فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

دیزی سنگی ؛ سوغات دیروز و امروز مشهد



دیزی سنگی, سنگ‌تراشی, قلمزنی روی سنگ

سنگ‌تراشی و قلمزنی روی سنگ، یكی از صنایع و فنون كهن ایرانی است. صنعتگران سنگ‌تراش از گذشته‌های دور با بهره‌گیری از بعضی ابزار و اشیا و اسباب‌خانه و وسایل آیینی و زینتی را می‌ساختند و استادان قلمزن بر روی آنها نقش می‌انداختند.


«سرپانتین» از جمله سنگ‌هایی است كه از آن به دلیل ضربه پذیر بودن و جنس نرم هم در ساخت اجسام تزیینی و هم ظروف استفاده می‌شود و چون در برابر آتش مقاوم است، به دلیل پخت ملایم، غذا را لذیذتر می‌كند. سرپانتین واژه‌ای لاتینی و به معنای «ماری شكل» است؛ چون روی سطح خارجی این سنگ، لكه‌هایی شبیه پوست مار به چشم می‌خورد به این نام نامیده شده است. سرپانتین هنوز هم سنگ اولیه ساخت دیگ‌های سنگی مشهد است.

 

*راسته سنگتراش‌ها
 از جمله صنایع دستی و سوغات شهر مشهد، قدمت آن به 14 قرن می‌رسد همین دیگ‌های سنگی است كه از سنگ «سرپانتین» ساخته می‌شود.
در قدیم، سنگ‌ها را با كلنگ و دیگر وسایل از كوهسنگی واقع در جنوب شرق مشهد تهیه و با گاری به شهر حمل می‌كردند و سنگتراشان از آن با چكش و تیشه و دستگاه‌های ساده دیگ هركاره می‌ساختند. بعدها با چرخ چاه از دهنه كوه، تا سی چهل متر پایین‌تر را حفر و سنگ‌ها را استخراج می‌كردند و به كارگاه های تراش سنگ كه بیشتر در بست بالا مستقر بودند انتقال می‌دادند و سنگتراش‌ها در راسته خودشان كه جای ویژه‌ای در بازار مشهد بود، با قلم بند و غیره دیگ‌ها را می‌ساختند.


دیگ‌های سنگی عمدتا دو نوع هستند یا دیزی سنگی كه استوانه‌ای شكل است و معمولا یك نفره یا نهایتا دو نفره است یا هر كاره كه در واقع قابلمه‌هایی سنگی هستند و می‌توان از آن‌ها برای تهیه غذای حتی 12 نفر هم استفاده كرد.
در متون جغرافیای تاریخی خراسان، از حرفة سنگتراشی نوقان و حمل آن به دیگر شهرها نیز یاد شده است.


امروزه گرچه معادن سنگ هركاره، در مناطقی چون زنجان، سیستان، خوی، كرمان ، ماكو، سبزوار، تربت حیدریه و بیرجند نیز وجود دارد ؛ اما گویا استخراج عمده و انبوه آن از معادن اطراف مشهد است كه به جمهوری آذربایجان، قرقیزستان، آلمان و ایتالیا هم صادر می‌شود.

 

دیزی سنگی, سنگ‌تراشی, قلمزنی روی سنگ

 

*سنگتراشی امروزی
 صنعتگران امروزه دیگر آنقدرها از روش سنتی، برای تهیه ظروف و وسایل سنگی استفاده نمی‌كنند؛ بلكه بیشتر تكنولوژی را برای سرعت در كار و ازدیاد تولید به خدمت می‌گیرند.
استخراج سنگ هركاره از معدن با كمك دینامیت انجام می‌گیرد و قطعات بزرگ سنگ، به كمك پتك در اندازه‌های مورد لزوم قواره شده و به كارگاه‌ها انتقال می‌یابد. در گذشته به كمك تیشه و سوهان، ناهمواری‌ها پرداخت می‌شد و از اسكنه برای خالی كردن درون سنگ بهره می‌گرفتند و با پرگار قطر دلخواه دهانه ظرف مورد نظر بر روی سنگ اولیه ترسیم و با سوهان بدنه ظرف صاف و صیقلی می‌شد و با قلم فولادی كه اندازه‌های متفاوتی دارد، نقش‌ها و كتیبه‌های مورد نظر را بر بدنه ظرف حكاكی می‌كردند.


اما حالا، دستگاه سنگتراش با نیروی برق كار می‌كند و مانند دستگاه خراطی قادر است درون سنگ‌ها را به سرعت خالی كند و رویة ظرف‌های سنگی را صیقل دهد.

 

*دیزی سنگی
 كارگاه‌های تولید آثار سنگی، عمدتا در بخش مركزی شهر مشهد و نیز نقاط ییلاقی اطراف آن فعالیت دارند و تولیدات آنها در مجاورت این كارگاه‌ها و نمایشگاه‌ها و فروشگاه‌ها و نقاط پررفت و آمد به زائران و مسافران عرضه می‌شود.
زائران امام رضا (ع) خریداران اصلی صنایع سنگی، هستند، اما گذشته از مشتریان داخلی ، اعراب حاشیه خلیج فارس نیز در شمار مشتریان مشتاق ظروف و اشیای تزئینی سنگی شهر مشهد قرار دارند.

منبع:ettelaat.com


ویدیو مرتبط :
آموزش آشپزی طرز تهیه آبگوشت سنگی ( دیزی س - آموزش آشپزی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

طنز/«آب سنگین» سنگین‌تر است یا «دیزی سنگی»؟



اخبار,اخبار سیاسی,آژانس بین‌المللی انرژی اتمی

آقای آمانو، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی صبح روز گذشته به تهران آمدند تا از تاسیسات هسته‌ای ایران بازدید کنند ولی چون ما به مهمان‌نوازی مشهوریم، وزارت خارجه برنامه پروپیمانی برای این مقام عالیرتبه تدارک دیدند تا ثانیه‌ای از وقت باارزش‌شان تلف نشود. برنامه اتفاقات این روز به شرح زیر است.

