فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

متجدد شریعت گرا؛ محال و ممکن


اندیشۀ میرزایوسف خان مستشارالدوله، نوشتۀ حامد عامری گلستانی، در سه فصل و با چهار ضمیمه به نگارش در آمده است.

روزنامه قانون - صد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یقه موسوی: کتاب تجدد گرایی وقانون خواهی:اندیشۀ میرزایوسف خان مستشارالدوله، نوشتۀ حامد عامری گلستانی، در سه فصل و با چهار ضمیمه به نگارش در آمده است. فصل نخست کتاب به زندگی و آثار میرزا یوسف خان از زمان حضور او در شغل‌های دیپلماتیک تا زمان مرگ او را بررسی می‌کند و در خاتمۀ آن فهرستی از آثار میرزا یوسف‌خان آورده شده است.

میرزا یوسف خان به عنوان یک کارگزار حکومتی و دیپلماتی که رده‌های مختلف سیاسی و دیپلماتیک را طی کرده بود، در مأموریت‌های مختلفی در داخل و خارج ایران به فعالیت پرداخت. در این فصل، به بیشترِ این مأموریت‌ها پرداخته شده است.

از مأموریت«حاجی ترخان» تا «کارگزاریِ مَهام امور خارجه آذربایجان». در این میان حضور در منصب بسیار حساس «شارژدافر» در پاریس، که نمایندۀ اصلی ایران به مدت سه سال در پاریس بود، نشان از جایگاه مهم میرزا در ساختار وزارت خارجه دارد.

«یك كلمه»ای كه ایران را تكان داد

 در عین حال، او چند بار در طول زندگی‌اش دچار دردسر می‌شود و گرفتار زندان و غل و زنجیر، تا جایی که او را در حالی که کارگزار امور خارجه آذربایجان، منصبی مهم در زمانِ خود است، گرفتار می‌کنند و نه تنها از کار بیکار می‌کنند  بلکه همۀ زندگی‌اش را غارت کرده و در غل و زنجیر به حبس می‌اندازند. در این فصل به وجوه مختلف فراز و فرود زندگیِ میرزا یوسف خان نیز پرداخته شده است.

آثار متنوع میرزا یوسف خان نیز معرفی شده است، این آثار عبارتند از  رسالۀ موسومه به یک کلمه،رمز یوسفی،رمز جدید یوسفی،لایحۀ راه‌آهن خراسان،علم طبقات‌الارض،گنجینۀ دانش،رساله در وجوب اصلاح خطّ اسلام،کتابچۀ بنفش وتاریخ پیدا شدن سیب‌زمینی.

 نگاه های علمی و فكری در آثار میرزا یوسف خان

 فصل دوم به «دیدگاه‌های فکری و عملی مستشارالدوله» اختصاص داده شده است  که در آن نظرگاه‌هایی مانند «اصلاح خط»، «فکر ایجاد راه‌آهن»، «آموزش و پرورش جدید»، «اصلاح مقیاس‌ها»، «توجه به علوم جدید، علم زمین‌شناسی»، «علوم حکمیه»، «تقسیم علوم الهیه» و «تلگراف» مورد بررسی قرار گرفته است.

میرزایوسف خان مستشارالدوله، دیدگاه‌های گوناگونی را دنبال  و تقریباً تمامی آن‌ها را  کم و بیش در طول زندگی‌اش پیگیری کرده بود.

دیدگاه‌هایِ متنوعی که می‌توان همۀ آن‌ها را در یک زمینه دانست؛ «نقشه‌ای برای تجددخواهی که جنبه‌های مختلف تحول و تجدد در آن مورد توجه قرار گرفته بود.» در این فصل این دیدگاه‌ها به صورت مفصل مورد توجه قرار گرفته شده است.

