فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
زندگینامه فرامرز پایور
فرامرز پایور، آموزش موسیقی را نزد استاد ابوالحسن صبا آغاز کرد
فرامرز پایور، پدر سنتور ایران
زندگینامه فرامرز پایور (۱۳۱۱-۱۳۸۸):
فرامرز پایور نوازنده سنتور و ردیفدان و نواساز و تصنیف ساز نامدار موسیقی ایران در ۲۱ بهمن سال ۱۳۱۱ در تهران به دنیا آمد. پدرش علی پایور، هنرمند نقاش و استاد زبان فرانسه در دانشگاه تهران و پدربزرگش مصورالدوله، نقاش چیرهدست دوره قاجار بود که با نواختن ویولن، سنتور و سهتار آشنایی داشت.
فرامرز پایور در سن ۱۷ سالگی، آموزش موسیقی را نزد استاد ابوالحسن صبا آغاز کرد و همچنین از محضر استادانی چون عبدالله دوامی و نورعلی خان برومند بهره برد. هنگامى که فرامرز پایور برای فراگیری سنتور به کلاس درس استاد ابوالحسن صبا در خیابان ظهیرالاسلام رفت، سه سال از درگذشت آخرین بازماندهٔ سنتورنوازان افسانهای از نسل قدیم، استاد حبیب سماعی، میگذشت.
صبا که خود در دوره نوجوانی، سنتورنوازی را نزد علی اکبرخان شاهی و با تکنیکی متفاوت با روش خاندان سماعی فراگرفته بود، پس از مدتی معاشرت با حبیب سماعی، روش سنتورنوازی او را برتر از استاد پیشین خود یافت.
بنابراین با تلاش فراوان پارهای از بداههنوازیهای وی را نتنویسی کرد. سپس تلاش کرد تا با آموزش روش صحیح سنتورنوازی به تعدادی از شاگردانش، از منسوخ شدن روش سنتورنوازی نزدیک به موازین هنری و زیباشناسی موسیقی دستگاهی ایران جلوگیری کند. فرامرز پایور، یکی از برجستهترین شاگردان استاد صبا شد و تا سال ۱۳۳۶ که استاد صبا درگذشت، از آموزشهای وی بهره برد.
استاد فرامرز پایور از سال ۱۳۳۳، فعالیت خود را در وزارت فرهنگ و هنر وقت و از سال ۱۳۳۷ تدریس سنتور را در هنرستان عالی موسیقی ملی آغاز کرد. فرامرز پایور اولین سنتورنوازی بود که روى سنتور، نواسازى مىکرد و تنها در پى بداههنوازی نبود. به بیان دیگر، فرامرز پایور اولین آهنگسازى بود که ساز تخصصى او، سنتور بود.
فرامرز پایور سپس هارمونی و کمپوزیسیون را در کلاس استاد بزرگ آن زمان، امانوئل ملیک اصلانیان آموخت. در سال ۱۳۴۱ براى ادامه تحصیلات کلاسیک خود که سالها پیش به عشق موسیقى آن را کنار گذاشته بود، از طرف وزارت فرهنگ و هنر به انگلستان فرستاده شد. از دانشگاه کمبریج در زبان و ادبیات انگلیسى دانشنامه گرفت و در تمام این سالها تلاش فراوانی در جهت معرفی موسیقی ایرانی و سنتور به محافل دانشگاهى انگلستان انجام داد که برنامههاى دلپذیرى از آن سالها در آرشیو رادیو بیبیسی وجود دارد.
در این سالها، برای شناساندن موسیقی اصیل ایرانی، از طرف دانشگاه لندن و دانشگاه کمبریج از فرامرز پایور خواسته شد تا کنفرانسهایی در این زمینه همراه با ساز خود ترتیب دهد. همه این کنفرانسها با موفقیت انجام شد و از سوی این دانشگاهها به دریافت جوایزی نائل گردید.
استاد فرامرز پایور را باید از نخستین رواج دهندگان گروهنوازی با ساختار سازهای ایرانی به شمار آورد و وی با دانش وسیعی که در زمینه موسیقی داشت و همچنین علاقهمندی و پیگیری فراوان توانست بسیاری از آموختههای خود از استادانی چون صبا و دوامی و برومند را در قالب کتاب سامان دهی کند که ردیف فرامرز پایور برای سنتور و همچنین نت نویسی نزدیک به 200 تصنیف به روایت استادش عبدالله خان دوامی از جمله این کارهاست.
