فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
قوانینی برای رعایت نکردن
زیر تابلوی بوق زدن ممنوع ، دستش را از روی بوق برنمی دارد، کنار تابلوی توقف مطلقا ممنوع، صندلی ماشین را می خواباند و یک چرت حسابی می زند. تابلوی حداکثر سرعت 50 کیلومتر را که اصلا جدی نمی گیرد و پایش را روی پدال گاز فشار می دهد.
درست همانجایی که تابلو می گوید دور زدن ممنوع است، یک دور تمیز می زند، تابلوی خیابان یکطرفه را ندیده می گیرد و با سرعت خلاف می رود، تابلوی پارک ممنوع که اصلا خنده دار است، تابلوی طرح ترافیک را که بی خیال شاید با سرعت برود و پلیس نبیندش، خلاصه او می راند و می گازد و خلاف می کند که نمی دانم زودتر به کجا برسد.
دیگر نمی گویم وقتی شیشه ماشین را پایین می دهد و یک کیسه بزرگ آشغال را بی هیچ دلهره ای به بیرون پرتاب می کند یا وقتی می بیند عابری با احتیاط در حال گذر از روی خط عابر پیاده است، آن وقت سرعتش را بیشتر می کند تا زودتر از او از خط کشی خیابان رد شود.
بعضی ها می گویند اشکال از قوانین است؛ یعنی جرایم راهنمایی و رانندگی آنقدر تاوان کمی دارد که کسی را نمی ترساند. شاید این عده درست می گویند، چون نگاهی به مجازات های رانندگان متخلف در کشورهای پیشرفته دنیا این را تایید می کند.
گفته می شود در آمریکا، اگر راننده ای از چراغ قرمز عبور کند 500 دلار جریمه می شود و وقتی سرعت غیرمجاز داشته باشد، از 150 تا 500 دلار باید جریمه پرداخت کند. حالا این را هم اضافه کنید که اگر راننده ای تخلف کرد و جریمه اش را نیز پرداخت، وقتی بخواهد بیمه اتومبیلش را تمدید کند، باید 30 درصد بیشتر از دیگران بپردازد و اگر وامی از بانک بخواهد، باید مثلا به جای وام با سود 4 درصد، وام 20 درصد سود بگیرد.
جالب اینجاست که در بیشتر کشورهای پیشرفته که مثل ما با متخلف شوخی ندارند، اگر قبض جریمه ظرف مدت تعیین شده پرداخت نشود، این حق برای مجریان قانون محفوظ است که او را به دادگاه بکشانند. حالا اوضاع تامل برانگیزتر می شود وقتی می شنویم در این کشورها شورای حل اختلافی هم نیست تا مثل ما بدون بررسی و آگاهی از این که راننده خلافکار چه تخلفی انجام داده، تخفیف های آنچنانی بدهد و دست خلافکار را از قبل بازتر بگذارد.
می دانم نوشتن این چیزها فقط دوستداران قانون را ناراحت می کند و بعضی افراد را هم به فکر فرومی برد که مگر ما غربزده شده ایم که خودمان را با آنها مقایسه می کنیم؛ ولی انگار بد نمی شود اگر هرازگاهی تلنگری بخوریم و به خودمان بیاییم.
قوانین مان کارآمد نیست؛ این را همه می دانند، حتی خود قانونگذاران، اما شاید بخشی از مشکل چیزی فراتر از بحث ناچیز بودن جریمه ها باشد. به نظر شما، غیر از جریمه چه چیز دیگری می تواند جلوی خلافکاری را بگیرد؟ کمی وجدان؟ کوله باری از احترام به خود؟ احترام به حقوق دیگران؟ باور به سودمند بودن رعایت قوانین؟ به حق خود قانع بودن؟ به غیر از خود، دیگران را هم دیدن؟ خود را موظف به شهروندی قانونمدار دانستن؟
پاسخ این سوال، همه این جواب ها می تواند باشد، چون وقتی کسی برای خودش، شهرش و همه آدم هایش ارزش و احترام قائل باشد، آن وقت زیر تابلوی بوق زدن ممنوع، دستش را روی بوق ماشین نگه نمی دارد.
اگر پلیسی ندید مرز قانون را نمی شکند، سوءاستفاده از خلوتی خیابان یکطرفه، کارش نمی شود و وقتی قصد خلافکاری می کند، وجدانش بی خیال نمی ماند.باور کنید اگر این گونه فکر کنیم، دیگر لازم نیست همیشه ماموری مراقبمان باشد و خودمان همچون شکار عنکبوت در تار بی قانونی هایمان گیر کنیم.
