فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

فیلم‌شناسی جعفر پناهی و نقد و بررسی آثار وی


جعفر پناهی ازآن دسته هنرمندانی است که قضاوت درباره ی او محدود به قضاوت درباره ی اندیشه و طرز تفکر او شده است.

 
 
 

صبح بخیر - ایمان عبدلی: جعفر پناهی ازآن دسته هنرمندانی است که قضاوت درباره ی او محدود به قضاوت درباره ی اندیشه و طرز تفکر او شده است، واضح تر این که به ندرت سبک فیلمسازی او نقد شده است، افراد در مواجه جعفر پناهی در دوسمت ایستاده اند گروهی که او را خودفروخته و عامل غرب می دانند و فیلم های او را صرفا بیانیه هایی سیاسی قلمداد می کنند که با پررنگ نشان دادن کاستی های فضای داخلی به جوایز ریز و درشت خارجی رسیده است.

جعفر پناهی

از دید این گروه فیلمهای پناهی فاقد هرگونه اصول فیلمسازی است و گروه دیگری که پناهی را فردی خلاق و جسور قلمداد می کنند که موفق شده تلفیق مناسبی از دنیای واقعی و عرصه فیلمسازی بسازد و فیلم های او را سندی برای ثبت این برهه از تاریخ ایران می دانند، حالا پناهی با فیلم (تاکسی) و با توجه به ممنوعیتی که در عرصه ی ساخت فیلم داشته به شکلی پنهانی و با حداقل امکانات تولید شده است به جایزه ی خرس طلایی برلین رسیده،اینکه این فیلم تا چه اندازه ارزشمند بوده است و چقدر لایق این جایزه بوده را افرادی بهتر می توانند قضاوت کنند که با سازو کار این جشنواره ها آشنا باشند، در زیر نگاهی گذرا به آثار جعفر پناهی انداخته ایم یک نگاه کاملا سینمایی و فارغ از سیاست،آنچه که مسلم است نمیشود سیاهی فیلم های پناهی را انکار کرد و همچنین تاثیر و نفوذ سیاست بر جشنواره های خارجی را ،همانطور که خلاقیت کارهایی چون (آفساید)قابل انکار نمی باشد .

بادکنک سفید

فیلمی شبیه به دنیای فیلم های کیارستمی بر اساس فیلمنامه ای از کیارستمی ،شاید پر قدرت ترین ساخته ی پناهی که به سفارش گروه کودک شبکه ی دو و در سال 1373 ساخته شد،فیلم در سال 1374 دومین فیلم برتر انجمن منتقدین شد،فرشته صدر عرفایی برای ایفای نقش در این فیلم کاندید دریافت سیمرغ شد،دکوپاژ مناسب، تدوین فوق العاده و سینمایی داستان گو و شاعرانه از جمله شاخصه های بادکنک سفید است،بازی های درخشان از جمله بازی آیدا محمد خانی که بار داستانی فیلم بر دوش اوست از جمله ی دیگر نکات مثبت فیلم است ،بادکنک سفید متعلق به دورانی است که سینمای پناهی در ذیل نگاه های سیاسی نبود، از این رو فیلم مورد قبول دیدگاه های مختلف قرار گرفت.

جعفر پناهی


دایره

پناهی فیلم دایره را بر اساس فیلمنامه ای از کامبوزیا پرتوی ساخت،فیلمی زنانه و معترض ،شروع فیلم با تولد نوزاد دختری است که بنا به جنسیتیش هیچ کس از آمدنش خوشحال نیست،فیلم با بستر قرار دادن یک کلانتری گریزی به تمام مشکلات زنان در جامعه ی ایرانی می زند فیلمی بی زمان که با بزرگنمایی مشکلات زنان ایرانی احساسات را نسبت به فیلم جریحه دار کرد، خیلی ها این ساخته ی پناهی را فیلمی بدبین و سیاه می دانند ، که از لحاظ فنی ومسایل مربوط به فیلمنامه دارای انسجام نیست، دختر چریکی که آبستن است و مرد او تیرباران شده و یا زنان و دخترانی که نمی توانند آزادانه سیگار بکشند، درماندگی مادری که نوزادش را در خیابان رها می کند، نگاه جنسی مردان به زن در جامعه ،از جمله مواردی است که فیلم تلاش دارد به آن اشاره کند،دایره در جشنواره ی ونیز دیده شد و جایزه ی اول این جشنواره را هم کسب کرد منتقدیین به این جشنواره، جایزه را سیاسی و غیر منطقی عنوان کردند.