فرامرز پایور در اجراهای گروهی خود با تعدادی از نخبگان موسیقی ایرانی مانند جلیل شهناز و هوشنگ ظریف (تار)، رحمتالله بدیعى و علی اصغر بهاری (کمانچه)، حسن ناهید و محمد موسوی (نی)، حسین تهرانی و محمد اسماعیلی (تنبک) همکاری کردهاست.
فرامرز پایور در دههٔ ۱۳۶۰ به همراهی جلیل شهناز، علی اصغر بهاری، محمد موسوی و محمد اسماعیلی، «گروه اساتید» را تشکیل داد و سرپرستی، آهنگسازی و نوازندگی سنتور را در آن به عهده گرفت. این گروه، آثار ماندگاری با محمدرضا شجریان و شهرام ناظری ارائه دادند.
تلاشهای پایور، پلى بود بین میراث صبا و محجوبی و آن جریانی که جوانان موسیقیدان و تحصیلکرده در دانشکده هنرهای زیبا از اوایل دهه ۱۳۵۰ به راه انداختند و موسیقى ایرانی امروز را الگو شدند. در فاصله زمانی بین این دو، حدود پانزده سال، هیچ کس جز استاد فرامرز پایور، کار جدى و پیگیر در زمینهٔ موسیقى اصیل انجام نمىداد.
فرامرز پایور در نظم و انضباط شخصی هم شخصیتی ویژه بود،دآنهایی که با وی در این سالها در داخل و خارج از ایران کنسرت دادهاند به شفقت و دلسوزیاش به اعضای گروه و توجهاش و این که اعضاء احساس تبعیض نکنند، بارها اشاره کردهاند. این انضباط ، البته به شاگردانش هم انتقال یافتهاست و برخی از شاخص ترین نوازندگان سنتور و تار در زمره شاگردان این چهره نامی به شمار میروند.
سبک و شیوه استاد فرامرز پایور
سبک نوازندگی استاد فرامرز پایور از همان ابتدا تا به حال، تقریبا ثابت مانده است
سبک و شیوه استاد فرامرز پایور را از دو بعد می توان بررسی کرد:
اول از بعد سنتورنوازی ایشان و دوم از بعد آهنگسازی. نحوه سنتورنوازی پایور، سبک جدیدی است که کمی هم رنگ و لعاب سبک حبیب سماعی را به خود گرفته است و آن هم به دلیل تعلیمات استاد صبا بوده است. البته استاد صبا در نوازندگی سنتور مهارت و چیره دستی حبیب را نداشت ولی توانست از نظر اطلاعات پایه ای و شناخت ردیف موسیقی کمکهای شایانی به استاد فرامرز پایور بنماید.
سبک نوازندگی استاد فرامرز پایور از همان ابتدا ( به استناد آثار باقیمانده از آن زمان) تا به حال، تقریبا ثابت مانده است. بدون تردید با گذشت زمان بر مهارت و چابکی نوازندگی اش افزوده شده است ولی سبک کلی وی ثابت بوده است.
چابکی و سرعت مضرابهای فرامرز پایور و در عین حال شمرده بودن ریزهایش (چنانکه معروف است که میگویند" در عین سرعت می توان تعداد ریزهایش را شمرد!")، ویژگی خاص نوازندگی اوست. دقت بالای استاد فرامرز پایور چنان است که به ندرت دیده شده که نتی را به اشتباه اجرا کند. نگهداری و تنظیم صحیح وزن قطعات در اجراهایش همیشه مورد توجه بوده است. سر ضربها (آکسان ها) را به طور دقیق اجرا می کند و سرعت و تمپو قطعه تا پایان به خوبی حفظ می شود.
استفاده از درابهای زیبا و در عین حال مشکل (سه نت با فاصله)، و تکیه های پاکیزه، از تخصصهای استاد فرامرز پایور در نوازندگی است. همینطور پاملخی ها و جفت مضرابهای غیر معمول و ابداعی اش، چنانکه چهارمضراب معروف اصفهان وی بدلیل برخورداری از تمام این ویژگیها، یکی از مشکل ترین و سنگین ترین چهارمضرابها برای سنتور محسوب می شود و یا قطعه «پژواک» که فرامرز پایور آن را در ریتم لنگ نوشته، در عین سختی از ملودی بسیار زیبایی نیز برخوردار است.