صبح، فرودگاه
وزیر خارجه و هیات همراه منتظر فرود هواپیمای آقای آمانو هستند. هواپیما فرود می‌آید و آقای ظریف ضمن خوشامدگویی، از آقای آمانو می‌پرسد که پرواز خوب بوده یا نه؟ آقای آمانو جواب می‌دهد «ای بد نبود، فقط خلبان یک مقدار ناشی بود، هرچی چاله هوایی تو مسیر بود امتیازشو گرفت. سرگیجه گرفتیم.» آقای ظریف لبخندی می‌زند، دست آمانو را می‌گیرد و می‌گوید «دوای دردت پیش خودمه، بریم یه صبحونه اساسی بزنیم که امروز کلی کار داریم...».


یک ساعت بعد، داخل طباخی
ظریف و آمانو پشت میز لم‌داده‌اند و بقایای دو دست کله‌پاچه روی میز خودنمایی می‌کند. ظریف روی شکمش می‌زند و می‌گوید: «جان جواد حال کردی؟ تا حالا صبحونه به این مفصلی خورده بودی؟»
آمانو که هنوز از شوک خارج نشده، درحالی‌که عینکش را پاک می‌کند، می‌گوید «خیلی چیز ردیفی بود، فقط یه مقدار سنگین نیست؟»
ظریف: «اینجا ما همه چی‎مون سنگینه. غذا، خواب، موافقت، مخالفت؛ کلا دستمون به سبک نمیره. حالا ناراحت نباش، الان می‌برمت یه جا هرچی کالری خوردی بسوزونی».
آمانو: «کجا هست؟ باشگاه ماشگاه نریما! من دیسک کمر دارم».
ظریف: «باشگاه کجا بود، من که وضع کمرم از شماام خراب تره. ولی همین که بفهمی کجا میریم نصف کالری‌هات می‌‎سوزه!»
دقایقی بعد، روبه‌روی ساختمان مجلس
آمانو: «اینجا کجاست؟ سالن مراسمی، چیزیه؟ من اومدم از اراک بازدید کنما، دیرمون نشه!»
ظریف: «به اونم می‌رسیم. الان آوردمت، الاااان آوردمتتتتت....» آمانو به ظریف نگاه می‌کند و منتظر پایان جمله است «مجلس!»
آمانو فشارش می‌افتد و دو نفر دستش را می‌گیرند که زمین نخورد. ظریف می‌خندد و ادامه می‌دهد: «دیدی گفتم کالری می‎سوزونی؟»
داخل کمیسیون برجام
کوچک زاده: «وی وانت تو، وی وانت توووو.... اصلا من اکراه دارم، نمی‎خوام! آمانو جان، ببین داداش! بیا این ام.پی.تی ایناتو وردار ببر، همون قطعنامه قبلیارو برگردون، بذار با اعصاب راحت تحریممونو دور بزنیم. اصلا امضای قرارداد با غربی‏ها تو کت من یکی که نمیره! آندراستند؟ امضا، وِست، نو!»
کسی به خودش زحمت ترجمه نمی‌دهد، آمانو هم کلا حواسش نیست و به‌خاطر کله پاچه صبح، کنار آب سردکن ایستاده و لیوان لیوان آب می‌خورد. بعد از کوچک زاده، نوبت نبویان می‌رسد: «آقای آمانو، من فقط یه سوال دیگه دارم، این یکی برام جا بیفته حله. ماده 25 فصل 6 منشور...».
کل سالن: «ای بابااااا! دفعه بیستمه اینو می‌پرسی، ول کن دیگه!» آمانو همچنان آب می‌خورد.
بیرون از جلسه در حال پیاده روی
آمانو: «ولی عجب جلسه سنگینی بودا! خیلی انرژی گرفت».
ظریف: «تازه خوب شد شاکی شدن که آبسردکنشونو خالی کردی وگرنه به این زودیا خلاص نمی‎شدیم! بریم ناهار؟»
آمانو: «من دارم می‌ترکم! ناهار چیه؟!»
ظریف: «روحیه ساموراییت کجا رفته مرد؟ کم نیار. تا تهران اومدی یه دیزی نمیخوای بزنی به بدن؟ الان میبرمت بازار، اصل آبگوشتو بخوری صفا کنی».
سه ساعت بعد، یکی از پارک‌های شهر، درازکش روی حصیر
ظریف: «دیگه پاشو بریم سایت اراک، آب سنگین نشونت بدم. پاشو تا به تاریکی نخوردیم».
آمانو یک متر به هوا می‌پرد و با گریه و زاری می‏گوید: «سنگین؟ نه نه! منو برسون فرودگاه برم نیویورک، دیروقته،دیگه نا ندارم».


- کجا بری؟ هنوز وسطی بازی نکردیم. تازه بعدش یه نوک پا میریم سه، چهار تا تاسیسات اتمی ببینیم. برگردی آژانس ازت بپرسن چه خبر چی میخوای بگی؟
- همین چیزایی که امروز دیدم دو هفته تعریف کردنش طول میکشه! بذار یه روز از صبح با بچه‌ها میایم، مستقیم میریم سایت. فقط احیانا کسی مسیرش می‌خوره سمت نیویورک، هفت، هشت تا از این شلوار راحتیا بده با خودش بیاره، خیلی خنکه!‌

اخبار سیاسی - قانون