ویدیو مرتبط :
عاقب رعایت نکردن قانون
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
حجاب صرفا مسئله ای عقیدتی است و رعایت نکردن آن،امنیت اجتماعی را به هم نمی زند
اخبار اجتماعی - حجاب صرفا مسئله ای عقیدتی است و رعایت نکردن آن،امنیت اجتماعی را به هم نمی زند
روزنامه اعتماد در مقاله ای در باره حجاب نوشت:
چرا پس از 35 سال همچنان درباره این موضوع بحث و اقدام میشود و در عین حال پیشرفت مورد نظر طرحكنندگان به دست نمیآید؟
حداقل یك علت مهم این عدم كامیابی، طرح نادرست صورت مساله است. حل هر مسالهیی منوط و مشروط به طرح درست صورت مساله است. مساله حجاب را باید مشخص كرد كه چه نوع مسالهیی است، مسالهیی مرتبط با نظم اجتماعی یا مسالهیی فرهنگی و عقیدتی؟ قتل و دزدی از منظر حكومت بیش از آنكه یك مساله فرهنگی باشد، موضوعی مربوط به نظم و امنیت اجتماعی است.
به همین دلیل برخورد اصلی حكومت با این دو پدیده، از طریق پلیس و دادگاه و مجازات است. البته قتل و دزدی دارای وجه فرهنگی نیز هستند كه پلیس و دادگاه مسوولیت حل آن را ندارند، بلكه آموزش و پرورش، رسانهها و متولیان دینی و خانواده باید به حل آن اقدام كنند. من و شما باید در تربیت فرزند خود به گونهیی عمل كنیم كه مرتكب این دو جرم نشوند، ولی پلیس و دادگاه باید با مرتكبین از زاویه امنیتی و قضایی برخورد كنند.
نمونه دیگر عبادت مهم مسلمانان، یعنی نماز است. اگر كسی نماز نخواند، قطعا برخورد امنیتی و قضایی با او راهحل نیست، زیرا نخواندن نماز، امنیت و نظم را نقض نمیكند، در حالی كه از نظر مسلمانان این عبادت خیلی مهم است. در مقابل توقف خودرو در محل ممنوع، با عكسالعمل و جریمه پلیس مواجه میشود كه به معنای برخورد حقوقی و امنیتی است.
حال پرسش این است كه طرحكنندگان مساله حجاب از كدام منظر به موضوع نگاه میكنند؟ آیا فقدان حجاب نظم و امنیت را به هم میزند یا یگ گزاره دینی در خطر قرار میگیرد؟ اگر دومی است، در این صورت باید گفت عدم رعایت حجاب اهمیت بسیار كمتری از ترك نماز یا روزه یا سایر احكام دینی دارد، پس چرا به این احكام پرداخته نمیشود؟
ولی اگر از منظر دیگر، یعنی برهمزننده نظم اجتماعی به موضوع نگاه شود، در این صورت اصلیترین روش برای برخورد با مساله، پلیس و دادگاه است و شیوههای دیگر در مراتب بعدی قرار میگیرند.البته در این صورت باید چند نكته را روشن كرد. اول اینكه چه حدی از بیتوجهی به حجاب نظم اجتماعی را تهدید میكند؟ آیا این حد مربوط به حجاب شرعی است؟ در این صورت آیا میتوان گفت عدم رعایت حجاب شرعی در هر حدی كه باشد، نظم اجتماعی را تهدید میكند، قطعا پاسخ مثبت نیست، همان طور كه نخواندن نماز هم ربطی به نظم اجتماعی ندارد. تعیین این حد بسیار مهم است. حتی در مكانهای گوناگون نیز حد مذكور فرق میكند.
یكی از مهمترین تعارضات در این زمینه از سوی مراجع رسمی نشان دادن فیلمهایی است كه زنان خارجی در آنها با نوعی از پوشش هستند كه برای زنان فیلمهای ایرانی این پوشش ممنوع است. در حالی كه هر دو فیلم از تلویزیون پخش میشوند و اگر اثرات سوئی بر نظم اجتماعی داشته باشد، فیلمهای خارجی با پوشش غیرمحجبه زنان نیز چنین اثراتی را خواهند داشت.
البته در فیلمهای خارجی هم زنان را با هر نوع پوششی نشان نمیدهند، ولی بدون روسری و حتی بیش از این را نشان میدهند. بنابراین مساله حجاب ربطی به نظم اجتماعی ندارد، پس اگر چنین است چرا رعایت حجاب را برای زنان غیرمسلمان و حتی خارجیها الزامی میكنند؟ و اگر مساله مربوط به نظم اجتماعی است چرا در فیلمها از معیارهای كاملا دوگانه استفاده میشود؟ و نیز چرا اصرار دارند كه زنان ایرانی در خارج یا برنامههای خارج از كشور نیز باحجاب ظاهر شوند،
آنجا كه ربطی به نظم اجتماعی در ایران ندارد؟ پس مساله عقیدتی و انجام یك دستور دینی است. در این صورت همان طور كه آقای رییسجمهور هم تاكید كردند، این مساله با «ون» و «سرباز» حل نمیشود، زیرا ورود «ون» برای نظم اجتماعی است و نه تغییر نگرش فرهنگی و دینی.
اخبار اجتماعی - اعتماد