 این زمینه‌ها، اگرچه همه بسیار متنوع هستند اما همه ذیل یک مسئله مهم، یعنی «ترقی‌خواهی» قرار می‌گیرد.این دیدگاه‌ها نشان می‌دهد او در تجددگرایی‌اش، هم به نظر توجه دارد و هم به عمل.
«یك كلمه»ای كه ایران را تكان داد

او ضمن توجه به جنبه‌های مختلف تجددگرایی و نوسازی، آن را یک مجموعۀ به هم پیوسته از تلاش‌های مختلف در عرصه‌های گوناگون می‌دانست. مستشارالدوله، با ایده‌هایش در زمینه‌های مختلف و انسجام نسبی آن‌ها، برنامه‌ای منسجم برای ترسیم نقشۀ اصلاحات یا حداقل بخشی از نقشۀ عمومی اصلاحات و تجددخواهی در دوران قاجار ارائه می‌دهد.

از این‌رو، در اندیشۀ میرزا یوسف خان «اصلاح خط» زمینه‌ای برای گسترش آموزش و پرورش بود که این خود موجب پیشرفت و تعمیق آگاهی در جامعه می‌شود، در کنار گسترش آگاهی است که «قانون‌خواهی» گسترش پیدا می‌کند. این بخشِ بیشتر نظریِ نقشۀ اصلاح‌طلبانۀ میرزا یوسف خان بود. در کنار این‌ها، به ایده‌های عملی بسیار مهمی نیز توجه داشت.

 او برای اینکه بتواند اندیشۀ تجددخواهانه‌اش را کامل کند «زمینه‌های اقتصادی تجددگرایی» را نیز در نظر دارد و از این لحاظ به ساختن راه‌آهن توجه بسیاری نشان داد، به نحوی که می‌توان تلاش‌ها و توجیهاتش را برای ایجاد راه‌آهن، از منسجم‌ترین کارهای فکری و عملی او دانست.

 در کنار این موضوع، ضمن بحث دربارۀ «اصلاح مقیاس‌ها»  این موضوع را مورد نظر قرار می‌دهد که برای جامعه‌ای مترقّی توجه به زیرساخت‌های مناسب، مسئله‌ای حیاتی است و از آنجا که در فعالیت‌های اقتصادی و نیز پولی، مقیاس‌های اندازه‌گیری اهمیتِ بسیاری دارد، با دقت به این موضوع پرداخته و اگرچه رسالۀ مستقلی دربارۀ آن ننوشته، طی مقالاتی در جراید آن روزگار به دقت به مسئله اصلاح مقیاس‌ها پرداخته و نظراتش را بیان می‌کند.

  اندیشه قانون گرایی مستشار الدوله

فصل سوم، مهم‌ترین و مفصل‌ترین فصل کتاب را تشکیل می‌دهد و در آن «اندیشۀ قانون‌گرایی مستشارالدوله» مورد توجه قرار گرفته است.

 میرزا یوسف خان را باید یکی از مهم‌ترین متفکران و البته عملگرایان در عرصۀ قانون‌خواهی در ایران عصر قاجار و بلکه ایران معاصر دانست. تلاش‌های نظری و عملی او پیرامون قانون‌خواهی، یکی از مهم‌ترین انگیزه‌ها برای نگارش این کتاب در مورد او بوده است.

در این فصل، ضمن بررسی رسالۀ مهم میرزا یوسف خان در این زمینه، یعنی یک کلمه، با روش تحلیلی همۀ کتاب مورد بررسی قرار گرفته است.

«یك كلمه»ای كه ایران را تكان داد

 در این فصل، رسالۀ یک کلمه به عنوان متنی واحد دیده شده است و مقدمۀ مهم آن که به مثابۀ کلید فهم آن در نظر گرفته می‌شود، به اندازۀ متن کتاب مورد توجه قرار گرفته و تلاش‌های عملی میرزا یوسف خان در قانون‌خواهی نیز در ادامۀ بررسی رسالۀ یک کلمه، مورد توجه قرار گرفته است.

