به شعر حافظ شیراز می خوانند و می رقصند / سیه چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی». یعنی که ای امیر تیمور بیا و رحم کن، شعر من را در همان سمرقند هم دوست دارند.

برای نوع بشر، تیمور خطرناکتر بوده یا چنگیز؟

جوابش خیلی سخت است. هر دوی اینها تا توانستند قتل و غارت کردند. به سیاهه اعمال تیمور توجه بفرمایید: در 785 ق و در جریان فتح سیستان، 2 هزار اسیر را زنده زنده لای دیوار چال کردند. در 789 ق هفتاد هزار نفر را در اصفهان قتل عام کرد. در 793 و فتح خوارزم به هر سربازش دستور داد دوتا کله بریده با خودش بیاورد. در 801 دستور داد صد هزار هندی را در نزدیک دهلی سر بریدند.

 در 803 و در حمله به گرجستان 40 هزار ارمنی را زنده به گور کرد. در همان سال در نزدیکی دمشق، از سرهای بریده شده 20 مناره درست کردند. کلا تیمور در این زمینه ها صاحب سبک بود. منتها حواستان باشد که آمار کشته های چنگیز و تیمور، کلا از جنگ افروزهای امروزی خیلی کمتر است؛ مثلا ناپلئون به تنهایی ظرف 24 سال 30 میلیون نفر را به کشتن داد.


ویدیو مرتبط :
تیمور لنگ و امام رضا

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

جوهر سارنایف با کاغذ و قلم مورد بازجویی قرار گرفت/اولین تصاویر از همسر تیمور لنگ



جوهر سارنایف,تیمورلنگ,انفجار بوستون آمریکا

جوهر سارنایف با کاغذ و قلم مورد بازجویی قرار گرفت/اولین تصاویر از همسر تیمور لنگ

پلیس فدرال آمریکا (اف.بی.آی) اعلام کرد که تحقیقات و بازجویی از مضنون شماره 2 انفجارهای بوستون در حالی آغاز شده است که وی قادر به تکلم نیست و متن پاسخ های خود را به روی کاغذ می‌نویسد.

به گزارش نامه به نقل از روزنامه دیلی میل، پلیس آمریکا اعلام کرد که «جوهر سارنایف» 19 ساله مظنون به بمب‌گذاری در جریان مسابقه ماراتن در بوستون در اولین اظهارات خود پس از آنکه به هوش آمد، نوشته است که در زمان پیش از دستگیری لباس خود را درآورده است تا پلیس متوجه شود وی هیچ نوع مواد منفجره‌ای به همراه ندارد.

«جوهر سارنایف» به همراه برادر بزرگترش «تیمور لنگ سارنایف» مظنونان اصلی بمب گذاری در جریان مسابقات دوشنبه هفته گذشته دو ماراتن در بوستون هستند که منجر به کشته شدن سه نفر و زخمی شدن بیش از 150 نفر شد.

تیمور لنگ سارنایف، مظنون شماره 1، در جریان تعقیب و گریز با پلیس کشته شد و برادر کوچکتر وی نیز در حالی که به شدت از ناحیه گردن مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود بازداشت شد.

سارنایف که به علت اصابت گلوله به گردنش، قادر به تکلم نیست سوالات اف.بی.آی را به صورت مکتوب پاسخ می‌دهد.

بر همین اساس، روزنامه دیلی میل گزارش داد  که سوالات پلیس بیشتر در زمینه تیمورلنگ سارنایف 26 ساله، برادر بزرگتر جوهر سارنایف است که در جریان تیراندازی پلیس کشته شد. پلیس فدرال آمریکا، همچنین درباره اهداف مظنونان برای انجام این بمب گذاری و نیز سفر سال 2010 تیمورلنگ به جمهوری داغستان سوالاتی مطرح کرده‌ اند.

برادران سارنایف در حالی به بمب‌گذاری در ماراتن بوستون متهم هستند که هنوز هیچ مدرکی دال بر ارتباط آنها با گروه‌های تندرو و یا فعالیت‌هایی در داخل خاک آمریکا یافت نشده است.

