فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

سلطان عشق و حماسه؛ زندگی پرماجرای بهرام گور


در این کتاب، داستان زندگی بهرام از زمان حمله‌ی او به تیسفون و همراهی سپاهیانش برای بازپس گرفتن حق حكومت و شاهنشاهی خود از خسرو شروع می‌شود. در این میان همسر وی ـ نازپری ـ از لحاظ روحی و عاطفی به او كمك بسیار كرده و مسائل بسیاری را با دقت و ظرافت برای او بازگو می‌كرد.



صبح بخیر: 

سلطان عشق و حماسه جلد 1 و 2 (زندگی پرماجرای بهرام گور)


نویسنده در "سلطان عشق و حماسه"  به روایت زندگی پرماجرای بهرام گور ـ از شاهان ایرانی ـ در قالب داستان می‌پردازد.

در این کتاب، داستان زندگی بهرام از زمان حمله‌ی او به تیسفون و همراهی سپاهیانش برای بازپس گرفتن حق حكومت و شاهنشاهی خود از خسرو شروع می‌شود. در این میان همسر وی ـ نازپری ـ از لحاظ روحی و عاطفی به او كمك بسیار كرده و مسائل بسیاری را با دقت و ظرافت برای او بازگو می‌كرد. بهرام علاوه بر خوش‌گذرانی، مرد میدان بود. وی نخست با اقوام وحشی شمالی جنگید و آنان را شكست داد. سپس در جنگی میان او و تئودوسیوس ـ امپراتور روم ـ شركت كرد. فرماندهی این جنگ به عهده‌ی مهرنرسی بود و عاقبت آن به صلح صدساله‌ای انجامید. بهرام با ازدواج با "آرزو"، نازپری را از دست داد. نازپری به كار تیمار جذامیان مشغول شد. بهرام پس از مدت‌ها جنگ و نیز یافتن نشانی از نازپری به شكارگاه رفته و مشغول شكار گورخر شد. این بار گورخر با تقلاهای خود او را به باتلاقی كشانده و باعث مرگ او شد. ماجراهای عاطفی و رزمی بهرام تا زمان مرگ وی در این کتاب بیان شده است.

معرفی کتاب؛ سلطان عشق و حماسه

بهرام پنجم یا وهرام پنجم یا بهرامِ گور از ۴۲۱ تا سال ۴۳۸ میلادی پادشاه ساسانی بود. وی بجای پدر، یزدگرد یکم، بر تخت نشست.

یزدگرد اول سه پسر به نامهای شاپور و بهرام و نرسی داشت. هیچ کدام به هنگام مرگ پدر در پایتخت نبودند. شاپور شهریار ارمنستان و در ارمنستان بود. نرسی شهریار خراسان و در نیوشاپور بود. و بهرام در حیره بود. مادر بهرام، شوشاندخت نام داشت که دختر راس الجالوت زمانه رهبر یهودیان بود.

روایتهائی که منشأ آن عربها بوده‌اند گوید که بهرام از کودکی به نعمان منذِر امیر عرب حیره سپرده شده بود تا نزد او پرورش یابد. بنابر این روایات، بهرام در هفتمین ساعت روز هرمزد از ماه فروردین به دنیا آمد، و اختربینان به یزدگرد گفتند که او در آینده شاهنشاه ایران خواهد شد، ولی پیش از آن هنگام در زمینی خارج از خاک ایران به سر خواهد برد.

در نتیجه، هرمز او را پس از تولدش به منذر سپرد و دایه‌ها و مربیانی را با او روانه حیره کرد تا او را به شیوه دربار ایران پرورش دهند. هرمز به این منظور دستور داد تا در حیره کاخی به نام خورناگ برای بهرام ساختند (عربها این کاخ را خورنق نامیدند، و افسانه‌های بسیاری درباره‌اش ساختند که بعدها وارد کتابها شده‌است).

رسم شاهان ساسانی آن بود که شاهپوران را به کشورهای خودمختار اطرافِ ایران می‌فرستادند تا آن سرزمین را با خودمختاری اداره کنند و از سنین نوجوانی راه و رسم کشورداری بیاموزند. چنانکه بعضی از شاهپوران فرماندار کوشان می‌شدند که در شرق کشور در همسایگی هندوستان بود و شامل پیشاور و قندهار و شمال بلوچستان پاکستانِ کنونی بود؛ بعضی فرماندار الان (کشورِ آذربایجان کنونی) می‌شدند و لقبشان الا نشاه بود؛ بعضی فرماندار خوارزم (اکنون شمال ازبکستان و ترکمنستان) می‌شدند و خوارزمشاه لقب داشتند؛ بعضی فرماندار کرمان می‌شدند که سراسر ملک کرمان (اکنون بلوچستان ایران و پاکستان) را نیز شامل می‌شد، و کرمانشاه خوانده می‌شدند. حضور بهرام در حیره به این معنا بوده و آنچه عربها گفتند افسانه‌است.