جعفر پناهی


طلای سرخ

داستان فیلم در رابطه با سرقت از یک طلا فروشی است، پناهی در داستانی به ظاهر حادثه ای به مساله ی شکاف طبقاتی در جامعه ی ایران می پردازد و به بسیاری از حوزه هایی که سبب ساز اختلاف طبقاتی شده اند ورود می کند، بکر بودن داستان فیلم از ان جهت است که شمایل همیشه مثبت رزمنده با کاراکتر حسین این بار می شکند و دست به دزدی می زند او که یک رزمنده است که در مقابل تیرگی های شهر دوام نمی آورد، فیلم با فیلمنامه ای از عباس کیارستمی تمام مولفه های فیلمهای کیارستمی را دارد ،داستان فیلم در جایی به مداخلات نیروهای نظامی در زندگی خصوصی مردم در جوامع توسعه نیافته گریز می زند و این از جمله نکات بحث بر انگیز طلای سرخ است، فیلم تلخ و تیره و عبوس پناهی در جشنواره کن دیده شدو جایزه کسب کرد، شاید بتوان این فیلم را در جایگاهی بعد از بادکنک سفید به عنوان دومین فیلم استاندارد جعفر پناهی نام برد .نگاه نمادین پناهی به گره ی کراوات که باعث خفگی رزمنده ی طغیانگر است از نکات قابل اعتنای طلای سرخ می باشد.

جعفر پناهی


آفساید

فیلم داستان تلاش چند دختر برای ورود به استادیوم آزادی و تماشای بازی ایران و بحرین است ،این بار هم پناهی زنان و محدودیت های آنان را در مرکز داستان قرار داده است در حالی که حواس کل جامعه به ساق های بازیکنان تیم ملی است ،حواس فیلمساز به محرومیت زنان ایرانی است فیلم آفساید درمضمون بکر است موضوعی که تا قبل از آفساید به آن پرداخت نشده بود و جذابیت ذاتی فوتبال فیلم را دارای کشش مناسبی کرده است در اینجا هم پناهی موفق شده بازی مناسبی از نابازیگرانش بگیرد و در سکانس هایی نظیر بازداشت موقت دختران در استادیوم هوشمندانه مابین دختران و سرباز دیالوگ برقرار می کند ،از نکات قابل توجه فیلم میتوان به لحن بی طرفانه ی داستان اشاره کرد (البته در مقام مقایسه با دیگر آثارش).

جعفر پناهی

آفساید از جمله کارهای پناهیست که سیاهی کمتری دارد و البته در ایران هم به نسبت دیگر آثارش دیده شده است. این یک فیلم نیست پناهی در (این یک فیلم نیست) برای فرار از محدودیت های ایجاد شده در عرصه ی فیلمسازی به تکنیک عجیبی پناه می برد او از طریق دوربین موبایل و با کمک مجتبی میر طهماسب در نشیمن و پذیرایی خانه اش پرسه می زند تلفنی با وکیلش صحبت می کند به سوسمار درختی دخترش رسیدگی می کندو بریده هایی از ساخته های قبلی اش را تماشا می کند، پناهی دراین فیلم به وضوح در موقعیت یک تماشاچی قرار می گیرد و فیلم به ظاهر ساده ی کارگردان جنجالی ،هوشمندانه موقعیت محدود سازنده اش را نمایش می دهد،فیلمی که هیچ طرحی ندارد در سبکی که نمی توان برای آن اسمی پیدا کرد حرف هایش را می زند و توامان یک دوره ی تاریخی و یک زندگی روزمره را ثبت میکند .


