فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

سفره بی‌بی سه شنبه



سفره‌های نذری, آداب و رسوم

سفره‌های نذری را می‌توان تمثیل و نمادی از بهشت دانست.

 

خاستگاه این سفره‌ها دوران ماقبل تاریخ ایران است که بر طبق این قصه‌ها و افسانه‌ها، نظام‌های جادویی وجود داشته که الهه‌های مادر در آن نظام قادر می‌شدند، که مشکل گشایی کنند. حال الهه‌های مادر شکل دینی و افسانه‌ای‌تری به خود گرفته و به صورت بی‌بی سه‌شنبه یا بی‌بی حور و بی‌بی نور و ... پدیدار شده‌اند.

 

از نظر باستان‌شناسان، جامعه‌شناسان و مورخانی چون گریشمن، ویل دورانت، لنسکی، چارلد و فریزر، پیدایش سفره به زمانی برمی‌گردد که زنان توانستند برای اولین بار کشت‌ دانه‌های گندم و جو را بشناسند و موفق به پخت نان، ساخت سفال و کشف آتش شدند. از همان زمان بود که سفره به عنوان مرکز وحدت اعضای خانواده شکل گرفت. در این راه نقش ایزدبانوها مانند سپندارمز، ایزد بانوی زمین، آناهیتا، ایزدبانوی آب و خرداد و مرداد را نباید نادیده گرفت.

 

از آنجا که زنان ایرانی از ابتدای تمدن بشری کشت گندم را عهده دار شدند، باید سفره‌های ایرانی را نمادی از مزارع بدانیم که تا امروز از باورهای دین کهن (زرتشتی) به باورهای جدید، اسلامی و شیعی تداوم و تکامل پیدا کرده است.

 

همه این سفره‌ها تجلی دورانی است، که زندگی کشاورزی و باغداری توسط زنان و با استمداد از نیروهای ماورا الطبیعی ایزدان و ایزدبانوها وجود داشته و تا امروز به‌صورت سفره‌های نذری تداوم یافته است و پشتوانه این سفره‌ها قصه‌هایی است که جنبه مذهبی‌شان تداوم و بسط آن را تا امروز پشتیبانی و تضمین کرده است.

 

سفره‌های نذری را می‌توان تمثیل و نمادی از بهشت دانست که از جهان معنوی بر سطح زمین آورده شده و در اتاق‌ها، زاویه‌ها و جوار امامزاده ها به‌صورت جمعی و مشارکتی تا امروز بسط و گسترش یافته است.

 

این سفره با توجه استطاعت صاحب نذر به دو شکل ساده و به شکلی محقرانه و یا با آداب و تشریفات کامل‌تری گسترده می‌شود.

 

سفره بی‌بی سه شنبه, آداب و رسوم مردم ایران

سفره بی بی سه شنبه برای آزادی زندانی از بند بسیار کارساز خواهد بود.

 

در مورد وجه تسمیه این سفره می‌گویند:
بی‌بی حور و بی‌بی نور از دختران پیامبر بوده‌اند و بی‌بی سه شنبه از زنان نیکوکار و با ایمان معاصر با آنان بوده که در روز سه شنبه به‌ دنیا آمده، روز سه شنبه ازدواج کرده و در روز سه شنبه از دنیا رفته است.

 

این سفره برای هر نذر و حاجتی خصوصا رهایی زندانی از زندان و در تمام ماه‌های سال به جز ماه محرم و صفر انداخته می‌شود.
نحوه گستردن آن به این شکل است که ، سه شنبه هنگام غروب آفتاب در گوشه خلوتی از خانه، سفره پاکیزه‌ای پهن می‌کنند و مواد و وسایل زیر را بر آن می‌نهند:

 

ظرفی آرد، ظرفی شکر یا خاکه قند برای تهیه حلوا، کلیه حبوباتی که برای تهیه آش لازم است، ظرفی نمک، ظرفی آب، نان و پنیر و سبزی، قرآن، یک جا نماز با مهر و تسبیح و آینه.  