باید در نظر داشت که میرزایوسف خان به نوعی در این زمینه قرار می‌گیرد که تعارض یا به قول خود او، تفاوت‌هایی را که میان دو بنیاد اصلی کار او یعنی قانون غربی و کتاب شرع وجود دارد، حل کند یا حداقل آن‌ها را در حدی نداند که نتوانند همنشینی‌ای داشته باشند.

 برای درک وضعیتی که ایران در دوران مورد بحث به آن دچار شده بود، موضوع مهم فرا رفتن از موقعیتی بود که در قیاس با آن روزگار پیدا شده بود و مسلم است مبانی مورد نظری که به این قیاس منجر می‌شد از درون شریعت بیرون نمی‌آمد ولی نمی‌توانست بدون نسبت مشخصی با آن باشد. مستشارالدوله در جنبه‌های مختلف ترقی‌خواهی‌اش، می‌خواست نشان دهد میان ترقی و شریعت «می‌تواند» تعارضی وجود نداشته باشد.

مرکز اندیشه و عمل مستشارالدوله قانون و قانون‌خواهی است و همۀ فعالیت‌های تجددخواهانۀ میرزا را باید در این زمینه دید.

با این دیدگاه، رسالۀیک کلمه را باید محور اصلی اندیشۀ او قرار داد. میرزا در یک کلمه با انسجام خاصی در پی برداشتن تعارضات میان شریعت و ترقی (در اینجا قانون‌خواهی) است و چنانچه این مقولۀ اصلی چونان مبنایی برای فکر او باشد، در دیگر زمینه‌ها نیز فکر و عمل مستشارالدوله به صورت هماهنگی جلوه خواهد کرد.

از این دیدگاه میرزایوسف خان در ردیف افرادی قرار می‌گیرد که بدون هیچ تردیدی، قانون را و حکومت مبتنی بر آن را اصلی‌ترین راه نجات و یگانه اصل ترقی‌خواهی می‌داند و از این‌رو بنای اصول ترقی‌خواهی را بیش از همه بر آن قرار می‌دهد که جای ایران‌زمین در این وضعیت کجا خواهد بود و اگر با چنین وضعیتی، اصلاح و پیشرفتی صورت نگیرد، چیزی از آن باقی نخواهد ماند. این درک، نقشی مهم در شناخت اندیشه‌های آن روزگار خواهد داشت  چرا که از دیدگاه درون این تفکر خواهد بود.

 معمولاً برای شناخت این دوران، بدون درنظرگرفتن موقعیت فکری آن زمان، به سراغ اندیشه‌ها و اندیشه‌ورزان و ترقی‌خواهان این عصر رفته و نیز این موضوع در نظر گرفته نمی‌شود که به هر حال ایرانیان بیش از هر چیز از منظری که چنین کسانی، با هر اسم و انگیزه و عقیده‌ای به دنیا می‌نگریستند و با دنیای جدید آشنا شده‌اند.

نگرشی که به هر حال موجب ایجاد نوعی جهان‌بینی خاص در ایرانیان شده است و درهم‌نگری‌ها و ویژه‌نگری‌های ایرانیان بیش از همه برگرفته از این وضعیت است؛ درهم‌نگری از این نظر که ایرانیان خود را در یک بازۀ تمدنی جدید می‌دیدند و از این‌رو «در هم» با تحولات فکری روزگار خویش و «ویژه» چنانچه خود و ملت‌شان را در طول تاریخ به صورت «ویژه» می‌دیدند و خود را با این ویژه‌نگری بازسازی کرده بودند. این ویژه‌نگری، مهم‌ترین زمینۀ ایجاد ملی‌گرایی در ایران در عصر جدید حیاتش بود.

  نگارش رساله یك كلمه و طرح قانون اساسی

میرزایوسف خان با نگارش رسالۀیک کلمه، نخستین طرح قانون اساسی، تدوین قانون عدالت‌خانه‌های ایران و نیز با نگارش نامه‌ای مفصل و بسیار مهم به مظفرالدین میرزا ولیعهد ناصرالدین‌شاه، در عرصۀ عملی و نظری قانون‌خواهی در ایران نقش بسیار اساسی ایفا کرد.