از دیگر ویژگیهای سنتورنوازی فرامرز پایور می توان به کم و زیاد کردن و یا خفه کردن مناسب و به موقع صدای سنتور اشاره کرد که تبحر وی در آن، زبانزد خاص و عام است. استاد فرامرز پایور هیچگاه در اجرای یک قطعه، خود را دربند یک اکتاو نمی کند و همیشه تا حد امکان از تمام اکتاوها و قابلیتهای سنتور استفاده می کند.
فرامرز پایور مهارت ویژه ای نیز در اجرای پاساژهای مشکل و جابجایی اکتاوها دارد. علاوه بر اینها، استاد فرامرز پایور در قسمتهای آوازی قدرت بداهه نوازی بالایی نیز دارد و هیچ گاه بداهه نوازی هایش ملال آور و کسل کننده نیست و همینطور جواب آوازهایش، بسیار دقیق و حساب شده است که خود بسیار نیز روی این موضوع تاکید می کند.
جدا از تمام این ویژگیها استیل و فرم زیبای دستان و بدن فرامرز پایور در هنگام نوازندگی بسیار زیبا است. بدون تردید، فرامرز پایور معرف بهترین استیل را در نوازندگی سنتور بوده است. صاف نشستن پشت سنتور، تحرک کم بدنش حتی در موقع اجرای قطعات سنگین همگان را شیفته خود می کند.
سبک آهنگسازی استاد فرامرز پایور نیز سبک جدیدی است که باید آن را از 2 بعد بررسی کرد: اول قطعاتی که فرامرز پایور مخصوص سنتور نوشته است و دوم قطعات مخصوص ارکستر.
فعالیتهاى اجرایی فرامرز پایور در زمینه موسیقی :
فرامرز پایور بر کار گروههاى دیگر و تصحیح نقاط ضعف آنها نظارت داشت
- فرامرز پایور بیش از هزار و پانصد اجراى گروهی و فردى روى صحنههاى داخل و خارج از کشور داشته است.
- آهنگسازى و تنظیم قطعات فراوان موسیقی
- فرامرز پایور صدها شاگرد از چهار نسل متوالی داشت.
- نتنویسى قطعات فراوانی از پیشینیان
- حضور در هنرستان و هنرکده موسیقى ملى، اداره هنرهاى زیبا و واحد موسیقى رادیو تلویزیون ملى ایران
- کتب آموزشى سنتور را فرامرز پایور نگارش کرده است (دومین کتاب «دستور سنتور» را در ۱۳۴۰ بعد از زنده یاد حسین صبا نوشت که تاکنون پرفروشترین کتاب آموزش موسیقى در ایران بوده است.)
- فرامرز پایور بر کار گروههاى دیگر و تصحیح نقاط ضعف آنها نظارت داشت.
آلبوم های فرامرز پایور:
سبک آهنگسازی استاد فرامرز پایور سبک جدیدی است
• شهرناز (فرامرز پایور، حسین تهرانی)
• پرنیان (فرامرز پایور)
• ضرباهنگ (فرامرز پایور، حسین تهرانی)
• شهرآشوب (فرامرز پایور، حسین تهرانی)
• دلنواز (فرامرز پایور، حسین تهرانی)
• کرشمه (اجرای آثار درویشخان با ارکستر)
• پریزاد (اجرای آثار درویشخان با ارکستر)
• دلکش (اجرای آثار درویشخان با ارکستر)
• دستگاه ماهور و سهگاه (فرامرز پایور، هوشنگ ظریف و محمد اسماعیلی)
• نغمههایی در دستگاه شور و ماهور (ارکستر پایور)
• شور، چهارگاه، به یاد حبیب سماعی (فرامرز پایور)
• دستگاه همایون (فرامرز پایور، محمد اسماعیلی)
• رهاورد (فرامرز پایور، جلیل شهناز، محمد اسماعیلی)
• چهارباغ (گروه اساتید به سرپرستی فرامرز پایور، خواننده: علی رستمیان)
• ضرب اصول (فرامرز پایور، حسین تهرانی)
• حاصل عمر (پایور، بهاری، تهرانی)
• حکایت دل (گروه پایور، خواننده: علی رستمیان)