 

 پس از نهادن این وسایل بر سفره، صاحب نذر وضو گرفته، دو عدد شمع در طرفین آینه روشن می‌کند و در کنار سفره دو رکعت نماز حاجت می‌خواند. آنگاه از اتاق خارج شده و در را قفل می‌کند. تا روز بعد هیچکس نباید وارد آن اتاق شود و گاهی خود آن فرد نیز تا روز بعد روزه می‌گیرد. معتقدند هر گاه قرار باشد نذر آنان پذیرفته شود، نیمه شب بی‌بی سه شنبه یا بی‌بی حور و بی‌بی نور آمده و بر روی آرد و نمک انگشت می‌گذارند. به همین سبب صاحب نذر هنگام اذان صبح وضو گرفته و وارد اتاق می‌شود تا ببیند روی آرد و نمک اثری دیده می‌شود یا نه. گاهی می‌گویند نمک شیرین شده و شکر کمی شور می‌شود.  


پس از آن، آرد داخل سفره را با مقداری دیگر آرد مخلوط کرده و حلوایی به نام قماق qomaq تهیه می‌کنند. و نیز با استفاده از حبوبات روی سفره، آشی به نام " آش اماج 0maj " می‌پزند. حلوا و آش را باید در محل نیمه تاریکی بپزند و به قول خودشان "آسمان نباید ببیند." بعد از پایان یافتن مراسم سفره تمام ظروف را به نحوی می‌شویند که آسمان نبیند و آب آن را در نهر یا جوی آب روان می‌ریزند. هیچ مردی نیز نباید از محتویات سفره بخورد و حتی زنان باردار هم با حدس این که شاید فرزندشان پسر شود، نباید بر سر سفره حضور یافته و یا چیزی از آن بخورند. چون معتقدند باعث کوری یا به زندان افتادن مردان و پسران می‌شود.

 

ظهر هنگام آش و حلوای آماده شده را برسر سفره می‌نهند و مهمانان که همگی باید از زنان مومنه و با تقوا باشند، دور سفره می‌نشینند و نیز باید در میان زنان چند دختر با ایمان هم حضور داشته باشند. سپس زن روضه‌خوان شروع به خواندن"سوره الرحمن " می‌کند و بعد از خواندن این سوره، قصه مربوط به سفره یعنی " قصه بی‌بی سه شنبه" را تعریف می‌کند. این قصه بدین شرح است:

 

یکی بود یکی نبود. در زمان‌های قدیم مردی بود که یک دختر داشت و زنش مرده بود. مرد زن دیگری گرفت و این زن که نسبت به دختر نامهربان و سختگیر بود، سر ناسازگاری گذاشت.
روزی  نامادری خود را به ناخوشی زد و به مرد گفت: دختر تو بدقدم است و بودن او در این خانه برای من شگون ندارد. اگر می‌خواهی من در این خانه بمانم و از بیماری رهایی پیدا کنم باید دخترت را به بیابان ببری و سر به نیست کنی.

 

مرد نادان که این زن را بسیار دوست می‌داشت، چاره‌ای جز اطاعت ندید و دختر را سوار بر اسب کرد و به نقطه بسیار دوری در بیابان برد. در آنجا دختر را در زیر درختی خوابانید و خود به طرف  شهر حرکت کرد.
وقتی دختر بعد از چند ساعت بیدار شد، پدرش را صدا زد و جوابی نشنید. یکه و تنها به هر طرف دوید. وحشتزده به‌دنبال پدر گشت ولی غافل از این که پدر نامردش او را در بیابان رها کرده و رفته تا او طعمه گرگ ها شود.

 

کم کم شب فرا رسید. دختر از ترس حیوانات درنده به بالای درختی رفت و تا صبح در آنجا ماند. سحرگاه از درخت پایین آمده و توکل بر خدا بست و به راه افتاد. بیچاره گریه کنان به هر سو می‌رفت و از خدا و پیغمبر نجات خود را طلب می‌کرد.
رفت و رفت تا به جنگلی رسید. در آنجا ناگهان چشمش به خیمه سفیدی افتاد. جلو رفت و دید سه زن به شکل حوری کنار چشمه‌ای نشسته و مشغول پختن آش هستند. جلو رفت و سلام کرد. آن زنان که بی‌بی حور، بی‌بی نور و بی‌بی سه شنبه بودند، با مهربانی جوابش را دادند و از احوال او پرسیدند. دختر هم شرح احوال خود را برای آنان بیان کرد.