این کتاب 2 جلدی با قیمت 300000 ریال  و توسط نشر نوین در 972 صفحه و  به قلم  فواد فاروقی منتشر شده است.

منبع : فروشگاه اینترنتی شهرکتاب


ویدیو مرتبط :
بهرام گور در شبکه ی 5

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مفهوم عشق در زندگی زناشویی



 

 

 

مفهوم عشق در زندگی زناشویی

 

واقعیتی که وجود دارد این است که ماهیت زندگی مشترک اصلا این اجازه را نمی‌دهد که در طول زندگی زن و شوهر بتوانند همانند روزهای اول زندگی کنند. زیرا ماهیت ارتباط در طول زمان تغییر می‌کند.

 

مثلا زمانی که دو نفر یکدیگر را ملاقات می‌کنند و اولین جرقه‌های علاقمندی بین آنها زده می‌شود، تمام تلاش خود را می‌کنند که اطلاعاتی در باره یکدیگر به دست بیاورند در حالی که بعد از ازدواج مثلا این نوع حرکات کلا منتفی است و البته بسیاری اتفاقات دیگر نظیر این.

 

پروسه زندگی را می‌توان به دوره رشد یک کودک تشبیه کرد. فرزند 6 ماهه، 6 ساله، 12 ساله و 20 ساله‌ی شما در هر یک از این دوره‌ها فرزند شما است اما در هریک از این مراحل بنا بر مقتضیات سنی‌اش نوع خاصی از تربیت و رفتار شما را می‌طلبد.

 

زندگی زناشویی هم دقیقا همینطور است زندگی، همان زندگی شماست اما در هر دوره‌ای شرایط و مقتضیات خود را دارد.

 

عشق چیست؟

 

برای مفاهمه بهتر موضوع بیایید با هم نگاهی به موضوع و ماهیت عشق داشته باشیم. متاسفانه باید با صراحت گفت که کمتر کسی مفهوم عشق را می‌داند و اکثر ارتباطاتی که از آن به عنوان عشق یا می‌شود تنها گرایش‌های زودگذری است که بر اثر جاذبه‌های ظاهری بین دو نفر ایجاد می‌شود.

 

وقتی دو نفر می‌توانند ادعای عاشق شدن داشته باشند که به ظرفیت‌های لازم عشق ورزیدن رسیده باشند و هنر عشق ورزی را آموخته باشند، نه اینکه ادای انسان‌های عاشق را در بیاورند.

 

عشق‌های موجود عموما عشق‌های زودگذر و بیمارگونه‌ای هستند که تازه در شکل تند و پرحرارت خودش می‌بینیم که عشق‌ها نتیجه نیاز و احتیاج افراد است یعنی به میزانی که یک نفر بتواند نیازهای جسمی، عاطفی، روانی و اجتماعی یک نفر را برآورده کند به همان اندازه مورد عشق وی قرار می‌گیرد. که متاسفانه این هم فقط یک احساس از سر نیاز است.

 

راههای حفظ عشق و علاقه در زندگی مشترک

 

حال با فرض اینکه زن و شوهری با درکی درست از عشق، یکدیگر را دوست دارند و سعی در حفظ این عشق دارند، باید 6 شرط را در زندگی رعایت کنند.

 

شرط اول و اساسی این است که زن و شوهر باید به عشق و همسر خود صد در صد متعهد و پای بند باشند. یعنی برای زن، همه مردهای دیگر و برای مرد، همه زنهای دیگر، موضوع‌شان کاملا منتفی باشد و همه‌ی دیگران فقط انسان هستند و دیگر زن و مرد بودن آنها اهمیتی ندارد.این نوع نگاه و این نوع عملکرد یعنی ارایه تعهد تمام و کمال به همسر خود.

 

همسر شما باید برای شما یک موجود کاملا خاص، یگانه و منحصر به فرد باشد و همان طور که هیچ مادری در هیچ شرایطی حاضر نیست فرزند خود را با فرزند دیگری عوض کند، نگاه شما هم نسبت به همسرتان نگاه یگانه و خاص باشد.

 

شرط دوم اینکه زن و شوهر با صداقت تمام با یکدیگر رفتار کنند و همه چیز را تمام و کمال به هم بگویند. هرگز هیچ چیز را کنترل نکنند و هیچ چیز را به هیچ دلیلی از همسر خود پنهان نکنند و با صراحت و صداقت کامل همه اتفاقات را با هم در میان بگذارند.