• ارغوان (گروه پایور، خواننده:علی رستمیان)
• شب مهتاب (مجموعه تصانیفی که علی رستمیان با گروه پایور خواندهاست)
• نوای دل
• بداههنوازی نوا، راست پنجگاه (فرامرز پایور)
• رِنگ شهر آشوب (فرامرز پایور)
• گروهنوازی
• گفتگو (اجرای آثاری از فرامرز پایور)
• پرده عشاق (گروه پایور، خواننده: محمدرضا نوربخش)
• سروش بهار (ساخته استاد فرامرز پایور، خواننده: بهرام باجلان)
• مویه (گروه دلنوازی با همکاری فرامرز پایور، جلیل شهناز، محمد موسوی)
• دل شیدا (ارکستر پایور، آواز اصفهان، خواننده: شهرام ناظری)
• کنسرت اساتید موسیقی ایران (گروه اساتید، آواز ابوعطا، خواننده: شهرام ناظری)
• لیلی و مجنون (گروه پایور، دستگاه شور، خواننده: شهرام ناظری)
• خلوت گزیده (گروه اساتید به سرپرستی فرامرز پایور خواننده: محمدرضا شجریان)
• کرشمه نرگس (فرامرز پایور، جلیل شهناز، محمد اسماعیلی)
• راز دل
• انتظار دل
• انتشار مجموعهای از آثار پایور به پاس نیم قرن فعالیت هنری وی از سوی موسسهٔ ماهور
• هفت پیکر
• آواز محمود کریمی (سنتور: فرامرز پایور، سه تار: داریوش صفوت)
• تنها یک خاطره (فرامرز پایور، محمدرضا لطفی)
• تعدادی از برنامههای گلها با همکاری استاد فرامرز پایور: شماره ۱۰۳، ۱۰۷، ۱۲۳، ۱۲۴، ۱۳۳، ۱۳۷، ۱۵۰، ۱۵۶، ۱۵۸، ۱۶۲، ۱۸۱، ۱۸۲، ۱۸۳، ۱۸۵، ۱۰۲
• و آثار بسیار دیگر
تألیفهای فرامرز پایور:
فرامرز پایور اولین آهنگسازى بود که ساز تخصصى او، سنتور بود.
ο دستور سنتور،۱۳۳۵
ο سی قطعه چهارمضراب برای سنتور، ۱۳۵۱
ο هشت آهنگ اجرای سنتور، ۱۳۵۷
ο گفتگو، ۱۳۵۸
ο ردیف (چپکوک) برای سنتور، ۱۳۵۹
ο دوره چپکوک ردیف استاد صبا، ۱۳۵۹
ο فانوس، ۱۳۶۱
ο رِنگ شهرآشوب، ۱۳۶۳
ο ردیف ابتدایی، ۱۳۶۷
ο رهگذر (دونوازی برای سنتور و فلوت)، ۱۳۶۸
ο ردیف و تصانیف استاد دوامی، ۱۳۷۵
ο مجموعه پیشدرآمد و رِنگ، ۱۳۷۷
در گذشت فرامرز پایور:
فرامرز پایور در سال 1388 در گذشت
فرامرز پایور در سالهای ابتدایی دهه هشتاد به دلیل سکته مغزی از ادامه فعالیت های هنری بازماند. استاد فرامرز پایور مسلم موسیقی در روز 18 آذر 1388 بر اثر حمله شدید مغزی در یکی از بیمارستانهای تهران در گذشت.
گردآوری: بخش فرهنگ صبح بخیر
منابع:
hamshahrionline.ir
mehdisadat.blogfa.com
ویدیو مرتبط :
فرامرز پایور
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
فرامرز پایور؛ آهنگساز و سنتورنواز ایرانی
هجدهم آذر ماه برابر با سالروز درگذشت فرامرز پایور، آهنگساز و سنتورنواز نامآور بود. او یکی از اندک بداههنوازان واقعی در جامعه موسیقی سنتی ایران به شمار میرفت.
صبح بخیر: هجدهم آذر ماه برابر با سالروز درگذشت فرامرز پایور، آهنگساز و سنتورنواز نامآور بود. او یکی از اندک بداههنوازان واقعی در جامعه موسیقی سنتی ایران به شمار میرفت.
بداهه پردازی در واقع آفرینش خود به خودی بیواسطه است. نوازنده در همان حال نواختن، بیهیچ فرصت پیشاندیشی، میآفریند. به همین دلیل هم هست که نوازندگان بداههپرداز اگر در مقام واحدی هم بنوازند، نواختههایشان از هم متفاوت است.