آن زنان مقدس پس از شنیدن سرگذشت او گفتند اگر می خواهی روی آسایش ببینی و از ظلم زن پدر خلاص شوی و به مرادت برسی نذر کن که آش بی‌بی سه شنبه( بی‌بی حور و بی‌بی نور) بپزی.

 

دختر پرسید این آش را چطور می‌پزند و آنان گفتند: همین که حاجتت برآورده شد، می‌روی از هفت زن فاطمه نام، مقداری آرد و حبوبات برای آش گدایی می‌کنی و با آن آش میپزی و بین زنان محله تقسیم می‌کنی. سپس طرز پختن آش را به او یاد دادند و ناگهان از نظر ناپدید شدند.

 

دختر بسیار خوشحال شد و پیش خود نذر کرد که اگر از این جنگل نجات پیدا کند و از دست زن پدر خلاص شود و به زندگانی راحتی برسد، یک سفره بی‌بی سه شنبه بیندازد.
هنوز دختر در این خیالات بود که ناگهان دید سه سوار از دور پیدا شدند و به سوی او آمدند. این سوارها پسر پادشاه مملکت،پسر وزیر و پسر قاضی بودند. همین که چشم پسر پادشاه به دختر افتاد یک دل نه صد دل عاشق او شد. جلو آمد و به او گفت: ای دختر ما از راه دور آمده ایم و تشنه‌ایم کمی آب داری به ما بدهی؟ دختر کاسه ای آب به او داد. چنین شد که پسر پادشاه از دختر خواست همراهشان برود و دختر را بر اسبش سوار کرده با خود به قصر برد.

 

بعد از چند روز هم دختر را به عقد خود در آورد و به این ترتیب دختر به خوشبختی رسید.
روزی دختر به یادش آمد که نذری کرده است، پس تصمیم گرفت هر چه زودتر نذر خود را ادا کند. ولی چون عروس پادشاه بود و نمیتوانست به گدایی برود به ناچار روی هفت طاقچه از طاقچه‌های قصر مقداری از انواع حبوبات را گذاشت و چادر به سر کرده و از هر طاقچه مقداری حبوبات گدایی می‌کرد که ناگهان زن پادشاه او را دید و هراسان به پسرش خبر داد و گفت پسر جان اگر می‌خواهی شیرم را حلالت کنم این دختر گداصفت را بیرون بینداز. ببین چقدر پست است که هنوز نتوانسته عادت گدایی کردن را فراموش کند.

 

پسر پادشاه با عصبانیت نزد دختر رفت تا موضوع را بررسی کند. وقتی وارد دید دختر دیگی روی اجاق گذاشته و مشغول پختن آش است.از بس عصبانی بود لگد محکمی به دیگ زد و آش‌ها را روی زمین ریخت. دختر به گریه افتاد و او را نفرین کرد.

 

روز بعد پسر پادشاه با پسر وزیر و پسر قاضی به شکار رفتند. یکدفعه پسر پادشاه آن دو را گم کرد و تنها ماند. هر چه جستجو کرد آن‌ها را نیافت. ناچار تنها به طرف قصر برگشت. در میان راه همینطور که به فکر فرو رفته بود، ناگهان صدایی از پشت سر خود شنید. سر برگرداند، کسی نبود. اول ترسید، سپس با خود فکر کرد اشتباه کرده است. اما چند قدم دیگر که رفت باز همان صدا به گوشش رسید. دوباره سر برگرداند، باز هم کسی نبود. در این موقع چشمش به ترک اسبش افتاد و دید سر بریده پسران وزیر و قاضی به دو طرف ترک اسبش بسته شده است. وحشتزده بر اسب هی زد و با سرعت به طرف شهر رفت. همه فکر کردند که او آن‌ها را کشته و بنابر این پادشاه دستور داد او را به زندان بیاندازند.

 

چند روز بعد، زن پادشاه که می‌خواست به دیدار فرزندش برود، دختر به او گفت به پسرت بگو اگرآن روز به دیگ آش من لگد نمیزدی به این مصیبت گرفتار نمیشدی. حالا هم اگر میخواهی رهایی بیابی عقیده پیدا کن و نذر کن که بعد از نجات از زندان آش بپزی . یقین بدان که از زندان خلاص می‌شوی.