 او در اندیشۀ قانون‌خواهی‌اش به این نتیجۀ مهم رسیده بود که اصلی‌ترین مسئله در موضوع قانون و حکومت قانون عدم وجود مبانیِ مشخص برای آن است.

 از این‌رو با مراجعه به مبانی قانون و نظام حقوقی جدید سعی در پیدا کرد‌‌ن راهی برای این موضوع کرد و در بررسی‌اش به این نتیجه رسیده بود این مبانی جدید بدون توجه به مبانی مشابه داخلی و درونی آن، یعنی «کتاب شرع» به وجود نمی‌آید، بنابراین میان این دو مبنا اجتهاد کرده و سعی در تدوین مبانی‌ای برای ایجاد قانون‌ها و نیز قانون اساسی احتمالی آینده کرد.

 او بر اساس مبانی اندیشۀ قانون‌خواهی‌اش، به قانون‌های موضوعه پرداخته و احتمالاً اگر دوران طولانی‌تری در عدلیه مشغول به کار بود، می‌توانست زمینه‌های بیشتری برای ایجاد نظام قانونی در ایران ایجاد کند.

«یك كلمه»ای كه ایران را تكان داد

 البته اندیشۀ تجددخواهی میرزایوسف خان صرفاً در زمینۀ قانون‌خواهی نبود، او در زمینه‌های دیگر نیز به صورت گسترده فعال بود که «اصلاح الفبا» و «اندیشۀ کشیدن راه‌آهن» و «اصلاح مقیاس‌ها» و «آموزش و پرورش جدید» از جمله مهم‌ترینِ آن‌ها بودند.

 این زمینه‌ها نیز با اندیشۀ قانون‌خواهی او هماهنگ بود و اندیشۀ قانون‌خواهی‌اش با زمینه‌های دیگر کار او تکمیل می‌شد. کما اینکه هم در یک کلمه و هم در نامه‌ها و رساله‌های دیگرش گاه به اشاره و گاه به صراحت، به اینکه این‌ها موضوعاتی به هم پیوسته هستند، اشاره دارد.

 او تجددخواهی را مجموعه‌ای هم‌پیوند با هم می‌دانست که هم به جنبه‌های نظری آن توجه داشت و هم به جنبه‌های عملی آن بنابراین درک این زمینه‌ها نیز برای فهم نظریات میرزایوسف خان در قانون‌خواهی و نقشۀ تجددخواهی او بسیار حائز اهمیت است.

کتاب همچنین دارای چهار ضمیمه است


 که عبارتند از «قانون عدالت‌خانه‌های ایران»، «طرح قانون اساسی اول (1289ق)، «نامه به مظفرالدین میرزا ولیعهد» و «رسالۀ موسومه به یک کلمه». این ضمائم اصلی‌ترین تلاش‌های عملی و نظری میرزا یوسف خان را در زمینۀ قانون‌گرایی و ایجاد حکومت قانون نشان می‌دهد.

 در میان این ضمائم، رسالۀ یک کلمه با توضیحات مفصل‌تری نسبت به دیگر تصحیحات آن عرضه شده است که نقطۀ قوت این تصحیح نسبت به دیگر تصحیحات است.


ویدیو مرتبط :
راه های موثر کردن ارتباط: تفاوت درون گرا و برون گرا

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

گفتگوی دو آیت‌الله محال یا ممکن؟



اخبار,اخبارسیاسی,دیدار مصباح یزدی با هاشمی

پس از پیشنهاد آیت الله حائری به مصباح یزدی برای دیدار با هاشمی اکنون این پرسش مطرح می باشد که آیا دو طرف حاضر هستند پشت یک میز به گفتگو در مورد اختلافاتشان بپردازند؟

 آفتاب یزد به بررسی این پرسش پرداخته است  این روزها اوضاع بر وفق مرادش است. توپ در زمین او افتاده است و همه چیز به او بستگی دارد.