متهمان که چچنی‌ تبار هستند 10 سال پیش به آمریکا مهاجرت کردند و تابعیت دائم گرفتند.

پدر سارنایف‌ها نیز در اظهاراتی عنوان داشت که اف.بی.آی دو روز پس از بمب‌گذاری‌ها با تیمورلنگ تماس گرفته است و گفته است که این انفجارها تقصیر آنهاست. تیمورلنگ سارنایف نیز در پاسخ گفته است: این مشکل شماست. چنین چیزی صحت ندارد.

پدر سارنایف‌ها می‌گوید که سه روز پس از انفجار بوستون، تیمورلنگ با مادرش تماس گرفت و این موضوع را به وی اطلاع داد.

از سوی دیگر اد دیویس، رییس پلیس بوستون می‌گوید، جوهر سارنایف و تیمورلنگ سارنایف، مظنونان بمب‌گذاری ماراتون بوستون، قصد داشتند حمله‌های بیشتری را به اجرا درآورند.

وی به خبرگزاری سی‌.بی.اس آمریکا گفت که این دو مظنون بمب‌های دست‌ساز دیگری را در اختیار داشتند و در حین درگیری با پلیس، آن‌ها را به سوی نیروهای امنیتی پرتاب کردند.

جوهر سارنایف جمعه شب به وقت بوستون، در عملیات تعقیب و گریز چند ساعته، در حالی که در یک قایق پنهان شده بود، دستگیر شد.

وی در حین فرار از پلیس و در زمان بازداشت، دچار آسیب‌های جسمانی شده و اکنون در بیمارستانی در بوستون، تحت تدابیر شدید امنیتی به سر می‌برد. وضعیت جسمانی وی نامناسب اعلام شده است.

بر اساس گزارش پلیس بوستون، گلوله به گلوی او اصابت کرده است و ممکن است هرگز نتواند صحبت کند.

دوشنبه گذشته (۱۵ آوریل)، در حین مسابقه ماراتن در بوستون، دو بمب منفجر شد که به کشته شدن سه تن و مجروح شدن 176 تن دیگر انجامید.

جوهر سارنایف و برادرش تیمورلنگ سارنایف که چچنی هستند، توسط پلیس فدرال آمریکا و پلیس بوستون، مظنونان اصلی این حمله شناخته شده‌اند. تیمورلنگ سارنایف روز جمعه، در حین فرار کشته شد. یک پلیس نیز جان خود را از دست داده و یک پلیس دیگر زخمی شد.

به گزارش "واشنگتن پست" تیمورلنگ سارنایف مدت کوتاهی پس از ورود به خاک آمریکا به ورزش مشت‌زنی روی می‌آورد و به مسابقات ملی "گولدن گلاوز" در سالت‌لیک سیتی راه می‌یابد. دوستانش گفته‌اند که او ورزشکاری با روحیه پرخاشجویانه بوده است.

تیمورلنگ با زن ۲۳ ساله‌ای به نام کاترین راسل از رودآیلند که با او در کالج بوستون آشنا شده ازدواج کرده و از او صاحب دختری شده است. خانواده کاترین در یک موضعگیری کتبی مراتب شوک و شگفتی خود را از حوادث اخیر اعلام کرده و گفته که "تیمورلنگ واقعی را نمی‌شناخته است."

 

جوهر سارنایف,تیمورلنگ,انفجار بوستون آمریکا

 

یکی از همسایه‌های این خانواده به واشنگتن پست گفته است که کاترین در دوره کالج به شدت تغییر کرده و به هنگام دیدار از خانواده موهای سر خود را می‌پوشانده و لباس‌های بلند می‌پوشیده است.

طبق گزارش‌ها برادر کوچک‌تر جوهر سارنایف در سال ۲۰۱۱ دبیرستان را به پایان رسانده است. او کاپیتان کشتی کج مدرسه خود بوده است. جوهر می‌خواسته دندانپزشک شود و به ورزش اسکیت علاقه زیادی نشان می‌داده است./نامه نیوز