 

پسر پادشاه وقتی این حرف ها را شنید و فهمید که به خاطر نفرین دختر گرفتار شده، به مادرش دستور داد که فورا برود و دیگ آش را بار بگذارد. هنوز آش حاضر نشده بود که خبر دادند پسران وزیر و قاضی پیدا شده اند. همه خوشحال شده و  به شادی پرداختند و پسر پادشاه هم از زندان آزاد شد و با خود عهد کرد که بعد از آن به سفره بی‌بی سه شنبه اعتقاد داشته باشد.

 

در مورد این سفره قصه دیگری نیز در منطقه رواج دارد که به شرح زیر می‌باشد؛
در گذشته‌های دور روزی پسر پادشاه برای شکار به کوه می‌رود. در آنجا دختری را می بیند و او را با خود به خانه آورده و در زیر زمین زندانی می‌کند. دختر که گرسنه بوده در آنجا مقداری آرد پیدا کرده و مشغول تهیه حلوا می‌شود که پسر پادشاه سر می‌رسد و با لگد ظرف محتوی حلوا را به گوشه‌ای پرت می‌کند. مقداری از حلوا روی لباس پسر می ریزد. دختر بسیار دلشکسته و غمگین شده و پسر پادشاه به دربار می‌رود. از قضا در آن روز فردی در دربار به قتل می‌رسد و همه به دنبال قاتل او می گردند. آن تکه حلوایی که روی لباس پسر ریخته بود تبدیل به قطره خون شده بود و همه فکر می‌کنند پسر قاتل است و او را به زندان می‌اندازند. پسر در زندان به فکر فرو رفته و به یاد ظلمی که به دختر روا داشته می‌افتد. برای او پیغام می‌فرستد که ای دختر از همان نذری که برای خود کردی برای من هم انجام بده که من از کارم پشیمانم. دختر سه تا بی‌بی سه شنبه نذر پسر می‌کند و او بلافاصله آزاد می‌گردد.

 

وسایل مورد استفاده این سفره عبارتند از:
سفره‌ای پاکیزه و معمولا سفید رنگ، آرد، شکر یا خاکه قند، نمک، آب و بید مشک، نان و پنیر و سبزی، حبوبات، قرآن، جانماز و مهر و تسبیح، آینه، شمع.

 

مهم‌ترین شاخصه این سفره قصه آن است که در موقع انداختن سفره و انجام مراسم نذر باید توسط یک‌نفر نقل شود. این قصه ریشه در باورهای مردم داشته و بر اساس آن نذر این سفره برای رهایی زندانیان از بند بسیار کارساز خواهد بود.  اهمیت آن به حدی است که بیشتر زمان مراسم سفره به آن اختصاص می‌یابد. و نیز این سفره به سبب سادگی و قابلیت انجام در همه اماکن در میان عامه زنان از رواج زیادی برخوردار بوده است.
منبع:vmic.ir


ویدیو مرتبط :
مریم قاسمی در آخرین پنج شنبه سال، پای سفره هفت سین خانه

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

چهارشنبه اول ماه رمضان است/در رویت هلال ماه در غروب سه‌شنبه هیچ تردیدی نیست



رمضان 92,ماه رمضان92,ماه مبارک رمضان92

چهارشنبه اول ماه رمضان است/در رویت هلال ماه در غروب سه‌شنبه هیچ تردیدی نیست

رمضان 92 - یک عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری گفت: امسال در آغاز ماه مبارک رمضان در کشور هیچگونه تردیدی نیست که غروب روز سه‌شنبه در کل کشور هلال ماه با دوربین‌های معمولی قابل رویت خواهد بود و روز چهارشنبه اول ماه مبارک رمضان 1434 خواهد بود.

علیرضا بوژمهرانی در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به وضعیت هلال ماه رمضان و مختصات آن اظهار کرد: مقارنه ماه و خورشید برای هلال ماه رمضان 1434 در روز 29 شعبان که مصادف با دوشنبه 17 تیر در ساعت 11:44 دقیقه پیش از ظهر به وقت رسمی ایران روی می‌دهد. بر این اساس اولین غروب خورشید بعد از مقارنه همان روز دوشنبه 29 شعبان است.