 

چشم ها به دهان او دوخته شده است تا «بله» یا «خیر»ی از آن خارج گردد و خبر بدهد که میل به آشتی، قصد صلح، عزم حصول وحدت و اتحاد، تصمیم به خاتمه دادن به عتابه‌های یکطرفه‌اش را دارد یا نه. قرار است یک روزی اگر آیت الله مصباح دوست داشته باشد به آیت‌الله حائری شیرازی اعلام کند که: «می خواهم با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی دیداری داشته باشم».


داستان از این قرار است که آیت‌الله حائری شیرازی، در جریان برگزاری اجلاس خبرگان از جلسه خصوصی خود با آیت‌الله مصباح یزدی درباره هاشمی رفسنجانی خبر داده است و گفته است که :« همه دیدند، بنده و آقای مصباح در همین اجلاس اخیر به طور طولانی باهم صحبت کردیم. ما درباره آقای هاشمی خیلی باهم صحبت کردیم و بنده حرف‌هایم را زدم و آقای مصباح هم دلایلش را گفت.من، نه اعتقاد دارم که آیت‌‌الله مصباح یک سر سوزن برای نفس حرف می‌زند و نه اعتقاد دارم که این بنده خدا (هاشمی رفسنجانی) آدمی مسخ شده است که عقلش دچار زوال شده؛ اینکه می‌گویم آقای مصباح صدرصد متدیّن است، به معنای این نیست که آقای هاشمی قدرت‌طلب و دنیاپرست است. منتهی به نظرم بین اینها تفاوت فکری و اندیشه‌ای درباره مسائل مختلف وجود دارد.در این جلسه به آقای مصباح گفتم، شما که می‌گویید امام با هرکس چند دقیقه می‌نشست او را می‌شناخت، چطور همین امام، آقای هاشمی را نشناخته است.

 

مگر همین امام نبود که از آقای هاشمی تقدیر می‌کرد و ایشان را دوست می‌داشت اما هر چه گفتم، آقای مصباح گفت، بحث من درباره گذشته نیست، درباره حال فعلی ایشان است، در گذشته خدماتی داشته و امروز اینطور شده است. بنده به آقای مصباح گفتم، خب، شما چرا نمی‌آیید با آقای هاشمی صحبت کنید، بحث کنید و حرفتان را بزنید، بازهم آقای مصباح دلایلی آورد و در نهایت من از ایشان خواستم یک جلسه خصوصی 2 نفره با آقای هاشمی را بپذیرد اما هرچه گفتم، ایشان قبول نکرد و در نهایت مقرر شد که ایشان درباره این موضوع(جلسه با هاشمی) به من خبر دهد. به آقای مصباح گفتم، حاج‌آقا من دیگر درباره جلسه با آقای هاشمی با شما حرفی نخواهم زد، خبر از شما. ایشان باز هم چیزی نگفت. در نهایت بازهم من گفتم، حاج آقا درباره این موضوع من دیگر به شما پیغام نمی‌دهم، تماس و خبر از شما.»


گام های لاک پشتی در راستای استیفای منافع انقلاب
حال گوی و میدان در دستان اصلی ترین حامی محمود احمدی نژاد افتاده است. او است که باید برود و فکر هایش را بکند و سود و زیان این ملاقات را آن هم درست در آستانه انتخابات مجلس خبرگان رهبری بسنجد! احتمالا اگر آیت الله مصباح تنها اندک زمانی از افکار دلواپسانه خود دست بکشد، می تواند به راحتی استنتاج نماید که آشتی با یار امام و رهبری و دراز کردن دست دوستی به سمت وی، حتی اگر از ته دل هم نباشد سودمند تر از آن است که در تصورش بگنجد. یکی از اصلی ترین ثمره آن می تواند در میان افکار عمومی این مهم باشد که پدر معنوی جبهه پایداری در مرامش تنها ایراد خطابه های تند و تیز و یکطرفه برای سران نظام با عقیده مخالف با او همچون آیت الله هاشمی و حسن روحانی نیست بلکه آیین مذاکره و گفتگو را نیز بلد است و اگر پای صلح و منافع انقلاب به میان آید می تواند گام هایی هرچند لاک‌پشتی بردارد.گرچه چنین رویکردی بعید به نظر می آید!