یا حتی وقتی نوازندهای واحد، دو بار مقام واحدی را بنوازد، نتیجه کارش یکسان نیست. اینها همه از ارزشهای بداههپردازی است. ولی یک شرط دارد، نوازنده باید توانایی بداههپردازی واقعی را داشته باشد و از حفظ نواختن الزاما به معنای بداههپردازی نیست.
بسیاری از نوازندگان که چنین میکنند تنها آموزههای استاد خود را از طریق رجوع به حافظه تکرار میکنند. برای بداهه پردازی باید احساس پرتوان و تکنیک برتر داشت. از همین روی هم هست که تعداد بداههپردازان و در نهایت کمال یافتگان در همه جای جهان و از جمله در ایران بسیار اندک است.
در ایران پس از پیدایش مکتب صبا، بداههپردازی رنگ و بوی نوآورانه نیز پیدا کرده است. بیشتر کمال یافتگان نوآور را باید در میان شاگردان ممتاز صبا جستجو کرد که فرامرز پایور یکی از آنها بود، با دو وجه تمایز از شاگردان دیگر.
یکی آن که نه ویولن که سنتور را از صبا آموخته و دوم آن که بلافاصله پس از پایان فراگیری، توان همکاری با او را نیز پیدا کرده است.
فرامرز پایور، در سال ۱۳۱۱ در تهران و در خانوادهای اهل فرهنگ و هنر زاده شد. پدر بزرگ و پدرش هر دو نقاش بودند و اولی با لقب "مصورالدوله" نقاش مخصوص دربار قاجار به شکار میرفت. هر دو علاوه بر نقاشی با نواختن سه تار و سنتور نیز آشنا بودند.
پایور تحصیلات عمومی خود را در دارالفنون و نیز در مدرسه دارایی گذراند و از هفده سالگی، یعنی از سال ۱۳۲۸ به سراغ موسیقی رفت. شاید بزرگترین بخت زندگی او، در آن بوده که به مکتب ابوالحسن صبا راه یافت و شش سال نزد او سنتور نوازی و ردیف موسیقی سنتی را آموخت و در نواختن به آن چنان مهارتی رسیده که به زودی همراه و همکار استاد خود شده است.
دونوازیهای بازمانده از این شاگرد و استاد، هنوز از بهترین قطعات بیکلام موسیقی ایرانی به شمار میآید.
پس از مرگ صبا در سال ۱۳۳۶ ، پایور نزد استادان ردیفشناسی چون نورعلی خان برومند، موسی خان معروفی و عبدالله دوامی به فراگیریهای خود ادامه داد و از سال ۱۳۲۲، همکاری با اداره کل هنرهای زیبای کشور را آغاز کرد و در سال ۱۳۴۶، سال گشایش تالار رودکی، گروه سازهای ملی را بنیاد کرد.
این گروه که نوازندگان برجستهای چون، حسین تهرانی، رحمتالله بدیعی، هوشنگ ظریف، حسن ناهید و محمد اسماعیلی در آن عضویت داشتند، از همکاری خوانندگان شهرهای چون محمد رضا شجریان، عبدالوهاب شهیدی، نادر گلچین و خاطره پروانه نیز برخوردار بود و برنامههای ثابت ماهانه خود را عمدتا در تالار رودکی عرضه میکرد.
پایور، علاوه بر اجرای آفریدههای خود، به یاری گروه سازهای ملی، تصنیفهای دوره مشروطیت را با تنظیم تازه به اجرا در آورد و آنها را از خطر فراموشی در امان نگاه داشت و در عین حال رنگ و بوی امروزی به آنها بخشید.
در دستاوردهای این گروه علاوه بر آفریدههای پایور، با نمونههای برجستهای از بداههنوازیهای نوآورانه او و یکایک نوازندگان روبرو میشویم.
نواختههای پایور ویژگیهای آشکاری دارد که سبب تمایز آن از نواختههای دیگران میشود. با آن که تکیه بر سنت دارد ولی خط سیر ملودیها نوآورانه است.
مضرابهای چپ و راست- حتی در ریزنوازیها- روان و روشن و شفاف است.