 

حتی در مورد کاری که می‌دانید اگر همسر شما بفهمد آن را انجام داده‌اید، ناخشنود می‌شود،‌ باز هم پنهان کاری جایز نیست. هرگز در زندگی رول بازی نکنید. روزی که زن و شوهر برای هم نقش بازی کنند همان روز دیگر ازعشق بین آنها خبری نیست و عشق جای خود را به بازی داده است.

 

شرط سوم می‌گوید باید عشق را با تمام وجود حس کرد و هر آنچه را که مربوط به آن است ابراز کرد. بیان حس و حال خوب مربوط به عشق از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است زیرا همسر شما باید بداند تا چه اندازه در زندگی مشترک موفق شده رضایت خاطر شما را فراهم آورد. پس مهم نیست به چه روشی اما حتما حس و حال خوب خود را از عشق موجود و از بودن در کنار همسر خود در زندگی زناشویی بیان کنید.

 

شرط چهارم این است که هر یک از زوجین خواسته‌هایشان را مشخص و صریح بیان کنند. مثلا اگر زن به هر دلیلی خسته است و نمی‌تواند شام درست کند خیلی روشن و صریح بخواهد که شام را در رستوران بخورند نه اینکه بگوید " او که می‌داند من خسته‌ام و نمی‌توانم غذا درست کنم، خودش باید پیشنهاد رفتن به رستوران را بدهد" یا اتفاقات و جملاتی نظیر این. عشق یعنی ابراز صریح و آشکار درخواست‌ها.

 

شرط پنجم که بسیار هم با اهمیت است قدرشناسی است. سعی کنید جملات خود را با "لطفا" شروع کرده و با " متشکرم" به پایان ببرید. هیچیک از زن و شوهر حق ندارند خستگی خود را به رخ دیگری بکشند و ارزش کار همسر خود را نادیده بگیرند. متاسفانه بسیاری از خانواده‌ها در حسرت این قدردانی و قدرشناسی می‌سوزند.

 

شرط ششم این که همسر شما همیشه و همه جا برای شما اولویت اول باشد. حتی فرزندان و اعضای خانواده شما جایگاه بعد از همسرتان را می‌توانند داشته باشند. "اولویت اول بودن" به این معناست که همواره در شرایط مساوی اول باید همسرتان و خواسته‌های او را انتخاب کنید.

 

اگر مثلا برای گذران ساعاتی از یک بعدازظهر تعطیل برنامه ریزی می‌کنید و مثلا بچه‌ها پیشنهاد پارک می‌دهند و همسرتان پیشنهاد سینما می‌دهد شما بدون تردید باید انتخاب همسر خود را قطعی کنید و گزینه او را انتخاب کنید.

 

شرط هفتم دفاع از جنبه‌های شکننده و آسیب پذیر همسر است . یعنی اگر به عنوان مثال همسر شما نسبت به وزنش حساسیت دارد، هیچگاه نباید در مورد وزن او صحبت کنید. در هر جمعی هم که صحبت از وزن پیش آمد با زیرکی و باهوشی که از سر توجه و دقت شما به همسرتان است، موضوع را عوض کنید.

 

به هیچ وجه نباید حتی تحت عنوان شوخی، حساسیت‌های همسر خود را به سخره بگیرید. دقت داشته باشید که عشق شوخی بر نمی‌دارد.

 

شرط هشتم این که در طول زندگی در کنار همسر خود باشید و سعی کنید هرآنچه را که او می‌خواهد انجام دهید نه آنچه را که خود می‌پسندید زیرا اصل عاشقی بر دوست داشتن دیگری و دوست داشتن خواسته‌هایش استوار است.

 

در مورد تربیت فرزندان به آنچه که درست است عمل کنید اما در مورد همسر به آنچه که او تمایل دارد عمل کنید.

 

و بالاخره اینکه در هر شرایط رابطه جنسی خود را با همسرتان حفظ کنید زیرا یکی از عوامل تحکیم پیوند زناشویی و بقای زندگی مشترک است. با علم و اطلاع کافی در مورد آن، این ارتباط را به بهترین شکل خود حفظ کنید.

 

زندگی زناشویی به سان نهالی است که نیازمند مراقبت دایم است تا روز به روز قوی‌تر شده و همه اعضای خانواده در سایه آن بیارامند . در حفظ آن دقت کنید که در غیر اینصورت رابطه زناشویی ابتدا به کم توجهی ، بعد به بی‌توجی، سپس به بی اهمیتی یا بی ارزشی و در نهایت به بی‌علاقگی و بی تفاوتی منجر می‌شود که رسیدن به این مراحل خود آغاز بسیاری از مشکلات است.

منبع:همشهری آنلاین