در مسلک این ها، گفتگو معنا ندارد
آنچه به ظاهر رخ می نماید این است که پدر معنوی جبهه پایداری، اهل گفتگو و مذاکره نیست و همانند رئیس جمهوری که برایش حکم معجزه هزاره سوم را داشت و معتقد بود که امام زمان (عج) رایش بر احمدی نژاد بوده است، به تریبون های یکطرفه برای کوباندن مخالفینش علاقه مند است که فقط بتازاند.

 

فرقی نمی کند این مخالف اصولگرا باشد یا اصلاح طلب و آنچه حائز اهمیت است این است که آن سخن باب میلش نبوده است و احتمالا هم به همین دلیل است که این پیشنهاد آیت الله حائری را رد کرده و گفته است که خبر می دهد! جالب آنجاست که آیت‌الله مصباح حتی در مکالمه اش با آیت الله حائری هم از بیان هیچ گونه سخنی به آیت الله هاشمی دریغ نکرده است و آیت الله هاشمی را « آدمی مسخ شده که عقلش دچار زوال شده» خوانده است. بنابراین تصور خارج شدن واژه «بله» برای مذاکره با آیت الله هاشمی از چنین فردی دور از ذهن به نظر می رسد (!) مگر آنکه بوی خوش انتخابات مجلس خبرگان به مشام آیت الله بخورد!


دیدار با اهداف انتخاباتی
گمانه زنی های فراوانی درباره دیدار آیت الله مصباح با آیت الله هاشمی وجود دارد اما همانقدر که احتمال صورت نگرفتن این دیدارقوی است شانس انجام گرفتن این ملاقات هم کم نیست چراکه تجارب گذشته نشان داده است که دلواپسان و جبهه پایداری‌ها همواره در آستانه انتخابات ها جامه ای دیگر بر تن می کنند و به صورت غیر قابل پیش بینی ظاهر می‌شوند. اکنون هم نوبت به پدر معنوی شان رسیده است . چه فرصتی به از این که در آستانه انتخابات مجلس خبرگان آیت الله مصباح لباس مذاکره و صلح بر تن کند و به دیدار آیت الله هاشمی برود و از ایراد کلمات گزنده‌اش بپرهیزد تا شاید بتواند کورسوی امیدی نسبت به جلوس بر صندلی ریاست خبرگان داشته باشد. هر چند این را هم می داند که با وجود رقیبانی چون آیت الله هاشمی رفسنجانی و سید حسن خمینی حضور در مجلس خبرگان رهبری آن هم در قامت رئیس این مجلس، رویایی بیش نیست.


وحدت میان آیت الله ها
اما در این میان عده ای هم هستند که معتقدند صورت گرفتن این دیدار محتمل است و آن را حرکت به سوی آشتی و وحدت و رفع کدورت ها می دانند از جمله آیت‌الله محسن غرویان، شاگرد مصباح یزدی، که در گفتگو با « آفتاب یزد» درباره ملاقات مصباح یزدی با آیت الله هاشمی گفت: به نظر من این اتفاق بسیار خوبی است و من مدت ها است که خودم به عنوان شاگرد آیت‌الله مصباح و علاقه‌مند به تفکرات و دیدگاه ها و منش آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در مصاحبه‌ها تلاش کردم که بین آنها نوعی وحدت و اتحاد و رفاقت را تبلیغ و ترویج کنم و برخلاف کسانی که دائما تلاش می‌کنند بین این دو بزرگوار اختلاف بیندازند، سعی من بر این است که این دو را به یکدیگر نزدیک کنم چرا که آنها سابقه رفاقت دارند.