به قول ارفع اطرایی، پژِوهشگر موسیقی و از شاگردان برجسته پایور، کار او به کار سعدی میماند، سهل ممتنع است. وقتی گوش میدهید، فکر میکنید چه قدر آسان است، ولی وقتی میخواهید شبیه آن را بنویسید و یا اجرا کنید، میبینید چه قدر دشوار است.
اطرایی می گوید: «تاریخ سنتور نوازی را در ایران باید به دو دوره تقسیم کرد: پیش از پایور و پس از پایور. پیش از او کار شفاهی بود و جدی نبود. او ولی کار را به صورت جدی و آکادمیک در آورد و شاگردان بسیار خوبی پرورش داد.»
آهنگسازی
پایور، علاوه بر اجرای آفریدههای خود، به یاری گروه سازهای ملی، تصنیفهای دوره مشروطیت را با تنظیم تازه به اجرا در آورد.
فرامرز پایور در آهنگسازی نیز به صبا و خالقی اقتدا کرده، از کمیت کاسته و بر کیفیت افزوده است. شمار آفریدههای او چندان زیاد نیست، ولی هر چه هست از یک سو پایبند اصالت و دقت فنی است و از سوی دیگر جذاب و برانگیزاننده است. آهنگهایی که بر روی نمونههایی از شعر کهن ایران نهاده از دقیقترین پیوند شعر و موسیقی برخوردار شده است.
«صد آرزو» بر روی رباعیهایی از رودکی با صدای نادر گلچین، رباعیات خیام با صدای محمد رضا شجریان، تنظیم «بی تو به سر نمیشود»، با شعر مولوی و با صدای عبدالوهاب شهیدی و ترانههایی با صدای خاطره پروانه از جمله آنهاست.
«کنسرتینو برای سنتور و ارکستر» آفریده حسین دهلوی، پرشورترین اجرای سنتور پایور را در خود دارد.
دهلوی خود گفته است که پایور حتی در ساخت و پرداخت این اثر مشارکت داشته است. دهلوی و پایور میخواستند نشان دهند که سنتور نیز توانایی آن را دارد که رو در رو با ارکستری بزرگ قرار گیرد که به شیوه بینالمللی کار میکند. سنتور چابکدستانه پایور درگیریهای با ارکستر را با مهارت از سر میگذراند.
خوشبختانه در سالهای اخیر برخی از بنگاههای ضبط و پخش موسیقی در درون و برونمرز مجموعهای از آفریدهها و نیز آثار تنظیم شده فرامرز پایور را به بازار فرستادهاند که همه آنها بر احساس پرتوان، تکنیک پیشرفته، توانایی در سازآرایی و در یک کلام بر کمال یافتگی او گواهی میدهند.
از فرامرز پایور آثار مکتوبی نیز به یادگار مانده است، که برای موسیقیدانان جوان سخت آگاهیدهنده است.
در میان این آثار، از مجموعههای ردیفی گرفته تا شمار چشمگیری رنگ و پیش درآمد و چهار مضراب را میتوان پیدا کرد. ردیف آوازی و تصنیفهای قدیمی به روایت عبدالله دوامی شاید برجستهترین تالیف او باشد.
پایور قطعاتی نیز برای دو نوازی سنتور و سازهای دیگر دارد که هر کدام را تحت عنوان ویژهای، جداگانه انتشار داده است.
"گفت و گو" مجموعه دونوازیهای او برای ویولن و سنتور است و "پرنیان" مجموعهای برای سنتور و تار. دونوازیهای او برای فلوت و سنتور، "رهگذر" نام گرفته و دونوازی برای دو سنتور، "فانوس" نامیده شده است.
فرامرز پایور، در سال ۱۳۴۱ سفری مطالعاتی به انگلستان داشت و در اقامتی سه ساله، هم دیپلم زبان انگلیسی را از کمبریج گرفت و هم دورههای کوتاه مدتی را در آکادمی موسیقی سلطنتی لندن گذراند و بر آگاهیهای خود از مبانی موسیقی بینالمللی افزود. او در همین زمینه و برای توانمندی در آهنگسازی، مدتی از دانش و تجربه حسین دهلوی و امانوئل ملیک اصلانیان آهنگسازان پیشرو ایرانی بهره برده است.
