فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

زندگی حضرت سلیمان این بار برای نوجوانان



 

زندگی حضرت سلیمان این بار برای نوجوانان

 

 

«میهمان سلیمان» عنوان نمایشنامه ای است از منصور خلج که به زودی توسط انتشارات سوره مهر منتشر می شود. این کتاب که در قالب طرح نمایشنامه های با موضوع زندگی پیامبران توسط حوزه هنری استان تهران تولید شده، مراحل آماده سازی فنی را سپری می کند.

نویسنده کتاب در تشریح محتوای اثرش گفت: از آن جایی که زندگی حضرت سلیمان در افسانه ها، احادیث و کتب دینی بسیار جذاب ارائه شده است، لذا تحریر و اکران این نمایشنامه نیز متقابلا برای کودک و نوجوان خواندنی و دیدنی به نظر می رسد.

وی سپس به قسمت هایی از نمایشنامه اشاره کرد و گفت: قصه هایی چون مهمانی حضرت سلیمان که با جانداران برگزار می کرد و یا شکایت موری به سلیمان نبی بخاطر آزاری که از جانب سپاه وی برای او فراهم شده از جمله مواردی است که در نمایشنامه گنجانده شده است.

خلج همچنین منابعی که برای تالیف کتاب استفاده کرده را بیان کرد و افزود: رجوع به ماخذهایی چون قصص الانبیا، قرآن مجید، احادیث و روایات جزو مواردی هستند که برای تحریر کتاب از آن ها بهره برده ام.

این کارگردان تئاتر در ادامه به اهمیت تولید و انتشار نمایشنامه اشاره و اظهار کرد: مهم ترین مشکل در اجرای یک تئاتر نبود یک نمایشنامه خوب است که از طریق چاپ شدن نمایشنامه، می توان به دانش آموزان و کودکان برای اجرای یک تئاتر پویا کمک کرد.

وی در پایان نمایشنامه نویسی برای کودکان و نوجوانان را دشوار خوانده و گفت: به خاطر تخیل پردازی های که کودکان در این سن دارند نوشتن تئاتر کودک و نوجوان به مراتب سخت تر از نوشتن تئاتر برای بزرگسالان است..... / شبکه خبری برنا


ویدیو مرتبط :
تعریف مقام حضرت علی و پیامبر از داستان حضرت سلیمان

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

ماجرای صحبت حضرت سلیمان و مورچه



ماجرای صحبت حضرت سلیمان و مورچه

حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود ، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد .سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید.در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود ، مورچه به داخل دهان او وارد شد ، و قورباغه به درون آب رفت.


سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد ، ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود ، آن مورچه آز دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت .

سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید.

مورچه گفت : " ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می کند . خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند ار آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می کنم . خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد .

این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ می گذارد من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز می گردم وبه دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب شناوری کرده مرا به بیرون آب دریا می آورد و دهانش را باز می کند ومن از دهان او خارج میشوم ."

سلیمان به مورچه گفت : (( وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری آیا سخنی از او شنیده ای ؟ ))


مورچه گفت آری او می گوید :


ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمی کنی رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن

منبع:.seemorgh.com