وی افزود: سعی من همیشه در مصاحبه‌ها بر این بوده است که هم احترام آیت‌الله مصباح را حفظ کنم و هم احترام آیت الله هاشمی را. همواره هم در این گفتگو این خواسته را مطرح کرده‌ام که برای رفع کدورت‌ها هم که شده این دو عزیز با یکدیگر به گفتگو بنشینند ولی خب آیت‌الله حائری شیرازی روحانی از نظر سن و سال و همین‌طور تجربه به این دو عزیز نزدیکی بیشتری دارند.


غرویان بیان کرد: در میان مردم اثر منفی دارد وقتی که این دو بزرگوار با یکدیگر کشمکش و چالش و نزاع داشته باشند و همینطور اثر مثبت دارد آن وقتی که این دو بزرگوار با هم همان دوستی‌ها و رفاقت‌های سابق را داشته باشند. به‌هرحال تلاش بنده هم همین است و من با این فکر آیت‌الله حائری شیرازی به شدت موافقم. به هر حال آیت‌الله حائری شیرازی هم از شخصیت‌های اخلاقی کشور ما است و شاید بتواند در بهبود روابط این دو عزیز کاری کند.


شاگرد مصباح یزدی اضافه کرد: بین این علما و بزرگان هرچه قدر وحدت و رفاقت و اتحاد بیشتر باشد، جامعه فضای آرام‌تری پیدا می‌کند. وقتی این علما با یکدیگر دائما در کشمکش و نزاع باشند فضای جامعه هم فضای تیره و تاری می‌شود و خاطر مردم واقعا مکدر می‌شود، به‌هر‌حال بنده به سهم خودم از آیت الله حائری شیرازی تشکر می‌کنم که پیش‌قدم شده اند و موجبات این دیدار میان آیت‌الله مصباح و آیت‌الله هاشمی را فراهم کنند.


این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که اگر قرار باشد دیداری صورت بگیرد فکر می‌کنید در آن چه مسائلی مطرح شود، خاطر نشان کرد: من فکر می‌کنم در این دیدار پیرامون مسائل سیاسی – اجتماعی که چند سالی است محل اختلافات آیت‌الله مصباح و آیت‌الله هاشمی بوده، صحبت‌هایی صورت گیرد و اگر کدورت‌هایی از یکدیگر دارند بهترین فرصت است که در این دیدار مطرح کنند. به هر حال گذشته‌ها گذشته است شاید با یکدیگر بتوانند درباره آینده سیاسی – اجتماعی کشور هم فکری کنند از نظرات یکدیگر استفاده کنند. احتمالا بیشتر پیرامون مسائل خبرگان صحبت‌هایی شکل خواهدگرفت و به نظر من بحث پیرامون این مسائل از محورهای ضروری این گفتگو باید باشد.


غرویان در جواب به این پرسش که چرا آقای مصباح درخواست این دیدار را رد کرده است گفت: من دقیقا نمی‌توانم بگویم چرا قبول نکرده است ولی به هر حال ما امیدواریم که چنین دیداری صورت بگیرد و ما مایوس نیستیم.


وی در پایان اظهار داشت: من پیش بینی می‌کنم که این گفتگو صورت خواهد گرفت و بسیار هم می‌تواند در ایجاد فضای مناسب برای انتخابات موثر باشد.