پایور در سالهای دهه چهل و پنجاه خورشیدی با گروه سازهای ملی، سفرهای هنری به کشورهای گوناگون آسیایی و اروپایی داشته و با برگزاری کنسرت در تالارهای معتبر، کوشیده موسیقی نوآورانه سنتی ایران را به جهانیان بشناساند. پایور ده سال آخر عمر را در اسارت یک بیماری جانکاه گذراند و نتوانست بر دستاوردهای ارزنده خود بیافزاید.
ده اثر از فرامرز پایور که باید شنید
گفت وگو با ویولون صبا
فرامرز پایور از شاگردان نخبه ابوالحسن صبا، موزیسین نامدار ایرانی بود و قطعه گفت وگو را سال ۱۳۳۵ با صبا اجرا کرد.
صبا نیزدر ابتدای این اجرا از تنظیم و ساخت این قطعه توسط شاگرد و دوستش سخن میگوید و سپس قطعه سهدقیقهای گفت وگو در مایه شور در فضایی آرام شروع میشود.
پایور این قطعه را ۲۳ سال بعد با تغییراتی به همراه قطعه پرنیان وارد بازار موسیقی کرد. بعدها سعید فرجپوری که از جمله نوازندگان گروه پایور بود و پیمان آذرمینا (از شاگردان باسابقه پایور) این قطعه را در یک سیدی به نام گفت وگو منتشر کردند.
قطعه گفت وگو که پایور آن را در ۲۴ سالگی نواخت ضمن آنکه از غنای ملودیک بالایی برخوردار است از ظهور استعداد و نبوغی در عرصه موسیقی ایران خبر داد که بعدها میراثدار انتقال سنت چهرههایی چون صبا و مرتضیخان محجوبی و عبدالله خان دوامی به نسلهای بعدی شد.
ضرب آهنگ با حسین تهرانی
در میان نوازندگانی که با پایور همکاری داشتند، حسین تهرانی و بعدها شاگردش محمد اسماعیلی جایگاهی ویژه داشتند.
تهرانی که دوستی فراوانی با صبا داشت بعد از آشنایی با پایور در عمده اجراها او را همراهی کرده است که بعدها برخی از اجراهای او و شاگردش اسماعیلی با فرامرز پایور در آلبوم نوای دل منتشرشد.
از جمله آثار معروفی که از این دو تن باقی مانده می توان به آلبوم ضرب آهنگ اشاره کرد که برای نخستین بار صدای لوکوموتیو را تمبک در آن اجرا شد و نیز قطعه زرد ملیجه توسط این دو نواخته شد.
در فضای مجازی نیز برنامه ای ۲۶ دقیقه ای قرار دارد از اجرای کنسرتی در دستگاه همایون با حضور جلیل شهناز، علی اصغر بهاری و حسین تهرانی که از جمله آثار شنیدنی و در اوج همکاری پایور با این سه تن است که بعدها دو تن از آنها به گروه اساتید پیوستند.
با عبدالوهاب شهیدی
همکاری میان عبدالوهاب شهیدی و فرامرز پایور از جمله طولانیترین همکاریها میان یک نوازنده با خواننده به شمار میرود.
پایور که در سالهای اولیه ارکستر فرهنگ و هنر را با سازهای ملی سرپرستی میکرد، با شهیدی کنسرتهای مختلفی برگزار کرد و نیز در رادیو و تلویزیون آثار خاطرهانگیزی را با صدای شهیدی برجای گذاشت.
کار این دو تا جایی پیش رفت که برخی از ترانههای خاطرهانگیز ساخته شهیدی ، همانند "آن نگاه گرم تو" و یا "نمیدونی رنگ چشمات چه قشنگه" نیز با گروه زیر نظر پایور اجرا شد.
صدای پخته و پرورده شهیدی اگر چه در آوازها چندان نهیبی به شنونده نمیزند اما تصنیفهای گرم و دلنشینی از همکاری این دو برجای مانده است که از جمله آنها میتوان به تصنیف قدیمی "عشق تو" از حسام السلطنه مراد اشاره کرد.
از جمله آثار قابل اعتنای دیگری که شهیدی با ارکستر فرهنگ و هنر زیر نظر پایور اجرا کرد، میتوان به اجرای سهگاه او اشاره کرد که با آوازی روی شعر مولوی از دیون شمس با مطلع"من عاشق جانبازم، از عشق نپرهیزم" اجرای چهارمضرابی با همراهی تمبک محمد اسماعیلی ونیز تصنیف "حیلت رها کن عاشقا" را اجرا کرده اند.