 

وی خاطرنشان کرد: به خاطر عرض دایرةالبروجی ماه و فاصله زمانی نسبتا کم بین غروب خورشید تا مقارنه هلال ماه در موقعیتی قرار می‌گیرد که در کل کشور غروب هلال قبل از غروب خورشید خواهد بود و تحت هیچ شرایطی هلال نه با چشم مسلح و نه با چشم غیرمسلح، چه قبل از غروب خورشید و چه بعد از آن قابل رویت نخواهد بود.

 

این عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری با اشاره به این‌که «همین وضعیت برای تمامی کشورهای اسلامی نیز حاکم است» گفت: در شبه جزیره عربستان، کل قاره آفریقا و اروپا رویت هلال در این روز مقدور نخواهد بود، اما اولین نقاط جهان که بر مبنای بعضی از معیارها امکان رویت هلال را در غروب دوشنبه دارند در قاره آمریکای جنوبی است که احتمال دارد هلال در آن مناطق با ابزار رویت شود، البته در این مناطق نیز رویت هلال حتی با استفاده از ابزار کار راحتی نخواهد بود.

 

بوژمهرانی تصریح کرد: به یقین می‌توان گفت که هیچ کدام از کشورهای اسلامی چون امکان رویت هلال را در غروب دوشنبه ندارند، بنابراین روز سه‌شنبه 18 تیرماه مصادف با آخرین روز شعبان خواهد بود که در ایران 30 روزه خواهد شد.

 

وی با اشاره به وضعیت برخی از کشورهای اسلامی در این ارتباط، گفت: عملکرد برخی از کشورهای اسلامی بر مبنای محاسبه است نه رویت هلال. به عنوان مثال در کشور عربستان در روز دوشنبه 29 شعبان به وقت ایران وقتی خورشید در مکه مکرمه غروب می‌کند چیزی حدود هشت ساعت و 53 دقیقه از مقارنه ماه نو سپری شده است، ضمن اینکه در افق مکه مکرمه در غروب دوشنبه هلال ماه 52 ثانیه بعد ازغروب خورشید غروب می‌کند و همین دو پارامتر باعث شده در تقویم ام‌القراء سه‌شنبه 18 تیرماه در عربستان روز اول ماه مبارک رمضان نوشته شود.

 

این عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری یادآور شد: این محاسبه به معنای آن نیست که دوشنبه هلال ماه در عربستان قابل رویت است بنابراین هرگونه گزارشی دال بر رویت هلال از عربستان بیاید قطعا این گزارش باطل خواهد شد مگر اینکه مبنایشان محاسبه باشد.

 

بوژمهرانی با تاکید بر این‌که «بر مبنای رویت هلال در کل کشورهای اسلامی وضعیت به گونه‌ای است که چهارشنبه باید روز اول ماه رمضان باشد» اظهار کرد: در ایران نیز با این‌که روز سه‌شنبه 30 شعبان است، اما در غروب روز سه‌شنبه هم هلال ماه در موقعیتی نیست که بگوییم خیلی راحت و در ارتفاع بالا دیده می‌شود بلکه هلال ماه به گونه‌ای خواهد بود که در غروب سه‌شنبه 18 تیر در کل کشور هلال با ابزار و دوربین‌های معمولی قابل رویت خواهد بود.

 

وی ادامه داد: در غروب روز سه‌شنبه احتمال رویت هلال در نیمه شمالی کشور با چشم عادی نیست، اما در نیمه جنوبی کشور به شرط وجود شرایط مناسب جوی و برخورداری رصدگر از یک افق مناسب احتمال رویت با چشم در غروب سه‌شنبه هم وجود دارد.

 

این عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری تصریح کرد: امسال در آغاز ماه مبارک رمضان در کشور هیچگونه تردیدی نیست که غروب روز سه‌شنبه در کل کشور هلال ماه با دوربین‌های معمولی قابل رویت خواهد بود و روز چهارشنبه اول ماه مبارک رمضان 1434 خواهد بود./ایسنا

 

خواندنیهای ماه مبارک رمضان