گفتگو بهترین راه حل مشکل
گروهی نیز بر این باورند که صورت گرفتن این دیدار هرچند اگر نتیجه ای هم نداشته باشد مفید است. در همین راستا آیت الله فاضل میبدی به خبرنگار «آفتاب‌یزد» گفت: من معتقدم که هرچه میان علما و دانشمندان گفتگو صورت بگیرد بهتر است. هیچ چیز بهتر از گفتگو مشکل را حل نمی‌کند و هیچ چیز بدتر از قهر بودن و پشت سر هم صحبت کردن مشکل ایجاد نمی‌کند. متاسفانه به نظر من آقای مصباح اهل گفتگو نیست و من فکر نمی‌کنم ایشان به خودش چنین اجازه‌ای ندهد که در جلسه‌ای بنشینند و با آیت الله هاشمی گفتگو کند. برای اینکه آقای مصباح مدت‌هاست بر ضد افرادی که قبولشان ندارد به صورت یک طرفه صحبت می‌کند نسبت به آقای هاشمی و خیلی بزرگان دیگر. اگر از اول بنا را بر صحبت و گفتگو می‌گذاشت امروز ما با مشکلات کم تری مواجه بودیم . پیشنهاد آقای حائری پیشنهاد خیلی خوبی است اگر جامه عمل به آن بپوشاند.


وی در پاسخ به این سوال که چرا آقای مصباح قبول نکرد چنین دیداری صورت بگیرد اظهار داشت: من نمی‌دانم چرا قبول نکرده است اما اصولا و اخلاقا باید می‌پذیرفت. کسی که درس اخلاق می‌دهد و خودش را استاد اخلاق می‌داند نباید به صورت یک جانبه بتازد باید بنشینند و با طرف گفتگو کند حالا من یک مثالی می‌زنم که افراد درون آن هیچ شباهتی به نفرات مورد بحث ما ندارند. خداوند به موسی می‌گوید که برو با فرعون به گفتگو بنشین. فرعون سمبل شرک و کفر و موسی هم سمبل توحید و پیامبری در قرآن است. قرآن می‌گوید بنشینید و با هم گفتگو کنید خیلی هم نرم مذاکره کنید این مثال هیچ شباهتی به بحث ما ندارد و در بسیاری از آیات قرآن آمده است که انسان باید با مخالف خودش هم گفتگو کند اینکه آقای مصباح گفتگو با آیت الله هاشمی را قبول نمی‌کند خلاف منطق عمل می‌کند.


میبدی در جواب به این پرسش که فکر می‌کنید اگر این دیدار صورت بگیرد پیرامون چه مسائلی دو طرف صحبت خواهند کرد؟ با توجه به اینکه آقای مصباح در غالب سخنرانی‌های خود به نوعی آیت‌الله هاشمی را مورد عتاب خود قرار می‌دهد، بیان کرد: در مورد اینکه پیرامون چه مسائلی صحبت خواهد شد واقعا پیش‌بینی خاصی ندارم اما در مورد نحوه ایراد سخن آقای مصباح نسبت به آیت‌الله هاشمی باید بگویم که این اشکال بزرگی است که به آقای مصباح وارد است نباید چنین کاری کند اگر آقای هاشمی در قید حیات نبود و به پانصد سال پیش تعلق داشت سخنان مصباح در قالب نقد پذیرفتنی بود.

 

آقای مصباح عتابه‌های خود را نسبت به کسی بیان می‌کند که زنده و قابل دسترس است آن هم کسی مثل آیت‌الله هاشمی که بالاخره در انقلاب سابقه‌اش بسیار بیشتر از آقای مصباح است. به نظر من آقای مصباح باید عظمت آیت الله هاشمی را بپذیرد. اگر قبول نکند و بخواهد همین طور پشت سر آیت الله هاشمی صحبت کند که اصلا اخلاقا نادرست است.


وی در پاسخ به این سوال که آیا فکر می‌کنید این دیدار در نهایت پیش از انتخابات مجلس خبرگان صورت بگیرد، گفت:من فکر نمی‌کنم بعید است.


این فعال سیاسی در پایان خاطر نشان کرد: قطعا اگر این دیدار صورت بگیرد بهتر است از صورت نگرفتنش حتی اگر نتیجه‌ای دربرنداشته باشد می‌تواند جلوی بسیاری از بدبینی ها و غیبت کردن‌ها را بگیرد. هم اینکه جلوی بسیاری از عیب‌ها را می‌گیرد این خودش به معنای نتیجه بخش بودن این دیدار است.

 

 اخبار سیاسی  -  آفتاب  یزد