پرده

فیلم مشترک پناهی با کامبوزیا پرتوی داستان مرد نویسنده ای است که از شهر می گریزد و به یک ویلا پناه می برد و پرده ها را می کشد و تلاش میکند ارتباط خود را با دنیای پیرامونش قطع کند، اما ورود یک خواهر و برادر فراری به ویلا باعث اتفاقات دیگری می شود،این ساخته ی پناهی را که پرتوی درآن نقش پررنگی دارد نمی شود فیلم نامید، تماشای فیلم حوصله ی زیادی می خواهد،طرح مبهم داستان باعث شده است کشش فیلم از بین برود فیلم آشکارا در مورد خود پناهی است اینکه او در وضعیتی قرار گرفته است که نمی تواند فیلم بسازد و باقی قضایا .

جعفر پناهی


تاکسی

فیلم را باید وامدار سینمای کیارستمی تلقی کرد چیزی شبیه به (ده) جعفر پناهی این بار در تاکسی می نشیند و به عنوان راننده ی نابلد مسافرانی که گاه بازیگرند و گاه یک فرد عادی را جا به جا می کند ،پناهی این بار هم به نوعی مشغول دور زدن است، او حرف ها و سکنات مردم را ثبت می کند و مسافران را رایگان جا به جا می کند،مطمئنا اثری با چنین ساختاری را نمی توان فیلم نامید شاید بستری برای حرف های پناهی باشد. اما از اصول متداول فیلمسازی تبعیت نمی کند،اشاراتی که فیلم به محدودیت های فیلمسازی و اتفاقات سیاسی دارد فیلم را بازهم تبدیل به یک اثر معترض کرده است ،انتخاب یک حریم خصوصی(فضای داخل ماشین) که حریم عمومی بر روی آن تاثیرگذار است تمهید مناسبی برای این نوع فیلمسازی است اما اینکه تا چه حد می شود چنین کاری را اثر سینمایی قلمداد کرد بحث دیگری است .
بخشهایی از این یادداشت از سایت نقد فارسی برداشت شده است.

جعفر پناهی


ویدیو مرتبط :
گوشه ای از همایش نقد و بر رسی آثار استاد کیوان هاشمی با اجرای خانم پناهی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )


تعداد وقوع جرم و جنایت در شهر ژوهانسبورگ واقع در آفریقای جنوبی افزایش پیدا کرده است و لزوم برقراری امنیت بیش از پیش احساس می شود.

وب‌سایت مووی مگ:

نام فیلم: چپی (Chappie)

کارگردان : Neill Blomkamp

نویسنده : Neill Blomkamp ، Terri Tatchell

بازیگران :

Sharlto Copley...Chappie

Dev Patel...Deon Wilson

Hugh Jackman...Vincent Moore

Sigourney Weaver...Michelle Bradley

و...

رده سنی : R ( مناسب برای افراد بالای 17 سال)

ژانر : اکشن     

زمان : 120 دقیقه 

منتقد : میثم کریمی


نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )

« منطقه 9 » در سال 2009 اثری غیرقابل پیش بینی بود که به راحتی توانست تبدیل به یکی از موفق ترین آثار علمی تخیلی دهه مبدل شود و 4 نامزدی اسکار را نیز بدست آورد. نیل بلومکمپ، کارگردان جوان و مستعد « منطقه 9 » با بودجه محدود 30 میلیون دلاری توانست اثری را روانه سینما کند که به راحتی با بلاک باسترهای پر زرق و برق هالیوودی برابری می کرد و خبر از ظهور فیلمسازی بزرگ می داد. دومین ساخته سینمایی بلومکمپ به نام « بهشت / Elysium » نیز اثری اکشن و انتقادی درباره سیستمی بود که افراد ثروتمند را به منطقه ای در خارج از کره زمین که زندگی بهتری در آنجا وجود داشت منتقل می کرد و باقی انسانها را در شرایطی نامساعد در زمین نابود شده قرار داده بود. « چپی » سومین ساخته نیل بلومکمپ است که به فاصله دو سال از ساخته شدن « بهشت » روانه سینما شده است. داستان از این قرار است :

نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )

تعداد وقوع جرم و جنایت در شهر ژوهانسبورگ واقع در آفریقای جنوبی افزایش پیدا کرده است و لزوم برقراری امنیت بیش از پیش احساس می شود. به همین منظور دولت برای کاهش تلفات انسانی ربات هایی را به شهر روانه می کند تا تبهکاران را به دام بیندازد و از کشته شدن افراد واقعی جلوگیری کند. در یکی از این عملیات ها، یکی از این ربات ها آسیب می بیند و به عنوان ربات قراضه علامت گذاری می شود تا از وضعیت عملیاتی خارج گردد. دکتر دئون ویلسون ( دیو پتل ) که در زمینه هوش مصنوعی کار می کند به تازگی موفق به ساخت برنامه ای شده که به ربات ها حق انتخاب می دهد و باعث می شود رفتاری مشابه انسان داشته باشند. با اینحال این اختراع جدید او اجازه آزمایش پیدا نمی کند و وی مجبور می شود از طریق دیگر، ربات آسیب دیده را دزدیده تا آزمایشش را بر روی او عملی کند اما در میانه راه مورد هجوم گنگسترها قرار میگیرند که از او می خواهند رباتش را طوری برنامه ریزی کند که به آنها در جرم و جنایتشان کمک کند و...

نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )

« چپی » در حال و هوای دو اثر قبلی بلومکپ ساخته شده است و می توان به دغدغه های مشترک کارگردان اهل آفریقای جنوبی را در سه اثری که از وی به نمایش درآمده جستجو کرد. بلومکمپ متولد کشوری است که آپارتاید را از سر گذرانده و مشاهده درد و رنج سیستم دیکتاتوری اش به حدی بر روح و روانش اثر گذاشته که در سه فیلم ساخته شده از وی به خوبی می توان روحیه مبارزه و نقد سیستم دیکتاتوری و جنایت علیه بشریت را در آن مشاهده نمود.

نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )

جدیدترین فیلم بلومکمپ را می توان از لحاظ مختلف با « پلیس آهنی » ساخته پُل ورهون در سال 1987 مقایسه کرد. هر دوی این آثار درباره دولتی است که برای رهایی از شر جرم و جنایت رباتی خلق می کنند و این ربات در ادامه داستان رفتاری انسانی پیدا می کند. اما تفاوت این دو اثر را باید در تفکر دو کارگردان جستجو کرد. پُل ورهون تخصص در روایت قصه ای سرگرم کننده با شخصیت های دوست داشتنی داشت اما بلومکمپ مشخصاً تاثیرپذیری بیشتری از سیاست و مفاهیم انسانی داشته است به همین جهت « چپی » بیشتر از اینکه قصد داشته باشد اثری قصه گو باشد و شخصیت های دوست داشتنی خلق کند، اثری در ستایش انسانیت و مفاهیم فلسفی است که غلظت آن به حدی زیاد شده که به وجه سرگرم کننده بودن داستان خدشه وارد کرده است.

نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )

چپی پس از اینکه توسط برنامه نویسش به مرحله بالاتری از هوش مصنوعی سوق داده می شود، رفتاری همانند یک کودک خردسال پیدا می کند که این به دلیل ورود تازه اش به دنیا همانند یک کودک است. او نمی داند که چه رفتارهایی درست و چه رفتارهایی غلط است و تاثیرپذیری او از محیط گنگستری پیرامونش از او موجودی متناقض می سازد که از طرفی باید با گنگسترها همصحبت شود و تفکر آنان را دریابد و از طرف دیگر باید به سوالات فلسفی اش درباره مفاهیم زندگی از سازنده اش گوش بسپارد؛ سوالاتی همانند : « چرا وقتی که من قرار هست بمیرم من رو خلق کردی؟ »

نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )

نگاه ویژه بلومکمپ به مفاهیم انسانی در « چپی » از جهاتی شایسته تقدیر است و می تواند مخاطبش را به فکر فرو ببرد اما عدم توجه به شخصیت های انسانی داستان و پرداخت تک بعدی شخصیت آنان، از جمله نفاط ضعف کارگردانی وی به شمار می رود. « چپی » شخصیت های جالبی در داستان گنجانده اما از پرداخت مناسب آنها سر باز زده و می توان گفت که حضور آنان در صحنه بیشتر برای تکمیل پرداخت شخصیت اصلی داستان یعنی ربات بوده است. اختلاف نظر میان دئون و وینست ( با بازی هیو جکمن ) بر سر استفاده از هوش مصنوعی و هدف بکار گیری ربات ها در زندگی بشر، می توانست با پرداخت دقیق تر به سرانجام بهتری برسد اما در حد یک ایده یک خطی باقی مانده است و بطور کل شخصیت های داستان قادر نیستند توجه تماشاگر را به خود جلب کنند و در بررسی روابط آنها با یکدیگر ایرادات مشخصی به « چپی » وارد است.

نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )

در بخش جلوه های ویژه، « چپی » همانند دو اثر قبلی بلومکمپ کیفیت بسیار خوبی دارد و استفاده بهینه ای از CGI شده است. بلومکپ که با بودجه ای محدود توانسته بود جلوه های ویژه فیلم« منطقه 9 » را به زیبایی خلق کند، در چپی نیز ثابت کرده که در بکارگیری از جلوه های ویژه کامپیوتری به بلوغ رسیده و می تواند بهترین استفاده را از این امکان ببرد. اکشن فیلم نیز با بهره گیری از تکنیک فیلمبرداری روی دست و اسلوموشن ( در نماهای نسبتا لانگ شات ) جذابیت دو چندانی را برای تماشای این اثر رقم زده است.

نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )

بازیگران فیلم نیز اگرچه از پرداخت مناسب شخصیت هایشان خبری نیست اما به خوبی کار خود را انجام داده اند. هیو جکمن و دیو پتل بازیهای بسیار خوبی از خود به نمایش گذاشته اند و سیگورنی ویور در یک اثر " رباتی " دیگر ما را به یاد بازی اش در سری « بیگانه » می اندازد. اما به نظرم جذاب ترین بازیگران فیلم نینجا و یو-لاندی ویسر هستند که با نام های هنری واقعی خودشان مقابل دوربین آمده اند. این دو بازیگر که در کشور آفریقای جنوبی خواننده سبک موسیقی " رپ " هستند، در « چپی » دوست داشتنی تر از بازیگران هالیوودی فیلم هستند.

نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )

« چپی » در مجموع اثری انتقادی درباره دیدگاه انسان به زندگی و تلاش او برای کسب قدرت بیشتر است. می توان گفت که چپی دغدغه های ذهنی بلومکپ را در قالب شخصیت چپی به نمایش می گذارد. رباتی که هیچ اطلاعی از روابط ویرانگر بشر با محیط پیرامون خودش ندارد و مانند کودکی خردسال می ماند که قصد دارد خوب باشد اما هرگز نمی تواند در این ویرانه به چنین هدفی دست پیدا کند. « چپی » مسلما می تواند تلنگری به خوی جنگ آوری بشر باشد که این روزها سراسر جهان را در بر گرفته است. بلومکپ با ساخت « چپی » به خوبی مفاهمیم انسانی که مد نظرش بوده را به نمایش گذاشته است اما شاید اگر به شخصیت های انسانی فیلمش نیز اهمیت می داد، می شد که بار دیگر جذابیت تماشای یک اثر دیگر در حال و هوای « منطقه 9 » را داشته باشیم.